یکشنبه , ۲۳ شهریور, ۱۴۰۴
نقد- تئاتر | صفحه 34
نقد نمایش «زندانی در دانمارک»: برخاستن شبح هملت از تابوت تاریکی در خوانش محمد مساوات

نقد نمایش «زندانی در دانمارک»: برخاستن شبح هملت از تابوت تاریکی در خوانش محمد مساوات

نمایش «زندانی در دانمارک» به کارگردانی محمد مساوات، خوانشی جسورانه و پست‌دراماتیک از «هملت» شکسپیر است که به جای وفاداری به متن اصلی، بر واسازی رویداد اجرایی تمرکز دارد. در این اثر، شبح هملت از تابوت تاریکی برمی‌خیزد تا در جهانی از فساد و تباهی، مخاطب را به رویارویی با «امر واقعی» دعوت کند و با دستکاری لذت تئاتری سنتی، تجربه‌ای متفاوت رقم بزند.

ضدعاشقانه رومئو و ژولیت با طعم آش شله قلمکار یکشنبه 12 دی 1395 15:51
نقد و بررسی نمایش " دیابولیک : رومئو و ژولیت " به کارگردانی آتیلا پسیانی

ضدعاشقانه رومئو و ژولیت با طعم آش شله قلمکار

همه مشکل ما این است که می‌خواهیم نمایش‌مان را صرفا بر اساس ایده و ساخت تصاویری که سال‌هاست منسوخ شده‌اند پیش ببریم و دور از انتظار نیست اگراین شیوه کارساز نباشد، در گل بماند و قدمی پیش نبرد. مشکل آن جایی است که ما خروارها ایده اجرایی را روی هم تلنبار کرده، کمی از سنت و کمی از خشونت های مدرن نیز رویش گذاشته و اسمش را می‌گذاریم " پست مدرنیزم ". به همین راحتی!

درباره نمایش «باغبان مرگ»‌ / فرامتنیت و باغبان مرگ با لهجه هلندی شنبه 11 دی 1395 16:50
.

درباره نمایش «باغبان مرگ»‌ / فرامتنیت و باغبان مرگ با لهجه هلندی

محمد چرمشیر زیاد نمایش‌نامه نوشته و تقریبا روي دست او نمایش‌نامه‌نویس نداریم، اما «باغبان مرگ»‌ش یکی از نمایش‌نامه‌های به‌یادماندنی اوست. آروند دشت‌آراي هم یک کارگردان جوان و خوش‌ذوق است، آتیلا پسیانی هم که یک بازیگر قَدر است و مارین ون هولک یک بازیگر جوان بااستعداد هلندی که فارسی را عین بلبل حرف می‌زند. جمع همه اینها کافی است که یک نمایش را با ویژگی همراه کند.

تئاتر مجلسی شکسپیر با برداشتی آزادانه و موفق دوشنبه 6 دی 1395 18:54
نگاهی به نمایش «هیاهوی بسیار برای هیچ»

تئاتر مجلسی شکسپیر با برداشتی آزادانه و موفق

در تماشاخانه ارغنون، یک ربع به شش عصر یک شب پاییزی، گروه پایا با دراماتورژی ماهرانه یک کارگردان جوان و دل‌آگاه از متن شکوهمند بزرگ استاد مسلم هنرهای دراماتیک، ادیب اریب و تئاترشناس بی‌بدیل همه قرون و اعصار، ویلیام شکسپیر، نمایش‌نامه «هیاهوی بسیار برای هیچ» را بر صحنه برده است. بی‌گمان انسانی که این متن زیبای شکسپیرین‌های کهنه‌کار راسته کمپانی رویال تئاتر لندن؛ یعنی هیاهو ساخته و پرداخته و به قول خودش که درست هم هست (و برداشت آزاد از آن بر صحنه آورده) یک تئاتری اندیشمند و صحنه‌شناس است: می‌گویم و می‌آیمش از عهده برون.

ماتریوشکا؛ از پوسته‌ات بیرون بیا! پنجشنبه 2 دی 1395 19:46
درباره نمایش ماتریوشکا به کارگردانی پارسا پیروزفر

ماتریوشکا؛ از پوسته‌ات بیرون بیا!

در این سال‌ها نمایش‌های بسیاری از چخوف به روی صحنه آمده است؛ نمایش‌هایی که جملگی سعی بر وفادارماندن به متن چخوف یا شخصیت‌ها و تم‌های نمایش‌نامه‌‌های اساسی وی مانند ایوانف، دایی وانیا، سه خواهر، مرغ دریایی و... داشته‌‌اند. ماتریوشکا اما در این میان اثری است یگانه و منحصربه‌فرد که به غایت از ویژگی‌های اثری چخوفی تبعیت می‌کند.

آشپزخانه، امکان محال مقاومت پنجشنبه 2 دی 1395 19:42
.

آشپزخانه، امکان محال مقاومت

یک‌بار دیگر امکان بازنمایی طبقه کارگر به میانجی نمایش آشپزخانه، به نویسندگی آرنولد وسکر انگلیسی‌زبان مهیا شده است؛ نمایشی در رابطه با کارگران یک آشپزخانه که در تولید فراورده‌ای همچون خوراک برای طبقات مختلف اجتماعی در رستورانی مدرن، مشارکت می‌کنند؛ همان فراورده تاریخی که «ژان بری یات ساراوین» درباره‌اش گفته؛ «گزینش خوراک است که سرنوشت ملت‌ها را رقم می‌زند».

نگاهي به «درباره تصویرت از من تجدیدنظر کن» / تصاویر و وانموده‌ها سه شنبه 13 مهر 1395 20:33
.

نگاهي به «درباره تصویرت از من تجدیدنظر کن» / تصاویر و وانموده‌ها

آروند دشت‌آرای در ادامه‌ پروژه بینا فرهنگی این چند سال اخیرش، به سراغ مفهومی تازه در قبال شناخت «دیگری» رفته است؛ دیگری در مقام غیر، از کشور، فرهنگ و زبانی دیگر؛ یادآور «گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها». نام نمایش هم دعوتی به این شناخت است: «درباره تصویرت از من تجدیدنظر کن!»؛ جمله‌ای پر از ابهام و سرگردان میان خواهش و دستور، خطاب تفسیر‌برانگیز این‌روزها در قبال برخورداران، متمولان، مهاجران، مطرودان و پناه‌جویان. «تصویری» که با ١١ سپتامبر، بهار عربی و جنبش‌ وال‌استریت و البته سبعیت داعش، بیش‌ازپیش مخدوش شده و به‌نظر با رویکرد مطالعات فرهنگی آروند‌ دشت‌آرای، تصحیح نخواهد شد

فروپاشی روسی و آمریكایی جمعه 9 مهر 1395 00:50
نگاهی به نمایش «سه خواهر و دیگران»، نوشته و كار حمید امجد

فروپاشی روسی و آمریكایی

داستان فروپاشی. همان‌طور كه در بروشور نسبتا مفصل نمایش«سه خواهر و دیگران» هم آمده، مضمون دو نمایش سه خواهر و باغ آلبالو چخوف، روایت فروپاشی یك خانواده است. فروپاشی یك خانواده اما استعاره از فروپاشی یك طبقه است؛ طبقاتی كه در قرن ١٩ كم‌كم و با نزدیك‌شدن به قرن ٢٠ با سرعت رو به اضمحلال می‌روند.

تاریخ در تئاتر، بازنمایی یا تبارشناسی؟ جمعه 9 مهر 1395 00:37
نگاهی به نمایش«وقایع اتفاقیه مفقودالپدر» به کارگردانی مریم جلیلی

تاریخ در تئاتر، بازنمایی یا تبارشناسی؟

نمایش «وقایع اتفاقیه مفقودالپدر»، نگاهی تاریخی به برهه‌ای از تاریخ معاصر ایران از سال‌های آغاز مشروطه تا ٢٨ مرداد ٣٢ دارد؛ تاریخی نه از منظر حاکمان و پیروزشدگان که از منظر مردم کوچه‌و‌بازار، زنان و سرکوب‌شدگانی که گویی هیچ نقشی در مسیر تاریخ ندارند، اما چرخ‌های تاریخ در گذر از فرازوفرودهایش، زندگی آنها را دستخوش تغییرات می‌کند.

مانند تنگ‌های ماهی / نگاهی به نمایش «خروس می‌خواند» چهارشنبه 7 مهر 1395 16:09
.

مانند تنگ‌های ماهی / نگاهی به نمایش «خروس می‌خواند»

نمایش خروس می‌خواند، به نویسندگی و کارگردانی شهرام کرمی، در مجموعه ایرانشهر با بازی یعقوب صباحی، رؤیا افشار، سیروس همتی، بهنام شرفی، مه‌لقا باقری، سروش کریمی و فرامرز قلیچ‌خانی اجرا شد.

نگاهی به نمایش ˝اکتبر 1942، پاریس˝ به کارگردانی مسعود موسوی سه شنبه 11 خرداد 1395 14:59
.

نگاهی به نمایش ˝اکتبر 1942، پاریس˝ به کارگردانی مسعود موسوی

نمایش ˝اکتبر 1942، پاریس˝ به کارگردانی مسعود موسوی رویکردی سینمایی دارد و استفاده خوب از ژست بازیگران سبب شده که برخی صحنه‌ها از لحاظ بصری قابل تامل و نسبتا کنش‌زا جلوه نمایند.

نگاهی به نمایش ˝افسانه ببر˝ نوشته داریو فو و کار هادی عامل سه شنبه 11 خرداد 1395 14:40
هم‌زیستی انسان و طبیعت

نگاهی به نمایش ˝افسانه ببر˝ نوشته داریو فو و کار هادی عامل

˝افسانه ببر˝ هم شیرین است و هم با نمک و هم تلخی و گزندگی خود را دارد

درباره نمایش «برف نیمه مرداد» / درونی که هرگز نمی­‌میرد چهارشنبه 27 آبان 1394 14:01
به کارگردانی عاطفه تهرانی

درباره نمایش «برف نیمه مرداد» / درونی که هرگز نمی­‌میرد

برف نیمه مرداد در عنوان خود دارای نوعی آیرونی است؛ نوعی ناسازگاری میان آنچه مخاطب انتظار رخ دادنش را دارد و آنچه در حقیقت رخ می­‌دهد در آن موج می‌­زند. در وهله­ اول، هیچ عقل سلیمی انتظار آن را ندارد که در نیمه مرداد ماه برف ببارد و این عنوان را باور نمی­‌کند. مخاطبان اما رفته‌­رفته درخواهند یافت که برف و سرمای ضمنی درونِ آن تنها استعاره­ای است که کل وضعیت یک فرد یا نسل را راهبری می‌­کند.

درباره نمایش «فاجعه معدن کوشیرو» / مردن در زمین، زیستن در خاک دوشنبه 18 آبان 1394 17:45
به کارگردانی مشترک مرتضی غفاری و محمد زارعی

درباره نمایش «فاجعه معدن کوشیرو» / مردن در زمین، زیستن در خاک

«فاجعه معدن کوشیرو» در لحظه‌ نهایی، درست هنگامی که نوعی حس همذات‌پنداری را در مخاطبان خود به وجود آورده و دراماتیک می‌شود، آنان را دعوت می‌کند تا به تیرگی‌های نسلِ‌ خود و زندگی‌های نداشته‌شان زل بزنند و سکوت کنند. دیگر فرقی نمی‌کند که نمایشی ببینیم یا زندگی نداشته را

درباره نمایش « هتلی‌­ها» / ما دهه شصتی‌­ها دوشنبه 11 آبان 1394 12:56
به کارگردانی «حمیدرضا آذرنگ»

درباره نمایش « هتلی‌­ها» / ما دهه شصتی‌­ها

هتلی­‌ها بازگوکننده­ شرایطی است که افراد با تمام ترس­‌ها و تشویش­‌هایشان، اتمیزه­ شده و به دانه‌­های تسبیحی مشابه شده‌­اند که هیچ ریسمان واحدی به بند نمی­‌کشدشان. آن­ها بیش از هر چیز نیاز دارند تا در خانهِ خود، جایی که هیچ گفتار انقیادآوری آن را محدود نکرده باشد، زندگی کنند.

خوانشی فمینیستی از نمایش «وقتی ما مردگان برمی­خیزیم» پنجشنبه 9 مهر 1394 14:10
به کارگردانی شهاب آگاهی

خوانشی فمینیستی از نمایش «وقتی ما مردگان برمی­خیزیم»

مجسمه ­بودن تمامی آدم­ها، هسته­ اصلی نمایش «وقتی ما مردگان برمی­خیزیم» است. شهاب آگاهی با اتکا به چنین ایده­‌ای که گویی از یکی از متون هنریک ایبسن وام گرفته است، سعی بر آن دارد تا پرده از مسائل عمیق­‌تری، چون روابط مخدوش میان زنان و مردان بردارد.

درباره­ نمایش «گل و قداره» / لوطی­‌های نه­‌چندان لوطی شنبه 28 شهریور 1394 15:21
به کارگردانی بهزاد فراهانی

درباره­ نمایش «گل و قداره» / لوطی­‌های نه­‌چندان لوطی

شاکله­ اصلی «گل و قداره» ستیزه­ه‌ایی است که مردان و زنان در بستر فرهنگ پدرسالار ایرانی داشته­‌اند. با این تفاوت که به نظر می‌­رسد علقه­ خاص فراهانی به شخصیت داش آکل و فرهنگ جوانمردانه‌ای که به نظر می‌­رسد از دست رفته است، وی را وا می‌­دارد تا اثری بی­ربط به زمان و مکان حال حاضر کارگردانی کند.

درباره­ نمایش مده­‌آ /جهان دوگانه­ مده‌­آ سه شنبه 17 شهریور 1394 18:03
به کارگردانی فریبرز کریمی

درباره­ نمایش مده­‌آ /جهان دوگانه­ مده‌­آ

مده‌­آ در اثر کریمی، زنی از نفس­‌افتاده، ملول، ناتوان و خسته است که تنها به نظاره­ کشته­‌شدن آرزوهای خود می­‌نشیند؛ صورت­ش بیش از آنکه بخواهد خشم را نشان دهد مملو از ناتوانی‌­ها است؛ تئاتر خوانده و می­‌خواسته در ورشو کسی شود برای خودش که ازدواج با جیمسن و داشتن فرزند مانع راهش شده‌­اند. جیمسن در این نمایشنامه نیز به او خیانت می‌­کند اما به شیوه­ پست‌­مدرن­ش؛ او چشم از چشم پرستار بچه‌­ها برنمی­‌دارد و آمده است تا به مده‌­آ بگوید گلوسه – دختر پادشاه کرئون- را بیشتر از او دوست دارد.

درباره­ نمایش «دایی وانیا» / زیستن در اوج ملال چهارشنبه 11 شهریور 1394 12:03
به کارگردانی میکائیل شهرستانی

درباره­ نمایش «دایی وانیا» / زیستن در اوج ملال

شما به عنوان مخاطبان این اثر باید جنس ملال و رخوت موجود در آثار چخوف را از پیش بدانید؛ چرا که آنچه شهرستانی به روی صحنه می­‌آورد کمکی در این راستا به مخاطبانش نمی‌­کند. در واقع، اگر ستیز اصلی این نمایش را نوعی چالش با تقدیر/ اجتماع بدانیم و متوجه سرگشتگی و ماتم وانیا و سایر اعضای آن خانواده شویم، آن وقت منتظر خواهیم بود که چنین ملال و رخوتی از سر و روی شخصیت­‌های نمایش شهرستانی ببارد.

طفل کوچکی به نام شادی/ درباره‌ نمایش «سعادت لرزان مردمان تیره‌روز» یکشنبه 25 مرداد 1394 18:04
به کارگردانی محسن علیخانی

طفل کوچکی به نام شادی/ درباره‌ نمایش «سعادت لرزان مردمان تیره‌روز»

علیخانی برای بار دوم است که این نمایش را به‌روی صحنه می‌آورد؛ یکبار در سال1379 و بار دوم در روزهای گرم مرداد سال 94 در تماشاخانه‌ی باران. این بازگشت از یک‌سو پرده از اهمیت موضوع و تمام‌نشدن آن برای مولف برمی‌دارد و از سوی دیگر نشان می‌دهد که نمایش کماکان پتانسیل اجرا و بازگوکردن برخی از مسائل را دارا است. در همین ابتدا باید گفت که پیرنگ اصلی سعادت لرزان مردمان تیره‌روز، متمرکز بر چالش‌های درونی یک خانواده‌ی ایرانی است؛ چالش‌هایی که منبع و منشاء مشخصی ندارند و تنها وجود دارند برای آنکه وجود داشته باشند.

درباره‌ نمایش «سال ثانیه» / جایت را با من عوض کن سه شنبه 20 مرداد 1394 23:19
به کارگردانی حمید پورآذری

درباره‌ نمایش «سال ثانیه» / جایت را با من عوض کن

« سال ثانیه» آخرین اثر « حمید‌پورآذری» که این روزها در زمین تنیس کاخ سعدآباد به روی صحنه می‌رود، نمایشی است مملو از درد و رنج و خاطره. آنچنان که خود مولف‌اش می‌گوید: «سال ثانیه حرف لحظه‌ها است؛ لحظه‌هایی که می‌آیند و می‌روند و ما در آن میانه اسیر شده‌ایم» در آن اهمیت انتخاب ما در لحظه و وابسته بودن این انتخاب‌ها به حیات دیگری موج می‌زند. سال ثانیه فرصتی است برای مرور این حقیقت که نفس‌مان به نفس دیگری گره خورده و حیات‌‌مان در گرو باهم بودن است.