مهرجویی در بانو همان مسیری را میرود که حمید هامون رفته بود. اما سرگشتگی و گمگشتگی بانو از جنس دیگری است. حمید هامون در پی این سرگشتگی، مجنونوار به دنبال مهشید میدود و این جنون و این دویدن در پی معشوق که همانا خود است را فریاد میزند. اما فریاد هامون در بانو تبدیل به سکوت عمیقی شده که ناشی از تنهایی است.