برای مخاطب سختگیر این سالها که این ویلا خوشنشین نبود؛ ولی مخاطب گذری سینما دقایقی خندید! ما که باشیم بابت این لحظههای شاد بخل بورزیم! ارزانیشان باد!
کیانوش عیاری در ویلای ساحلی فقر را به تصویر میکشد تا بگوید شریفترین انسانها در زمان تنگدستی ناچار به انجام اعمالی میشوند که قلبا تمایلی به آن ندارند، همان سخن معروف که میفرماید فقر از هر دری که وارد شود ایمان از درِ دیگر خارج میشود، روابط میان انسانها را به تصویر میکشد و تلنگر میزند به کسانی که از عتاب قرآن یعنی لاتجسسوا چشمپوشی میکنند و این حق را به خود میدهند تا در ریز جزییات روابط انسانها کنکاش کنند.
«ویلای ساحلی» نماینده شایستهای برای کمدی موقعیت است؛ جنسی از کمدی که در غوغاسالاری کمدی شخصیت و البته تبحر خاصی که تولید این شکل از کمدی میطلبد، در سینمای این سالهای ایران، تقریبا کمیاب شده است.
اینکه عیاری به دلایلی که خود شرح داده به سراغ ساخت ویلای ساحلی رفته قابل درک است اما به زعم نگارنده، فیلمسازی در این سطح در چنین تجربهای نیز میتواند باز هم از همان مرحله ایده و سوژهیابی و گسترش خط داستان و شخصیتپردازی نیز از ذهن غنی و پربار خود بهره گیرد اما متاسفانه و با اغماض ویلای ساحلی در نهایت به فیلم متوسطی بدل شده که در ابتدا و معرفی شخصیتها و موقعیت با ریتمی کند و فاقد جذابیت پیش میرود و اگرچه در میانهها و با ورود مهمانان ویلا رنگ و بویی میگیرد اما باز هم کافی و وافی نیست.