با نگاه فرمالیستی، آناتومی یک سقوط در ژانر درام دادگاهی ساخته شده و بر همین اساس، بیشتر صحنههای فیلم در دادگاه و کشمکش بین دادستان، متهم و وکیل مدافع، بر سر گناهکاری یا بیگناهی متهم سپری میشود. اما در محتوا، آناتومی یک سقوط به بررسی جزئیات اضمحلال یک رابطه عاشقانه و گسست زندگی زناشویی میپردازد.
ضعفی که در ساختار فیلمنامهی اجرایی «آناتومی یک سقوط» به چشم میخورد، مطرح شدن شخصیتهای فرعی متعددی است که کاری جز پیش بردن روایت از آنها سر نمیزند و هرگز به آنها در مقام یک انسان پرداخته نمیشود و از انگیزهها یا فکر یا احساسات آنها هرگز سخنی به میان نمیآید.
هر بار آن تپههای پر برف را با ساندرا بالا و پایین میکنیم این تردید رهایمان نمیکند که این زن کدامیک از اینهاست: زیادی باهوش است و یا زیادی صادق؟ جواب این سوال را نمیدانم، ولی این را میدانم که ژوستین ترییه زنی باهوش است که به وجوهِ تاریک و روشنِ آدمها و روابطشان سرک میکشد و از رهگذرِ این روابط نشانمان میدهد که چقدر واقعیت یا برداشتمان از واقعیت میتواند متزلزل باشد.
فیلم «آناتومی یک سقوط » یادآورِ گفتهای از میلان کوندرا، نویسنده شهیر چک- فرانسوی است؛ «هر رُمانی، در زمانهی خود به معمای خودش، بدل میشود!» با این تفاوت که اینجا، فیلم به معمای خود، تبدیل شده است.
«آناتومی یک قتل» به تحقیق، آرای بهترین فیلمنامه ژانر درام حقوقی- دادگاهی جهان را تا به حال دراختیار دارد و الگوی کلاسیک حقوقی را پیش رفته است که انتظار عقلانی و منطقی نیز از همان میرود. در فیلم یادشده با حذف صحنه جنایت (جنایتی منجر به قتل در باب موضعیت تجاوز) مسیر روانکاوی شخصیت «فردریک منیون» از زوایای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد و دستیار و منشی وکیل متهم نقشی اساسی در کارکرد وکیل مدافع در طول محاکمه را به عهده میگیرند.
حجم تعریف و تمجیدها از فیلم برنده امسال جشنواره هفتادوششم کن به قدری زیاد است که چه در نقدهای فارسی و چه در نقدهای انگلیسی چیزی جز مدح و ستایش فیلم جاستین تریت که بیگمان بهترین فیلم کارنامه فیلمسازی او به شمار میرود، یافت نمیشود.