شنبه , ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳
نقد نمایش
آبی مایل به صورتی/ مستند در قاب، مستند بر صحنه 1 تیر 1398
آبی مایل به صورتی/ مستند در قاب، مستند بر صحنه

آبی مایل به صورتی/ مستند در قاب، مستند بر صحنه

ساناز بیان با کارگردانی – به معنای دقیق کلمه تئاتریش – موفق می‌شود بازیگرانش را در نقش‌های ویژه خود تثبیت کند و با دادن میدان آزادی دید به مخاطب، او را در ادراک و دریافت مفاهیم مدنظر مختار ‌کند.

نقد نمایش «مختلف‌ الاضلاع» به کارگردانی نادر فلاح / چند وجهی‌های تک وجهی... 31 خرداد 1398
نقد نمایش «مختلف‌ الاضلاع» به کارگردانی نادر فلاح / چند وجهی‌های تک وجهی...

نقد نمایش «مختلف‌ الاضلاع» به کارگردانی نادر فلاح / چند وجهی‌های تک وجهی...

«مختلف‌ الاضلاع»، نمایشی که کمی بدبینانه به تاریخ و شخصیت‌های مهم آن می‌نگرد. اثر قصد واکاوی شخصیت‌های تاریخی را ندارد اما برایش مساله است که چرا و چگونه به ماندگاری در تاریخ رسیده‌اند و چه کرده‌اند که از آن‌ها یاد می‌شود. یکی با نمایشنامه‌هایش، یکی با نقاشی، آن یکی با بلاهت و دیگری با دیکتاتوری. 

نوشته ای بر نمایش کرونوس به کارگردانی علی صفری/ رجعت به رستگاری 30 خرداد 1398
نوشته ای بر نمایش کرونوس به کارگردانی علی صفری/ رجعت به رستگاری

نوشته ای بر نمایش کرونوس به کارگردانی علی صفری/ رجعت به رستگاری

کرونوس،نمایشی با ایده ی شکست زمانی و فرجام بشر در سده های آتی ست. و از عامل به خاطر آوردن که مبتنی بر ادراک و شهود ذهنی و یادآوری خاطرات است، وجهی از زمان را به نمایش می گذارد؛ که اگر قادر باشد از تله ی زمانی عبور کند، نجات یافته است.

کمیته نان/ مرثیه‌های ناتمام 29 خرداد 1398
کمیته نان/ مرثیه‌های ناتمام

کمیته نان/ مرثیه‌های ناتمام

لیلی عاج قصد دارد برشی از زندگی کارگران کُرد را نشان دهد و ما را به همدلی با آنان دعوت کند؛ اما ابزار او برای این بازنمایی توارثی است که به بخشی از باور عمومی این مرد بدل شده است و گویا قرار نیست شکسته شود.

نمایشی برآمده از اجتماع یا روایتی گسسته از جهان خطی / «پروانه الجزایری» در دوشنبه‌های نقد تئاتر بررسی شد 29 خرداد 1398
نمایشی برآمده از اجتماع یا روایتی گسسته از جهان خطی / «پروانه الجزایری» در دوشنبه‌های نقد تئاتر بررسی شد

نمایشی برآمده از اجتماع یا روایتی گسسته از جهان خطی / «پروانه الجزایری» در دوشنبه‌های نقد تئاتر بررسی شد

نمایش پروانه الجزایری نوشته پیام لاریان و کار و طراحی سعید حسنلو در دوشنبه‌های نقد تئاتر با توجه و تامل دو منتقد کانون ملی منتقدان تئاتر ایران واقع شد و یکی به لحاظ برخورد با قصه و دیگر در مواجهه با اجتماع توانسته‌اند برآیندی مطلوبی از یک تئاتر را به صحنه بیاورند.

کبوترهای غایب/کبوترهای حاضر 25 خرداد 1398
کبوترهای غایب/کبوترهای حاضر

کبوترهای غایب/کبوترهای حاضر

«وقتی کبوترها ناپدید شدند» می‌توانست تلنگری به وضعیت ایران باشد؛ اما چنین نمی‌شود. در عوض نمایش به نفع پویایی فُرم و اجرا مسیری را طی می‌کند که در آن داستان‌گویی برجسته شود.

نگاهی به نمایش «آپرکات» به کارگردانی محمدرضا قلی پور / آپرکات به نا امیدی 23 خرداد 1398
نگاهی به نمایش «آپرکات» به کارگردانی محمدرضا قلی پور / آپرکات به نا امیدی

نگاهی به نمایش «آپرکات» به کارگردانی محمدرضا قلی پور / آپرکات به نا امیدی

نمایش آپرکات در این اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی ایران می‌تواند ترزیق کننده امید به جامعه به ویژه زنان ایران باشد.

نگاهی به نمايش «شهر ما» به كارگردانی حسن معجونی/ بازگشت امر سياسی در تئاتر 22 خرداد 1398
نگاهی به نمايش «شهر ما» به كارگردانی حسن معجونی/ بازگشت امر سياسی در تئاتر

نگاهی به نمايش «شهر ما» به كارگردانی حسن معجونی/ بازگشت امر سياسی در تئاتر

حسن معجوني از چارچوب مفهومي اين نمايشنامه به جامعه معاصر ايران پل مي‌زند. او با هوشمندي، به همراه دراماتورژي جالب توجه مهدى چاكرى، موقعيت‌ها، ديالوگ‌ها، شخصيت‌ها و كنايه‌هايي را بيان مي‌كند كه به طور مستقيم به تماشاگر ايراني مربوط مي‌شود.

درباره نمايش «چيزهای سرد» به كارگردانی رامين اكبری/ از مرگ و ملال زندگي روزمره 21 خرداد 1398
درباره نمايش «چيزهای سرد» به كارگردانی رامين اكبری/ از مرگ و ملال زندگي روزمره

درباره نمايش «چيزهای سرد» به كارگردانی رامين اكبری/ از مرگ و ملال زندگي روزمره

وقتي غمي نباشد لابد ماتمي هم نيست و سوگواري بي‌معناست. اما حداقل مي‌توان به ميانجي مرگ مادر، بار ديگر در كنار هم قرار گرفت و خانواده شد. در يكي از همان خانه‌هايي كه يادآور سليقه، ذوق و زيباشناسي دهه هفتاد شمسي است. خانه‌هايي مملو از چيزهاي سرد.

به بهانه اجرای نمايش «پروانه الجزايری»/ ايستاده بر آستانه‌ها 20 خرداد 1398
به بهانه اجرای نمايش «پروانه الجزايری»/ ايستاده بر آستانه‌ها

به بهانه اجرای نمايش «پروانه الجزايری»/ ايستاده بر آستانه‌ها

در نمايش «پروانه الجزايری» با اجرايي طرف هستيم كه با وجدان معذب بر اين نكته اعتراف مي‌كند كه توان روبه‌رو شدن با مصيبت زمانه را ندارد و ترجيح مي‌دهد از زندگي واقعي، بار ديگر به دنياي تئاتر پناه برده و گذشته را از نو روايت كند.

نوشته ای بر نمایش کمیته نان به کارگردانی لیلی عاج/ «رنج چند پاره» 19 خرداد 1398
نوشته ای بر نمایش کمیته نان به کارگردانی لیلی عاج/ «رنج چند پاره»

نوشته ای بر نمایش کمیته نان به کارگردانی لیلی عاج/ «رنج چند پاره»

شتابزدگی، کمیته نان را از سطح دیگرکارهای لیلی عاج، پایین‌تر برده‌است.

«وقتی کبوترها ناپدید شدند» در نشست نقد و بررسی کانون ملی منتقدان تئاتر ایران 19 خرداد 1398
«وقتی کبوترها ناپدید شدند» در نشست نقد و بررسی کانون ملی منتقدان تئاتر ایران

«وقتی کبوترها ناپدید شدند» در نشست نقد و بررسی کانون ملی منتقدان تئاتر ایران

در نقد و بررسی نمایش وقتی کبوترها ناپدید شدند نوشته سفی اکسانن و کار هستی حسینی دو منتقد کانون ملی منتقدان تئاتر ایران با تایید متن در خور تامل این انتخاب را اتفاق مهمی دانستند که منجر به اجرای چشمگیر شده است؛ نمایشی که به حضور و تجاوز بیگانگان در هر سرزمین اشغال شده‌ای هشدار می‌دهد که هیچ‌گاه در برابر آنان بی‌تفاوت و منفعل نباشیم.

نگاهی به نمایش «شهر ما»/ حسن معجونی و شهری که می‌سازد 19 خرداد 1398
نگاهی به نمایش «شهر ما»/ حسن معجونی و شهری که می‌سازد

نگاهی به نمایش «شهر ما»/ حسن معجونی و شهری که می‌سازد

حسن معجونی در «شهر ما» منتقدتر می‌شود. او فرصت را در نمایشنامه تورنتون وایلدر مغتنم می‌شمرد تا جامعه امروز ایرانی را در وجه کمیک بازنمایی کند و نشان دهد چگونه در این روزمرگی غرق شده است.

نقد نمایش «به وقت پازولینی» به نویسندگی و کارگردانی آرش سنجابی ‎ 18 خرداد 1398
نقد نمایش «به وقت پازولینی» به نویسندگی و کارگردانی آرش سنجابی ‎

نقد نمایش «به وقت پازولینی» به نویسندگی و کارگردانی آرش سنجابی ‎

کسی که این وسط برد کرده و کارش را به درستی انجام داده همان سانسورچی ماست که نوعی سیاست‌زدایی تهوع‌آور را وارد فضای فرهنگی و هنری کشور کرده است. امروز او باعث رشد و شکوفایی کارگردانانی شده که از مارکس لامذهبی‌اش را شناخته‌اند و بس، به اسم کارگران تئاتر کار می‌کنند اما با رویکرد سیاسی آن هیچ کاری ندارند.

نگاهی به نمایش «خون به پا می‌شود» 18 خرداد 1398
نگاهی به نمایش «خون به پا می‌شود»

نگاهی به نمایش «خون به پا می‌شود»

اگر در «خون به می‌شود» همان متن شکسپیر با کمی دستکاری زبانی اجرا می‌شد، اتفاق نامبارکی رخ می‌داد یا آنکه اجرا بدل به سنگ محکی برای آیندگان می‌شد؟

نگاهی به نمایش «بیوه سیاه، بیوه سفید»/ زن، همه غم‌های افغانستان 16 خرداد 1398
نگاهی به نمایش «بیوه سیاه، بیوه سفید»/ زن، همه غم‌های افغانستان

نگاهی به نمایش «بیوه سیاه، بیوه سفید»/ زن، همه غم‌های افغانستان

مژگان خالقی تلاش می‌کند زنانگی از دست رفته زنان افغانستان را به نمایش بگذارد، زنانگی که حتی در آن زبان به عنوان انسانی‌ترین ابزار ارتباطی از زن سلب می‌شود.

تراژدی وارد بر زبان و امیدواری برای فردای بهتر 31 اردیبهشت 1398
تراژدی وارد بر زبان و امیدواری برای فردای بهتر

تراژدی وارد بر زبان و امیدواری برای فردای بهتر

دردوشنبه های نقد تئاتر منتقدان کانون ملی ضمن پذیرش کمیته نان به عنوان اجرایی در خور تامل به ارائه نکاتی پرداختند که بشود از آن به یک اجرای ماندگار رسید.

نقد نمایش «شربت سینه» به نویسندگی و کارگردانی رسول کاهانی/ ابتذال که شاخ و دم ندارد... 24 اردیبهشت 1398
نقد نمایش «شربت سینه» به نویسندگی و کارگردانی رسول کاهانی/ ابتذال که شاخ و دم ندارد...

نقد نمایش «شربت سینه» به نویسندگی و کارگردانی رسول کاهانی/ ابتذال که شاخ و دم ندارد...

«شربت سینه» به شدت درگیر مهندسی و میزانسن‌گرایی افراطی و عقب‌مانده قرار گرفته که حالتی اگزوتیک با مخاطب به وجود آورده است. نمایشی که از تکرار موقعیت‌ها، نه بیهودگی می‌سازد که ادعایش را دارد و نه کارکردی ابزورد‌گونه پیدا می‌کند.

نقد نمایش «یک ساعت آرامش» به کارگردانی سیدجواد روشن / این نیز بگذرد... 14 اردیبهشت 1398
نقد نمایش «یک ساعت آرامش» به کارگردانی سیدجواد روشن / این نیز بگذرد...

نقد نمایش «یک ساعت آرامش» به کارگردانی سیدجواد روشن / این نیز بگذرد...

انتخاب امیرمهدی ژوله به عنوان میشل این نمایش، حال به سبب این که نویسنده و کمیک‌نویس خوبی است یا در چند استندآپ کمدی تلویزیونی موفق ظاهر شده دلیل موجهی نمی‌شود که بتواند نقشی به ظاهر ساده اما پیچیده‌ای را روی صحنه تئاتر ایفا کند. استفاده بی‌مورد از دستان و عدم کنترل روی بدن و صدا و فقدان هوش کافی در ایفای کمیک‌وار این نقش، ضربه‌ای جدی به اثر وارد آورده است.

نقد نمایش «قاسم‌آباد» به کارگردانی پوریا گلستانی/ پرسه در قبرستان خرده‌پیرنگ‌ها 7 اردیبهشت 1398
نقد نمایش «قاسم‌آباد» به کارگردانی پوریا گلستانی/ پرسه در قبرستان خرده‌پیرنگ‌ها

نقد نمایش «قاسم‌آباد» به کارگردانی پوریا گلستانی/ پرسه در قبرستان خرده‌پیرنگ‌ها

مشکلات اصلی نمایش «قاسم‌آباد» در نمایشنامه اثر نهفته است. متن وامانده و دارای لکنت‌های بسیار است. نمایشنامه‌نویس با جهان‌ نداشته‌اش، جهانی قلابی از چند دزد و عرق‌خور و نزول‌خور که در یک قبرستان گیر کرده‌اند را نشان‌مان می‌دهد که این جنس معلول، نه جهت‌گیری می‌فهمد و نه حتی نمی‌داند که با خود و مخاطبش چند‌چند است.

نقد نمایش « زن هستم» به نویسندگی و کارگردانی صنم سرمد/ زن هستم، مدافع مرد 7 اردیبهشت 1398
نقد نمایش « زن هستم» به نویسندگی و کارگردانی صنم سرمد/ زن هستم، مدافع مرد

نقد نمایش « زن هستم» به نویسندگی و کارگردانی صنم سرمد/ زن هستم، مدافع مرد

تماشای این نمایش آنقدر مرا خشمگین و مایوس کرد که هنگامی که در پایان نمایش پیشنهاد کارگردان به تماشاگران را برای عکس یادگاری شنیدم بی‌درنگ از میان صحنه به سمت در خروجی رفتم تا هرچه زودتر این دیالوگ سانتی‌مانتال و بی‌محتوای پایانی نمایش را از ذهنم خارج کنم:« برای یه زن هیچی دردناک‌تر از این نیست که از درون گریه کنه، تو ظاهر لبخند بزنه و بگه همه‌چی روبراهه، این نهایت بی‌عدالتی به زنانه»!!

نگاهی به نمایش «سقراط»، نوشته و کار حمیدرضا نعیمی / یک اجرای پساسقراطی 25 اسفند 1397
نگاهی به نمایش «سقراط»، نوشته و کار حمیدرضا نعیمی / یک اجرای پساسقراطی

نگاهی به نمایش «سقراط»، نوشته و کار حمیدرضا نعیمی / یک اجرای پساسقراطی

این یک اقتباس کاملا آزاد از زندگی و دوران سقراط در عصر ظاهرا طلایی یونان باستان – قرن پنجم پیش از میلاد – است؛ دورانی که تمدن بشری به بلوغی حیرت‌انگیز دست یافته و البته در کنارش اخلاقیات هم رو به زوال نهاده بود. همین نکته باعث شده تا نعیمی، درون‌مایه اثرش را بر زمان حال منطبق کند و به قول عوام، وارد معقولات شود. این مجوزی است که البته همه دست‌اندرکاران تئاتر امروز ما ندارند و تعداد معدودی، از این نعمت برخوردارند که هرچه می‌خواهند بی‌پرده بگویند و هر کاری می‌خواهند بر صحنه انجام دهند، بی هیچ مانع و رادعی.

نقد نمایش «سرمیزشام» به کارگردانی سیامک صفری/ بارداری ناخواسته در صحنه 21 اسفند 1397
نقد نمایش «سرمیزشام» به کارگردانی سیامک صفری/ بارداری ناخواسته در صحنه

نقد نمایش «سرمیزشام» به کارگردانی سیامک صفری/ بارداری ناخواسته در صحنه

«سرمیزشام» اثری است تجربی که می‌ارزد تماشا شود. تجربه‌ای که می‌تواند از یکی از پرکارترین بازیگران تئاتر کشور به جوانان جویای نام و نشان منتقل شده و آن‌ها را برای نقش‌ها و تجربیاتی دشوارتر آماده سازد.

نوشته ای بر نمایش سرزمین های شمالی به کارگردانی شیما عرب/ هستی متلاطم 16 اسفند 1397
نوشته ای بر نمایش سرزمین های شمالی به کارگردانی شیما عرب/ هستی متلاطم

نوشته ای بر نمایش سرزمین های شمالی به کارگردانی شیما عرب/ هستی متلاطم

نمایش سرزمین های شمالی، اجرایی ست که به نظر می رسد تمام تلاشش را می کند تا قابل قبول به نظر برسد، هرچند راه بسیاری تا پختگی در پیش دارد اما این تلاش قابل ستایش ست .

نقدی بر نمایش «در انتظار نمایش» / در انتظارِانتظار... 14 اسفند 1397
نقدی بر نمایش «در انتظار نمایش» / در انتظارِانتظار...

نقدی بر نمایش «در انتظار نمایش» / در انتظارِانتظار...

اثر از نوعی نجابت و تواضعی که در خود نهفته سود می‌برد و نقش موثری را در ارتباط مخاطب با اثر بازی می‌کند. رفت و برگشت مخاطب میان اپیزودها، جانی دوباره به ریتم اثر می‌بخشد و آن را از کسالت و سستی بری می‌کند.

نگاهی به نمایش افرا؛ قد خمیده افرا 14 اسفند 1397
نگاهی به نمایش افرا؛ قد خمیده افرا

نگاهی به نمایش افرا؛ قد خمیده افرا

سهیل ساعی نمی‌تواند سایه بیضایی را از اثرش محو کند و می‌توان ردپایی بیضایی را همه جا دید، ردپایی که در بیشتر متون اجراشده از او در این سال‌ها شاهد بودیم.

درباره‌ی «وقتی خروس می خواند»/ ماژور کارتاژی در زمان سفر می‌کند! 7 اسفند 1397
درباره‌ی «وقتی خروس می خواند»/ ماژور کارتاژی در زمان سفر می‌کند!

درباره‌ی «وقتی خروس می خواند»/ ماژور کارتاژی در زمان سفر می‌کند!

جهان خودبسنده و البته مالیخولیایی علی شمس با عنایت به فرضیاتی که دانشمندان در باب بعد چهارم زمان مطرح کرده‌اند، تلاش دارد آینده را به میانجی اتصال به گذشته و مداخله در آن، نجات دهد. امکان سفر کردن در زمان، تلاشی است برای مهار جبّار و جلوگیری از قتل و خشونت.

«خانه برناردا آلبا»؛ زیبای بیهوده 27 بهمن 1397
«خانه برناردا آلبا»؛ زیبای بیهوده

«خانه برناردا آلبا»؛ زیبای بیهوده

نمایش علی رفیعی عظیم و زیباست، چشمت را می‌گیرد و حتی کمی کاتارسیس تزریقت می‌کند؛ اما همه اینها همه برای هیچ است، هیچی که نمی‌تواند اندیشه حمایتی رفیعی نسبت به زن‌ها را برجسته کند.

نمایش تبرئه؛ مرا هم نیست جرمی بیگناهم 24 بهمن 1397
نمایش تبرئه؛ مرا هم نیست جرمی بیگناهم

نمایش تبرئه؛ مرا هم نیست جرمی بیگناهم

محامدی تلاش کرده است با میزانسن‌ها و بازیگردانیش کمی از قالب مستند متن «تبرئه شده» خارج شود و کمی به نمایش بار دراماتیک دهد و در نهایت بگوید قانون برای بی‌گناه چیزی را جبران نمی‌کند.

درباره نمایش برزخ به کارگردانی مسعود طیبی / بازگشت پدر خطاکار 23 بهمن 1397
درباره نمایش برزخ به کارگردانی مسعود طیبی / بازگشت پدر خطاکار

درباره نمایش برزخ به کارگردانی مسعود طیبی / بازگشت پدر خطاکار

روایت برزخ دوپاره است، یک پاره مربوط است به کسانی که گذشته برای آنان تمام نشده و پاره دوم روایت آنان که خاطره‌ای از جنگ ندارند. پاره اول، حدیث نفسی‌ست پر از لکنت و یادآوری محنت‌زای گذشته. پاره دوم اما در نسبت است با روح زمانه و تمنای زیستن. یک فضا، سوبژکتیو و اکسپرسیونیستی‌ست و فضای دیگر واقعی و مربوط به زندگی هر روزه.

نقد نمایش «۳۰/دی/۹۵ » به نویسندگی و کارگردانی احسان حاجی‌پور /«سریال زرد اجتماعی تلویزیونی؟» 20 بهمن 1397
نقد نمایش «۳۰/دی/۹۵ » به نویسندگی و کارگردانی احسان حاجی‌پور /«سریال زرد اجتماعی تلویزیونی؟»

نقد نمایش «۳۰/دی/۹۵ » به نویسندگی و کارگردانی احسان حاجی‌پور /«سریال زرد اجتماعی تلویزیونی؟»

۳۰ دی ۹۵، نمایشی است با مشخصات و الگوهای کاملا منطبق بر نمایش‌های به اصطلاح اجتماعی جریان غالب و تجارتی که این روزها در سالن‌های تئاتر پایتخت اجرا می‌روند. نمایش‌هایی با رنگ و لعاب و استفاده از چهره‌هایی که فروش را تضمین می‌کند و البته عمدتا واجد متونی کم‌مایه با رویکرد زرد و سطحی‌ا‌‌نگارانه و نابسنده نسبت به مسائل اجتماعی هستند که بیشتر به لایه‌ی بیرونی و سطح روابط می‌پردازند و بخشی از مناسبات را که معمولا صرفا به روابط عاطفی خلاصه می‌شود، برجسته می‌سازند تا جذابیت‌های لازم را برای دست‌کم آن‌دسته از مخاطبانی که به شوق دیدن چهره‌های محبوبشان به سالن آمده‌اند، فراهم نمایند. این شکل از نمایش‌ها، برداشت عموما ناموجه و یا ناقصی از امر اجتماعی و مسائل مرتبط بازتاب می‌دهند.

نقد «پابرهنه، لخت، قلبی در مشت» به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی / نوپِرابلِمو… 20 بهمن 1397
نقد «پابرهنه، لخت، قلبی در مشت» به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی / نوپِرابلِمو…

نقد «پابرهنه، لخت، قلبی در مشت» به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی / نوپِرابلِمو…

وضعیت انسان مدرن در جهان امروز با همه مصایب و مشکلاتش و با هر متر و مقیاسی که هست از جمله دغدغه‌های جلالی است و این مهم را به خوبی می‌توان در سلول‌ها و بافت نمایش‌هایش جُست و واکاوی‌اش کرد. حتی نمایش‌هایی که در آلمان به روی صحنه برده نیز از این دایره بیرون نیستند و مومن به دغدغه‌های جلالی به زیست رسیده‌اند.

نگاهی به موی سیاه خرس زخمی؛ یان کات‌زدگی 15 بهمن 1397
نگاهی به موی سیاه خرس زخمی؛ یان کات‌زدگی

نگاهی به موی سیاه خرس زخمی؛ یان کات‌زدگی

جابر رمضانی ملغمه‌ای از یان کات، چرمشیر و پسیانی در ظرف استرومایر آفریده است. نتیجه‌اش نمایشی است که حوصله‌ات سرمی‌رود، همان چیزی که استرومایر از آن دوری می‌جوید.

نقد نمایش «اقلیت» به کارگردانی پدرام صمدی / همزیستیِ مسالمت‌آمیزِ کاریکاتورها 15 بهمن 1397
نقد نمایش «اقلیت» به کارگردانی پدرام صمدی / همزیستیِ مسالمت‌آمیزِ کاریکاتورها

نقد نمایش «اقلیت» به کارگردانی پدرام صمدی / همزیستیِ مسالمت‌آمیزِ کاریکاتورها

مایش « اقلیت» روایتی سهل و ممتنع را ارائه می دهد؛ به این معنی که در نهایت چیزی جز ارائه تصویری از مناسبات زیست انسان‌ها در جوامع امروز، بدون قضاوت یا جانبداری از هیچ‌یک از اجزای آن نیست. نمایش حتی چندان به قضاوت های تماشاگرش راه نمی دهد و به جز لحظه هایی از جمله حضور مرد عرب بر صحنه موفق می شود نوعی یکدستی در ارزش گذاری شخصیت ها را حفظ کند.

«وقتی خروس غلط می‌ خواند»؛ برساختگی تاریخ در عصر مردمان فنیقی 11 بهمن 1397
«وقتی خروس غلط می‌ خواند»؛ برساختگی تاریخ در عصر مردمان فنیقی

«وقتی خروس غلط می‌ خواند»؛ برساختگی تاریخ در عصر مردمان فنیقی

علی شمس به قیمت از دست دادن مخاطبانش، تاریخ را به بازی می‌گیرد و بازی او گاهی برای مخاطبش مفهومی ندارد.

نگاهی به نمایش «آوازه خوان خیابان های منهتن»؛ مرثیه آقای بازیگر 10 بهمن 1397
نگاهی به نمایش «آوازه خوان خیابان های منهتن»؛ مرثیه آقای بازیگر

نگاهی به نمایش «آوازه خوان خیابان های منهتن»؛ مرثیه آقای بازیگر

میکائیل شهرستانی در «آوازه خوان خیابان های منهتن» شاید قهرمان بازنده‌اش را در دل منهتن و در آروزی برادوی به نمایش می‌گذارد؛ اما گزاره‌ها دلالت بر انتقادهای این بازیگر وکارگردان تئاتر به شرایط تئاتر امروز ایران دارد.

«وقتی خروس بدصدا می‌خواند» / جشن بی‌معنایی 6 بهمن 1397
«وقتی خروس بدصدا می‌خواند» / جشن بی‌معنایی

«وقتی خروس بدصدا می‌خواند» / جشن بی‌معنایی

هر چند كه گويي همان مدعاي پست‌مدرنيستي تئاتر كه تبديل به مُدي روزمره براي مدعاي روشنفكرمآبانه است، اين تئاتر را نيز رنج مي‌دهد و در نتيجه مخاطب را با خود همراه نمي‌سازد؛ چراكه اين جشن بي‌معنايي انگار كه همراه چنداني را با خود نمي‌طلبد.

نگاهی به نمایش «لاله‌زار، هتل کاتوزیان» / قربانی یک سالن بد 6 بهمن 1397
نگاهی به نمایش «لاله‌زار، هتل کاتوزیان» / قربانی یک سالن بد

نگاهی به نمایش «لاله‌زار، هتل کاتوزیان» / قربانی یک سالن بد

نمایش «لاله‌زار، هتل کاتوزیان» در حالی در تماشاخانه مهرگان روی صحنه رفته است که تجربه دیدنش حاوی نکات متعددی است. نکاتی که به نظر با مسئله مورد انتقاد نمایش هم‌داستان می‌شود خود بدل به آنتاگونیستی برای تئاتر می‌شود.

درباره نمايش «خانه برناردا آلبا» به كارگردانی علی رفيعی/ عشق، تعصب و مرگ 6 بهمن 1397
درباره نمايش «خانه برناردا آلبا» به كارگردانی علی رفيعی/ عشق، تعصب و مرگ

درباره نمايش «خانه برناردا آلبا» به كارگردانی علی رفيعی/ عشق، تعصب و مرگ

در آثار رفيعي (حتي دو فيلمش) تلخي، سياهي و شوربختي تصويري زيبا دارد و با سليقه ساخته شده‌ اما اين به معني كاسته شدن از پلشتي مشكلات نيست. قرباني شدن جواني و زيبايي در «خانه برناردا آلبا» به همان اندازه هولناك است كه در «ماهي‌ها عاشق مي‌شوند» سرنوشت زوج ميانسال فيلم عزيز و آتيه (رضا كيانيان و رويا نونهالي) كه قرباني سياست شده‌اند.

نظری به مونولوگ «کاردآجین» به کارگردانی محمد میر علی‌اکبری / وقتی رئالیسم آشفته می‌شود 5 بهمن 1397
نظری به مونولوگ «کاردآجین» به کارگردانی محمد میر علی‌اکبری / وقتی رئالیسم آشفته می‌شود

نظری به مونولوگ «کاردآجین» به کارگردانی محمد میر علی‌اکبری / وقتی رئالیسم آشفته می‌شود

این روزها مونولوگ «کاردآجین» به نویسندگی و کارگردانی محمد میرعلی اکبری در خانه نمایش مهرگان روی صحنه رفته است. ژانر این مونولوگ «رئالیسم اجتماعی» است و در مدت زمان ٨٠ دقیقه اجرا می‌شود. گروهی از بازیگران هنرجوی این نمایش اولین بار است روی صحنه تئاتر می‌روند و همین موضوع پاشنه آشیل نمایش جدید محمد میر علی‌اکبری شده است.

یک تابستان گرم و البته ملال‌زده 4 بهمن 1397
یک تابستان گرم و البته ملال‌زده

یک تابستان گرم و البته ملال‌زده

تابستان از آن دست نمایش‌هایی‌ست که در مقابل تفسیر شدن مقاومت می‌کند و به‌شکل پارادوکسیکال به تفسیرهای تازه، میدان می‌دهد. اگر از روایت رئالیستی ابتدای نمایش گذر کنیم، حضور نابهنگام شخصیت دوم با آن جان‌یابی بهت‌آور، تابستان را واجد مازادی رهایی‌بخش و صد البته هولناک کرده است. اصولاً زندگی تکرار شونده روزمره می‌تواند مقدمه معناباختگی و ملال شود.

نگاهی به نمایش در انتظار گودو؛ در انتظار بسته شدن درهای سالن 3 بهمن 1397
نگاهی به نمایش در انتظار گودو؛ در انتظار بسته شدن درهای سالن

نگاهی به نمایش در انتظار گودو؛ در انتظار بسته شدن درهای سالن

حسام لک خوانشی تازه از «در انتظار گودو»ی بکت در قشقایی روی صحنه برده است که به نظر هم ترکیبی از خوانش‌های پیشین است و هم پشت‌پا زدن به همان خوانش‌ها، جایی که بیابان برهوت بی‌آب و علف به زباله‌دانی چند دقیقه‌ای بدل می‌شود.

نامناسب بودن تالار و کمرنگ شدن گروتسک / نمایش 3 بهمن 1397
نامناسب بودن تالار و کمرنگ شدن گروتسک / نمایش "اوبو" در دوشنبه‌های نقد تئاتر

نامناسب بودن تالار و کمرنگ شدن گروتسک / نمایش "اوبو" در دوشنبه‌های نقد تئاتر

در نشست دوشنبه‌های نقد تئاتر که در تالار حافظ دوشنبه یکم بهمن اختصاص به نقد و بررسی نمایش "اوبو" با طراحی و کار میرعلیرضا دریابیگی یافت، رضا آشفته کمرنگ بودن وجه گروتسک و عرفانی پهلوانی نامناسب تالار حافظ را برای اجرای این نمایش را از نواقص اصلی این اجرا برشمردند.

نقد نمایش «شب بخیر مادر» به کارگردانی ملیکا رضی و پیمان یاقوتی - شب بخیر تئاتر! 2 بهمن 1397
نقد نمایش «شب بخیر مادر» به کارگردانی ملیکا رضی و پیمان یاقوتی - شب بخیر تئاتر!

نقد نمایش «شب بخیر مادر» به کارگردانی ملیکا رضی و پیمان یاقوتی - شب بخیر تئاتر!

نمایشنامه «مرغ دریایی» اثر جاودانه چخوف را به یاد بیاورید. در آن‌جا کاراکتر تربلف دست به خودکشی می‌زند اما دقت کنید که چخوف چه سازوکاری را برای این شخصیت به وجود می‌آورد تا مخاطب خودکشی او را بپذیرد و حتی در این راه حق را نیز به او بدهد. (البته مقایسه‌ی چخوف بزرگ با مارشا نورمن جفایی است در حق این نویسنده شهیر روس.) اما گویی در «شب بخیر مادر» عامدانه این تمهید غایب بوده و اساسا نویسنده دغدغه ای نسبت به پرداختن به آن را ندارد.

«اوبو» شاه در دوشنبه‌های نقد تئاتر 1 بهمن 1397
«اوبو» شاه در دوشنبه‌های نقد تئاتر

«اوبو» شاه در دوشنبه‌های نقد تئاتر

در نشست دوشنبه‌های نقد تئاتر این هفته، نمایش «اوبو» به طراحی و کارگردانی علیرضا دریابیگی نقد و بررسی می‌شود.

وقتی «خشم» جای «ارتباط» را می‌گیرد/ نگاه روان‌شناختی به نمایش «تن‌شوری» 29 دی 1397
وقتی «خشم» جای «ارتباط» را می‌گیرد/ نگاه روان‌شناختی به نمایش «تن‌شوری»

وقتی «خشم» جای «ارتباط» را می‌گیرد/ نگاه روان‌شناختی به نمایش «تن‌شوری»

نمایش «تن شوری» دقیقا از ثابت‌ترین و موفق‌ترین نقطه‌ رابطه‌ یک زوج شروع می‌شود. رابطه‌ای موفق که به واسطه‌ آسیب‌پذیری (هرچند نامحسوس یا کم‌محسوس)، چنان غیرمنتظره فرو می‌ریزد که فقط در یک زندگی واقعی رخ می‌دهد

نیمرو با تخم‌مرغ ناخودآگاه بی‌هزارتو! 23 دی 1397
نیمرو با تخم‌مرغ ناخودآگاه بی‌هزارتو!

نیمرو با تخم‌مرغ ناخودآگاه بی‌هزارتو!

حضور مشوش این تعداد بازیگران فرم! بر صحنه علاوه بر شلوغی و هم‌همه‌ی آسیب‌زننده، بر طراحی صحنه و کارکرد حجم‌های شش تکه، که پتانسیل زیبایی‌شناختی و مفهومی خوبی در بر داشتند را نیز بی‌اثر کرده است. خانم فیروزآذر اعلام کردند تعداد زیادی از این افراد از هنرجویان دوره آموزشی بازیگری او هستند و هدف اول از اجرای نمایش رضایت این گروه است که این نمایش کار اولشان محسوب می‌شود...

درباره نمایش «اوبو»/ ابتذال عروسک‌ها! 20 دی 1397
درباره نمایش «اوبو»/ ابتذال عروسک‌ها!

درباره نمایش «اوبو»/ ابتذال عروسک‌ها!

هر کجا که فقدان جسارت بر صحنه حاکم شود، درخت کلیشه رشد کرده و میوه‌هایی با طعم ابتذال پس می‌اندازد. حال دیگر اهمتی ندارد که محتوای اثر شما چیست و چه فایده‌ای در بر دارد.

نگاهی به نمایش «خنکای ختم خاطره»/ مرثیه‌هایی در رثای فصل سرد 20 دی 1397
نگاهی به نمایش «خنکای ختم خاطره»/ مرثیه‌هایی در رثای فصل سرد

نگاهی به نمایش «خنکای ختم خاطره»/ مرثیه‌هایی در رثای فصل سرد

حمیدرضا آذرنگ از یک الگو در نوشتار استفاده می‌کند، الگویی که در آن کنشگری به واسطه فوران عاطفه از کار می‌افتد و کشمکش‌های بیرونی شخصیت به درون هجرت می‌کند.

از موانع مستند در ایران تا دغدغه‌ی افزایش هزینه‌ها 12 دی 1397
از موانع مستند در ایران تا دغدغه‌ی افزایش هزینه‌ها

از موانع مستند در ایران تا دغدغه‌ی افزایش هزینه‌ها

حمید جعفری معتقد است: مساله پخش و نمایش، مهمترین مشکل سینمای مستند ماست. در همه جای دنیا تلویزیون مهم‌ترین حامی سینمای مستند است، این در حالی است که در ایران مهمترین مانع آن است.