شنبه , ۶ مرداد, ۱۴۰۳
نقد نمایش
درباره نمایش «سگ سورتمه»/ با پلشتی‌ها برقص 25 فروردین 1401
درباره نمایش «سگ سورتمه»/ با پلشتی‌ها برقص

درباره نمایش «سگ سورتمه»/ با پلشتی‌ها برقص

جهان امروز برای نصراللهی دیگر آن جهان واقع‌گرای دهه شصت میلادی در آلمان نیست. تقابل میان کمونیسم و کاپیتالیسم فرصتی برای تولید خیال فراهم نمی‌کرد. واقعیت چیزی بود که در زیست آدم‌ها تجربه می‌شد؛ اما در عصر نصراللهی واقعیت جای خود را به وانموده‌ها داده است.

درباره نمایش «خماری» به نویسندگی و کارگردانی امین بهروزی/ تک‌گویی‌های یک روانشناس تعلیق‌شده 20 فروردین 1401
درباره نمایش «خماری» به نویسندگی و کارگردانی امین بهروزی/ تک‌گویی‌های یک روانشناس تعلیق‌شده

درباره نمایش «خماری» به نویسندگی و کارگردانی امین بهروزی/ تک‌گویی‌های یک روانشناس تعلیق‌شده

امین بهروزی و گروه اجرایی‌اش با رویکردی مینی‌مالیستی و کمینه‌گرا به اجرای یک نمایش، توانسته‌اند از سانتی‌مانتالیزم شایع این سال‌ها تا حدود زیادی فاصله گرفته و در دام مهیب احساسات‌گرایی نیفتند. شخصیت‌ها به اندازه احساسات خویش را مصرف می‌کنند و از مهلکه احساسات‌گرایی پرهیز دارند. اما به هر حال در بعضی از صحنه‌ها این تناسب از کنترل خارج شده و اجرا علیه منطق روایی خویش در قبال احساسات عمل می‌کند.

بچه؛ روایتی اصیل از زن بودگی، مادری و خوشبختی در نگاه سوژۀ خاورمیانه‌ای بر زمینه‌ای از مهاجرت اجباری 13 فروردین 1401
بچه؛ روایتی اصیل از زن بودگی، مادری و خوشبختی در نگاه سوژۀ خاورمیانه‌ای بر زمینه‌ای از مهاجرت اجباری

بچه؛ روایتی اصیل از زن بودگی، مادری و خوشبختی در نگاه سوژۀ خاورمیانه‌ای بر زمینه‌ای از مهاجرت اجباری

نغمه ثمینی هوشمندانه از تعابیر شعارزده در نقد مرزهای سیاسی و اقتضائات بین­ المللی پرهیز کرده است در عین اینکه به زیبایی از مصائبی که انسان در جهانی فزاینده در هم­پیچیده با آن روبروست و سیاست در رفع آن بیش از پیش ناتوان است سخن می­ گوید.

درباره «بک تو بلک»/ درخشندگی فرم در تاریکیِ محتوا 12 فروردین 1401
درباره «بک تو بلک»/ درخشندگی فرم در تاریکیِ محتوا

درباره «بک تو بلک»/ درخشندگی فرم در تاریکیِ محتوا

بک تو بلک، امر سیاسی را به امری رمانتیک تقلیل داده است. زندانی سیاسی فقط یک قالب است که مبتنی بر آن، احساسات و دلتنگی ­های یک محبوسِ جداافتاده از جامعه روایت می­ شود؛ به جای آن می ­توان یک بدهکار مالی یا یک بی­گناهِ به اشتباه به زندان افتاده را قرار داد و آب از آب تکان نخورَد. تلقی رمانتیک افشاریان از کنش و کنش­گر سیاسی بیشتر متناسب با فضای دهه­ های چهل و پنجاه است نه ایران امروز که آگاهی سیاسی از ویژگی­ های آشکار آن است. این فعال سیاسی دهه چهلیِ متاثر از رمانتیسیسم سیاسی است که از شور پر است و در شعور سیاسی پر از خالی.

 نگاهی به نمایش «ارور ۴۰۴»/ وقتی خودمان را به کوچه علی‌چپ می‌زنیم 6 فروردین 1401
نگاهی به نمایش «ارور ۴۰۴»/ وقتی خودمان را به کوچه علی‌چپ می‌زنیم

نگاهی به نمایش «ارور ۴۰۴»/ وقتی خودمان را به کوچه علی‌چپ می‌زنیم

جمالی نشان می‌دهد سانسور به‌سبب ذات خشنش، نمی‌تواند سازنده باشد و خشونت درنهایت به امری تخریب‌گر بدل می‌شود.

درباره «بک‌ تو بلک» سجاد افشاریان/ وای بر کم‌فروشان 5 فروردین 1401
درباره «بک‌ تو بلک» سجاد افشاریان/ وای بر کم‌فروشان

درباره «بک‌ تو بلک» سجاد افشاریان/ وای بر کم‌فروشان

«بک‌ تو بلک» قرار است بازنمایی از یک وضعیت انسانی در انفرادی باشد، جز مضمحل کردن بدن فروپاشیده از ستم رواشده بر بشر محبوس، چیز دیگری نیست. مرد خوش‌چهره با صدایی که تلاش می‌کند آمیزه‌ای از سعید راد و بهروز وثوقی و فردین با لحن لاتیش باشد – و شاید انتخاب علی [بی‌غم] از توهم فردین‌بودگی باشد – زندان را جایی برای شبه‌رومانتیسیسم شخصی می‌کند. آن را با نوعی شامورتی شبه‌سیاسی آغشته می‌کند و آن را تحویل ما می‌دهد. یکی از تلخ‌ترین تجربه‌های بشری را با فانتزی آمیخته و در بسته‌بندی زیبای یک چیپس صددرصد جانک تحویلمان می‌دهد.

درباره نمایش «شب شک» / شک ما به نفر سوم بود! 6 بهمن 1400
درباره نمایش «شب شک» / شک ما به نفر سوم بود!

درباره نمایش «شب شک» / شک ما به نفر سوم بود!

«شب شک» تركیبی است از «شب» و «شک»، از یاد نبریم كه چگونه در طول تاریخ «شب» میل آن داشته كه از مناسبات عرصه نمادین شانه خالی ‌كند و از دیگر سو «شك» را در نظر آوریم كه به مثابه فقدان اعتماد و نگاه پرسشگر، سوژه مدرن دكارتی را برساخته است. تركیب این دو ساحت در نمایش «شب شك»، به فضایی منتهی می‌شود كه مستعد فعالیت جنایتكاران، خلافكاران و مطرودان جامعه است.

نگاهی به نمایش «شترمرغ»/ چند شخصیتی! 6 بهمن 1400
نگاهی به نمایش «شترمرغ»/ چند شخصیتی!

نگاهی به نمایش «شترمرغ»/ چند شخصیتی!

«شتر‌مرغ» مانند اكثر نمایش‌های ابزورد در روایت‌پردازی از یك الگوی دایره‌واری تبعیت می‌كند ولیكن از همان جایی كه بازی‌اش را شروع كرده، نمی‌خواهد قصه‌اش را به پایان برساند. یعنی زیست اجتماعی كاراكتر مارگارت كه زن است را با تعیش سوسیالیستی كاراكتر ماركوس كه مرد است جابه‌جا می‌كند و به نحوی مقر آنها را كه شناسه و شناسنامه آنها بوده است را با یكدیگر جابه‌جا می‌كند ولو اینكه خلاف قانون بازی باشد.

درباره نمایش «پنگوئن های افسرده»/ بحرانی‌شدن شکاف طبقاتی در ایران 25 دی 1400
درباره نمایش «پنگوئن های افسرده»/ بحرانی‌شدن شکاف طبقاتی در ایران

درباره نمایش «پنگوئن های افسرده»/ بحرانی‌شدن شکاف طبقاتی در ایران

نویسنده می‌خواهد فضای نوآر فیلم‌های هالیوودی را روی صحنه تئاتر ایرانی زنده‌کند. تاثیرفیلم‌های ژانر نئونوآر -مثل آثار «رومن پولانسکی»- مشهوداست. علی‌اکبری به سریال «بریکینگ بد» هم اشاره کرده‌است: «روی تاریکی پشت سرت تمرکز نکن». او ریسک کرده‌ و متن سنگینی با ۱۶ شخصیت و ۳۵صحنه را با کمی جرح‌وتعدیل اجرا کرده‌است.

«شترمرغ»/ ابزورد اتفاقی! 25 دی 1400
«شترمرغ»/ ابزورد اتفاقی!

«شترمرغ»/ ابزورد اتفاقی!

جهان نمایش لهراسبی جایی است که تو از هر راهی بروی باز به همان نقطه سابق بازمی‌گردی. هر بار سناریو را دستخوش تغییر کنی، درنهایت هم بازی ادامه پیدا می‌کند. بازی چیزی جز همین زیست ما نیست. لهراسبی در حالی این زیست را به تصویر می‌کشد که گویی ما برای چیزهای مهمی در حال نبردیم. مفاهیم پیچیده‌ای که زیست ما را گویی شما می‌دهند و هیچ پاسخی برای آن هم نداریم.

«احتمالات»/ اندر باب شخصی‌سازی 25 دی 1400
«احتمالات»/ اندر باب شخصی‌سازی

«احتمالات»/ اندر باب شخصی‌سازی

مخاطب کار تا چه اندازه حق انتخاب دارد؟ او چه نقشی در شکل‌گیری اثر پیدا می‌کند؟ علی شمس چقدر به مخاطب خودش اجازه ورود به این دنیای شخصی را می‌دهد؟ پاسخش را جایی می‌یابم که برخی منتقدها بدون ذکر مخالفتشان با رویکرد پست‌مدرن علی شمس، با زبان تعریض از کنار عصر گذشتند. سهم او از این دنیا اندک است. نه خودش را می‌بیند و نه جهانش و از همین رو «شخصی‌سازی» علی شمس افراطی است.

پنگوئن، مرغ دریایی و چند پرنده دیگر»/ چرا وودی آلن نمی‌شویم؟ 25 دی 1400
پنگوئن، مرغ دریایی و چند پرنده دیگر»/ چرا وودی آلن نمی‌شویم؟

پنگوئن، مرغ دریایی و چند پرنده دیگر»/ چرا وودی آلن نمی‌شویم؟

میثم عبدی تلاش می‌کند دنیای رویاگونه خودش و گرفتاری‌هایی که این رویا برایش فراهم کرده را بیان کند. محصول کار او روایتی است که سه بار تکرار می‌شود و در هر تکرار، جهت داستان تغییر می‌کند. او قرار است در مقام مؤلف نشان دهد چه ذهنیت توانایی دارد و می‌تواند حتی در گرفتاری ذهنی نیز از رویا و تخیلش استفاده کند. جهان تودرتوی روایت‌ها و آمد و شدهای شخصیت‌های خیالی و واقعی، قرار است به یک جنون دراماتیک بدل شود.

نگاهی به نمایش «احتمالات» به نویسندگی و کارگردانی علی شمس/ بیزار از گذشته، ترسان از اکنون 18 دی 1400
نگاهی به نمایش «احتمالات» به نویسندگی و کارگردانی علی شمس/ بیزار از گذشته، ترسان از اکنون

نگاهی به نمایش «احتمالات» به نویسندگی و کارگردانی علی شمس/ بیزار از گذشته، ترسان از اکنون

شاید نمایش «احتمالات»، در نظر اول، کاری فرمالیستی و غیرسیاسی به چشم بیاید؛ اما پر از اشاره‌های سیاسی و خشمگینانه به مسائل تاریخ اکنون است. شمس، طرفداران پهلوی را با شوخی‌ها و پرخاشگری‌های ریز و درشت خود زیر رگبار تازیانه‌هایش می‌گیرد و برای این کار، شاهان بی‌خرد ایرانی را از ساسانیان تا قاجاریان احضار می‌کند.

یادداشتی بر نمایش «بانوی محبوب من» به کارگردانی گلاب آدینه / درخشان در اجرا و مفرح 18 دی 1400
یادداشتی بر نمایش «بانوی محبوب من» به کارگردانی گلاب آدینه / درخشان در اجرا و مفرح

یادداشتی بر نمایش «بانوی محبوب من» به کارگردانی گلاب آدینه / درخشان در اجرا و مفرح

«بانوی محبوب من» در اجرا، چیزی کم نداشته و هر بخشی از عناصر اجرایی و بازیگری، با دقت و حساسیت پرداخت شده است. در مواجهه اول با اثر، دکور و طراحی صحنه، متناسب با فضای داستان و در نیمه‌ی آخر با بهره‌گیری از سنِ چرخان، از امکانات سالن اصلی بهره برده و حظ بصری را نیز تامین می‌کند. با این‌حال و با وجود زمان حدود 3 ساعت اجرا، استفاده بیشتر از سن چرخان، می‌توانست، احتمال خستگی تماشاگر را کمتر کند و جذابیت‌ بیشتری به آن ببخشد.

نگاهی به نمایش «سنتز» كاری از علیرضا اخوان/ دگردیسی ثنویت متنافر 8 آذر 1400
نگاهی به نمایش «سنتز» كاری از علیرضا اخوان/ دگردیسی ثنویت متنافر

نگاهی به نمایش «سنتز» كاری از علیرضا اخوان/ دگردیسی ثنویت متنافر

نمایش «سنتز» با نگاهی انتقادی به امر قربانی كردن (شدن)، آن را با زبانی سوررئال در قامت كابوسی محقق شده برای مخاطبش به زبان تفسیری روز بازنمایی می كند. نمادشناسی آكسسوارهای صحنه اعم از كلاهخودهای سبز رنگ، عروسك سخنگو، رادیو، میز و صندلی های آغشته به خون هر یك بخشی از وظیفه روایت سنتزی را به عهده می گیرند.

نگاهی به نمایش «بیلمن» نوشته جان‌ میلینگتُن سینگ و كارگردانی مهدی چاكری/ اجتماعِ دروغگو و قهرمان پوشالی 22 آبان 1400
نگاهی به نمایش «بیلمن» نوشته جان‌ میلینگتُن سینگ و كارگردانی مهدی چاكری/ اجتماعِ دروغگو و قهرمان پوشالی

نگاهی به نمایش «بیلمن» نوشته جان‌ میلینگتُن سینگ و كارگردانی مهدی چاكری/ اجتماعِ دروغگو و قهرمان پوشالی

نمایش «بیلمن» را ‌می‌توان بازتاب‌دهنده جامعه قلابی سوسیال دموكرات نمایشنامه «ملاقات با بانوی سالخورده» قلمداد كرد كه دیكتاتورانه عمل می‌كند و در آن هیچ چیز اصالت ندارد به غیر از پدركشی؛ خواه می‌خواهد دلدادگی باشد، خواه می‌خواهد قهرمان‌پروری باشد و خواه پست یا برتر دانستن هر فعل انسانی.

نگاهی به نمایش «ژپتو» به كارگردانی اوشان محمودی/ پی. پی. پینوكیو پدر ژپتو! 22 آبان 1400
نگاهی به نمایش «ژپتو» به كارگردانی اوشان محمودی/ پی. پی. پینوكیو پدر ژپتو!

نگاهی به نمایش «ژپتو» به كارگردانی اوشان محمودی/ پی. پی. پینوكیو پدر ژپتو!

نمایش «ژپتو» به نویسندگی و كارگردانی «اوشان ‌محمودی» از آن دست اقتباس هایی محسوب می شود كه حال و هوای كلی اثر منبع را حفظ كرده است و البته به شكل هوشمندانه ای می خواهد كه در خلاف آن شنا كند.

نقد نمایش «غلامرضا لبخندی» به كارگردانی كهبد تاراج/  تلخندهای خفاش شب! 8 آبان 1400
نقد نمایش «غلامرضا لبخندی» به كارگردانی كهبد تاراج/ تلخندهای خفاش شب!

نقد نمایش «غلامرضا لبخندی» به كارگردانی كهبد تاراج/ تلخندهای خفاش شب!

نمایش «غلامرضا لبخندی» یك سایكو درام موفق است كه با زبان بی‌زبانی می‌خواهد بگوید كه لزوما و به تعجیل نباید افراط‌گری حاصل از ناهنجاری رفتاری را در جهت تطهیر اذهان عمومی پاسخ داد.

نقد نمایش «شب/خارجی/یرما» - روز/داخلی/تئاتر 6 خرداد 1400
نقد نمایش «شب/خارجی/یرما» - روز/داخلی/تئاتر

نقد نمایش «شب/خارجی/یرما» - روز/داخلی/تئاتر

می‌توان گفت «شب/خارجی/یرما» یک تئاتر ساده است که با تصاویری از بازیگران در دفتر تست بازیگری ترکیب‌شده است. نمایش برای مخاطب پیگیر تئاتر آورده‌ای ندارد و برای مسیر پیش‌روی تئاتر ایران چشم‌انداز. شاید تنها صحنه‌ای باشد برای معرفی چند بازیگر آینده تئاتر

نگاهی به نمایش «سگدو» / بدو مهاجر بدو 28 بهمن 1399
نگاهی به نمایش «سگدو» / بدو مهاجر بدو

نگاهی به نمایش «سگدو» / بدو مهاجر بدو

«سگدو» به دو بخش انتزاعی و واقعی تقسیم شده و البته كه وحدت اجرایی ندارد. گویا چند خرده پیرنگ با موضوع هویت گمشده به یكدیگر وصله و پینه شده‌اند. اجرای چنین نمایشنامه‌ای سخت و مشكل است. فكر می‌كنم متن از كارگردانی جلوتر باشد؛ یعنی اینكه عباس غفاری از پس متن برنیامده است.

به بهانه انتشار فیلم تئاتر «عقل صورتی»/ عقل نقاشی کند اندر جهان 18 دی 1399
به بهانه انتشار فیلم تئاتر «عقل صورتی»/ عقل نقاشی کند اندر جهان

به بهانه انتشار فیلم تئاتر «عقل صورتی»/ عقل نقاشی کند اندر جهان

فرشیدی سپهر در نقش نویسنده و کارگردان این عقل رنگی به واقع اقتباسی آزادی از عقل سرخ سهروردی را روی صحنه آورده است. الگوی روایی همان است. شخصیتی ناآگاه از جهان اطراف ناگهان در یک موقعیت ماورا الطبیعی قرار می‌گیرد و چشمانش به حقیقت جهان گشوده می‌شود؛ اما میان اثری فرشیدی سپهر و سهروردی تفاوت عمده‌ای وجود دارد. همه چیز در نگرش انسانی و انتزاعی یا بهتر است بگوییم تقابل ذهن و عین خلاصه می‌شود.

نقد نمایش «در انتظار گودو» به کارگردانی امیررضا کوهستانی/ انتظاری بی‌جان در حاشیه خیابان 8 مهر 1399
نقد نمایش «در انتظار گودو» به کارگردانی امیررضا کوهستانی/ انتظاری بی‌جان در حاشیه خیابان

نقد نمایش «در انتظار گودو» به کارگردانی امیررضا کوهستانی/ انتظاری بی‌جان در حاشیه خیابان

در انتظار گودوی کوهستانی حاوی تغییرات و تفاوت‌های اساسی و محتوایی با متن اصلی بکت که مشخصا ابزورد و تئاترپوچی یا معناباختگی‌ست، دارد و هرچند خوانش و اقتباسِ منحصر او از این درام مهم جنجالی و بنوعی معاصرسازی آن‌ست، با این‌حال، با توجه به انتخاب چنین بستر و بنیادی، مسیری کاملا متفاوت را می‌پیماید، و تغییرات به‌روزشده، سهل‌انگارانه، اساسا با روح در انتظارگودوی بکت، در تناقض‌ است.

نوشته‌ای بر نمایش «اسموکینگ روم» به کارگردانی سعید زارعی/ «خطابه‌ای دیر هنگام» 17 شهریور 1399
نوشته‌ای بر نمایش «اسموکینگ روم» به کارگردانی سعید زارعی/ «خطابه‌ای دیر هنگام»

نوشته‌ای بر نمایش «اسموکینگ روم» به کارگردانی سعید زارعی/ «خطابه‌ای دیر هنگام»

اسموکینگ روم، واجد امتیازاتی برای نقد وانموده‌هایی رسانه‌ای‌ست که در خدمت و تسخیر قدرت، یکی از مهمترین ابزارهای بازنمایی وقایع به شکل و وصفی جعلی و دستکاری‌شده، و فرآیندهای نظارتی در سطوح عمومی‌ست، همچنان که می‌تواند یک انفجار مهیب با تلفانی جانی بسیاری را در یک فرودگاه، بجای وجه واقعی آن که انفجاری بدون تلفات و هیاهویِ سیاسی بوده‌ است را جعل و به مخاطبانش القاکند با این وجود نیازمندست با بازبینی بیشتر از الکن بودن نیز عبورکرده و به سطحی قابل قبول از انسجام و تعادل معنایی و اجرا برسد.

نگاهی به نمایش کوکاکولا کاری از نصیر ملکی‌جو/ پست‌مدرنيسم‌های ناشدنی 21 مرداد 1399
نگاهی به نمایش کوکاکولا کاری از نصیر ملکی‌جو/ پست‌مدرنيسم‌های ناشدنی

نگاهی به نمایش کوکاکولا کاری از نصیر ملکی‌جو/ پست‌مدرنيسم‌های ناشدنی

ملكي‌جو همانند «نان» يا «كرگدن» در انديشه پست‌مدرن است. او دنيايي مي‌آفريند كه نه زمان دارد و نه مكان. از دل راديويي عظيم‌الجثه ميان صحنه گفتارهايي به زبان انگليسي و آلماني بيان مي‌شود و پدر و پسر روي صحنه، به زبان فارسي سخن مي‌گويند.

نگاهی به نمايش «جانكاه» به كارگردانی سعيد رسولی/ تجربه‌های جانكاه 21 مرداد 1399
نگاهی به نمايش «جانكاه» به كارگردانی سعيد رسولی/ تجربه‌های جانكاه

نگاهی به نمايش «جانكاه» به كارگردانی سعيد رسولی/ تجربه‌های جانكاه

«جانكاه» قرار است واقعا جانكاه باشد، ما را زجركش كند. مدام ببينيم چند جمله تكرار مي‌‌شود و گويي از آن مربع نوري روي زمين امكان خروجي وجود ندارد. ما در اسارت نمايش قرار مي‌گيريم و شكنجه مي‌شويم.

به بهانه پخش فيلم تئاتر «سالگشتگی»/ رقص روی خاطرات 6 خرداد 1399
به بهانه پخش فيلم تئاتر «سالگشتگی»/ رقص روی خاطرات

به بهانه پخش فيلم تئاتر «سالگشتگی»/ رقص روی خاطرات

سالگشتگي نمايشي خود ارجاع در آثار كوهستاني محسوب مي‌شود كه به روايت دو شخصيت نخستين نمايش موفق كوهستاني يعني رقص روي ليوان‌ها اشاره دارد. موفقيت رقص روي ليوان‌ها و اتمسفر غريب و جذابي كه به همراه داشت دستمايه و ايده اصلي نمايش سالگشتگي قرار گرفته است.

نقد نمایش «رفتم سيگار بخرم...» به کارگردانی باقر سروش / اصلا چرا رفتی سيگار بخری؟ 9 بهمن 1398
نقد نمایش «رفتم سيگار بخرم...» به کارگردانی باقر سروش / اصلا چرا رفتی سيگار بخری؟

نقد نمایش «رفتم سيگار بخرم...» به کارگردانی باقر سروش / اصلا چرا رفتی سيگار بخری؟

بي‌منطقي در يك نمايش قابل درك است. اينكه ژست‌ها به سوي نوعي فاصله گرفتن از روايتگري مي‌رود، اينكه مي‌خواهد اشكال روايي مرسوم را در هم شكند، قابل‌درك است؛ اما رابطه ميان خلاصه نمايش، شكل روايي و ژست‌هاي اجرايي قابل‌درك نيست.

 نقد نمایش «۳/۱۴» به نویسندگی و کارگردانی امیرموسی کاظمی/ نشستن در مجلس عزای یک خیانتکار 1 بهمن 1398
نقد نمایش «۳/۱۴» به نویسندگی و کارگردانی امیرموسی کاظمی/ نشستن در مجلس عزای یک خیانتکار

نقد نمایش «۳/۱۴» به نویسندگی و کارگردانی امیرموسی کاظمی/ نشستن در مجلس عزای یک خیانتکار

«۳/۱۴» تلاش دارد تا روایت خیانت یک مرد به همسر و حتی دوست‌دخترش را نمایش دهد اما مشکل این‌جاست که مؤلف نه تنها به قبح این مساله اشاره کرده بلکه پشت مرد می‌ایستد و گویی آن را در مقام یک مظلوم قرار می‌دهد. نمایش از ورود زن نصاب ماهواره خوب پیش می‌رود و حتی با ورود دوست‌دخترش اثر قابل تحمل است اما با ورود همسر واقعی او، نمایش به یک سقوط آزاد تبدیل می‌شود.

نقد نمایش «مردی که...» به کارگردانی رضا مولایی/ آسیب‌شناسی با طعم شیرینی‌زبان 7 دی 1398
نقد نمایش «مردی که...» به کارگردانی رضا مولایی/ آسیب‌شناسی با طعم شیرینی‌زبان

نقد نمایش «مردی که...» به کارگردانی رضا مولایی/ آسیب‌شناسی با طعم شیرینی‌زبان

اعتراض یا به فریاد و کنش تبدیل می‌شود و یا به خون‌دل. هنرمندی که با زمانه‌اش یک دل باشد، اگر از سر برخی ملاحظات سکوت کند (که این نیز خود جای بحث و تامل دارد)، این سکوت زهرآگین خواهد بود و جگرسوز. گویی هر کجا که زبان به سخن باز کند، خون و پاره‌جگر بالا خواهد آورد. حال این فرد اگر در قامت کارگردان قرار گیرد، چگونه باید انتظار داشت که اثرش خونی نباشد.

نمایش« پنجره ای رو به آسمان»/ آیا تئاتر می‌تواند مردمی شود؟ 3 دی 1398
نمایش« پنجره ای رو به آسمان»/ آیا تئاتر می‌تواند مردمی شود؟

نمایش« پنجره ای رو به آسمان»/ آیا تئاتر می‌تواند مردمی شود؟

امیر دژاکام در « پنجره ای رو به آسمان» خودش را می‌شکند، خودش را در میانه مخاطب قرار می‌دهد و گویی دیگر هراسی ندارد بگویند او دیگر استاد نیست.

«فرانکنشتاین»، فرمالیستی ایده‌آل که در داستان می‌لنگد/روایت دانشمندی جاه‌طللب در تئاترشهر 1 دی 1398
«فرانکنشتاین»، فرمالیستی ایده‌آل که در داستان می‌لنگد/روایت دانشمندی جاه‌طللب در تئاترشهر

«فرانکنشتاین»، فرمالیستی ایده‌آل که در داستان می‌لنگد/روایت دانشمندی جاه‌طللب در تئاترشهر

فرانکنشتاین روایت دانشمند جاه‌طلبی است که با استفاده از کنار هم قرار دادن تکه‌های بدن مردگان و اعمال نیروی الکتریکی، جانوری زنده به شکل یک انسان و با ابعادی اندکی بزرگ‌تر از یک انسان معمولی می‌سازد. موجودی با صورتی مخوف که بر همه جای بدنش رد بخیه‌های ناشی از دوختن به چشم می‌خورد.

نقد نمایش «فردای شب» به نویسندگی و کارگردانی جواد اسفندیاری ‎/ پیش به سوی جاده خاکی 29 آذر 1398
نقد نمایش «فردای شب» به نویسندگی و کارگردانی جواد اسفندیاری ‎/ پیش به سوی جاده خاکی

نقد نمایش «فردای شب» به نویسندگی و کارگردانی جواد اسفندیاری ‎/ پیش به سوی جاده خاکی

نمایش «فردای شب» در تدارک ساختن وهم است و درهم‌آمیزی تاریخ، زمان، حال و گذشته. روایت یک مادر و دو دخترش که در این بستر ساختگی به جان هم می‌افتند و گویی توحش را به یکدیگر می‌آموزند و درس پس می‌دهند. چرایش را از دوستانی باید پرسید که ظاهرا دست به چنین تجربه‌ای زده‌اند چرا که ما چیزی دستگیرمان نشد.

نگاهی به نمايش «پينوکيو»/ روايت‌های مينيمال موازی و روابط مثلثی 28 آذر 1398
نگاهی به نمايش «پينوکيو»/ روايت‌های مينيمال موازی و روابط مثلثی

نگاهی به نمايش «پينوکيو»/ روايت‌های مينيمال موازی و روابط مثلثی

در اين نمايش، با روايت يا بهتر بگوييم خرده‌روايت‌هايي مينيمال و موازي روبه‌رو هستيم که ما را در فضايي سطحي به عمق ناکارآمدي روابط انساني و روزمرگي‌اي مي‌کشاند که انسان معاصر دچارش است.

به بهانه اجرای نمایش «شازده احتجاب» در تماشاخانه هامون / زوال خاندان اشرافی 28 آذر 1398
به بهانه اجرای نمایش «شازده احتجاب» در تماشاخانه هامون / زوال خاندان اشرافی

به بهانه اجرای نمایش «شازده احتجاب» در تماشاخانه هامون / زوال خاندان اشرافی

افشین زمانی چندان به رمان گلشیری وفادار نمی‌ماند و تلاش دارد جنبه‌های پیدا و پنهان روابط و مناسبات شخصیت‌ها را آشکار کند؛ بنابراین بیش از آنکه به خانواده پرداخته شود، تاریخ قتل و جنایت افشا می‌شود. فرایندی که همراه است با سترونی شازده در مسیر پر فراز و نشیب تصاحب قدرت.

نگاهی به نمايش «قتل در موقعيت ۳۵ درجه شمالی»/ به سادگی قتلی اتفاق می‌افتد 28 آذر 1398
نگاهی به نمايش «قتل در موقعيت ۳۵ درجه شمالی»/ به سادگی قتلی اتفاق می‌افتد

نگاهی به نمايش «قتل در موقعيت ۳۵ درجه شمالی»/ به سادگی قتلی اتفاق می‌افتد

اسلاوي ژيژك در «كژ نگريستن» مي‌نويسد: «اگر در پايان پس از مشخص شدن نام قاتل، كارآگاه ادعاد كند كه او از همان آغاز از يك‌جور غريزه خطاناپذير خط مي‌گرفته، سرخورده خواهيم شد... كارآگاه بايد براساس استدلال و نه شهود صرف به حل مساله برسد.» رازهاي «قتل در موقعيت ۳۵ درجه شمالي» در پرده سوم و به صورتي فرماليستي و عجيب افشا مي‌شود و خيلي هم تودرتو است.

نمایش «سکوت سفید»/ استاد ریتم‌های آرامش‌بخش 27 آذر 1398
نمایش «سکوت سفید»/ استاد ریتم‌های آرامش‌بخش

نمایش «سکوت سفید»/ استاد ریتم‌های آرامش‌بخش

کوروش سلیمانی بدون درگیر شدن با سبک و سیاق‌های مرسوم، در آثار اخیرش راه‌های رسیدن به آرامش را دنبال می‌کند.

نقد نمایش «لرز» به کارگردانی داریوش علیزاده / کوبنده به مثابه لرز! 23 آذر 1398
نقد نمایش «لرز» به کارگردانی داریوش علیزاده / کوبنده به مثابه لرز!

نقد نمایش «لرز» به کارگردانی داریوش علیزاده / کوبنده به مثابه لرز!

نمایش «لرز» منطبق با شرایط حال حاضر کشور و جوانان این مرز و بوم است. جوانانی که حقایق از آن‌ها گرفته شده و تاریکی نصیب‌شان گشته است. 

نقد نمایش «پارتی» نوشته و کار آرش عباسی در دوشنبه‌های نقد تئاتر / فروپاشی خانواده یا پازل دردناک 18 آذر 1398
نقد نمایش «پارتی» نوشته و کار آرش عباسی در دوشنبه‌های نقد تئاتر / فروپاشی خانواده یا پازل دردناک

نقد نمایش «پارتی» نوشته و کار آرش عباسی در دوشنبه‌های نقد تئاتر / فروپاشی خانواده یا پازل دردناک

رضا آشفته در نقد نمایش پارتی ذنوشته و کار آرش عباسی به فروپاشی خانواده پرداخت و مریم جعفری حصار دیگر منتقد کانون ملی منتقدان تئاتر ایران به پازلی اشاره کرد که در آن فیلمی ناتمام برای آیندگان ساخته می‌شود.

نقد نمایش «اسمش این نیست» به کارگردانی آرزو خرم‌نیا/ بودن درغیاب نبودن و نبودن درغیاب بودن 18 آذر 1398
نقد نمایش «اسمش این نیست» به کارگردانی آرزو خرم‌نیا/ بودن درغیاب نبودن و نبودن درغیاب بودن

نقد نمایش «اسمش این نیست» به کارگردانی آرزو خرم‌نیا/ بودن درغیاب نبودن و نبودن درغیاب بودن

سادگی در پرداخت چنین اثری که در شرایطی سخت برای دانشجویان به روی صحنه آمده، نشانگر تمرینات زیاد و اتحاد میان عوامل گروه است. کاری جمعی برای رسیدن به یک پیکر واحد و مستقل. بدون تردید حمایت و هدایت کارگردان از عوامل اجرایی به ویژه بازیگران جوان نمایش، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

نگاهی به نمايش «پينوكيو» كاری از اوشان محمودی/ چرا دروغ می‌گوييم؟ 18 آذر 1398
نگاهی به نمايش «پينوكيو» كاری از اوشان محمودی/ چرا دروغ می‌گوييم؟

نگاهی به نمايش «پينوكيو» كاری از اوشان محمودی/ چرا دروغ می‌گوييم؟

محمودي در «پينوكيو» جهاني را به تصوير مي‌كشد كه خبري از مطلق در آن نيست. به نظر مي‌رسد كسي كشته شده است ولي چه كسي؟ هر كسي چيزي مي‌گويد ولي ممكن نيست همه اينها دروغ باشد؟ اگر راست باشد چه؟

دست‌ها همچنان آلوده‌اند اما چه فايده! 18 آذر 1398
دست‌ها همچنان آلوده‌اند اما چه فايده!

دست‌ها همچنان آلوده‌اند اما چه فايده!

در اجراي مسعود موسوي از نمايشنامه سارتر، تمايزات سياسي كمرنگ شده است. ديگر از بازنمايي دقيق نيروهاي سياسي خبر چنداني نيست و گويي با يك جهان برساخت روبه‌رو هستيم كه آشكار نمي‌كند احزاب بر سر چه اهدافي با يكديگر وارد مذاكره، سازش يا تخاصم مي‌شوند. بنابراين كنش شخصيت‌ها به امري مبهم و گاه كم‌اهميت تبديل مي‌شود. ديگر نمي‌توان از چرايي آلودن دست‌ها پرسيد، چراكه وضعيت، غيرتاريخي و سياست‌زدايي‌شده. وضعيتي كه ربط چنداني به روايت انضمامي سارتر ندارد و كمابيش آن را مي‌توان انتزاعي و غيرتاريخي دانست.

به بهانه اجرای نمایش «کد ۱۳ »در عمارت نوفل‌لوشاتو / هراس‌های دوران خوش دبیرستان 14 آذر 1398
به بهانه اجرای نمایش «کد ۱۳ »در عمارت نوفل‌لوشاتو / هراس‌های دوران خوش دبیرستان

به بهانه اجرای نمایش «کد ۱۳ »در عمارت نوفل‌لوشاتو / هراس‌های دوران خوش دبیرستان

اجرائی مانند کد 13 مبتنی‌بر این واقعیت تلخ است که گویی کنش‌ورزی آدم‌ها در این دوره‌وزمانه چندان در قید امر اخلاقی نیست و این سیاست بقاست که تصمیم‌ساز است.

به‌ بهانه مواجهه با پرسشی که «لانچر ۵» مطرح می‌کند/ آخرش می‌فهميم؟ 14 آذر 1398
به‌ بهانه مواجهه با پرسشی که «لانچر ۵» مطرح می‌کند/ آخرش می‌فهميم؟

به‌ بهانه مواجهه با پرسشی که «لانچر ۵» مطرح می‌کند/ آخرش می‌فهميم؟

«لانچر ۵» با به‌کارگيري بسته‌هاي ظريف و دقيق طنز در لا‌به‌لاي قصه‌اي سياه، مخاطب را به مدت دوساعت‌ونيم، بدون آنکه حتي براي لحظه‌اي با استيصال به ساعت نگاه کند بي‌حرکت روي صندلي نگه مي‌دارد.

سگدو/ من سیاسی نیستم، پس نیستم 14 آذر 1398
سگدو/ من سیاسی نیستم، پس نیستم

سگدو/ من سیاسی نیستم، پس نیستم

محمد چرمشیر در نمایش «سگدو» به سراغ جهان مهاجرت و پناهندگی رفته‌اند؛ اما با لحن محافظه‌کارانه‌ای نسبت به این مقوله بشری آن را از جهان واقع منتزع می‌کنند.

نگاهی به نمايش «آن ديگری»/ هاله‌های نامريی يك اقتباس 12 آذر 1398
نگاهی به نمايش «آن ديگری»/ هاله‌های نامريی يك اقتباس

نگاهی به نمايش «آن ديگری»/ هاله‌های نامريی يك اقتباس

ما به عنوان ناظران بيدار، به نمايش مي‌نگريم بدون آنكه صداي خداي داستان را بشنويم؛ خدايي كه مبهمات داستان را روشن مي‌كند.از همين رو نمايش براي مخاطب گنگ مي‌شود. نمي‌تواند هضمش كند. خبري از آن چراغ كم‌نور در رمان نيست.

کد 13 نمایشی آینده‌ساز است/ نقد و بررسی نمایش 12 آذر 1398
کد 13 نمایشی آینده‌ساز است/ نقد و بررسی نمایش "کد 13" در دوشنبه‌های نقد تئاتر

کد 13 نمایشی آینده‌ساز است/ نقد و بررسی نمایش "کد 13" در دوشنبه‌های نقد تئاتر

در نشست دوشنبه‌های نقد تئاتر هر دو منتقد کانون ملی منتقدان تئاتر ایران ضمن پذیرفتن اجرای بی‌ادعای نمایش کد 13 بر لزوم چنین اجرایی در شرایط فعلی تاکید کردند که تئاتر بهترین محل برای شناخت مسائل و مشکلات اجتماعی است.

به بهانه اجرای نمایش «سکوت سفید» / امکان کناره‌گرفتن از جهان 9 آذر 1398
به بهانه اجرای نمایش «سکوت سفید» / امکان کناره‌گرفتن از جهان

به بهانه اجرای نمایش «سکوت سفید» / امکان کناره‌گرفتن از جهان

«سکوت سفید» در قلمرو پیشنهادی استوپارد حرکت می‌کند و واجد تخطی و حاشیه‌روی نمی‌شود. اجرائی کمینه‌گرایانه که حتی در طراحی صحنه هم تلاش دارد با نوعی کنار هم قرار‌دادن مکان‌هایی مثل دفتر بیمارستان و اتاق خصوصی جان براون، سکوت و فاصله صحنه‌ها را به حداقل رسانده و ریتم مناسبی را به‌کار بندد.

نقد نمایش «سوختن» به کارگردانی علیرضا آرا و علیرضا اولیایی/ پشت به استبداد یا رو به آن؟! 9 آذر 1398
نقد نمایش «سوختن» به کارگردانی علیرضا آرا و علیرضا اولیایی/ پشت به استبداد یا رو به آن؟!

نقد نمایش «سوختن» به کارگردانی علیرضا آرا و علیرضا اولیایی/ پشت به استبداد یا رو به آن؟!

نمایش سعی دارد که قدرت عشق را نشان دهد اما سرآخر آن را به اسارت می‌گیرد. در صحنه‌ای از نمایش سوگل خلیق با پارچه‌ای دراز و سفید به پدرجوان متصل است. او به آرامی از خطوط قرمز کلیسا فاصله گرفته و در آوانسن رو به تماشاگران ترانه می‌خواند. در نهایت پارچه سفید را به دور خود پیچیده و این بار کت‌وبال بسته به داخل محوطه و در کنار پدرجوان کشیده می‌شود. نمایشی که باید راوی نجات ژان (پدرجوان) از چنگال خرافه باشد، مدلی دیگر از اسارت را به نمایش می‌گذارد که در شرایط فعلی نه امیدبخش است و نه فرهنگ‌ساز.

نقد نمایش «پینوکیو» به کارگردانی محمدرضا محمودی/ مقتولی به نام فروپاشی 9 آذر 1398
نقد نمایش «پینوکیو» به کارگردانی محمدرضا محمودی/ مقتولی به نام فروپاشی

نقد نمایش «پینوکیو» به کارگردانی محمدرضا محمودی/ مقتولی به نام فروپاشی

در نمایش محمودی نه پینوکیویی هست و نه انسان‌هایی چوبی اما مؤلفه‌های آن روایت در اثرش کارساز شده اند.

در شیب تند یک وضعیت اضطراری 6 آذر 1398
در شیب تند یک وضعیت اضطراری

در شیب تند یک وضعیت اضطراری

در اجرای ایرانشهر، توضیح کوتاهی در رابطه با مکان و زمان وقوع نمایش نوشته شده بود: ترکیه، آناتولی، زمستان 2013، این ‌بار حتی این تعین مادی هم کنار گذاشته شده و وضعیت جهانشمول‌تری مفروض است. حال با انسان‌هایی روبه‌رو هستیم که در کلبه‌ای بنا شده بر شیب کوهستانی برفی، روزگار می‌گذرانند و «برف آنقدر سنگین است که کوچک‌ترین صدایی باعث ایجاد بهمن می‌شود».