دور و بر محمود استاد محمد پر از جوان بود. گرچه انگار خود او از دل تاریخ آمده بود. سلیقه هنری این جوانان اتفاقا به سلیقه تئاتری استادمحمد کمترین شباهتی نداشت اما دوستیشان معمولا فراتر از اینها بود.
در«چاله سیلابی» یکی از «چوله»های آن سویِ میدانِ اعدام پسرکی به دنیا آمد که یکی از طلایهداران تئاتر اجتماعی ایران شد. پسرکی که اگر زنده بود، فردا ـ 3 آبان ماه ـ هفتاد ساله میشد.
همیشه از نوشتن فرار میکرد. نوشتن برایش سخت بود. میترساندش و برای همین بود که سعی میکرد در محاصره حس نوشتن قرار نگیرد، چون میدانست ناگهان میتازد و بدجوری میزند ناکارش میکند.
روزبه حسینی در روزهای کرونایی و خانهنشینی، شناختنامهای از محمود استادمحمد را که نگارش و گردآوریاش حدود هفت سال به طول انجامیده به پایان میرساند و در حال پیگیری نهایی انتشار برخی آثار رضا براهنی است.
ابوالفضل پورعرب که سالها شاگرد زندهیاد محمود استادمحمد بوده، میگوید: استادمحمد به معنای واقعی استاد بود، ساده زندگی کرد و ساده و سربلند هم رفت، هرچندهنوز خیلیها نمیدانند چه هنرمندی از بین ما رفته است.
فصل تازه خوانش آثار محمود استاد محمد، همزمان با (3 مرداد ماه) سالروز درگذشت این هنرمند برگزار میشود.
روزبه حسینی که سال 81 نمایش «عکس خانوادگی» محمود استادمحمد را در تئاتر پارس لالهزار روی صحنه برده، میگوید برای دیدن این تئاتر از همه هنرمندان دعوت کرد اما جز عده معدودی کسی نیامد چون هنرمندان حس میکردند «لالهزار جای بدی است و تئاتر پارس رفتن دور از شان ماست و نکند الان لباسمان به این در و دیوار بخورد چروک شود!»
نمایش «عکس خانوادگی»، به کارگردانی رضا بهرامی، این روزها در تماشاخانه خاطرهانگیز سنگلج روی صحنه است؛ تماشاخانهای که بهنوعی مخزن حافظهای از رویدادهای تئاتر نیمقرن اخیر تهران محسوب میشود. نمایشنامه «عکس خانوادگی» نوشته زندهیاد محمود استادمحمد است. استادمحمد خود میراثدار سنت ادبیات مدرن ایران و یکی از برجستهترین مجریان این سنت در ادبیات نمایشی معاصر محسوب میشود. «عکس خانوادگی» روایت زندگی زنی تنهاست که با مشکلات زیادی مواجه بوده و همین مشکلات سبب بروز مسائل بغرنجی در زمان حال شده است. به بهانه این اجرا با رضا بهرامی؛ طراح و کارگردان، پرستو گلستانی و مهران امامبخش؛ بازیگران این نمایش به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
محمود استاد محمد، زندگي يكنواختي نداشت، خيلي لذت برد از زندگي و سختي هم زياد كشيد، بعضيها دلشان ميخواهد كه در اصطلاح آهسته و پيوسته قدم بزنند و به زندگي روتين معتقدند ولي پدر من اين شيوه زندگي را انتخاب نكرد و اصلا هم پشيمان نبود
تمام تئاترهای تهران روز جمعه 3 مردادماه به یاد محمود استادمحمد با یک دقیقه سکوت به صحنه میروند.
کانون کارگردانان خانه تئاتر مراسم سالگرد درگذشت حمید سمندریان و محمود استادمحمد دو هنرمند تاثیرگذار تئاتر را به شیوهای متفاوت برگزار میکند.
نمایش «آسید کاظم» نوشته زنده یاد محمود استاد محمد و کارگردانی علیرضا استادی در ایام ماه مبارک رمضان در برج میلاد میزبان علاقمندان تئاتر خواهد بود.
شامگاه شنبه 11 آبان ماه برنامهای به بهانه تولد استادمحمد برگزار شد که در این برنامه به جای اینکه حاضران درباره او سخن بگویند، یادداشتهایی از این هنرمند توسط هنرمندانی چون محمد چرمشیر، مسعود فروتن، مسعود جعفری جوزانی و رویا افشار خوانده شد.
جمعی از هنرمندان تئاتر و تصویر در مراسمی که برای سالروز تولد محمود استاد محمد در فرهنگسرای نیاوران گرفته شده بود، جمع شدند و یاد و خاطر او را در آستانه سوم آبان ماه زنده نگه داشتند.
اهالی تئاتر چهلمین روز درگذشت زندهیاد محمود استادمحمد را طی مراسمی در شامگاه شنبه 16 شهریور گرامی داشتند. جمعی از اهالی فرهنگ و هنر از جمله مسعود جعفری جوزانی، قادر آشنا، حسین مسافرآستانه، داوود فتحعلیبیگی، شهرام کرمی، پرستو گلستانی، حسین محباهری، محمود بصیری، حمید پورآذری و بستگان استاد محمد در تالار هنر گرد هم آمدند و مانا دختر استاد محمد یادداشتی را که به تازگی از پدرش در لابلای کاغذها پیدا کرده بود، برای حضار خواند.
تصمیم گرفتم اعتراض نامه ای بنویسم. نمی خواهم بگویم چرا تا وقتی زنده بود برای اش کاری نکردید و چرا مرده پرست هستید؛ چرا که با این حقیقت محتوم که ما مرده پرست هستیم کنار آمده ام یا بهتر است بگویم جایی برای دفاع باقی نمانده؛ اما پس از مرگ "محمود استاد محمد" به این باور رسیدم که ما مرده پرست نیستیم، کار ما به جایی کشیده است که به راحتی آب خوردن انسانی را می کشیم!