نمایش، «فیل در تاریکی» بر اساس اقتباسی از رمانی به همین نام به قلم قاسم هاشمینژاد، نوشته شده است. این رمان یکی از اولین و تاثیرگذارترین رمانهای پلیسی، جنایی نوآر ایرانی محسوب میشود و ظاهرا قرار است در نمایش هم با چنین حال و هوایی مواجه باشیم.
پایگاه خبری تئاتر: نمایش طراحیهای کارآمد، مینیمال و مدرنی دارد اما محتوی متن نمایشنامه بر خلاف مولفههای قابل توجه رمان مورد اقتباس برای اجرای صحنهای در اواخر دهه نود شمسی بیش از حد عیان، معمولی و پیشبینیپذیر مینماید.
پرسشی که مطرح میشود این است که آیا صرفا به اعتبار جلوداری ژانری یک متن ادبی متعلق به چهار دهه قبل میتوان اجرای صحنهای موفقی از آن ارائه داد؟ هر چند استفاده از متون ایرانی با بافتار جامعهشناختی، روانشناختی و... متعلق به آن یک ضرورت شناختی برای تئاتر امروز ما تلقی میشود. اما آیا بدون درنظر گرفتن جهشها و تغییرات گفتمانی، پیشرفتها و پیچیدگیهای جامعه در طی چهاردهه میتوان محتوی اثری (آن هم پلیسی-معمایی) را با جابهجاییهای اغلب نابسنده و گنگ در عرصه صحنه زنده تئاتر متجلی و دریافتپذیر کرد؟ و از آن مهمتر پیشنهادهای جدید و نگاههای تازهای با توجه به هستی متن پایه به مخاطبان امروز ارائه داد؟
قاسم هاشمینژاد (۱۳۱۹-۱۳۹۵) یکی از نویسندگان و منتقدان ادبی مهم ایران بود. دانش و آگاهی عمیقاش در زمینه داستاننویسی مدرن در ترکیب با ذهن و تخیل داستانپردازانه و نیز علاقهاش به سینما و ادبیات گانگستری و نوآر، منجر به خلق «فیل در تاریکی»، یکی از مهمترین رمانهای ایرانی در ژانر پلیسی شد. هرچند این کتاب فقط یکبار در سال ۱۳۵۸ منتشر شد. شخصیت محوری آن صاحب تعمیرگاه اتومبیل است که ناخواسته درگیر ماجرای تبهکاری میشود. از ویژگیهای شاخصاش این است که اولین رمان پلیسی با اصالت و شخصیتپردازی ایرانی است و نویسنده با فرم کاملا مدرن، داستان پرکششی را با جزئیات و شخصیتهای فرعی و اصلی جذاب و گرههای تعلیقافکن، خواننده را تا آخرین صفحه با خود همراه میکند. اما ویژگیهای تعلیقپذیر در اقتباس نمایشی فیل در تاریکی چندان محسوس نیست. این موضوع البته به کارکردها و ظرفیتهای داستانی در گذر زمان نیز مربوط است.
هرچند طراحیهای مهرداد مصطفوی در این نمایش واجد زیباییشناسی مینیمال و کارکردی است. ایده صندلیهای ماشین حرکتپذیر با توجه به تم اصلی نمایش قابل تامل است. طراحی دقیق لباس و کاربرد بهجا از موسیقی مهرپویا و فرخزاد و.. انعکاس دهنده حال و هوای دهه پنجاه خورشیدی است اما این تداعی شنیداری و دیداری از آن مقطع تاریخی لزوما خوانش سیاسی، اجتماعی و.. مشخصی را بروز نمیدهد و در سطح یک روایت حادثهای فارغ از دلالتهای پسینی باقی میماند.
با توجه به مختصات ذهنی مخاطبان امروز از داستانهای جنایی و سیاه، تغییرات اعمال شده توسط محمد زارعی، نویسنده نمایش در جهت پیچیدهتر یا رازآمیزتر کردن ماجراها، موفقیت چندانی ندارد و این تغییرات به گنگی و ابهام بیاثر در نمایش انجامیده که ذهن مخاطب را چندان درگیر نمیکنند.
در روایت زارعی، حسین برادر جلال امین، اصلا حضور ندارد، نیکولا مکانیک جلال فرار میکند و توسط محمد صاحب قدیم گاراژ برگرداننده میشود یا گره اصلی رمان، جاسازی دوازده کیلو هروئین خالص در بنز دویست و هشتاد اس تبدیل به موضوع خود اتومبیل بنز تشریفات شده که کمکی در رازآمیزتر شدن ماجرا نمیکند و فقط نقاط مبهم بدون گشودگی را ایجاد کرده که مخاطب احتمالا بیتفاوت تا پایان از کنار آن میگذرد.
مهستی، شخصیت زن مرموز و کمتر پرداختهشده در رمان، که احتمالا به جریان مافیایی و رقیب دیگری در ماجرا تعلق دارد، در نمایش با حضور بیشتر به عنوان طعمه و زیردست گلباد، پرداخته شده است. البته نگاه و زبان هاشمینژاد در رمان نسبت به زنان، سکسیستی و فرودستانه است. در پایان رمان، شخصیت اصلی حتی همسرش را شایسته خطاب وصیتنامهاش نمیداند! مهستی هم به عنوان زنی درگیر ماجراهای خلافکاری صرفا به واسطهی اغواگری و همبستری با جلال امین، در صدد به چنگ آوردن دویست و هشتاد اس است. این نگاه کلیشهای و قابل نقد در شخصیتپردازی مهستی در نمایش به عنوان زنی که بازیچه است و در نهایت احتمالا با عشق واقعی نسبت به جلال قرار است پالوده شود، هم تسری یافته است.
آوا شریفی، بازیگر با استعداد تئاتر، با فاصله گرفتن از کلیشههای رایج چنین نقشهایی، اجرای متفاوت و قابل توجهی از این نقش در نمایش فیل در تاریکی، ایفا میکند.
در نمایش فیل در تاریکی، با تاثیر از فیلمهای نوآر خارجی تاکید بر رابطه عاطفی و حمایتگرایانه جلال امین با برادر کوچکترش حذف شده و صحنه نوشگاه و آدمهای با نقاب با این تاثیر به نمایش اضافه شده است.
یکی از نکات حایز اهمیت در باب رمان فیل در تاریکی، موفقیت هاشمینژاد در بازآفرینی لهجههای اقوام ایرانی و لحن شخصیتها است که در نمایش شاهد آن نیستیم. به خصوص در مورد شخصیت ارمنی، نیکلا، که بهاری بدون لحن مشخصی آن را اجرا کرده است.
در نمایش، گلباد و نوچههایش به دنبال تصاحب ماشین وارداتی هستند. جلال رنگ اتاقک بنز دویست و هشتاد اس را که به واسطه تشریفاتی بودن بزرگتر هم هست، عوض میکند و واقعا مشخص نمیشود به چه دلیل قانع کنندهای تبهکارها باید به دنبال این ماشین که نمرهگذاری هم نشده، آدم بکشند. در هر حال جلال آنها را فریب میدهد و با بنز تغییر ظاهر داده شده، گلباد و مامور شهربانی صاحب فولکس را همراه مهستی به مهلکه میکشاند.
آیا نمایش فیل در تاریکی، در ژانر نمایش اجتماعی قرار میگیرد؟ یا پلیسی-معمایی؟ این نمایش فاقد لایههای تاملپذیر و عمیق سیاسی و اجتماعی به نظر میرسد و اقتباس از رمانی که در شمار رمانهای اجتماعی نیز قلمداد شده است، اعتبار اجتماعی بودن را برایش به همراه نمیآورد. عنوان نمایش (و البته رمان) برگرفته از نام داستان تمثیلی فیل در تاریکخانه در دفتر سوم مثنوی مولانا است. اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل... تفاوت نظرگاهها و عدم دانستن یک پدیده به طور کامل که با نور حقیقت پدیدار میشود و قابل رویت و فهم خواهد بود. در این نمایش قرار بود در پایان بر ابهام فیل تمامی ماجراها، نوری تابیده شود تا حقیقت آشکار شود، غافل از اینکه اساسا فیل ماجراها پیشاپیش در نقطه تاریکی واقع نبود.
منابع:
۱- قاسم هاشمینژاد، فیل در تاریکی، کتاب زمان ۱۳۵۸
۲- محمدعلی سپانلو ، نویسندگان پیشرو ایران از مشروطیت تا۱۳۵۰، کتاب زمان۱۳۶۲
۳- وبسایت مد و مه
۴- قاسم هاشمنژاد از ژورنالیسم و قصهنویسی تا تصحیح متون عارفانه، وبسایت یورونیوز
https://teater.ir/news/14528