جشنواره تئاتر دانشگاهی به یک مصرف کنندهی آثار تقلیل یافته است. جشنواره بدل به رقابتی برای کسب جایزه شده است. الگوی تئاتری اغلب دانشجویان، نسل قبل از خود است. برای دبیری جشنواره تنها و تنها سابقهی اجرایی مهم نیست.
پایگاه خبری تئاتر: جشنواره تئاتر دانشگاهی رویداد مهمی است که هر سال در حدود اردیبهشت ماه برگزار شده و عدهی زیادی از دانشجویان و دانشگاهیان را به بهانهی تئاتر گرد هم جمع میکند. فارغ از اینکه بتوان به خود مفهومِ "جشنواره تئاتر دانشگاهی" نقد داشت و سبقهاش را در کشورهای دیگر بررسی کرد، من قصد دارم با نگاهی به اهدافی که جشنواره در دو دورهی گذشته در پی گرفته و ساختار انتخاب دبیر این دو دوره و البته دورهی بیست ودوم، نکاتی را ذکر کنم. این نکات نه نقد از بیرون، که نقد از درون هستند. خود من هم در این چند دوره مسئولیتهایی داشتم که باید پاسخگوی انجام شدن و نشدنشان باشم، همچون دیگران. پس این نوشتار قصد ساختنِ دوگانهی دیگریِ آلوده و خودِ پاک را ندارد و معتقد است باید برای اصلاح، همهی نیروها را تجمیع کرد.
به نظرم بر روند جشنواره تئاتر دانشگاهی چهار ایراد اساسی وارد است. این ایرادات ابتدا به امر به جامعهی دانشجویان مربوط است، چرا که ما میتوانستیم در فرصتهایی که داشتیم برخی جریانات را ایجاد کنیم. اما فارغ از مسئولیتِ همهی ما، در هر مورد ابتدا نوشتم که تقصیر اصلی معطوف به چه کسی است:
- (معطوف به وزارت علوم و دبیر جشنواره) جشنواره تئاتر دانشگاهی به یک مصرف کنندهی آثار تقلیل یافته است. در این سالها شاهدیم در دانشگاهها تمرین نمیکنیم، مگر به زمانِ جشنوارههای گوناگون. حال که اینطور است و در دانشگاهها عزم و ظرفیتی برای تغییر نیست، جشنوارهها باید این وظیفه را به دوش کشیده، و با انتخاب رویکردهای مناسب فضا را شکسته، و این تمرین و پروسه تولید تئاتر را در طول سال گسترش دهند. متاسفانه در یکی دو سال گذشته شاهد این بودیم که جشنواره تئاتر دانشگاهی نه تنها در صددِ برطرف کردنِ این مشکل برنیامده، که تشدیدش هم کرده. این مشکل یکی به علتِ دیر انتخاب شدنِ دبیر، و دیگری رویکردِ خودِ دبیرانِ جشنواره است که احتمالا بی دردسر برگزار شدنِ آن را به ریسکِ تغییر ترجیح دادند.
- (معطوف به دبیر جشنواره) جشنواره بدل به رقابتی برای کسب جایزه شده و خود امر تئاتریکال (جمع شدن در یک مکان و با هم دیدن و دیده شدن و برقراری دیالوگ و...) در این میان غایب اصلی است. تأکید بیش از حد بر کسب جایزههای فردی و جمع کردن سرمایههای نمادین از طریق آن و احتمالا راهی بازارِ تئاتر شدن باعث شده جشنوارههای دانشجویی بیش از آنکه محملی باشند برای تبادل تجربیات و رقابت بر سر کیفیت آثار، به دعواهای لوس و بیمزه سر بالا آمدن و نیامدن از مرحله بازبینی و گرفتن تندیس و تقدیر بدل شوند.
- (معطوف به دانشگاهها) دانشگاههای ما نسبت به دههی گذشته تغییر کردهاند. الگوهای تئاتری دانشجویان نیز. طی سالهای گذشته، مشاهدات شخصی به من نشان داد که الگوی تئاتری اغلب دانشجویان، نسل قبل از خود است. امروزه درصد بالایی از آثار دانشجویی که مدعیِ جایگاهی مشخص در تئاتر دانشگاهی هستند، کپیهای دست چندمی از کارهای مساوات و برادران کاهانی و خیلنژاد و کاکاوند و رمضانی و غیرهاند. خلاقیت در تجربههای متنی/ اجرایی کمتر دیده میشود و مقصر این موضوع هم به نظرم جدای از خود دانشجویان، اساتیدِ بی حوصله، کسل، گاهاً بیسواد، و فضای منفعل و ماشینیِ دانشگاههای تئاتری است.
- (معطوف به وزارت علوم، دبیران کانونها، فعالان فرهنگی دانشگاهها، اساتید و دبیران ادوار جشنواره) برای دبیری جشنواره تنها و تنها سابقهی اجرایی مهم نیست. دبیر به مثابهی مغز جشنواره است و امور اجرایی میتوانند به دست بازوهای جشنواره انجام شوند. دبیر باید واجد دید و نظرگاه تئاتری باشد و بتواند از رویکردهای جشنواره در حد اقتضا دفاع کند. متاسفانه این موردی است که اغلب مغفول واقع شده و دبیرخانهها یا ملغمهای از تمام اندیشهها هستند (رویهای به شدت خطرناک که قائل است باید همه را راضی نگه داشت)، یا شوآفی که تنها با چند دقیقه همکلامی با دبیر میتوان فهمید که از اندیشه فقط ادای واژههای ثقیلش را آموخته است.
- شکلگیریِ منظم و تأثیرگذارِ مجمع دبیرانِ ادوارِ جشنواره، به شکلی که ضمنِ حق رای در انتخابِ دبیر، بدل شوند به بازوی اجرایی هر دوره از جشنواره.
- شکلگیریِ منظم و تأثیرگذارِ مجمعِ برگزیدگانِ ادوار جشنواره، به شکلی که ضمنِ حق رای در انتخابِ دبیر، بدل شوند به بازوی هنری هر دوره از جشنواره.
- شکلگیریِ منظم و تأثیرگذارِ مجمع اساتیدِ دانشگاههای تئاتری (متشکل از عضو هیأت علمی و عضو مدعو)، به شکلی که ضمنِ حق رای در انتخاب دبیر، روندِ اجرایی جشنواره را در سیستمِ بروکراتیکِ دانشکدهها سهل کنند.
- شکلگیریِ منظم و تأثیرگذارِ مجمع کانونهای نمایشِ دانشگاههای تئاتری، به شکلی که ضمنِ حق رای در انتخاب دبیر، بدل به بازوهایِ اجرایی در دانشگاهها شوند.1
- نگاشتنِ اساسنامه جشنواره، به شکلی که معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم را ملزم کند به این رویداد مهم به چشم فعالیت فوق برنامه نگاه نکرده، و ارکانِ آن را به رسمیت بشناسد.
- تشکیل شورای سیاستگذاری متشکل از ارکانِ 1 تا 4 که در بالا ذکر شد، به همراهِ یک نفر از معاونت فرهنگی اجتماعی وزارت علوم که هم قدرت تصمیمگیری داشته، و هم پاسخگویِ وضعیت باشند.
- برگزاریِ جلسات عمومی و تخصصی در جهتِ آسیب شناسیِ وضعیتِ موجود و ارائهی راهکار توسطِ فعالینِ تئاتر دانشگاهی.
- معتقدم با پخش کردن قدرت در مجامع مختلف و فعال کردن آنان با دخالت دادنشان در روند اجرایی جشنواره از یک سو میتوان تا حد زیادی در مقابل لابیها و قدرتهای مطلق ایستاد، و از سوی دیگر میتوان با قانونی کردنِ این مجامع قدرت چانه زنی برابر وزارت علوم را افزایش داد.
https://teater.ir/news/15319