جدیدترین اثر سینمایی مهرشاد کارخانی راهی اکران سینما شده است، «دو لکه ابر» این روزها در گروه سینمایی هنروتجربه با مخاطبانش در ارتباط است و تا به امروز بازخوردهای متفاوتی گرفته است. فیلمی که بسیاری آن را در ادامه روند ساختههای قبلی کارخانی تعریف میکنند و روایت و شخصیتپردازی آن برای بسیاری تأملبرانگیز بوده است.
پایگاه خبری تئاتر: عکاسی فیلم و فعالیت در این زمینه بهنوعی معرفی شما به سینمای ایران بود، بخشی که اتفاقا بیشترین جوایز را برای شما بههمراه داشت و با کارگردانهای خوشنام سینما کار کردید، قطعا عکاسی سینما دنیای شخصیتری نسبت به فیلمسازی است، اما کم نیستند عکاسانی که به مرور وارد بخشهای دیگر سینما بهویژه فیلمسازی شدهاند، اما مقصودم از این سؤال دنبالکردن همان دنیای شخصی در فیلمسازی است، دنیایی که از دغدغههای شخصی شما نشئت میگیرد، اما قطعا واکاوی نسبت آن با مخاطبان امروز سینمای ایران به تحلیل بیشتری نیاز دارد.
بله، با عکاسی وارد سینما شدم. قطعا نوع نگاه در عکاسی اهمیت دارد و سعی میکردم نگاه شخصی خودم را داشته باشم. وقتی وارد عرصه فیلمسازی شدم بدون شک علاقه به سینمای وسترن یا سینمای نوآر فرانسه یا سینمای خیابانی و جریان موج نو دهه 50 سینمای ایران باعث شد براساس علاقهمندیها، نگاه خودم را در سینما پیدا کنم. به نظرم بعد از سال 57 به سینمای خیابانی توجهی نشد و جریان منطقی خود را ادامه نداد.
نوع میزانسنها و قاببندیها و کاراکترها در فیلمهایی که با سکوت و تصویرسازی حرفشان را میزنند، همیشه برایم جذاب بوده است و همیشه کمی ضد جریان قصه حرکت میکنم و سینمای داستانگو را به معنای کلاسیک دنبال نمیکنم. درواقع بهدنبال این بودم که نگاه عکسگونه را با تصویر بیان کنم و از طرفی فضای تلخ اجتماعی جامعه در آثارم باشد.
این نگاه تلخ از کجا میآید؟
سالهای نوجوانی من در زمان انقلاب گذشت و فضای اجتماعی بهگونهای بود که همه دوران جنگ روزهای پرالتهابی را پشتسر گذاشتیم. ناخودآگاه این فضا در ذهن همه ما که در دوران نوجوانی دوران سختی را پشتسر گذاشتیم رسوخ کرده و در آثارمان هم قابل مشاهده است و گمان میکنم تلخترین فیلمی که تا به امروز ساختهام «دو لکه ابر» است.
برگردیم به پرسش اول، در تمام این سالها به سینمای خیابانی تعلق خاطر داشتید و سعی کردید بیشتر در آن فضا حرکت کنید، اما این فیلمها همیشه با فاصله نسبت به مخاطب عام بوده و در کنار اینها میتوان نبود فضای مناسب برای اکران را هم اضافه کرد، نگاه شما نسبت به جریان اصلی سینمای ایران در سالهای اخیر چیست؟
به نظر من سینمای ایران از دهه 60 به بعد سینمای گلخانهای شد و جریان موج نوی سینمای ایران در آثار فیلمسازان نسل جدید دیده نشد. بهواقع میتوانم بگویم که درحالحاضر سینمای بهظاهر روشنفکرانه ایران صد درصد خنثی است، هرچند در این میان اندک آثار دغدغهمند قابل مشاهده نیز وجود دارد که مثل کویری است که چند گیاه در آن روییده باشد و تعداد فیلمهای شاخصی که اجتماعی و اعتراضی باشد، امروز بسیار اندک است. بعد از سال 57 اندک فیلمسازانی مثل عباس کیارستمی یا امیر نادری آثار ارزشمندی تولید کردهاند، اما حتی در آثار آنها هم یکجور ناهماهنگی وجود دارد، آنها نتوانستند فیلمهای ایدهآل و واقعی باب دلشان را بسازند و بعد مجبور شدند خط فکری خود را عوض کنند. فیلمساز متفکری مثل کیارستمی بهدلیل محدودیتها دیگر نتوانست فیلمی مثل گزارش بسازد. یا فیلمساز بزرگی مانند فریدون گله که آثار برجستهای در سینمای اجتماعی در دهه 50 خلق کرد، کنار گذاشته شد. در سالهای اخیر نمیتوان فیلمسازی را مثال زد که با آثارش جریانسازی کرده باشد.
پس شاید بهنوعی انتقاد شما به فضای غالب فیلمهایی است که گیشه را به دست گرفتهاند و نمیتوان حرف از سینمای جدی یا دغدغهمند داشت.
بله. متأسفانه مردم به دیدن این فیلمها عادت کردهاند و در آنها پر است از حرفهای رکیک و شوخیهای زشت و در حد فضای مجازی مبتذل. از طرفی تصور میکنم بههیچوجه سینماگر مستقل نداریم و اکثر فیلمهای سینمای ایران سفارشی یا دولتی هستند. دقیقا مثل معضلی که در تلویزیون ایجاد شده است که فقط چهار، پنج کارگردان در آنجا مشغول کار هستند و ساخت سریالهای بیخاصیت به آنها سپرده شده است. متأسفانه بدنه سینما را فیلمهای لوده و مبتذل محاصره کرده است و همینطور فیلمهایی بهظاهر جدی که فقط برای سرگرمی مخاطبان ساخته شده و این جریان کاملا هدفگذاری شده است؛ بنابراین به حرف قبلم برمیگردم که در این هیاهو دیگر معنای سینماگر مستقل هم بیمعنی شده است، از نظر من سینماگر مستقل یعنی سینماگر معترض.
«دو لکه ابر» این روزها در گروه سینمایی هنروتجربه در حال نمایش است. این گروه سینمایی اساسا به جنس آثار شما نزدیکی بیشتری دارد و به نظر میرسد بستر مناسبی برای بیان دیدگاههای شماست. از این اکران راضی هستید؟
هیچوقت از اکران عمومی فیلمهایم راضی نبودم. فیلمهایم غالبا در فاصلهای زیاد از ساختشان نمایش داده شدهاند و فرصتهایی از دست رفته است. بههرحال جریان خاصی در سیستم پخش سینمای ایران حاکم است.
https://teater.ir/news/15586