موسوي: وقتي‌كه بدعت‌گذاري و نوگرايي جديدي در سينما مي‌شود اين مساله حساسيت‌برانگيز است و نقدها بيشتر مطرح مي‌شود. البته اگر در سال‌هاي اخير به حواشي فيلم‌هايي كه به اسكار معرفي‌ شده‌اند نگاهي بيندازيد خواهيد ديد كه هرسال اين نقدها مطرح بوده و امسال هم هر فيلم ديگري انتخابي مي‌شد بازهم شاهد نقدهاي زيادي بوديم.

پایگاه خبری تئاتر: امسال كميته انتخاب نماينده سينماي ايران به اسكار در تصميمي بي‎سابقه فيلم مستند «در جست‌وجوي فريده» ساخته مشترك كوروش عطايي و آزاده موسوي را به عنوان نماينده سينماي ايران به اين رويداد معرفي كرد. از آنجايي كه در تاريخ سينماي ايران نخستين‌بار است كه فيلمي مستند به عنوان نماينده كشور به معتبرترين رويداد سينمايي جهان معرفي مي‌شود، اين انتخاب هيات داوران با واكنش‌هاي مختلفي مواجه شده و هياهوي زيادي به وجود آورده است به‌طوري كه بعد از يك هفته حواشي آن همچنان ادامه دارد. پاييز سال گذشته در زمان اكران «در جست‌وجوي فريده» با دو كارگردان جوان آن پيرامون ساختار و محتواي اين فيلم گپ‌وگفت مفصلي داشتيم، ميزگرد حاضر را به انتخاب اين فيلم به عنوان نماينده سينماي ايران در اسكار و حواشي اين انتخاب اختصاص داديم. عطايي و موسوي در اين نشست از بخت راهيابي فيلم‌شان به اسكار و تلاش‌هاي‌شان براي ديده شدن اين فيلم‌ در اين رقابت جهاني گفته‌اند.

اولين فيلم مستند شما «از ايران يك جدايي» درباره حواشي «جدايي نادر از سيمين» به كارگرداني اصغر فرهادي است كه به اسكار راه پيداكرده حالا فيلم شما با حواشي زياد به اين رويداد معرفي‌شده است. آيا هنگام ساخته‌شدن فيلم «در جست‌وجوي فريده» و بعدها كه فيلم به نمايش درآمد تصور مي‌كرديد فيلم‌تان به اسكار معرفي شود؟

كوروش عطايي: هم هنگام ساخت فيلم و هم قبل از شروع فيلمبرداري يعني همان زماني كه اول خودمان با سوژه اين فيلم آشنا شديم، سوژه براي‌مان جذاب بود و بعد زماني كه كمپين كراود فاندينگ براي تامين سرمايه فيلم را راه‌اندازي كرديم فيدبك و بازخوردي كه از مخاطب گرفتيم خيلي مثبت بود. خيلي از مخاطبان با قصه و شخصيت فيلم ارتباط برقرار كرده بودند. از همان زمان اين حدس را مي‌زديم كه «در جست‌وجوي فريده» فيلمي باشد كه بتواند با مخاطب داخلي و خارجي ارتباط برقرار كند، وقتي كمپين كراود فاندينگ در خارج از ايران برپا شد اين نكته براي ما بيشتر مسجل شد كه مخاطب اين فيلم را دوست خواهد داشت. هرچند در اولين اكران در ايران بازهم غافلگير شديم و آن حجم ارتباطي كه تماشاگر با فيلم برقرار كرده بود و واكنش‌هاي مثبتي كه به فيلم نشان مي‌داد واقعا براي‌مان جذاب بود، اما اينكه به اسكار فكر مي‌كرديم يا نه، خير طبيعتا فكر نمي‌كرديم (مي‌خندد). در مرحله توليد هدف ما صرفا ساخت يك فيلم خوب بود كه بتواند تماشاگران را با خود همراه كند. اما طبيعتا بعد از ساخت فيلم، مثل هر فيلمسازي كه فيلم مي‌سازد، به موفقيت‌هاي بين‌المللي، جشنواره‌ها و فستيوال‌هاي مختلف فكر مي‌كرديم و البته به اسكار كمتر. به علت اينكه ورود مستندها به اسكار ورود پيچيده‌تري است و ازآنجايي‌كه از ايران هم فيلم مستندي تابه‌حال به اسكار معرفي نشده بود معرفي به اسكار اتفاق غافلگيركننده‌اي براي‌مان بود اما از طرفي ديگر بسيار خوشحال‌كننده هم بود.

آزاده موسوي: اينكه فيلم اول ما درباره اسكار بود و فيلم بعدي ما به اسكار معرفي شد اين پيشامد را فقط مي‌توان به ‌حساب قضا و قدر گذاشت و به نظر من اين‌ يك اتفاق است ولي نكته‌اي كه وجود دارد اين است كه وقتي ما فيلمي را براي ساخت شروع مي‌كنيم؛ نه به اسكار و نه حتي جشنواره ديگري حين ساخت فيلم فكر نمي‌كنيم. براي ما ساخت فيلم مهم‌تر از هر چيز ديگري است. به همين جهت تمام تلاش و تمركزمان را مي‌گذاريم كه فقط فيلم خوبي بسازيم حالا بعدازاينكه فيلم تمام شد اتفاق‌هاي جشنواره‌اي براي فيلم مي‌افتد اما مهم‌ترين چيز در زمان ساخت براي ما اين است كه فيلم خوبي بسازيم. آنقدر غرق فيلم و داستان مي‌شويم تا بتوانيم درام خوبي از دل داستان درآوريم كه واقعا نمي توانيم به جشنواره‌ها فكر كنيم، به اسكار كه اصلا ...

از اين‌ جهت اين سوال را مطرح كردم كه نمايش اين فيلم در ايران با استقبال بالايي همراه بود و شايد مي‌شد حدس زد كه در ابعاد جهاني هم فيلم با موفقيت همراه شود.

موسوي: از همان جلسه اول نمايش فيلم در جشنواره سينما حقيقت، آنقدر استقبال فوق‌العاده‌اي از فيلم در جست‌وجوي فريده شد و آنقدر تماشاگران راضي از سالن سينما بيرون مي‌آمدند و صحبت‌هايي كه باهم مي‌كردند خوب و مثبت بود كه احساس كرديم آن اتفاق خوب براي فيلم افتاد.

در واقع از همان زمان استرس شما از بين رفت.

دقيقا. از همان جلسه اول نمايش اضطراب ما از اينكه آيا فيلم ما فيلم خوبي است يا نه، كم شد و متوجه شديم كه فيلم با تماشاچي ارتباط برقرار كرده و قلاب فيلم پيش مخاطب گير كرده و داستاني كه براي مخاطب تعريف مي‌كنيم داستان جذابي است. در مرحله بعد وقتي نمايش خارجي فيلم شروع شد و با تماشاگران خارجي فيلم را ديديم باز به همان صورت از اولين جلسه نمايش كه خارج از ايران داشتيم بازخوردها خوب بود و قصه كاملا تماشاگران خارجي را جذب كرد. اين نكته‌اي بود كه ما در زمان ساخت فيلم به آن توجه كرده بوديم كه داستان براي هر مخاطبي از هر گوشه دنيا قابل‌فهم باشد و اين اتفاق خوشبختانه براي فيلم «در جست‌وجوي فريده» افتاد.

اشاره كرديد به حضور جهاني اين فيلم. بد نيست به جشنواره‌هاي بين‌المللي كه اين فيلم شركت داشته، اشاره ‌كنيم. همين‌طور درباره موضوعي صحبت كنيم كه به وضعيت پخش فيلم مستند در سينماي ايران مربوط مي‌شود كه اساسا مطلوب به نظر نمي‌رسد.

عطايي: به نكته مهمي اشاره كرديد. فيلم «در جست‌وجوي فريده» نزديك به سيزده حضور بين‌المللي در جشنواره‌هاي مختلف دنيا را تجربه كرده كه از بين آنها به جشنواره فيلم استانبول مي‌توانم اشاره‌كنم و همين‌طور شانزدهمين دوره جشنواره فيلم‌هاي مستند بيگ اسكاي امريكا (Big Sky Documentary Film Festival) كه يكي از معتبرترين جشنواره‌هاي مستند در امريكا است كه درواقع اولين نمايش جهاني فيلم در جشنواره بيگ اسكاي بود و بعد در «اينك خاورميانه» فلورانس ايتاليا، مستند اوكراين Docudays، كازان روسيه، جشنواره فيلم‌هاي شرقي «ژنو»، فيلم‌هاي ايراني «زوريخ» سوييس به نمايش درآمده است.

روز جمعه هم خبري منتشر شد مبني براينكه «در جست‌وجوي فريده» عنوان بهترين فيلم مستند پنجمين دوره جشنواره فيلم «زنان هرات» را دريافت كرد.

بله و چند فستيوال ديگر هم در راه است كه در ماه‌هاي آينده فيلم در آنها شركت مي‌كند. ولي در خصوص مساله پخش جهاني سينماي مستند ايران و اصولا پخش جهاني فيلم‌ها چه داستاني و چه مستند، به‌طوركلي خيلي جاي كار بيشتري در ايران وجود دارد و ضعف زيادي در اين زمينه هست. درواقع با توجه به حجم بالاي توليدات تعداد پخش‌كنندگان در اين بخش كم است. البته برخ

ي پخش‌كنندگان هم هستند كه فعال هستند و كار مي‌كنند اما با توجه به حجم توليداتي كه سينماي ايران دارد مخصوصا در بخش مستند و كوتاه در اين بخش‌ها به‌شدت اين خلأ احساس مي‌شود و نياز به يك اتفاق جدي دارد براي اينكه مساله پخش در زمينه مستند و كوتاه دچار تحولي شود و جدي‌تر به اين قضيه نگاه شود. ما اميدواريم كه معرفي شدن اين مستند از سمت ايران به اسكار باعث شود كه سينماي مستند ايران هم در داخل و هم خارج جدي‌تر گرفته شود.

آن چيزي كه در حال حاضر اهميت دارد اين است كه براي موفقيت اين فيلم در اسكار چه تدابيري انديشيده‌ايد؟ آيا با پخش‌كننده‌هاي خارجي وارد مذاكره شديد تا بتوانيد از اين فرصت نهايت استفاده را ببريد؟

عطايي: بله، ما در حال مذاكره با چند پخش‌كننده خارجي هستيم. از طريق پخش‌كننده‌‌مان خانم نوبخت با چند كمپاني‌هاي امريكايي وارد رايزني شده تا بتوانيم در آنجا فيلم را نمايش دهيم و نهايت تلاش‌مان را مي‌كنيم كه اين اتفاق به بهترين شكل ممكن بيفتد.

موسوي: در ادامه صحبت آقاي عطايي بگويم كه الان در تلاشيم بتوانيم اتفاقات درستي براي اين فيلم در امريكا رقم بزنيم. از همه‌چيز مهم‌تر در امريكا براي شرايط امروزمان اين است كه فيلم را تبليغ كنيم. شركت‌هايي در امريكا هستند كه روي ماجراي اسكار كار مي‌كنند؛ فيلم را لانسه و معرفي و پخش مي‌كنند، ما بيشتر دنبال اين هستيم كه روي اين شركت‌ها كاركنيم و با آنها ارتباط بگيريم و ببينيم كدام‌شان بهتر بحث تبليغات و معرفي فيلم را انجام مي‌دهند. تنها چيزي كه مي‌توانيم قول دهيم اين است كه ما تمام تلاش خودمان را مي‌كنيم براي اينكه اتفاق خوبي را رقم بزنيم اما بايد قبول كنيم كه كار بسيار دشواري پيش روي ماست. با تمام اين سختي‌ها ما نا اميد نمي‌شويم و از هيچ تلاشي كوتاهي نمي‌كنيم.

بعد از انتخاب فيلم «در جست‌وجوي فريده» با هياهوي زيادي در رسانه‌ها مواجه بوديم كه عده‌اي موافق و برخي هم مخالف معرفي اين فيلم به عنوان نماينده سينماي ايران به اسكار 2020 بودند. اساسا شايد اين ميزان حيرت‌زدگي از آنجا باشدكه اساسا به فيلم كوتاه و مستند در سينماي ما نگاه جدي نمي‌شود. نظر شما چيست؟

موسوي: ببينيد به‌هرحال خيلي طبيعي است وقتي‌كه بدعت‌گذاري و نوگرايي جديدي در سينما مي‌شود اين مساله حساسيت‌برانگيز است و نقدها بيشتر مطرح مي‌شود. البته اگر در سال‌هاي اخير به حواشي فيلم‌هايي كه به اسكار معرفي‌ شده‌اند نگاهي بيندازيد خواهيد ديد كه هرسال اين نقدها مطرح بوده و حتي نقدهاي زيادي به انتخاب نهايي مطرح مي‌شده. امسال هم هر فيلم ديگري انتخابي مي‌شد بازهم شاهد نقدهاي زيادي بوديم. طبيعتا به خاطر اين بدعت‌گذاري كه امسال داوران انجام دادند اختلاف‌نظرهاي بيشتري را شاهد بوديم كه به نظر من اين هياهو كاملا طبيعي است و بايد از آن گذر كرد.

عطايي: من فكر مي‌كنم مهم‌ترين چيز درباره «در جست‌وجوي فريده» آن وجه انساني و قصه‌اي است كه مخاطب را با خودش همراه مي‌كند و درعين‌حال پيامي هم به او منتقل مي‌كند كه خيلي پيام انساني و قابل‌درك براي هر مخاطبي در هرجايي از دنيا است، اينكه ما آدم‌ها ممكن است مرزهايي بين كشورهاي‌مان وجود داشته باشد ولي اين مرزها بين خودمان وجود ندارد و آدم‌ها مي‌توانند حتي با داشتن اختلاف طبقاتي و فرهنگي خيلي زياد، همديگر را درك كنند و بفهمند و به هم احترام بگذارند. اين مهم‌ترين نكته‌اي است كه از نظر من در فيلم در جست‌وجوي فريده هست و خيلي از تماشاگران با اين وجه ماجرا ارتباط برقرار مي‌كنند. اين فيلم مستند است و اولين‌بار از ايران به اسكار معرفي‌شده كه خيلي اتفاق خوب و مهمي است و قطعا در جريان مستندسازي در ايران تاثيرگذار خواهد بود و در جريان پخش جهاني فيلم‌هاي مستند ايراني در دنيا، اميدواريم اين‌گونه باشد. چون در سال‌هاي اخير خيلي از كشورها فيلم مستند به اسكار معرفي كردند. خوشحاليم ايران هم اين كار را انجام داده و اميدواريم شاهد اتفاقات خوب براي سينماي ايران باشيم.

موسوي: اجازه دهيد به اين نكته اشاره‌كنم كه انتخاب فيلم مستند براي هيات انتخاب (نه اعضاي آكادمي) المان‌هاي مختلفي مي‌تواند داشته باشد و از جنبه‌هاي مختلف مي‌تواند جذاب به نظر برسد. به عنوان‌مثال المان‌هايي كه مي‌توان روي آن مكث كرد نظير اينكه ايران براي اولين‌بار فيلم مستندي را به اسكار فرستاده است يا اينكه اين فيلم با كمك مردمي ساخته‌شده؛ همه اين نكات براي گزينش مي‌تواند جذاب باشد و المان‌هايي براي انتخاب باشد.

از حواشي جلسه آن روز در بنياد سينمايي فارابي خبري داشتيد و چيزي از قبل مي‌دانستيد؟

عطايي: خير ما آن روز و شب نه در جريان حواشي و نه در جريان انتخاب فيلم نهايي نبوديم و با انتشار اخبار ما هم اطلاع پيدا كرديم كه فيلم‌مان به اسكار معرفي شده است.

موسوي: واقعا خبر نداشتيم و نمي‌دانستيم قرار است فيلم در جست‌وجوي فريده انتخاب شود. فقط تنها چيزي كه از قبل شنيده بوديم اينكه فيلم فريده... شايد در جمع‌بندي و آراي هيات انتخاب بالا بيايد و جزو فيلم‌هاي مورد بررسي براي معرفي به اسكار باشد. همين و چيز بيشتري نمي‌دانستيم و اصلا خبر نداشتيم كه كي قرار است جلسات برگزار شود وكي قرار است انتخاب نهايي صورت بگيرد و درنهايت ما هم همان شب از طريق روابط عمومي فيلم باخبر شديم.

راستي خود فريده وقتي فهميد فيلم سرنوشتش به عنوان نماينده سينماي ايران به اسكار معرفي‌شده چه حس و حالي داشت؟

عطايي: فريده خيلي خوشحال شد؛ همان‌طور كه ما خيلي خوشحال شديم. او آرزو كرد مخاطبان جهاني بيشتري فيلم را ببينند و اتفاق خوبي براي اين فيلم بيفتد.

موسوي: بله فريده بي‌نهايت خوشحال شد و جالب اينكه لحظه‌به‌لحظه اخبار را دنبال مي‌كند و در جريان اخبار قرار مي‌گيرد. ما هر اخباري كه به دست‌مان برسد به او مي‌دهيم و او در صفحات مجازي خود منتشر مي‌كند.

درباره ادامه اين فيلم مستند و جريان زندگي فريده هم ‌فكري داريد؟ آيا فيلم از نظر شما قابليت اين را دارد كه سري دوم آن ساخته شود؟ به نظر مي‌رسد كه داستان كشش ادامه داشته باشد.

عطايي: خير در مورد سري دوم فكر نمي‌كنم اين اتفاق بيفتد براي آنكه قصه فريده، قصه كاملي است كه شروع و پاياني براي خود دارد و مساله فقط پيدا كردن خانواده او نيست. در اين فيلم مساله خود فريده و جهان اوست و سفري است كه او انجام مي‌دهد.

موسوي: من هم با آقاي عطايي موافقم. قصدي براي ساخت سري دوم اين فيلم نداريم و در حال حاضر مستند ديگري را براي ساخت شروع كرديم اما به اين نكته توجه كنيم كه ساخت فيلم مستند هميشه ديناميك است، نمي‌توانيم نظر صددرصدي صادر كنيم. همه‌چيز به آينده مربوط مي‌شود. زندگي است ديگر بايد ببينيم در آينده چه اتفاقي مي‌افتد و چه حرفي براي گفتن داريم الان قطعي چيزي نمي‌توانم بگويم ولي الان قصدي براي ساخت فيلم ندارم.

فرض بگيريم اگر فيلم شانس راهيابي به ليست نهايي جوايز اسكار راه پيدا نكند ...

عطايي: فقط مي‌توانم بگويم خوشحال مي‌شوم.

موسوي: اگر به عنوان نماينده از سينماي ايران انتخاب شود قطعا خيلي خوشحال مي‌شويم و اگر انتخاب هم نشود ناراحت نمي‌شويم چون آنقدر رقابت سخت و سنگين است كه نبايد از اين رويداد بين‌المللي انتظار زيادي داشته باشيم كه حتما جزو انتخاب‌ها باشيم. تنها كاري كه مي‌كنيم اين است كه تلاش كنيم فيلم ديده شود.

در حقيقت با توجه به شخصيت‌پردازي از گرتا و برخي ديالوگ‌ها آشكار خواهد شد كه انگيزه تا حدودي به چه مواردي نزديك است و آن‌ هم بيماري و نوعي جنون تنهايي است كه از دنياي مدرن سرريز مي‌نمايد. براي نمونه به تشابه زندگي فرانسس و گرتا دقت كنيم يا ديالوگي كه ميان گرتا و فرانسس بر سر زبان آمده است كه چگونه فرانسس در برابر اقرار گرتا نسبت به درد حس تنهايي مي‌گويد:« همه تنها هستند گرتا!» البته كارگردان خواسته يا ناخواسته در انتخاب تم قدرتمند و فرمي محكم براي نمايش تراژدي مساله‌ مدرن تنهايي كمتر موفق بوده و بيشتر در تلاش است روايت را از حالت واقعي به اغراق و ژانر معمايي نزديك‌تر كند كه دو هدف عمده از اين رويكرد برداشت مي‌شود: نخست اينكه كارگردان بيشتر درصدد مهيج كردن و بعد سرگرمي بخشيدن به كنش سرزده از يك بيمار رواني است نه صرفا گشون دروازه‌اي بر واكاوي روان‌شناختي ژرف به درون گرتا. دوم اينكه از طريق به تصوير كشيدن درماندگي دختر جوان در برابر قدرت زن مكار نشان دهد كه چگونه سادگي، اعتماد بي‌مورد و شكنندگي برخي زنان امروزي طعمه‌ انسان‌هاي به ظاهر مهرباني‌ مي‌شوند و فرجامي هولناك در انتظار آنها خواهد بود كه به ذهن قربانيان اصلا خطور نمي‌كرد؛ و اما پيانو‌نوازي و علاقه به هنرمنداني مانند «شوپن» به عنوان نمادي از پارادوكس در زندگي برخي شخصيت‌ها ديده مي‌شود كه از بيماري رواني رنج ‌مي‌برند. آنجايي كه در شخصيت گرتا خشونت و بي‌رحمي در كنار موسيقي آرام و لطيف به صورت مكرر حضور دارند. از طرفي ديگر موتيف كيف دستي از آغاز روايت كه تنش‌ها را آغاز كرده بود اكنون كاركردش بسط يافته و از طريق يك غافلگيري و تعليق، بحران را به اوج خود رسانده است و گره‌ها باز شده‌اند. اما پايان خط داستان از طريق تصوير يك تلاش مذبوحانه در داخل صندوق به پايان خود مي‌رسد يا شايد از راه يك فرار ماهرانه دوباره به آغاز فيلم بازمي‌گردد و اين داستان اعتماد و ساده‌دلي برخي انسان‌ها و بيماري تنهايي همچنان ادامه دارد.