علی شمس از ترجمه سه نمایشنامه نوشته استانیسلاو ویتکه ویچ نویسنده پیشرو و ابزوردیسم لهستانی در دهه ۲۰ خبر داد که تا امروز در ایران ناشناخته بوده است.

پایگاه خبری تئاتر: علی شمس نویسنده، کارگردان و مترجم تئاتر درباره تازه‌ترین فعالیت خود در حوزه ترجمه گفت: به تازگی سه نمایشنامه از استانیسلاو ویتکه‌ویچ نمایشنامه‌نویس، شاعر و نقاش لهستانی را ترجمه کرده‌ام. آثار این نویسنده برای اولین‌بار است که در ایران ترجمه شده و برایم عجیب است که تاکنون نه تنها هیچ اثری از وی در کشور ما ترجمه نشده بلکه هیچ مقاله و مطلبی درباره او که به‌عنوان یکی از چهره‌های مؤثر تئاتر در قرن بیستم شناخته می‌شود، منتشر نشده است.

وی ادامه داد: این هنرمند که با تسخیر لهستان به دست آلمان نازی خودکشی می‌کند، به شدت فرد عجیب و غریبی به لحاظ نگارش متون و فضای ذهنی است و سال‌ها در اروپا گمنام بوده است و به واسطه برتولد برشت، اوژن یونسکو و آدامف در دنیا شناخته می‌شود. از این هنرمند که اواخر قرن هجدهم به دنیا می‌آید و ۱۹۳۸ می‌میرد، به عنوان «پدر ابزوردنویسی» نام می‌برند. ویتکه ویچ نویسنده بزرگی بوده است و مانیفست‌های متعددی در حوزه اجرای تئاتر دارد.

شمس درباره آثاری که از این نویسنده ترجمه کرده است، توضیح داد: سه نمایشنامه «عملگراها»، «خانه‌ای در حومه شهر» و «آزادی‌های تازه» نمایشنامه‌هایی از ویتکه ویچ هستند که از زبان ایتالیایی ترجمه کرده‌ام و خوشبختانه دوران قرنطینه به من اجازه داد که روی این متون متمرکز شوم و ترجمه‌شان را به پایان برسانم. این متون بیش از آنکه از لحاظ اجرایی مهم باشند از نظر تبارشناسی تئاتر قرن بیستم و شناخت این نویسنده مهم هستند به واسطه اینکه ویتکه ویچ یکی از موثران تئاتر در قرن بیستم بوده و شناخت او لازم است و روی تئاتر بعد از خودش تأثیر فراوانی می‌گذارد، به شکلی که تادئوش کانتور، یونسکو، بکت و … در آثارشان به او رجوع می‌کنند.

وی درباره تفکرات و ویژگی‌های این نویسنده بیان کرد: ویتکه ویچ در رسائل هنری خود علیه تئاتر رئالیستی و اکسپرسیونیستی مقاله نوشته و معتقد به یک فرم ناب ترکیبی در صحنه بوده است و در دوره‌ای زندگی کرده که تئاتر فوتوریستی، اکسپرسیونیستی و سوررئالیستی از هر سو وجود دارد و او که تجربه حضور در انقلاب روسیه را داشته به این می‌اندیشد که تئاتر نباید یک ساحت مکتبی خاص داشته باشد و مهم این است که بازیگر به یک فرم ویژه متعلق به همان اثر در کارش برسد و این نوترین حرفی بوده است که یک نفر از پس مکتب‌ها و قوانین خاص می‌توانسته بزند. این هنرمند یک نگاه التقاطی و فرامکتبی در دهه ۲۰ ارائه می‌کند و متن‌های به شدت مهم و اثرگذاری دارد و می‌توان گفت دامنه تئاتر لهستان و اروپای شرقی به شدت تحت تأثیر آثار، نمایشنامه‌ها و ایده‌های ویتکه ویچ است و در همین راستا می‌توان او را در حوزه تئاتر تجربی هم ارز آنتونن آرتو در تئاتر مدرن دانست.

وی در پایان صحبت‌هایش یادآور شد: این سه نمایشنامه در یک جلد منتشر خواهد شد و تصمیم دارم برای معرفی این نویسنده مقاله‌ای در مقدمه کتاب بنویسم و او را به تفصیل معرفی کنم. امیدوارم در آینده افراد دیگری به معرفی بیشتر او بپردازند و مانیفست‌هایش را کامل توضیح دهند. فضاهایی که ویتکه ویچ پیشنهاد می‌دهد تا قبل از آن در جهان نمایشنامه تجربه نشده است و ردپای او را می‌توان در آثاری چون «کرگدن»، «بازی آخر» و حتی در رئالیسم جادویی مارکز پیدا کرد. فضا، روابط و مناسباتی که او در آثارش به نمایش می‌گذارد عمیقاً غیررئالیستی است اما صرفاً هم سوررئالیستی نیست و فضایی ترکیبی و التقاطی را مطرح می‌کند. او ۳۰ سال پیش از اینکه بکت بخواهد «در انتظار گودو» یا یونسکو «آوازه خوان طاس» را بنویسند امکانی از مواجهه انسانی و فراانسانی را پیشنهاد داده که تا قبل از آن هیچ نویسنده‌ای به آن فکر هم نکرده بود.