مسعود دلخواه از بحران مضاعفی که کرونا بر تئاتر ایران تحمیل کرده، تدریس و اجرای آنلاین نمایش و سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها برای این هنر می‌گوید.

پایگاه خبری تئاتر: تا چند هفته دیگر، شیوع کرونا در ایران به یک‌سالگی‌اش می‌رسد. تاریخی که آغازی بر بدبیاری‌ها و تعطیلی و بلاتکلیفی تئاتر و هنرمندانش بود. در این مدت برخی از هنرمندان تئاتر که شغلی جز این هنر نداشتند خانه‌نشین شده یا به شغل‌های موقت دیگری روی آوردند و برخی فضای مجازی را برای تدریس و اجرا انتخاب کردند. با «مسعود دلخواه» نمایشنامه‌نویس، مترجم، کارگردان تئاتر و مدرس دانشگاه درباره شرایط این روزهای تئاتر، اجرای آنلاین، مدیریت متولیان فرهنگ و هنر و همچنین چشم‌اندازش از آینده گفتگو کرده‌ایم که مشروح آن را می‌توانید در ادامه بخوانید:

در ۱۰ ماه اخیر، بسیاری از فعالان تئاتر از فضای اجرا و آموزش دور بوده‌اند. شما در این مدت مشغول چه کارهایی بوده‌اید و به‌عنوان یک مدرس، وضعیت آموزش دانشگاهی تئاتر را در مدت تعطیلی‌های کرونایی چطور ارزیابی می‌کنید؟

فعالیت‌هایم در این روزهای سرد کرونایی محدود شده به کلاس‌های آنلاین دانشگاه تربیت مدرس، برای کارشناسی ارشد کارگردانی و بازیگری که تعداد کلاس‌هایشان کم هم نیست. اما برپایی کلاس‌های عملی را همچنان به تعویق انداخته‌ایم به خاطر اینکه معتقدیم بعضی از کلاس‌ها باید به شکل حضوری برگزار شود و نمی‌شود که به‌طور آنلاین آنها را درست آموزش داد. برای همین واحدهایی که آنلاین درس می‌دهیم یا نظری هستند مانند نظریه‌های بازیگری در قرن بیستم و ‌نظریه‌های کارگردانی، یا درس‌های نیمه‌نظری-نیمه‌عملی هستند. همچنین کلاس‌های بازیگری جلوی دوربین امکان برپایی آنلاین دارد چون دانشجوها می‌توانند از خودشان ویدئو تهیه کنند و بفرستند و آن را هم جزو لیست گذاشته‌ایم. اما درس‌های عملی را که اغلب در ترم دو و سه ارائه می‌شوند فعلا به تعویق انداخته‌ایم و امیدواریم در ترم آینده بشود با رعایت دستورالعمل‌های لازم برگزارشان کرد. در کنار اینها، کارهای دیگرم مانند تحقیق، پژوهش، نوشتن مقاله و مطالعه نوشتن نمایشنامه است که امیدوارم در اولین فرصت مناسب و اگر زنده باشیم و کرونا اجازه دهد، به اجرای تئاتر بپردازیم.

در این مدت، تعدادی از هنرمندان سراغ تجربه‌هایی در اجرای آنلاین تئاتر رفتند و برخی هم در مقام مخالفت با آن برآمدند. فکر می‌کنید در شرایطی که سرنوشت تئاتر در تعطیلی‌های پیاپی کرونایی نامعلوم است، تئاتر آنلاین قرار است جایگزین اجرای زنده سالنی شود؟

در مورد تئاتر آنلاین معتقدم هیچ‌کس نباید مخالفش باشد و از آن‌طرف کسی هم نباید بگوید تئاتر یعنی این. باید از افراط و تفریط بپرهیزیم. این شرایط نه فقط ایران، که تمام دنیا را که تئاترشان بسیار پیشرفته‌تر از ماست، تحت تاثیر قرار داده و تئاترشان ماه‌هاست به دلیل کرونا تعطیل شده. مثل آلمان، فرانسه، امریکا و برادوی که تعطیل‌اند و پیش‌بینی کرده‌اند در سال ۲۰۲۱ و اواخر شش ماهه اول باز شوند. یعنی اواخر بهار یا اوایل تابستان سال آینده. در چنین شرایطی هرگونه صحبت درباره تئاتر مفید است، هرگونه آموزش درست با استفاده از امکانات فضای مجازی کمک کننده است. اما اینجا باید یک هشدار بدهم؛ متاسفانه فضای مجازی این روزها به بازار مکاره تبدیل شده. بازاری که همه‌چیز در آن هست؛ از جنس بنجل گرفته تا عتیقه‌جات عالی. فضای مجازی در حوزه آموزش، مخصوصا آموزش تئاتر بازار مکاره‌ای است که هر کسی به هر شکلی که بتواند از آن استفاده می‌کند و سلبریتی‌های الکی و شاخ‌های اینستاگرام مثل قارچ رشد می‌کنند و با اینکه ریشه‌ای ندارند، خودشان را به عناوین مختلف مطرح می‌کنند. استادانی هستند که با جان و دل و پس از سال‌ها تلاش، دارند راه‌های انتقال تجربیات‌شان را از طریق تکنولوژی و فضای مجازی پیدا می‌کنند و در مقابل کسانی هستند که نه اسم‌شان را شنیده و نه خوانده‌ایم اما پشت سر هم کلاس‌هایی تئاتری و حتی گاهی با عناوین عجیب برگزار کرده و درس می‌دهند. برای همین می‌گویم فضای مجازی به بازاری مکاره تبدیل شده که دوغ و دوشاب در آن باهم قاطی شده و مروارید و خرمهره درهم است. در چنین شرایطی کسی مثل من، ترجیح می‌دهد ساکت باشد و خودش را کمی کنار بکشد. من در ماه‌های اخیر پیشنهادهای زیادی برای تدریس بازیگری و کارگردانی در فضای مجازی داشتم اما با اینکه امکانش هم بود، از پذیرفتنش پرهیز کردم تا قاطی این حاشیه‌ها نشوم و اجازه دهم جایگاه‌ها کمی مشخص شود. بنابراین تلاش، حتی برای اجرای زنده و آنلاین تئاتر، تلاش بدی نیست، اما اسمش تئاتر نیست. مثل این است که شما گرسنه‌اید و باید یک شام پروتئین‌دار و کامل بخورید، اما چون مرغ خیلی گران است فعلا یک تکه نان را در آب می‌زنید تا سیر شوید. خب این بهتر از آن است که از گشنگی تلف شوید. برای همین نمی‌شود با تئاتر آنلاین و اجرا در فضای مجازی مخالف بود. در آن بهترین و بدترین چیزها پیدا می‌شود. اما اگر فکر کنیم تئاتر مرده و تبدیل شده به یک اجرای آنلاین، من معتقدم که چنین نیست و باید یکی، دو سال صبر کنیم تا شرایط نسبتا عادی شود و راه‌هایی برای اجرای زنده تئاتر پیدا کنیم. چون تئاتر با نفس تماشاگرانش است که معنی پیدا می‌کند نه فقط با یک رابطه تک‌سویه. بنابراین تاکید می‌کنم که اجراهای آنلاین خیلی هم خوب است اما باید بپذیریم که چیزی است بین سینما و تئاتر.

این فضای مه‌آلود تئاتر و سردرگمی از آینده نامشخص آن در کرونا، فقط مختص ایران است؟

بخش مهمی از شرایط فعلی، جنبه جهانی دارد و همه‌گیر است اما بخشی از مشکلات و معضلات هم مختص ماست و ربطی به جای دیگری ندارد. چرا؟ چون تئاترهای خصوصی در کشورهای پیشرفته به خصوص اروپا، همواره از سوبسید دولت استفاده می‌کرده‌اند و معمولا دولت اجازه نمی‌دهد که اینها ورشکست شده و درشان تخته شود. مگر اینکه وضعی خاص و استثنایی پیش بیاید. درحالی‌که در ایران می‌بینیم که تئاترهای خصوصی یکی پس از دیگری ورشکست و بسته می‌شوند و کسی هم نیست زیر بال‌شان را بگیرد و کمکی کند. شاید هم ریشه‌اش در این باشد که ما به‌طور اصولی به سمت خصوصی‌سازی تئاتر نرفتیم؛ با عجله از تئاتر و تماشاخانه‌های دولتی به تماشاخانه‌های خصوصی پریدیم، بدون اینکه مراحل منطقی و تاریخی‌اش را بگذارنیم و تمام جوانب اقتصادی‌اش را در نظر بگیریم. بی‌برنامگی، آفت بزرگ هنر و فرهنگ است. ما برای تئاترمان هیچ وقت برنامه‌ای نداشته‌ایم که بگوییم تئاترمان باید مثلا در پنج سال آینده چه شکلی شود. از همان ابتدای راه‌اندازی تئاترهای خصوصی من و بعضی از همکارانم بارها فریاد زدیم و در مصاحبه‌ها و میزگردها گفتیم که تئاتر خصوصی باید حداقل در مرحله‌ای ۱۰ یا ۱۵ ساله شکل بگیرد و مستقل شود. در این مدت باید تئاترهایی باشند نیمه‌خصوصی-نیمه‌دولتی تا در شرایط بحرانی دولت به آنها کمک کند و اجازه ندهد ورشکست شوند و کم‌کم بتوانند استقلال خودشان را پیدا کنند. اما چنین اتفاقی نیفتاد. هرکسی ریسک کرد، ساختمانی اجاره کرد، هزینه کرد و تغییراتی در آن داد و برای مدتی هم کارشان خوب گرفت. اما در چنین شرایطی دستی نیست که به کمک‌شان بیاید و این، به‌خاطر بی‌برنامگی است. از همین الان هم برنامه‌ای برای شش ماه و یک سال آینده تئاترمان نداریم. حتی در مورد برگزاری جشنواره‌های مهمی مانند تئاتر فجر هم با تردید صحبت می‌کنیم. ما متاسفانه نمی‌توانیم برای فرهنگ و هنرمان برنامه‌ریزی کنیم و شاید یک علتش این باشد که یکپارچگی و یگانگی در سیاست‌گذاری‌ها احساس نمی‌شود. همین باعث می‌شود سیاست‌های متناقضی دنبال شود که به ضرر فرهنگ و هنر است و هنرمندان را هم در بلاتکلیفی قرار می‌دهد.

با این وجود، فکر می‌کنید هنرمندانی که برخی از آنها ۱۰ ماه بیکاری و بلاتکلیفی را پشت سر گذاشته‌اند، در ادامه چه کار خواهند کرد؟

بعضی‌ها را می‌شناسم که در این مدت تئاتر را کنار گذاشته و ناامیدند. جوان‌هایی را می‌شناسم که حتی به فکر خودکشی‌اند. به‌خاطر اینکه زحمت کشیده و درس خواندند اما می‌بینند نه می‌توانند درست آموزش ببینند، نه جشنواره‌ای برقرار است و نه تئاتری هست که ببینند و نه فضایی دارند که اجرا کنند. در این مدت من و بسیاری از همکارانم با خیلی‌ها صحبت کرده‌ایم و امید و دل‌داری می‌دهیم. اما با اینکه بخشی از این مشکل جهانی است، در ایران، این مشکل به شکل مضاعف بر دوستداران تئاتر تحمیل می‌شود. تئاتر در جهان کرونایی، دچار تحولاتی شده اما معتقدم بعد از مدتی که نمی‌دانیم چقدر است -شاید یک سال یا بیشتر- باز تشنگی برای دیدن تئاتر، کنسرت موسیقی و هنرهای اجرایی خیلی زیاد خواهد بود و در این شکی ندارم. چون زمانی که سینما اختراع شد همه فکر می‌کردند تئاتر کنار می‌رود، اما دیدیم که تئاتر خیلی قوی به زندگی‌اش در کنار سینما ادامه داد، یا زمانی که فضای مجازی تقویت شد این احساس دوباره به وجود آمد که تئاتر دیگر تماشاگر نخواهد داشت اما دیدیم که تئاتر همواره مخاطبان خاص خود را داشته. بنابراین به شکل کلی فکر می‌کنم در این فرصت باید امیدوار بود، نمایشنامه نوشت، ترجمه کرد، به گفتمان‌های تئاتری پرداخت و از فضای مجازی برای این کار استفاده کرد و آدم‌های درست را کنار هم گذاشت تا گفتمان‌های انتقادی و تحلیلی را شکل دهند. اما این کار نیازمند برنامه‌ریزی دقیقی هم از طرف صنف تئاتر و هم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره‌کل هنرهای نمایشی و گروه‌های مستقل تئاتری است. در عین حال باید کسانی که مسئول و متولی فرهنگ و هنر هستند اعلام کنند که برنامه‌شان با وجود شرایط کرونایی، برای شش ماه، یک سال و حتی دو ماه آینده چیست تا آدم‌ها از بلاتکلیفی خارج شوند.

با همه موانعی که به آن اشاره کردید و بعید است به این آسانی هم مرتفع شود، چشم‌اندازتان از آینده کوتاه‌مدت تئاترمان چیست؟

الان تنها می‌توان درباره آینده کوتاه مدت صحبت کرد. همانطور که می‌بینیم برنامه‌ریزی‌های نه فقط دولت ما که تمام دنیا، دو هفته به دو هفته است و به خاطر تغییرات شرایط کرونایی نمی‌توانند برنامه‌ریزی میان مدت و بلندمدت داشته باشند. اما می‌شود یکسری پیش‌بینی را در نظر گرفت؛ مثلا تئاتر برادوی که قرار بود در ماه جولای باز شود، خیلی راحت اعلام می‌کند که تا ژانویه سال ۲۰۲۱ قطعا تعطیل است. خب این یک تصمیم است اما چنین تصمیماتی را ما در تئاتر یا حوزه‌های هنری دیگرمان نداریم. در نتیجه چشم‌اندازی هم نمی‌توانیم داشته باشیم. تا چشم‌اندازی هم نباشد، برنامه‌ریزی نمی‌توان کرد. ما الان نمی‌دانیم تکلیف تماشاخانه‌های خصوصی‌مان چه خواهد بود؟ نمی‌دانیم برنامه‌ریزی جشنواره‌های هنری‌مان دقیقا چگونه است؟ قبول دارم که برنامه‌ریزی در شرایط بحرانی کار سختی است اما می‌توانند حداقل برگزاری بخش اصلی جشنواره تئاتر فجر را به سال آینده منتقل کنند چون برگزاری‌اش در سالن با این شرایط پرریسک، سخت است. می‌توان بخش‌های دیگری مانند خیابانی و نمایشنامه‌نویسی را در همان بهمن برگزار کرد اما بخش اصلی که باید در سالن اجرا شود را به بهار و تابستان سال آینده موکول کرد که شاید وضعیت بهتر از الان باشد. یکی از اشکالات این است که برای تصمیم‌گیری در حوزه فرهنگ و هنر، از چند متخصص برای مشاوره دعوت نمی‌کنند. حتما که باید بحث سلامتی در اولویت باشد و هست، اما نباید فراموش کرد که تعداد هنرمندان، دانشجویان تئاتر و تعداد خواهان و تماشاگران تئاتر کم نیست و این قشری فرهنگی است که نباید نادیده گرفته شوند.

اما علاوه بر همه این مشکلات، من شخصا در این شرایط مشغول مطالعه، نوشتن نمایشنامه، تدریس مجازی برای دانشگاه، دراماتورژی، ترجمه و... هستم و فکر می‌کنم بسیاری از همکاران من به همین شکل مشغول‌اند. دانشجوها و جوان‌ها هم باید از این فرصت استفاده کنند و به مطالعه بپردازند. چون تئاتر که فقط بخش عملی و اجرایی نیست؛ ما اتفاقا الان فهمیدیم که چه مشکلاتی در تئاترمان داریم؛ که تئاتر ما هنوز شغل محسوب نمی‌شود، تضمینی برای حیات تماشاخانه‌های خصوصی نبوده و به آن فکر نشده و... اساسا مشکلات ما در این بحران‌ها معلوم می‌شود. در کنار اینها، معتقدم گفتمان تئاتر باید همچنان ادامه پیدا کند و حتما راه‌حل‌های خلاق پیدا می‌شود.

برای مشاهده دیگر اخبار سینما اینجا کلیک کنید


منبع: خبرگزاری ایلنا