فیلم روشن نود دقیقه‌ مخاطبش را در دنیایی چرک، بی‌رحم و تاریک رها می‌کند. انگار مسابقه‌ای برپا شده که چه کسی می‌تواند بیشتر مخاطب را افسرده کند و فیلمساز می‌خواهد برنده این رقابت باشد. جمع آوری خرده‌داستان‌هایی درباره فقر، بی‌خانمانی، تن‌فروشی، اعتیاد، خیانت، طلاق و خیلی چیزهای دیگر کار دشواری است که متاسفانه کارگردان از عهده‌اش برآمده است.

پایگاه خبری تئاتر: فیلم روشن (ساخته روح‌الله حجازی) به دنیای آدم‌های تحقیر شده سرک می‌کشد. روشن (با بازی رضا عطاران) به عنوان یک شخصیت درمانده، منفعل و ناتوان در مرکز ثقل درام قرار می‌گیرد. فیلمنامه در بیان ریشه‌های این درماندگی ناتوان است. قصه با نمایی از خانه‌های نیم‌ساخته آغاز می‌شود و در همان لوکیشن به پایان می‌رسد. آیا باید بپذیریم که بدقولی مهندس در تحویل خانه‌ها علت تمام بدبختی‌های روشن بوده است؟ پس چرا دیگرانی که خانه‌هایشان را تحویل نگرفته‌اند وضعیتی شبیه به روشن ندارند؟

همسر روشن به خاطر فقر و نداری‌ او را ترک می‌کند. اصلی‌ترین نیاز قهرمان داستان داشتن شغل است. او تلاشی برای رسیدن به هدفش نمی‌کند و در خیابان‌ها پرسه می‌زند. یک شب به عنوان کارگر روزمزد برگه‌های تبلیغاتی را در خیابان پخش می‌کند و معلوم نیست چرا به این کار موقت ادامه نمی‌دهد. مخاطب چگونه می‌تواند با این قهرمان تنبل و تن‌پرور همراه شود و با او همذات‌پنداری کند؟ کسی که هیچ قدمی در جهت حل مشکلاتش برنمی‌دارد، چه جذابیتی می‌تواند داشته باشد؟ به همین خاطر در نهایت اقدام روشن حسی را بیدار نمی‌کند و دلی را نمی‌سوزاند. وقتی شخصیتی همدلی‌برانگیز نیست، سرنوشتش هم برای مخاطب بی‌اهمیت می‌شود.

آخرین اثر روح اله حجازی در مرز میان درام‌های روانشناختی و اجتماعی سرگردان است. جهان داستان برایمان مشخص نمی‌کند او با مشکلات روحی و روانی روبروست یا گرفتاری‌هایش ناشی از رفتارهای اشتباه اجتماع است. کارگردان اگر خط داستانی بی‌خانمانی و تحویل نگرفتن خانه‌های نیمه‌ساخته را پررنگ می‌کرد، درام انسجام بیشتری می‌یافت.

فیلم روشن نود دقیقه‌ مخاطبش را در دنیایی چرک، بی‌رحم و تاریک رها می‌کند. انگار مسابقه‌ای برپا شده که چه کسی می‌تواند بیشتر مخاطب را افسرده کند و فیلمساز می‌خواهد برنده این رقابت باشد. جمع آوری خرده‌داستان‌هایی درباره فقر، بی‌خانمانی، تن‌فروشی، اعتیاد، خیانت، طلاق و خیلی چیزهای دیگر کار دشواری است که متاسفانه کارگردان از عهده‌اش برآمده است.

در دنیایی که اثر پیش رویمان قرار می‌دهد، کورسوی امیدی برای ادامه زندگی وجود دارد. در دنیای یکپارچه تاریک فیلم، خودکشی راه‌حلی تضمینی برای رهایی از شر بدبختی‌هاست. حتی رابطه پدر و دختر هم گرم و صمیمانه از آب درنیامده است. چون دختر پدرش را با این اوضاع و احوال نمی‌پذیرد و مادر را بر پدر ترجیح می‌دهد.

شخصیت روشن به عنوان آدمی که عاشق بازیگری و سینماست به مخاطب معرفی می‌شود. اما مجموعه عناصر فیلم چنین تصویری را از این شخصیت بازتاب نمی‌دهند. آیا به صرف این که کسی که زنگ تلفن همراهش یک موسیقی سینمایی باشد، می‌توان گفت او عاشق سینماست؟ ساختن قاب سینما با انگشت و تکرار چند باره‌اش یک شخصیت عشق سینما را برای ما نمی‌سازد. او در دیالوگی به دختربچه‌اش می‌گوید که بازیگری نیاز به پول و پارتی دارد. ما به عنوان مخاطب این نکته را فقط می‌شنویم و نمی‌بینیم. اصلا شخصیت به دنبال پیدا کردن نقش نمی‌رود که بخواهد سختی‌های مسیر را درک کند و به دیگران هم بفهماند.

نقد فیلم روشن

فیلم روشن یک پسرفت در کارنامه سینمایی‌ کارگردانی محسوب می‌شود که روزگاری مرگ ماهی و زندگی مشترک آقای محمودی و بانو را ساخته‌است.

رضا عطاران، سارا بهرامی، سیامک انصاری، مهدی حسینی نیا، مسعود میرطاهری، محمد ولی زادگان، ابراهیم عزیزی، علی رحیمی، حمیدرضا حیدری، هدیه آذیدهاک، امیر کیوان معصومی، محمد نیکبخت، نازنین سهامی زاده ترکیب بازیگران روشن را تشکیل می‌دهند.

برای مشاهده دیگر اخبار سینما اینجا کلیک کنید

برای مشاهده دیگر اخبار تئاتر اینجا کلیک کنید


منبع: خبرگزاری ایرنا