بازنمایی روحانیت در سینمای ایران از سال های دور همیشه با چالش هایی مواجه بوده است اما سینماگرانی وجود دارند که با نگاهی متفاوت به این موضوع پرداخته اند.

پایگاه خبری تئاتر: امروزه استفاده از رسانه‌های جمعی برای بیان مسائل زندگی عموم در سطح ملی و بین‌المللی موضوعی طبیعی‌ است، در این میان صنعت سینما در نقش رسانه‌ای تأثیرگذار ظاهر می‌شود که برای نمایش و معرفی برخی از عناصر اصیل در قالب‌های مشخص تلاش می‌کند، اما در این مسیر و به دلیل محدودیت‌ها تنوع ژانر در آن کمتر اتفاق افتاده و همین موضوع گاهی بر شخصیت‌پردازی فیلم‌ها و ارائه الگوهای انسانی تاثیر داشته است. 

در این میان به تصویر کشیدن بُعدهای مختلف روحانیت در سینما چیزی‌ است که در تاریخ تصویری این هنر کمتر به چشم می‌آید یا در قالب‌های مشابه یکدیگر خلاصه شده است. 

سینما و روحانیون نیازمند درک متقابل 

از عمر صنعت سینما حدودا ۱۰۰ سال می‌گذرد و روحانیت هم از دیرباز در جامعه و فرهنگ اجتماعی حضور داشته؛ درست است که سابقه این دو یکسان نیست، اما هر دو ابزاری برای ارتباط هرچه بیشتر با مخاطب، کاربرد به‌سزایی دارند. با این‌حال رابطه میان سینما و روحانیت در سال‌های اخیر از هم دور شده اما نباید این موضوع را نادیده گرفت که هر دو گروه به یکدیگر نیاز دارند. به این دلیل که هم روحانیت از سینما برای ترویج اندیشه‌های دینی استفاده می‌کند و هم سینماگر با نسلی روبه‌رو است که با آموزه‌های دینی آشناست و حتی وقتی برای تفریح به سینما می‌رود، زمینه‌ای درباره بسیاری از مسائل اعتقادی در ذهن دارد و در اثر این پیش زمینه اگر به رویکرد منطقی برسد، به تماشای اثر می‌نشیند. 

احتمالا یکی از جایگاه‌های روحانیت در سینما به پیش از تولید اثر و بعد در مرحله تولید یک اثر دینی برمی‌گردد، به هر حال یک فیلمساز، ممکن است تکنیسین خوبی باشد، اما چندان اندیشمند در حوزه دین نباشد و بنابراین برای تولید یک اثر در باب مذاهب و روحانیون نیازمند یک اندیشمند دینی و کارشناس صاحب نظر است. در مقابل اندیشمند دینی هم برای استفاده از ابزار هنر به یک تکنسین قدرتمند و صاحب درک از دنیای هنر نیاز دارد. 

از طرفی پس از تولید یک اثر هم حضور روحانیت تاثیرگذار است، چون قشر عظیمی از مردم هستند که برای دیدن یک فیلم حتما به برخی خاستگاه‌های دینی خود مراجعه می‌کنند و طبیعتاً اگر فیلمی مورد تایید عموم باشد، موجی از جمعیت برای دیدن فیلم می‌آیند و در رونق صنعت سینما موثر خواهند بود. 

بازتاب نادرست از روحانیت در سینما

با این‌حال در سال‌های گذشته حضور روحانیت در سینما را کمتر دیده‌ایم، در بعضی آثار سینمایی و تلویزیونی که موضوعات دینی و دفاع مقدسی دارند، بیشتر به خاطر عدم شناخت درست فیلمسازان از مناسبات و سبک زندگی روحانیت معمولا اطلاعات غلط یا غیر واقعی به مخاطب ارائه می‌دهند. 

از طرفی در این آثار بیشتر رویکردهای اجتماعی روحانیت مورد توجه قرار می‌گیرد تا رویکردهای مذهبی و در مواردی آن‌ها تنها به عنوان مددکارهای اجتماعی معرفی می‌شوند. در این میان همچنین بُعد سیاسی روحانیون نیز کمتر مورد توجه قرار گرفته است. 

تصویر روحانیت در سینمای ایران

در سینما آثار مختلفی در این حوزه ساخته شده که هر کدام در جای خود اثرگذاری داشته‌اند یا حتی باعث ایجاد حاشیه‌هایی هم شده‌اند. از «مارمولک» که همچنان هم از جنجالی‌ترین آثار سینمای کشور است تا «زیر نور ماه» که برای اولین بار پس از انقلاب، یک روحانی نقش اصلی یک فیلم بود. 

در «زیر نور ماه» به کارگردانی رضا میرکریمی برای اولین بار نگاه سینمایی به روحانیت شکل گرفت و در نوع خودش سرآغاز روندی بود که باعث تولید فیلم‌های موفقی هم شد، اما میرکریمی نخستین کارگردانی بود که توانست دوربین خود را به شکلی ویژه به زندگی شخصی و حریم خصوصی یک روحانی ببرد و اتفاقاتی را برای او رقم بزند که تا پیش از سال ۷۹ در سینمای ایران رخ نداده بود. 

سال ۸۲ فیلم سینمایی «مارمولک» به کارگردانی کمال تبریزی جنجال زیادی به پا کرد، با اینکه در این فیلم هم یک روحانی نقش محوری داشت، اما موضوع تابوشکن آن که یک دزد سابقه‌دار در لباس روحانی از زندان فرار می‌کند و در یک فضای داستان پیش می رود، بیشتر باعث حاشیه و سر و صدا شد و کار را به جایی رساند که این فیلم تا سال‌ها در توقیف بود. هنوز هم خیلی از روحانیون این فیلم را توهین قلمداد می‌کنند. رهبر معظم انقلاب در سخنانی که به تازگی در مستند «غیر رسمی» در دیدار با اهالی سینما داشتند فرمودند که من در همان زمان هم که فیلم آقای تبریزی (مارمولک) پخش شد، مخالف آن نبودم، زیرا اعتقاد داشتم مردم باید بدانند که عده‌ای هم وجود دارند که از این لباس سوءاستفاده می‌کنند و حرمت آن را نگه نمی‌دارند.

بعدها فیلم‌های «طلا و مس» و «فرشته‌ها با هم می‌آیند» روایت‌های متفاوتی از زندگی روحانیون و طلبه‌ها را به سینما آورد. درگیر بودن در کار و زندگی مشترک و درس‌های طلبگی از مهم‌ترین بخش‌های هر دو فیلم بود که مخاطب را با وجه دیگری از زندگی روحانیت آشنا می‌کرد. اینکه آن‌ها هم در زندگی شخصی مشکل دارند، باید کار کنند، باید درس بخوانند و در این مسیر خیلی وقت‌ها تنهاتر از مردم عادی هستند.

علاوه بر این‌ها فیلم‌های سینمایی «استشهادی برای خدا» به کارگردانی علیرضا امینی، «او» به کارگردانی رهبر قنبری و «پارادایس» به کارگردانی علی عطشانی از دیگر فیلم‌هایی بودند که محوریت داستان بر شخصیت‌های روحانی استوار بود و اتفاقا در داستان هم با چالش‌هایی روبه‌رو بوده‌اند. از جمله این فیلم‌ها «پارادایس» به کارگردانی علی عطشانی است که رئیس حوزه علمیه در سفر به آلمان با دو طلبه جوان با مواردی روبه‌رو می‌شود که در شناخت خودش موثر هستند. 

خط‌کشی در فیلم‌ها را کمتر کنیم

در همه سال‌هایی که سینما در کشور رشد کرده و در حوزه‌های مختلف فیلم‌هایی ساخته شده‌اند که در نوع خودشان حائز اهمیت بوده و توان اثرگذاری هم داشته‌اند ولی همچنان پرداخت به موضوع روحانیت از مواردی است که کمتر کسی به سراغ آن می‌رود یا اگر هم برود، باید نکته‌ها و ملاحظات زیادی را رعایت کند. فیلمسازی در این حوزه و صحبت کردن از زیر و بم زندگی و افکار یک طلبه یا روحانی نسبت به دیگر افراد یک جامعه از خط‌کشی‌های بیشتری تبعیت می‌کند و همین امر حضور سینماگران را در این حوزه کمتر کرده است؛ اما تجربه نشان داده که هم مردم از این فیلم‌ها به شرط داشتن فضایی واقعی و ملموس استقبال می‌کنند و هم روایت زندگی این افراد جذابیت‌های خودش را دارد. در این میان ممکن است حتی برخی نکات منفی هم روایت شود که بیشتر با هدف به تصویر کشیدن لغزیدن‌ها و تلنگرهاست که در هر صنف و گروهی قابل رخ دادن است. شاید «روز بلوا» بهروز شعیبی از این حیث فیلم مهمی در سینمای ایران باشد، روحانی‌ای متفاوت با بازی «بابک حمیدیان» که روایت لغزیدن‌ها، تنبیه‌ها و درس گرفتن‌ها است. 

روز بلوا تصویری بی‌پروا از روحانیت

«روز بلوا» قصه یک روحانی خوشنام (با بازی بابک حمیدیان) را روایت می‌کند که به دلیل سخنرانی‌هایش، به چهره شناخته شده‌ای نزد مردم تبدیل شده است، اما به دلیل سوء‌استفاده‌ها و تخلفات اطرافیانش، اتهاماتی به او وارد می‌شود و آبرویش به خطر می‌افتد. این فیلم همچنین در بخشی از داستان خود به موضوع سوءاستفاده‌های مؤسسات مالی و اعتباری از شهروندان نیز می‌پردازد.

بدون شک روحانی «روز بلوا» یکی از کنش‌مندترین تصاویر سینمای ایران از جامعه روحانیت است. بهروز شعیبی با درک و آگاهی عمیقی که از تعامل با جامعه روحانیت داشته و همچنین به سبب سابقه و آشنایی نزدیکی که با حوزویان دارد، محوری‌ترین و سخت‌ترین کاراکتر خود را بر شانه‌های یک روحانی استوار کرده و شکلی از روایت را در نظر گرفته که گویی موضوع داستان همین حالا در تمام خیابان‌های این کشور جاری و ساری است. 

«روز بلوا» هر چند در قامت یک اثر سینمایی در سی و هشتیمن جشنواره فیلم فجر مورد توجه قرار نگرفت و حتی نادیده گرفته شد اما با تبدیل شدن به یک مینی سریال حالا مخاطبان آن قطعا بیشتر از یک اثر سینمایی می‌توانند به تماشای آن بنشینند و بواسطه طراحی شخصیت شعیبی و بازی خوب حمیدیان در نقش یک طلبه حالا با یکی از متفاوت‌ترین روحانیونی که سینمای ایران به تصویر کشیده است مواجه هستیم. روحانی که سمت مردم می‌ایستد و از گرداب سهمگین قدرت با واسطه پشتوانه مردمی جان سالم بدر می‌برد.


منبع: خبرگزاری ایلنا