شاید نمایش «احتمالات»، در نظر اول، کاری فرمالیستی و غیرسیاسی به چشم بیاید؛ اما پر از اشاره‌های سیاسی و خشمگینانه به مسائل تاریخ اکنون است. شمس، طرفداران پهلوی را با شوخی‌ها و پرخاشگری‌های ریز و درشت خود زیر رگبار تازیانه‌هایش می‌گیرد و برای این کار، شاهان بی‌خرد ایرانی را از ساسانیان تا قاجاریان احضار می‌کند.

پایگاه خبری تئاتر:  (توجه: این نقد دارای اسپویل است و پس از تماشای نمایش آن را مطالعه کنید).

نمایش «احتمالات» به نویسندگی و کارگردانی «علی شمس» که در «تئاترشهر» روی صحنه رفته است پر از ارجاع‌های گوناگون به تاریخ گذشته و اکنون است. «احتمالات» اثری اپیزودیک است که به پدیده‌ی شوم کتاب‌سوزی در تاریخ ایران اشاره دارد و تاریخ بی‌خردی ایرانیان را به تصویر می‌کشد. شخصیت‌هایی مثل «لغت‌نامه» و «خَر» در اپیزودهای مختلف ظاهر می‌شوند که نمادی از تقابل خرد و بی‌خردی هستند. اپیزودهای نمایش «احتمالات»، سکوی پرتابی به دوره‌های مختلف تاریخی از گذشته تا اکنون می‌شوند تا پیروزی حماقت بر خرد را به تصویر ‌بکشند. اثر تازه‌ی علی شمس از تئاتر واقع‌گرای متعارف دوری می‌کند و در بستری نامتعارف و بازیگوشانه روایت می‌شود. نمایش «احتمالات» با رویکردی پسامدرن تولید شده که سبک‌ها، ژانرها، شیوه‌های اجرایی و زبان‌های مختلف را ترکیب کرده؛ اما از نظر مفهوم، اثری رادیکال شده است. پرسش از صحنه‌ی تئاتر، امری رادیکال است که علی شمس این کار را می‌کند. نمایش او فضای مرده‌ی تئاترشهر را پس از سال‌ها زنده کرده است.

 نقد نمایش احتمالات

آمیزش‌ افق‌های گذشته و اکنون

تجربه‌ی زیسته علی شمس در نمایش «احتمالات» موج می‌زند؛ زیرا او می‌خواهد زندگی خودش رابه عنوان یک هنرمند در برابر ناهنرمندان قرار بدهد. اینگونه است که شمس، دوگانه‌ی مذکور را در تاریخ ایران پیگیری می‌کند و به این نتیجه می‌رسد که نخبه‌کشی در تاریخ معاصر، دارای سابقه‌ای چند هزارساله است. شاید نمایش «احتمالات»، در نظر اول، کاری فرمالیستی و غیرسیاسی به چشم بیاید؛ اما پر از اشاره‌های سیاسی و خشمگینانه به مسائل تاریخ اکنون است. شمس، طرفداران پهلوی را با شوخی‌ها و پرخاشگری‌های ریز و درشت خود زیر رگبار تازیانه‌هایش می‌گیرد و برای این کار، شاهان بی‌خرد ایرانی را از ساسانیان تا قاجاریان احضار می‌کند. او به طور روشنی وارد دوران پهلوی‌ها نمی‌شود؛ بلکه یزگرد سوم –واپسین شاه ایران، پیش از حمله‌ی مسلمانان- را با صفت «پهلوی» مشخص می‌کند و او را زیر رگبار حماقت‌هایش می‌گیرد. شخصیت شکنجه‌گری نیز در یکی از اپیزودها حضور دارد که شبیه به ساواکیان است. او کت‌وشلواری تمیز پوشیده، کراوات زده و دانشمندی را به خاطر داشتن و نوشتن کتاب‌های روشنفکرانه‌اش کاردآجین می‌کند. علی شمس از خرافات مذهبی تاریخ اکنون هم نمی‌گذرد و مدام به این خرافات تباه‌کننده اشاره می‌کند که همراه با تمثیل‌های گوناگون است. «خَری» که در پایان نمایش زنده مانده و به همه چیز می‌خندد، نمادی از معاصریت نمایش است. دراماتورژی علی شمس بی‌نظیر و منحصربه‌فرد است که فرسنگ‌ها از تئاترهای بی‌مایه‌ی امروز دور شده؛ اما پر از بینامتنیت‌ها درباره‌ی شخصیت‌ها و آثار گذشته شده است.

 نقد نمایش احتمالات

انفجار بینامتنیت‌ها

علی شمس تلاش می‌کند تا شخصیت‌های تاریخی مختلف را روی صحنه احضار کند که برخی از آنها عبارتند از: (۱) فرزند (احتمالاً خیالی) ابن‌سینا؛ (۲) لطفعلی‌خان زند؛ (۳)آغامحمدخان؛ (۴) شیخ عطار نیشابوری؛ (۵) یزدگرد سوم؛ (۶) بهرام بیضایی؛ (۷) محمود دولت‌آبادی؛ (۸) شهریار؛ (۹) علی شمس و... نشانه‌های روشنی نیز از ردپای اجراهای عباس نعلبندیان و بیژن مفید در «احتمالات» دیده می‌شود که از اعضای کارگاه نمایش بودند. آنها نیز با رویکردی پسامدرن با ساختار و مفاهیم تئاتر شوخی می‌کردند؛ اما تلاش می‌کردند زیاد سیاسی نشوند و نوعی فرمالیسم اخته و جنسیت‌زده را ترویج می‌کردند. علی شمس، لطفعلی‌خان زند را در برابر آغامحمدخان قاجار قرار می‌دهد و آنها را افرادی نادان و دیوانه نشان می‌دهد که پر از خشونت روحی و جسمانی‌ هستند. شخصیتی به نام تاروش –حرامزاده‌ی ابن‌سینا- در نمایش هست که اهل علم و فضیلت است و مدام از کاراکتر لغت‌نالمه سؤال می‌پرسد که در نهایت به قتل می‌رسد و در قبری شبیه به موزه‌ گذاشته می‌شود. شیخ عطار نیشابوری را می‌بینیم که به همراه دانشمندی گم‌نام در حال فرار هستند؛ ولی در نهایت به دست مغولان کشته می‌شوند. یزدگرد سوم نیز از شمشیر اعراب در حال فرار است؛ ولی در نهایت به طرز خنده‌داری به دست‌ آسیابان و زنش کشته می‌شود. اینجاست که پای نمایشنامه‌ی «مرگ یزدگرد» (مجلس شاه‌کُشی) نوشته‌ی بهرام بیضایی به اجرای شمس باز می‌شود. اپیزودی از نمایشنامه‌ی بیضایی تبدیل به ژانر کمدی می‌شود و بیشتر تماشاگران به سقوط پادشاه پهلوی می‌خندند؛ نه اینکه برای او تأسف بخورند. علی شمس، دعواهای امروز خودش را هم نشان می‌دهد حتی مسائل عشق و عاشقی‌اش را. کتابخانه‌ای در یکی از اپیزودها وجود دارد که اسم آن عبارت است از: شهید علی شمس. «رابرت ویلسون» می‌گوید: «من باور ندارم که خود شکسپیر هم هملت را فهمیده باشد. هنگامی که کسی بگوید من متنی را فهمیده‌ام؛ پس آن متن تمام شده است». علی شمس، متن خود را اجرا نمی‌کند؛ بلکه آن را به معنای واقعی کلمه مصرف و تمام می‌کند. ممکن نیست کارگردان دیگری بتواند دلالت‌های ضمنی آن را بفهمد. تمام‌ اینها نشان می‌دهند که انفجاری از بینامتنیت‌ها در «احتمالات» رخ داده است؛ البته اجراکردن چنین نمایشنامه‌ای سخت خواهد بود.

احتمالات اجرایی‌کردن متنی چندلایه

متن «احتمالات» بسیار پیچیده شده و به گونه‌ای دراماتورژی شده است که نیاز است هر بازیگر چند نقش را بازی کند. شگرد مذکور از نمایش‌های ایرانی و کمدی دل‌آرته‌ی ایتالیایی می‌آید. «پیتر بروک» می‌گوید: «من دنبال خصوصیتی در تئاتر بودم که آن را فقط در شکسپیر یافته بودم». خصوصیتی که علی شمس به دنبال آن است فقط در متن‌های خودش حاضر است. او رویکردی پسامدرن را در نظر گرفته که ترکیب‌های گوناگونی را در آن شاهدیم که عبارتند از: (۱) گروتسک؛ (۲) سوررئالسم؛ (۳) ابزورد؛ (۴) فرمالیسم؛ (۵) ژانر کمدی؛ (۶) تعزیه و... که بازیگران به خوبی از پس نقش‌های خود در اجرای آنها برآمده‌اند. نیاز است به بازی‌های «امیر ‌باباشهابی»، «عزالدین ‌توفیق»، «فرزین ‌محدث»، «دانیال ‌خیری‌خواه» و «نسرین درخشان‌زاده» اشاره شود که زحمت فراوانی برای اجرای «احتمالات» کشیده‌اند. بازی آنها بیرونی، اندازه و در خدمت نقش‌های نمایش است. طراحی صحنه‌ی «سیدمهدی ‌موسوی‌تبار»، طراحی لباس «دینا ‌یوسف‌پور» و طراحی گریم «محمد ‌مسیبی» به خوبی از آب درآمده‌اند و در خدمت کار هستند.

 نقد نمایش احتمالات

تئاتر، امری اجتماعی است

بیشتر کارگردان مطرح تئاتر امروز اروپا در حال تولید آثاری هستند که نسبتی روشن با شرایط اجتماعی مخاطبان اکنون دارد. مصاحبه‌ای از «توماس اوسترمایر» را چند ماه پیش ترجمه کرده بودم که می‌گفت: «در حال حاضر [و در دوران همه‌گیری کویید ۱۹] روی تولید نمایش «ادیپوس» کار می‌کنم که در دوران طاعون و در شهر تب جریان دارد». علی شمس نیز از برقراری چنین مناسباتی غافل نیست؛ زیرا (۱) قدرت را در برابر بی‌قدرتان؛ (۲) دانش را در برابر بی‌دانشان؛ (۳) هنر را در برابر بی‌هنران؛ (۴) خرد را در برابر بی‌خردان و (۵) سلامت را در برابر بیماری قرار می‌دهد. او مردی با لباس ویژه‌ی مبارزه با بیماری‌های واگیردار را نشان می‌دهد که در حال سمپاشی روی صحنه است و کتاب‌ها را پیش از چاپ سمی می‌کند؛ موسیقی‌دانی را نشان می‌دهد که آرشه‌اش تبدیل به فریاد خودش شده است؛ دو باکره را به تصویر می‌کشد که کتاب‌هایی را روی صحنه می‌زایند. اجرای «احتمالات» یکی از مهم‌ترین اجراهای سال ۱۴۰۰ در تئاتر ایران است.

///. 



نویسنده: سید حسین رسولی