بعد از پایان یافتن جشنواره چهل‌ویکم تئاتر بین‌المللی فجر، در آخرین ماه زمستان، شاهد رونق گرفتن نه چندان امیدوارکننده اجراهای تئاتری هستیم. مسئله اینجاست که حرفه‌ای‌های عرصه نمایش همچنان به صحنه بازنگشته‌اند و فضا برای تازه‌نفس‌های بی‌تجربه و آماتور بیش از پیش گشوده شده است.

چارسو پرس: شاید بتوان یکی از مهم‌ترین مولفه‌های نمایش‌های صحنه‌ای این روزها را شتابناکی آنان در آماده‌سازی و تولید دانست. از منظر اقتصاد سیاسی وقتی مخاطب چندانی به سالن‌های تئاتری مراجعه نکند و هزینه‌های تولید را با خریدن بلیت و مشارکت در اجرای صحنه‌ای نپردازد، بی‌شک فرآیند تولید و عرضه اغلب نمایش‌ها دچار نقصان شده و نمایش‌ها دقت لازم را نخواهد داشت و بنابراین با اجراهایی روبرو خواهیم بود بر مدار شتابناکی و کیفیت نه چندان قابل قبول. این وضعیت می‌تواند در آینده تشدید شود چراکه در غیاب حرفه‌ای‌ها و به اصطلاح خاک صحنه خورده‌های تئاتر، تمرین و اجرا بر گردن آماتورهایی می‌افتد که تجربه چندانی ندارند و خود قسمتی از معضل تولید تئاتر شده‌اند. به دیگر سخن در گروه‌های جوان و کم تجربه، شاهد آزمون و خطا بوده و نتیجه آن می‌شود که در سالن‌های نمایشی شهر تهران خبر چندانی از کیفیت زیباشناختی اجراها نباشد. گروه‌های جوان ناشناخته با اجراهای ضعیف خویش، سلیقه تماشاگران را به سوی ساده‌پسندی سوق خواهند داد و برای آینده دور و نزدیک، مصیبت به بار خواهند آورد.

بعد از پایان یافتن جشنواره چهل‌ویکم تئاتر بین‌المللی فجر، در آخرین ماه زمستان، شاهد رونق گرفتن نه چندان امیدوارکننده اجراهای تئاتری هستیم. مسئله اینجاست که حرفه‌ای‌های عرصه نمایش همچنان به صحنه بازنگشته‌اند و فضا برای تازه‌نفس‌های بی‌تجربه و آماتور بیش از پیش گشوده شده است.

بنابراین در تئاتر این روزهای کلانشهر تهران، تفوق با اجراهایی است که به ‌لحاظ کیفیت، نتوانسته‌اند رضایت مخاطبان را به تمامی جلب کنند و آنان را به تماشای اجراهای تئاتری هر چه بیشتر سوق دهند. گویا این فرآیند در ابتدای سال 1402 ادامه خواهد داشت و با همزمان شدن تعطیلات نوروز و ماه مبارک رمضان، کمابیش تداوم یافته و حتی شدت یابد.

نکته دیگر ماجرا مربوط است به سالن‌هایی تئاتری چون «سپند»، «ملک»، «شانو»، «دیوار چهارم» و «استاد انتظامی» خانه هنرمندان که مدتی می‌شود فعالیت تئاتری ندارند و لاجرم از چرخه تولید تئاتر خارج شده‌اند. پس در نمایی کلی و در یک چشم‌انداز عمومی، می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که اغلب هنرمندان حرفه‌ای تئاتر، همچنان ترجیح داده‌اند «بازگشت به صحنه» را به تعویق انداخته و با اتخاذ سیاست صبر و انتظار، چشم به آینده بدوزند.

در کنار این مولفه‌های انسانی، نمی‌توان از هزینه‌های فزاینده تولید تئاتر در وضعیت کنونی غفلت کرد و ناتوانی گروه‌های جوان از اجرایی کردن ایده‌های تئاتری را در نسبت با فقدان سرمایه لازم ندانست.

///.



نویسنده: محمدحسن خدایی