نمایش ˝شبی بیرون از خانه˝ به کارگردانی مشترک رامین معصومیان و فرید قادرپناه که این روزها در تماشاخانه استاد مشایخی (تئاتر مان) روی صحنه است، مانند دیگر آثار هارولد پینتر اثری است به غایت پینترستیک که از قواعد گفتار سلطه‌آمیز و معیوب دیگری بر سلف تبعیت می‌کند.

 

سایت خبری تئاتر/ هنرآنلاین/هاله میر میری:  نمایش "شبی بیرون از خانه" مانند دیگر آثار هارولد پینتر اثری است به غایت پینترستیک که از قواعد گفتار سلطه‌آمیز و معیوب دیگری بر سلف تبعیت می‌کند.

نمایش پینترسکی نوعی نمایش روان‌شناسی است که در آن فاصله‌های مشخصی را بگومگوی شخصیت‌ها پر می‌کنند. چنین گفتارهایی می‌‍توانند تجسد ترس‌های یک‌دیگر، احساس ناامنی یا تمایلات جنسی پنهان باشند یا نباشند. گفتارهایی از این دست در نمایش "شبی بیرون از خانه" به کارگردانی مشترک رامین معصومیان و  فرید قادرپناه که این روزها در تماشاخانه استاد مشایخی به روی صحنه می‌رود نیز مشهود است؛ اجرایی نوآورانه و موفق که داستان زندگی " آلبرت استاکس" و ترس‌های ذهنی‌اش را روایت می‌کند.

از آنجایی که پینتر بر نوعی نمایش روانشناسانه در بسیاری از آثارش پافشاری می‌کند، ذهن مخاطبان را در وهله اول به سمت و سوی مفاهیم روانشناسانه و روانکاوانه‌ای می‌کشاند؛ مفاهیمی چون عقده اختگی، سوژه‌ خط خورده و ... اما این مفاهیم چگونه در دل یک اثر نمایشی دراماتیزه و تاثیرگذار می‌‍شوند؟

برای این کار لازم است تا کارگردانان اثر نسبت به خلق و بازنمایی ذهن و آنچه به صورت سوبژکتیو اتفاق می‌افتد آگاه باشند. بنابراین، در یک قرائت نشانه‌شناسانه، خلق فضای مطلقا تاریک که گهگاهی نور بخشی از آن را روشن می‌کند، فرم مناسبی برای بازنمایی ذهن خواهد بود. این ذهن اما ذهنی سالم و کارآمد که تمامی ارکانش به درستی کار می‌کنند و در جایگاه خویش قرار گرفته‌اند، نیست. در عوض، ذهنی است برآشفته، مملو از رانه‌ها و امیال سرکوب شده که هر دم سوژه را به وری می‌کشاند.

همچنین، این ذهن به عوض آنکه حرکتی رو به پیش داشته باشد دائما با تمسک به نیروهایی به پس کشیده می‌شود. آلبرت استاکس در نمایشنامه پینتر نیز در چنین چرخه‌ای گرفتار است. اگر المان‌های اصلی صحنه را زمان متوقف شده‌ (ساعت به خواب فرو رفته)، صدای سوت قطار (آنچه حرکت می‌کند و به پیش می‌رود) و قبرستان‌ (به نشانه‌ امیال سرکوفته و مدفون ذهنی که در طی زمان در ذهن جای خوش کرده‌اند) در نظر بگیریم، آنگاه میل ذهنی آلبرت به گذشته و حرکت رو به پس‌اش را درک خواهیم کرد. در کنار چنین برداشتی باید از گفتار معیوب و سلطه‌آمیز دیگری سخن به میان آورد؛ همان اصطلاح روانکاوانه که مبتنی بر آن فرد بر اساس قرائت دیگری از خود فرد می‌‍شود. کینگ داستان پینتر، همان مرد کاملی که گویی آلبرت باید نسبت به وضعیت‌اش حسرت بخورد، از ابتدا تکلیف را روشن می‌‍کند؛ "بیمارم! به کلی بیمارم." بیماری ذهنی و عینی پرسوناژهای نمایش نیز به میانجی همین جمله مشخص می‌‍شوند.

کنش‌ها و واکنش‌های هیستریک و به کلی غلوشده‌ی آنها نسبت به آلبرت ابعاد این بیماری را روشن می‌‍کند؛ امتداد صدای تهدیدها، تحقیرها و به سخره گرفتن‌هایشان تا ذهن آلبرت کش آمده و گفتار مسلط ذهنش می‌‍شوند. تا آنجاکه آلبرت استاکس خود را تنها به میانجی این تحقیرها و تهدیدها می‌‍شناسد و به همین اعتبار سلف خود را برمی‌سازد.

آلبرت ضعیف، مطیع و سربه‌زیر، بی‌عرضه و لیاقت کسی است که از خلال همین گفتارهای معیوب ساخته شده است. اما در راس این گفتار معیوب مادر آلبرت نشسته است؛ کسی که در یک خوانش ادیپال ذهن وی را تسخیر کرده است. توصیه‌های مادر آلبرت و بکن و نکن‌هایش و تکرار دائم آن‌ها در ذهن آلبرت محور کنش‌های وی را مشخص می‌‍کند. مادر، با آن ژست‌های نمادین سلطه‌گرا و البته با آن صورت ترسناکش، در فقدان پدر مرده‌ آلبرت بر جایگاه صدای قانون تکیه می‌زند و تنها به آلبرت امر می‌کند که چنین کند و چنان. در واقع ما در طول اجرا شاهد دو آلبرت خواهیم بود؛ آلبرتی که به میانجی این چنین گفتارهای معیوبی شکل می‌گیرد و ساخته می‌شود و آلبرتی که در برابر این گفتار می‌ایستد و امیال سرکوفته‌ خود را بیان می‌کند. هرچند که به نظر می‌رسد کارگردانان در خلق و پرداخت آلبرت دوم اندکی شتابزده عمل می‌‍کنند و سیر تحول او چنان منطقی به نظر نمی‌آید.

آنچه آلبرت باید انجام دهد مواجهه با امیال سرکوفته و گذشتن از خلال آن‌ها است. او باید مادر را دفن کند! همویی که منشاء اصلی گفتار سلطه در ذهن و عین آلبرت است. او نیز چنین می‌‍کند؛ منتها با تمسک به نیروی عشق و چنان شتابزده که مخاطب را در باور این امر دچار مشکل می‌سازد. آلبرتی که در برابر صدای قانون ایستاده و "نه"‌ای بزرگ به کلیت آن گفته است دیگر ضعیف و سرخورده نیست. او دو بال پرواز دارد که می‌تواند از مرزهای کشیده شده بر تنش عبور کند و از همین رو اندکی اغراق‌ شده و غیرواقعی به نظر می‌آید.

اخبار مرتبط:

چهره های تئاتر در جلسه معارفه مدیر جدید چه گفتند؟

تئاتر «مان» فراخوان داد

رونمایی از سه کتاب علیرضا کوشک جلالی

«تیستوی سبز انگشتی» برای خبرنگاران و عکاسان اجرا می شود

فیلم تئاتر سه نمایش عرضه می‌شود.

گزارش تصویری مراسم معارفه مدیر کل هنرهای نمایشی

«هدیه جشن سالگرد» به صحنه می‌رود

نگاهی به نمایش «پاییز» به نویسندگی و کارگردانی نادر برهانی‌مرند

ضرورت‌ حمایت‌های مالی دولت از تئاتر بررسی می‌شود

آخرین فرصت حضور در جشنواره بین‌المللی یونیما جوان

میرمنتظمی با «فیل قرمز» به ژاپن می‌رود

فراخوان بیست و چهارمین جشنواره سراسری «تئاتر سوره ماه» منتشر شد