پژوهشگری که برای یافتن بخشی از پرسش‌های خود در کتابخانه مشغول بررسی اسناد تاریخی بود، به طور اتفاقی متوجه شد که در کارتن‌های پفکی که در کتابخانه دیده می‌شد، چه اسناد مهمی وجود دارند!
چارسو پرس: رضا کوچک‌زاده یکی از کارگردانان و پژوهشگران با انگیزه‌های شخصی در پی یافتن برخی از پرسش‌های خود در زمینه شبیه‌خوانی بود. نتیجه این جستجوها نگارش مقاله‌ای شد که بعدتر در یکی از مهم‌ترین مجلات نمایشی دنیا به انتشار رسید.

از سوی دیگر پیشنهاد، رسول جعفریان مدیر کتابخانه مجلس نیز سبب شد که او بخش دیگری از یافته‌های خود را در قالب کتاب منتشر کند.

کوچک‌زاده پیش‌تر درباره انتشار این مقاله به صورت پراکنده توضیحاتی در برخی از رسانه‌ها ارایه کرده است و حالا در گفتگویی تازه با ایسنا، ابعاد دیگری از شبیه‌خوانی و نیز روند نگارش مقاله خود را توضیح می‌دهد.  
مقاله پژوهشی او با عنوان «بررسی دراماتورژی و کارگردانی آغازین در شبیه‌خوانی دوره‌ی قاجار» بود.

“Investigating Early Dramaturgy and Theatre Directing in the Shabih’khani of the Qajar Era”
به گفته او، این مقاله که با یاری میلاد آذرم که در شماره ۲۵۳ فصل‌نامه‌ جهانی TDR به‌عنوان یکی از تخصصی‌ترین مجله‌های پژوهشی تئاتر دنیا منتشر شد، یکی از بررسی‌های پژوهشی نوین و نوجو درباره شبیه‌خوانی‌ ایران است و بر اساس آمار وب‌گاه این مجله، یکی از پرخواننده‌ترین مقاله‌ها در میان شماره‌های دو سال گذشته بوده است.

کوچک‌زاده درباره روند نگارش این مقاله و اهمیت چاپ آن در مجله تی.دی.آر  توضیحاتی ارایه کرد.

بخش اول این گفتگو درباره روند نگارش این مقاله است و بخش دوم نیز نگاهی دارد به دو تن از معین‌البکاهای مهم کشورمان.


بخش نخست این گفتگو را با هم می‌خوانیم:
کوچک‌زاده در آغاز با تاکید بر جایگاه مهم مجله تخصصی تی.دی.‌آر به عنوان یک فصل‌نامه مهم علمی که از سوی دانشگاه کمبریج منتشر می‌شود، گفت: انتشار آن از سال ۱۹۵۵ تا کنون ادامه داشته است. رابرت دبلیو کورگان، نخستین سردبیر این مجله بود و از سال ۱۹۶۲ ریچارد شکنر ــ کارگردان و پژوهش‌گر شناخته‌شده تئاتر جهان و ارائه‌کننده نظریه اجرا ــ سردبیری تی.دی.‌آر را بر عهده گرفت.

او یادآوری کرد: حدود ۳۰ سال گذشته این مجله را دانشگاه نیویورک منتشر کرده و از سال ۲۰۲۱ انتشار نسخه‌ی کاغذی و الکترونیک این مجله به دانشگاه کمبریج بریتانیا واگذار شده است.

کارگردان نمایش‌های «راشومون»، «می‌خواستم اسب باشم» و «جهان انزوا» درباره اهمیت چاپ این مقاله و موضوع آن توضیح داد: نسخه نخست این مقاله را به سال ۱۳۹۴ به زبان فارسی در پنجمین همایش نمایش‌های آیینی و سنتی که در تئاتر شهر برگزار شد، ارائه کردم. اما نمی‌دانم به چه دلیل (آگاهانه یا ناآگاهانه) در کتابی که معمولا دو سال پس از همایش منتشر می‌شود، به چاپ نرسید. به همین دلیل و با توجه به این که اسناد بیش‌تر و همچنین فکرهایی تازه‌تر و منسجم‌تر برای موضوع مقاله در ذهنم پدیدار شده بود و دیگر نسبت به آن همایش هم تعهدی نداشتم، پس از یک بازنگری و بازنگاری بخش‌هایی از مقاله، به همراه دوستم میلاد آذرم که ترجمه این کار را بر عهده گرفت، تصمیم گرفتیم آن را برای ریچارد شکنر بفرستیم.

او درباره چگونگی آغاز این پژوهش که خروجی‌اش این مقاله بود، توضیح داد: از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ چند سالی در بخش خطی کتابخانه مجلس روی نسخه‌های دست‌نوشت مجموعه‌ای تدوین نشده از شبیه‌نامه‌های قدیمی کار پژوهشی کردم، برای یافتن نیاکان نمایش‌گرم در شبیه‌خوانی ایران. پس از این که آقای رسول جعفریان، مدیر کتابخانه شد از من خواست تا فهرست علمی این اسناد را برای انتشار به‌صورت کتاب تدوین کنم تا ایشان آن را منتشر کند. از حدود سال ۱۳۸۹ به‌شکل شبانه‌روزی به‌مدت ۸ ماه به کتابخانه برگشتم و شروع به دقیق کردن فهرست‌های آغازینم و سپس نظم دادن و احیای این شبیه‌نامه‌ها کردم که تا پیش از آن به‌شکلی نامنظم در چهار جعبه‌ بزرگ پفک نگهداری می‌شد.


این نویسنده و پژوهشگر افزود: در آن مجموعه حدود ۱۱۶ نسخه از مجلس‌های شبیه‌خوانی بود که پیش از من دکتر عنایت‌الله شهیدی (پژوهش‌گر نامی و شناخته‌شده شبیه‌خوانی) آن‌ها را برای پژوهش‌های شخصی‌اش بررسی کرده بود و اندکی هم به جداسازی نسخه‌ها پرداخته بود. در این حد که مثلا برگه‌هایی راکه به شبیه‌خوانی شهادت قاسم مربوط بود در یک پاکت نامه بزرگ قرار داده بود اما بسیاری دیگر از این اسناد را فرصت نکرده بود که تکمیل کند. وقتی شروع به کار کردم، شش ماهی از درگذشت ایشان می‌گذشت و نشد که با ایشان گفت‌وگو کنم و از تجربه‌هایشان یاری گیرم.

کوچک‌زاده با ارایه توضیحاتی درباره اسنادی که گردآوری کرده، ادامه داد: مجبور شدم تمام اسناد را از نو بررسی کنم که در نهایت همه اسناد به شکل منظم و دقیق نظم‌دهی شد و در نهایت توانستم ۴۴۴ مجلس شبیه‌خوانی را احیا کنم که سپس مرمت شد و با اسکن حرفه‌ای نسخه‌ی دیجیتال هم برای‌شان فراهم آمد. البته این ۴۴۴ مجلس شبیه‌خوانی، همگی نسخه‌های کامل نیستند و برخی از آنها ناقص‌اند. بعضی به‌صورت جُنگ هستند و مانند نمایش‌نامه‌های کنونی پشت هم نوشته شده‌اند و برخی هم نسخه‌های فرد هستند (نسخه‌های فرد در شبیه‌خوانی نسخه‌هایی هستند که مربوط به یک شخصیت از یک مجلس شبیه‌خوانی است و تنها گفتار او را دارد.). سرانجام یک ماه پس از آن که فهرست کامل و جزئی‌نگر این اسناد را به کتابخانه مجلس تحویل دادم، با پی‌گیری‌ها و توجه ویژه آقای جعفریان، کتاب «فهرست توصیفی شبیه‌نامه‌های دوره قاجار» به شکلی درخور و مناسب به سال ۱۳۹۰ منتشر شد.

وی ادامه داد: در زمانی که مشغول فهرست‌بندی این اسناد بودم از روی نشانه‌هایی گوناگون مثل اثر مُهر محمدباقر معین‌البکا به‌عنوان مهم‌ترین شبیه‌گردان دوره ناصری بر بخشی از نسخه‌ها و همچنین سنجش امضاها و تاریخ‌های نوشته شده پای نسخ و دیگر نشانه‌ها متوجه شدم که بسیاری از این اسناد مربوط به دوره ناصری و تکیه دولت هستند. این در حالی است که ما پیش از آن (به جز چند قطعه عکس و چند گزارش گردش‌گران و سفیران خارجی) هیچ سند دیگری از تکیه دولت نداشتیم و هیچ یک از پژوهندگان به‌درستی نمی‌دانستند متن مجلس‌هایی که در این تکیه اجرا شده چیست و چه کیفیتی دارد.

تکیه دولت

کوچک‌زاده اضافه کرد: سرانجام و پس از آن که در ادامه «فهرست توصیفی شبیه‌نامه‌های پراکنده» را از دیگر اسناد کتابخانه مجلس و همچنین «فهرست شبیه‌نامه‌های ملک» را از کتابخانه ملی ملک در دو سال پیوسته پس از آن منتشر کردم، می‌شد از مجموع این نویافته‌ها استنتاج‌هایی نوین به‌دست آورد که دست‌آورد آن به چند مقاله پژوهشی از جمله مقاله‌ی کنونی با عنوان آغازین «نشانه‌هایی از کارگردانی و دراماتورژی در شبیه‌خوانی دوره ناصری» انجامید.

نویسنده مقاله‌های «خیال‌انگیزی و دگرگونی شبیه‌خوانی»، «۱۵۰ کروموزوم ارزشمند» درباره ویژگی‌های مهم این مقاله توضیح داد: در این مقاله برخلاف بسیاری از بررسی‌های شبیه‌خوانی که از جایگاه سنتی به این موضوع نگاه می‌کنند، زاویه نگاه‌مان را تغییر دادیم و با نگاهی نو و بر اساس نگرشی علمی و از همه مهم‌تر با نگاه به کارآمدی کارگردانی ــ به معنای مدرن کلمه ــ اسناد را بررسی کردیم.

کوچک‌زاده که در دل بررسی‌های خود به یافته‌های تازه‌ای دست پیدا کرده، اضافه کرد: یکی از نکته‌های مهم که پس از بررسی این سندها قابل توجه بود، مربوط به تاریخ کارگردانی تئاتر به مفهوم مدرن آن بود. در تمام تاریخ‌های تئاتر از گئورگ دوم (دوک ساکس ماینینگن) آلمانی به‌ عنوان پدر کارگردانی دنیا یاد شده است که در سال ۱۸۷۴ کارگردانی را آغاز ‌کرد. اما از این اسناد متوجه شدیم افراد شناخته شده و اساتید شبیه‌خوانی در دوره‌ای پیش‌تر از ماینینگن‌ها، کارهایی انجام می‌دادند که در تعبیر امروزی آن را درماتورژی و کارگردانی می‌نامیم. ولی چون در ایران کاری که این اساتید انجام می‌دادند، بیش‌تر فعالیتی مؤمنانه و مذهبی شناخته می‌شده تا کنش و کار تکنیکی و نمایشی، هیچ گاه کسی آن کنش‌ها را ثبت نکرده است.

رضا کوچک‌زاده

او خاطرنشان کرد: من هم بسیار اتفاقی و با جست‌وجوی فراوان (از اندک اسناد باقی‌مانده) و خواندن و دقت در حاشیه‌هایی که خودشان بر کناره‌ شبیه‌نامه‌ها نگاشته بودند، به این موضوع پی بردم. در نتیجه، تصمیم گرفتم که ببینم چنانچه از زاویه کارگردانی مدرن به کارویژه‌هایی که اساتید شبیه‌خوانی انجام دادند نگاه کنیم، به چه چیزی می‌رسیم.
منبع: ایسنا