آقای دهنمکی هیئت علمی دانشگاه است. اما در همان دانشگاه وقتی از فیلم خوب صحبت میشود کسی سراغ آثار ایشان نمیرود در عوض «یک اتفاق ساده» آنالیز میشود و دانشجو با حسرت از کلاس بیرون میرود. دانشجو میخواهد سهراب شهید ثالث و عباس کیارستمی شود اما در نهایت «فسیل» و این قبیل آثار را میسازد.
در شروع این فیلمها، ابتدا به مسئله سنت و مدرنیته میخندند، بعد آن را به سخره میگیرند و تماشاچی به ابتذال تفکرات این قشر میخندد و به آن پول میدهد و این ماجرا از فیلم «اخراجیها» مسعود دهنمکی آغاز شد و مخاطب از این طریق میخواهد بر ابتذال این تفکر مهر تایید بزند. اگر ما «اجارهنشینها» را هم بررسی کنیم متوجه میشویم که موضوعی را مطرح میکند که همه مردم درگیر آن هستند، اما از زاویه طنز به آن میپردازد. اما در این دوره فقط فیلمهایی را داریم که همه چیز را به سخره میگیرند، در گام پوشش دهه شصت را مسخره میکنند، در مرحله بعد روابط انسانی آن دهه مطرح میشود و بعد نظارتهای موجود در آن دهه و افرادی که مخالف آن وضع بودند، به سینما میآیند. فیلمساز و سینمادار و مخاطب، همه میدانند که تماشای این فیلمها برای خندیدن به ابتذال آن تفکر است اما بازهم به سینما میروند. این فیلمها از «نهنگ عنبر» شروع شد که اتفاقا در این دسته بندی جزو فیلمهای بسیار خوب به شمار میآمد، بعد آقای داوودی «هزارپا» را ساخت.
بیشتر بخوانید: مطالب و اخبار سینمای ایران
اما به هرحال این فیلمها فروش خودشان را دارند و مدیران سینمایی هم بسیار با آنها پز میدهند.
بله، اگر آقای اسماعیلی آن عدد را میبیند باید این را هم بداند که به ابتذال آن نوع از تفکر خندیده میشود. درو اقع مسئولان باید بدانند که افراد پول میدهند تا به تفکر آنها بخندند. همین مردم وقتی پای یک فیلم خوب مثل «قهرمان» به وسط میآید مشکلی ندارند و همچنان آن فیلم را قبول میکنند و حاضرند برایش هزینه کنند.
در واقع بخاطر همین خندیدن به تفکر است که «فسیل» پرفروشترین فیلم تاریخ سینما به شمار میآید؟
موضوع پرفروشترین فیلم تاریخ سینما چیست؟ اگر میخواهید فیلم پرفروش بسازید دو راه دارد، در مدح دهه پنجاه و در ابتذال دهه شصت این کار را انجام دهید. در آن زمان برخی از خوانندهها را به برنامه «رنگارنگ» راه نمیدادند. الان وقتی میخواهند دهه پنجاه را معیار قرار دهند فقط آن خوانندهها را نشان میدهند، نگاه ابتذالی همین است هر چیزی را از منظر ابتذال به آن نگاه میکنند، آن را بی ارزش نشان میدهند و به آن میخندند. در نهایت وقتی هرجا میرویم عکس هیچیک از بازیگران فیلمهای پرفروش روی دیوار نیست، تصویر خسرو شکیبایی و علی نصیریان و این هنرمندان بزرگ را میبینیم بخاطر اینکه مخاطب هوشمند است.
آقای دهنمکی هیئت علمی دانشگاه است. اما در همان دانشگاه وقتی از فیلم خوب صحبت میشود کسی سراغ آثار ایشان نمیرود در عوض «یک اتفاق ساده» آنالیز میشود و دانشجو با حسرت از کلاس بیرون میرود. دانشجو میخواهد سهراب شهید ثالث و عباس کیارستمی شود اما در نهایت «فسیل» و این قبیل آثار را میسازد.
https://teater.ir/news/64874