ابوالفضل جلیلی در فیلم جدیدش "داد" به سراغ نوجوانانی رفته که در کانون اصلاح و تربیت به سر می‌برند. فیلمی پر از نمادپردازی‌های عمیق، اما با ساختاری پراکنده که ممکن است مخاطب را سردرگم کند.
چارسو پرس:  فیلم "داد" ساخته ابوالفضل جلیلی، کارگردان نام‌آشنای سینمای ایران، اثری است که با حضور در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر، توجه بسیاری از منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کرد. جلیلی که همواره با نگاهی خاص و متفاوت به سینما نزدیک شده، این بار نیز تلاش کرده تا با زبانی سینمایی، دغدغه‌های اجتماعی و روانشناختی خود را بیان کند. اما آیا این اثر توانسته انتظارات را برآورده کند؟ در این نقد به بررسی ابعاد مختلف فیلم می‌پردازیم.

فیلم داد حول محور زندگی نوجوانانی می‌چرخد که در کانون اصلاح و تربیت به سر می‌برند. داستان با موقعیتی ساده اما عمیق شروع می‌شود: نوجوانانی که برای گرفتن مرخصی باید قسم بخورند که پس از پایان مرخصی به زندان بازمی‌گردند. یکی از این نوجوانان حاضر به قسم خوردن نیست و اینجاست که قاضی با مسئولیت شخصی به او مرخصی می‌دهد، به شرطی که او شرافتمندانه بازگردد. این نقطه شروع، پتانسیل بالایی برای بررسی مفاهیمی مانند مسئولیت، آزادی، عدالت و بحران هویت در نوجوانی دارد.
زبانی الکن برای انتقال مفاهیم عمیق
جلیلی در این فیلم تلاش کرده تا رهاشدگی کودکی و نوجوانی را به تصویر بکشد و فقدان مسئولیت‌پذیری در این سنین را مورد بررسی قرار دهد. این درونمایه به خودی خود جذاب و قابل تأمل است، اما به نظر می‌رسد فیلم در انتقال این مفاهیم به مخاطب زبان الکنی دارد. سکانس‌های مختلف فیلم گاهی نامربوط و پراکنده به نظر می‌رسند و این باعث می‌شود که پیام اصلی فیلم در میان این آشفتگی گم شود.

جلیلی در فیلم "داد" از فرمی ساده و بی‌آلایش استفاده کرده است. او به جای تکیه بر دیالوگ‌های طولانی و پیچیده، بیشتر از سکوت و فضاسازی برای انتقال احساسات و مفاهیم استفاده می‌کند. این رویکرد به فیلم حال و هوایی درون‌گرا می‌دهد، گویی که فیلمساز در حال گفت‌وگوی درونی با خود است و مخاطب را به تماشای این گفت‌وگو دعوت می‌کند. این سبک می‌تواند برای برخی مخاطبان جذاب باشد، اما برای دیگران ممکن است خسته‌کننده و نامفهوم به نظر برسد.

آدمهای درونگرا اغلب درون خود به دیالوگ می‌پردازند گاهی به نتیجه هم می‌رسند و دیالوگ را درون خودشان به اتمام می‌رسانند فیلم جلیلی هم به همین شکل است انگار فیلمساز در فیلم در درون خودش دیالوگ می‌کند و در درون خودش هم به نتیجه می‌رسد.

بیشتر بخوانید: مطالب و اخبار سینمای ایران


یکی از نقاط قوت فیلم، استفاده از بازیگران گمنام است که به فضای واقع‌گرایانه فیلم کمک زیادی می‌کند. بازی‌ها طبیعی و باورپذیر هستند و این نشان می‌دهد که جلیلی در هدایت بازیگران موفق عمل کرده است. با این حال، فیلم در بخش‌هایی از ریتم کندی برخوردار است که ممکن است برای برخی مخاطبان چالش‌برانگیز باشد.
 نمادپردازی و کدگشایی
فیلم داد پر از نمادها و نشانه‌هایی است که می‌توانند به مفاهیم عمیق‌تری اشاره کنند. اما مشکل اینجاست که فیلمساز به اندازه کافی به مخاطب برای درک این نمادها کمک نمی‌کند. این نمادپردازی‌ها گاهی آنقدر مبهم و پیچیده هستند که مخاطب را سردرگم می‌کنند و به جای افزودن به عمق فیلم، از جذابیت آن می‌کاهند. به نظر می‌رسد جلیلی بیش از حد به مخاطب اعتماد کرده و انتظار دارد که او خود به تنهایی این نمادها را کشف و تفسیر کند، اما این رویکرد ممکن است برای بسیاری از تماشاگران کارآمد نباشد.

ابوالفضل جلیلی با آثاری به یاد ماندنی جایگاه خاصی در سینمای ایران دارد. مخاطبان او انتظار دارند که در هر اثر جدیدش، نوآوری و جسارت هنری را ببینند. اما به نظر می‌رسد که داد نتوانسته به اندازه آثار قبلی جلیلی تأثیرگذار باشد. فیلم اگرچه در فرم و محتوا تلاش کرده تا متفاوت باشد، اما در نهایت اثری است که بیشتر شبیه به یک تمرین سینمایی به نظر می‌رسد تا یک اثر کامل و پخته.

نقد فیلم‌های جشنواره فجر


فیلم داد اثری است که با نگاهی درون‌گرا و نمادین به موضوعاتی مانند مسئولیت، آزادی و بحران هویت در نوجوانی می‌پردازد. اما به دلیل ساختار پراکنده و نمادپردازی‌های مبهم، نتوانسته به طور کامل مخاطب را با خود همراه کند. با این حال، استفاده از بازیگران گمنام و فضاسازی واقع‌گرایانه از نقاط قوت فیلم هستند. به طور کلی، داد اثری است که ممکن است برای علاقه‌مندان به سینمای هنری و تجربی جذاب باشد، اما برای مخاطب عام چندان قابل دسترس نیست. جلیلی در این فیلم نشان داده که هنوز دغدغه‌های اجتماعی و روانشناختی خود را دنبال می‌کند، اما شاید نیاز باشد که در آینده به فرم و ساختار فیلم‌هایش توجه بیشتری کند تا بتواند پیام خود را به شکلی روشن‌تر و تأثیرگذارتر به مخاطب منتقل کند.

منبع: تسنیم
نویسنده: امیر حسین مکاریانی