بازسازی مدرن رمان کلاسیک «سلام بر غم | Bonjour Tristesse» با حضور کلوئی سونی و لیلی مک‌اینرنی، روایت‌گر بلوغ، حسادت و پیچیدگی‌های روابط زنانه در بستری معاصر و دیجیتالی است. فیلمی که با نخستین تجربه کارگردانی دورگا چو-بوز، نویسنده تحسین‌شده، رنگی تازه به سینمای جهان می‌زند.
چارسو پرس: فیلم «سلام بر غم | Bonjour Tristesse» اثری است مملو از فضاهای احساسی و تصاویری چشم‌نواز که حسی از تابستانی نوستالژیک و در عین حال معاصر را تداعی می‌کند. این فیلم که اقتباسی مدرن از رمان مشهور فرانسواز ساگان نویسنده فرانسوی است، نخستین تجربه کارگردانی دورگا چو-بوز، نویسنده کتاب «زیاد و بی‌حوصله | Too Much and Not the Mood» محسوب می‌شود. پیش‌تر، در سال ۱۳۳۷ (۱۹۵۸)، اتو پره‌مینگر اقتباسی کلاسیک از همین رمان ساخته بود.
لیلی مک‌اینرنی و کلوئی سونی، دو بازیگر اصلی فیلم، تجربه فیلمبرداری در فضای دل‌انگیز شهر «کاسی» در فرانسه را بسیار نزدیک به روح فیلم توصیف می‌کنند. مک‌اینرنی، که نخستین بار در فیلم «نخل‌ها و خطوط برق | Palm Trees and Power Lines» ظاهر شد، از صحنه‌هایی می‌گوید که دیالوگ‌هایش را با نوشیدنی در دست، کنار ساحل تمرین می‌کرد.

درام داستان حول محور دختری ۱۸ ساله به نام «سسیل» (با بازی مک‌اینرنی) شکل می‌گیرد که با پدر بیوه‌اش «ریموند» (کلاس بنگ) و دوست‌دختر او «السا» (نایلیا هارزون) به تعطیلات آمده‌اند. زمانی که «آن» (با بازی کلوئی سونی)، دوست قدیمی مادر سسیل، به آن‌ها ملحق می‌شود و رابطه‌ای عاشقانه میان آن و ریموند شکل می‌گیرد، سسیل نقشه‌ای طراحی می‌کند تا با ایجاد حسادت در پدرش، این رابطه را برهم بزند. او با کمک السا و دوست‌پسر خودش «سیریل» (آلیوشا اشنایدر) نقشه‌ای برای وانمود کردن یک رابطه ساختگی بین این دو می‌چیند تا حسادت پدرش را تحریک کند.



فیلم در دوره معاصر روایت می‌شود اما همچنان وام‌دار زیبایی‌شناسی موج نوی فرانسه و هالیوود کلاسیک است. به گفته سونی، «فیلم از زمان مستقل است و ضرباهنگ خاصی دارد که شاید برای مخاطبان عادت‌کرده به سینمای جریان اصلی، چالش‌برانگیز باشد.» مک‌اینرنی نیز تأکید می‌کند که فیلم با اعتماد به نفس از جریان غالب فاصله می‌گیرد و همین جسارت بخشی از جذابیت آن است.

شخصیت سسیل در این نسخه مدرن دختری است که هویت خود را نه فقط از طریق روابط عاطفی بلکه در بستر فضای مجازی نیز تعریف می‌کند. صحنه‌هایی مانند آرایش کردن او مقابل صفحه لپ‌تاپ یا گوش دادن به لیست‌های پخش منظم اسپاتیفای از همین امر حکایت دارد. به باور مک‌اینرنی، «سسیل یک نوجوان مزمن‌آنلاین نیست، او بیشتر زمانش را با خانواده می‌گذراند و تلاش می‌کند با خلاقیت راهی برای گذران زمان پیدا کند.»

اینجا بخوانید: معرفی، نقد و بررسی فیلم‌های خارجی


سسیل در ابتدا نگاهی کنجکاو و معصومانه به آن دارد؛ زنی که یادآور مادر از دست‌رفته‌اش و گذشته‌ای است که همیشه برایش مبهم بوده. از سوی دیگر، آن نیز با دیدن سسیل احساس گناه می‌کند که نتوانسته در زندگی او حضور پررنگ‌تری داشته باشد. با این حال، او تلاش می‌کند رابطه‌ای صمیمی‌تر با سسیل بسازد. سونی می‌گوید: «آن واقعاً می‌خواهد با سسیل ارتباط برقرار کند و حس می‌کند باید به او کمک کند، اما گاهی این کمک‌ها نتیجه عکس می‌دهد.»



در قلب داستان، نقشه جسورانه سسیل برای دخالت در رابطه پدر و آن قرار دارد؛ اقدامی که از دل حسادت، خودمختاری جنسی و نیاز به کنترل روابط شکل می‌گیرد. مک‌اینرنی می‌گوید: «دیدن دختری نوجوان که قدرت خود را کشف می‌کند بسیار جذاب است. در فیلم قبلی‌ام در نقش قربانی بودم، اما اینجا جنبه‌ای شیطنت‌آمیز از یک دختر را بازی می‌کنم که قابل درک است. وقتی آن سعی می‌کند وارد زندگی عشقی من شود، من آماده‌ام هر کاری برای محافظت از خودم انجام دهم.»
سونی در ابتدا نسبت به برخی کلیشه‌های داستان از جمله تصویر زن مسن طرد شده احساس تردید داشت، اما باورش به پروژه و تیم خلاق آن باعث شد نقشش را بپذیرد: «در دنیای واقعی هم این اتفاقات می‌افتد. دوستی داشتم که سال‌ها با مردی زندگی می‌کرد و اکنون آن مرد با زنی بسیار جوان‌تر است. گرچه نمی‌خواستم این کلیشه را تقویت کنم، اما پرداختن به روابط پدر-دختری و روابط زنانه مهم‌تر بود.»

مک‌اینرنی درباره کار با دورگا چو-بوز می‌گوید که آشنایی قدیمی آن‌ها (از زمانی که دورگا پرستار بچه‌اش بود) باعث ایجاد فضایی امن برای خلق نقش شده است. سونی نیز تأکید می‌کند که ارتباطشان از طریق دوستان مشترک و فضای فرهنگی نیویورک باعث ایجاد صمیمیتی عمیق در فیلم شده است.

«سلام بر غم | Bonjour Tristesse» جمعه این هفته در سینماهای جهان اکران می‌شود و می‌تواند به یکی از آثار مهم سال در حوزه سینمای مستقل و فمینیستی تبدیل شود.

منبع: ورایتی


نویسنده: نسرین پورمند