ترمیم نسخه‌های باکیفیت فیلم‌های مهم ایرانی فرصتی‌ است برای بازخوانی تاریخ سینما، اما چرا این اتفاق به سنتی مداوم تبدیل نمی‌شود؟ نگاهی به فیلم‌هایی که باید پیش از فراموشی احیا شوند: از «سرب» کیمیایی تا «ارتفاع پست» حاتمی‌کیا.
چارسو پرس خوشبختانه چندصباحی است که تعدادی از فیلم‌های مهم تاریخ سینمای ایران در فهرست نونوار شدن قرار گرفته‌اند و نسخه بی‌کیفیت آن‌ها با استفاده از تکنولوژی‌های روز ترمیم می‌شوند. این اتفاق خجسته باعث می‌شود تا مخاطبان نسل تازه در همراهی با دوستداران قدیمی سینمای ما به تماشای تجربه‌های اصیل و دستِ اول بنشینند و حس کنجکاوی‌شان را نسبت به سوژه ارضا کنند. البته این تنها بخش کوچک و کم‌اهمیت‌تر ماجراست و انتشار دوباره آثار در تن‌پوش تازه منجر به بروز اتفاقات خوش دیگر نیز می‌شود. خبر انتشار نسخه ترمیم‌شده و باکیفیتِ «غریبه و مه» اثر بهرام بیضایی توسط بنیاد فیلم مارتین اسکورسیزی و سینماتک بولونیای ایتالیا نه‌تنها اسباب عیش سینه‌فیل‌ها را فراهم کرد، بلکه باعث شد تا حرف زدن و بازخوانی مجدد در باب این اثر به متن اصلی اخبار سینمایی کشور راه پیدا کند و لزوم کار جدی پژوهشی در حوزه هنر، خاصه سینما را به یادمان بیاورد. اما چرا دامنه این اتفاق میمون و مبارک گسترش پیدا نکرده و تبدیل به یک سنت دیرپا در کشور ما نمی‌شود؟ تولید فیلم در ایران آنقدر دست‌وپاگیر، فرسایشی و جانکاه است که عملاً صحبت در مورد آرشیو و گنجینه تاریخ سینما را به حاشیه می‌کشاند. «فیلمخانه ملی ایران» نیز به‌عنوان متولی مرمت و احیای آثار سینمایی توسط دولت اداره می‌شود و طبیعتاً بودجه محدودی دارد.

بیشتر بخوانید: کدام فیلم های تاریخ سینمای ایران مرمت شدند ؟


از طرف دیگر دست این نهاد غیرانتفاعی در مواجهه با آثار تهیه‌کنندگان مستقل بسته است و آن‌ها نمی‌توانند بدون دغدغه کارشان را در جهت سامان دادن به وضعیت آرشیو سینمای ایران به نقطه مطلوبی برسانند. القصه اینکه وجود بروکراسی مزاحم در کنار مسئله مالکیت فیلم‌ها و همچنین کمبود بودجه نهاد مربوطه شرایطی را به وجود آورده که آثار مهم، ولی بی‌کیفیت کارگردانان ما برای تازه شدن باید منتظر لطف و مهربانی مارتین اسکورسیزی باقی بمانند و الا شاید هیچ وقت نصیبی از پیشرفت علم و تکنولوژی به آن‌ها نرسد! البته نباید این مهم را از نظر دور داشت که فیلمخانه با وجود مشکلات متعددی که بر سر راهش در این زمینه قرار دارد تاکنون چند فیلم بااهمیت از دوران پیش و پس از انقلاب را به دست جراحان زبردستِ خود سپرده و تعدادی از آن‌ها را همچون «نفس عمیق» (پرویز شهبازی)، «اون شب که بارون اومد» (کامران شیردل)، «ناخدا خورشید» (ناصر تقوایی)، دیده‌بان (ابراهیم حاتمی‌کیا) و... احیا کرده است، اما این روند در مورد ترمیم تعداد قابل توجهی از تولیدات سینمای بدنه و تجاری رقم نخورده و بخش مهمی از تاریخ سینمای ایران با وجود بهره‌مندی از آرشیو غنی در معرض فراموشی قرار گرفته است. اما چه آثاری در ادامه می‌توانند توسط فیلمخانه ملی ایران، سرمایه‌گذاران و شرکت‌های خصوصی، بنیاد سینمایی فارابی، بنیاد فیلم اسکورسیزی و... جان دوباره بگیرند؟ در ادامه از آن‌ها خواهیم گفت.

سرب (مسعود کیمیایی)

مسعود کیمیایی با هر متر و معیاری، حتی اگر از آثار او و مدل فیلمسازی‌اش خوشمان نیاید، جزء کارگردانان مهم تاریخ سینمای ایران محسوب می‌شود که حواس طیف زیادی از مخاطبان را نسبت به خود و آثارش برانگیخته و طبیعی است که بازخوانی مجدد فیلم‌های او در دستورکار منتقدان و تماشاگران جدی قرار بگیرد. پیش از این فیلم‌های «غزل»، «گوزن‌ها» (با همکاری احسان خوشبخت)، «فریاد» و «خط قرمز» از این کارگردان پُرسابقه ترمیم شده بود ولی اثری که در حال حاضر نیاز به بازسازی آن بسیار احساس می‌شود، «سُرب» است. اما چه احتیاجی به انتشار ورژن جدید این فیلم حس می‌شود؟ «سُرب» در ابتدا یکی از متفاوت‌ترین آثار مسعود کیمیایی از منظر مضمون و تِم به حساب می‌آید که اگر در زمان ساخته شدنش مورد تقدیر قرار می‌گرفت شاید پیشنهادهای جدیدی در مسیر فیلمسازی مسعود کیمیایی قرار می‌گرفت تا او دیگر در دهه نهم زندگی خود همچنان سودای زنده کردن یاد و خاطره قیصر و داش‌آکُل را برخلاف نیاز‌های زمانه نداشته باشد. از سوی دیگر، ما در برهه حساسی از تاریخ مقاومت در برابر صهیونیست‌ها و غرب فرهنگی به سر می‌بریم و به همین دلیل باید جنبه تبلیغاتی و نمادین فرهنگ خود را تقویت کنیم. در همین راستا تلاش برای ترمیم و انتشار دوباره «سُرب» نه‌تنها جنبه پژوهشی بارزی دارد، بلکه می‌تواند بحث در مورد فرهنگ مقاومت را در قالب گعده‌های سینمایی از نو زنده کند. کیمیایی با «سرب» روی ایده درستی نسبت به قضیه فلسطین انگشت گذاشت و جای درست مواجهه ایرانیان با مظلومیت ملت فلسطین را به مخاطبانش نشان داد؛ به بیان دیگر کیمیایی نمایش داد که می‌توان ضدیتی با یهودیت نداشت و در عین حال دشمن قسم‌خورده صهیونیسم جهانی بود. باری، کیفیتی که اکنون از «سرب» در دسترس عموم قرار دارد به‌گونه‌ای ا‌ست که ترمیم آن را توجیه می‌کند.

بیشتر بخوانید: نمایش نسخه مرمت‌ شده «گاو» در ترنستوپیای برلین


بدوک (مجید مجیدی)

اگر بخواهیم از سینمای رسمی و شرعی ایران چند اسم بین‌المللی نام ببریم قطعاً یکی از آن اسامی، مجید مجیدی است. مجیدی را به خاطر بازی در آثار محسن مخملباف و ساخت فیلم‌هایی چون «رنگ خدا»، «بچه‌های آسمان» و «محمّد رسول‌الله (ص)» می‌شناسند، ولی کمتر از اولین فیلم بلند سینمایی این کارگردان، یعنی «بدوک» نام می‌برند. او این اثر را در سال 1370 ساخت و گام نخستش در فیلمسازی را محکم برداشت. «بدوک» اگرچه مورد علاقه مسئولان نظام قرار نگرفت ولی حضورش در بخش جانبی جشنواره فیلم کن در سال 1371 موجب شد که از این اثر به‌عنوان یکی از نامزد‌های دریافت جایزه «دوربین طلایی» نام ببرند. مجیدی در این اثر به تعدادی از ساکنان روستایی در سیستان و بلوچستان می‌پرداخت و وارد مسئله قاچاق انسان و دیگر مشکلات و مصائب اجتماعی در روزگار خود شد. فیلمساز مطرح ما در آن ایام مورد آزار قرار گرفت و به سیاه‌نمایی متهم شد، ولی فیلم در ادامه توانست جایگاه نسبتاً خوبی در کارنامه هنری کارگردان «آواز گنجشک‌ها» پیدا کند. بدوک برخلاف باقی فیلم‌های مجید مجیدی، از کیفیت مطلوب و مناسبی برخوردار نیست و لزوم ترمیم و انتشار دوباره آن در روزگار جولان آثار برساخت‌شده اجتماعی بسیار احساس می‌شود.

هفت پرده (فرزاد موتمن)

فرزاد موتمن را با «شب‌های روشن» -که چندی قبل نسخه ترمیم شده‌ای از آن پخش شد- می‌شناسند، ولی خودش دوست دارد که او را با «صدا‌ها» و «هفت پرده» به یاد بیاورند. در تاریخ سینمای ایران معمولاً فیلم‌های تجربی و در عین حال عجین شده با نمونه‌های ژانری چندان از طرف پخش‌کننده‌ها، سینماداران و سرمایه‌گذاران تحمل نمی‌شوند و صاحبانشان برای حضور در صحنه فیلمسازی چاره‌ای جز استفاده از فرمول‌های رایج ساخت فیلم در ایران ندارند. فرزاد موتمن هم یکی از همین افراد است. چرخه سینمادارا، پخش‌کننده و سرمایه‌گذار اجازه فعالیت به او، آن طور که خودش می‌خواست را ندادند. از این‌ها گذشته، هفت پرده علاوه بر اینکه فیلم مهمی در کارنامه فرزاد موتمن به حساب می‌آید، سند تصویری‌ای از یک دوران فراموش شده در سینمای ایران است که در آن به شکلی محدود به سلایق دیگران هم اهمیت داده می‌شد و هفت پرده یکی از همان‌ها بود. اهمیت ترمیم این اثر را می‌توان در این نکته دید که جوانان و عشاق سینما برای شروع کار خود باید چه فیلمی را چگونه بسازند که در صورت شکست همچنان بتوانند به ادامه حیاتشان در این فضا امیدوار شوند.

بیشتر بخوانید: بازخوانی ۱۳۰ سال تاریخ سینمای جهان با مرمت ۶۱۰ فیلم


ارتفاع پَست (ابراهیم حاتمی‌کیا)

وقتی به کارنامه هنری ابراهیم حاتمی‌کیا رجوع می‌کنیم، درمی‌یابیم که آثار او در مقایسه با دیگر فیلمسازان مطرح کشور بیشتر در معرض ترمیم و بازسازی قرار گرفته‌اند و از این حیث وضعیت کارگردان «چ» از باقی افراد بهتر است. اما باز با همه این احوال، جای «ارتفاع پست» در میان کار‌های ترمیم نشده سینمای ایران خالی است. حاتمی‌کیا این اثر را در سال 1380 با کمک اصغر فرهادی در مقام نویسنده ساخت و بسیار مورد توجه جمع کثیری از منتقدان، اصحاب رسانه و مردم عادی قرار گرفت. فیلم البته جزء آثار متفاوت حاتمی‌کیا در دومین دوره فیلمسازی‌اش به حساب می‌آید ولی اهمیت آن دست‌کمی از «دیده‌بان»، «مهاجر»، «بوی پیراهن یوسف» و... نداشت. طی سالیان اخیر، «دیده‌بان» و «به رنگ ارغوان» مرمت شده‌اند و باقی کار‌های او به دلیل کیفیت تصویری بالا نیاز چندانی به روتوش دوباره ندارند، اما این مسئله در مورد ارتفاع پست صدق نمی‌کند. این اثر با توجه به سال ساختش از کیفیت قابل قبولی برخوردار نیست و بهتر است فیلمخانه یا هر نهاد دیگری زودتر دست بجنباند و کار مرمت فرزند نه‌چندان خلفِ ابراهیم حاتمی‌کیا را برعهده بگیرد. در واقع، با تماشا و بازخوانی مجدد از این فیلم می‌توان بهتر از قبل به اهمیت تاریخی ارتفاع پست پی برد و آن را جدی گرفت. سازنده «آژانس شیشه‌ای» اکنون دیگر از این جنس فیلم‌ها نمی‌سازد و پا در مسیر دیگری گذاشته است ولی شاید رجوع دوباره به دوران نه‌چندان دور کارنامه هنری‌اش در حکم یک بیدارباش به نظر برسد و باعث شود تا با درگرفتن بحث‌های مجدد، حاتمی‌کیا دوباره در آن فضا فیلم بسازد و قدرتش را به رخ دیگران بکشد.

منبع: روزنامه فرهیختگان