نسخه جدید فرنچایز «ترون» با نام «ترون: آرس» تلاش میکند هوش مصنوعی را وارد دنیای واقعی کند و سوالهای اخلاقی درباره فناوری و انسانیت را بررسی کند، اما تمرکز بر ارجاعات دهه ۸۰ و شخصیتپردازی سطحی، باعث شده تجربهای نیمهموفق ارائه شود.
چارسو پرس: «ترون: آرس» ساخته جوآخیم رونیگ، که پیشتر فیلمهای پیچیدهای مانند دنبالههای «دزدان دریایی کارائیب» و «مالیفیسنت» را کارگردانی کرده بود، با دو ایده اصلی وارد دنیای سینما میشود. ایده اول ترسناک است: اگر موجودات و فناوریهای دیجیتال بتوانند وارد دنیای واقعی شوند چه میشود؟ به جای ناپدید شدن شخصیت کوین فلین (جف بریجز) در دنیای دیجیتال، وسایل و برنامههای دیجیتال مانند شخصیت آرس (جرد لتو) میتوانند در دنیای واقعی ساخته شوند.
در نقطه مقابل، فیلم یک دیدگاه تازه درباره هوش مصنوعی ارائه میدهد: چه میشود اگر هوش مصنوعی واقعا بتواند نیرویی مثبت باشد؟ ایو کیم، مدیرعامل «انکام» با بازی گرتا لی، میگوید: «اگر مشکل اصلی او صرفاً نیکخواهی باشد چه؟» شرور فیلم، آرس نیست؛ بلکه خالق او، جولیان دیلینگر (ایوان پیترز)، مدیر یک شرکت فناوری رقیب است که میخواهد آرس را به یک سرباز ابرانسانی و کاملاً فرمانبردار تبدیل کند.

جرد لتو در نقش آرس با ریش و موهای بلند و حالت خاص خود ظاهر جذابی دارد، اما بازی او آنقدر انسانیت را کاهش میدهد که شخصیتش تقریباً یک مانکن تکبعدی به نظر میرسد. همین وضعیت برای فرمانده دوم او، آتنا با بازی جودی ترنر-اسمیت، که شبیه گریس جونز عمل میکند، برقرار است. شخصیتها در لباسهای چسبان سیاه با خطوط نئون قرمز یا آبی ظاهر میشوند که نشاندهنده تعلقشان به دیلینگر یا انکام است.
در فیلم، جولیان از لیزرهای سرخ روشن استفاده میکند تا آرس و یک خودروی SWAT ترسناک را در انبار خصوصی خود ظاهر کند. هر چیزی که از دنیای دیجیتال به دنیای واقعی منتقل میشود تنها ۲۹ دقیقه دوام دارد. ایو اولین کسی است که کد «ماندگاری» را پیدا میکند و میخواهد از آن برای کمک به انسانها استفاده کند، در حالی که دیلینگر تنها به قدرت و سود فکر میکند.
بیشتر بخوانید: بازگشت دیوانهوار گور وربینسکی با فیلم «خوش بگذره، موفق باش، نمیر»
«ترون: آرس» تلاش میکند پیام نیکوکاری بدهد، اما مانند «ترون: میراث» (۲۰۱۰) فیلم در نهایت برای سودآوری دیزنی ساخته شده و پایان آن با ایجاد گرههای بیمعنی برای فیلمهای بعدی، بسیاری از لحظات جذاب بین ایو و آرس را هدر میدهد.
هوش مصنوعی در دنیای «ترون» به سرعت فسادپذیر است و آرس بهسرعت علیه جولیان شورش میکند، زیرا او را «کاملاً مصرفی» میبیند. فیلم بهجای تمرکز بر احساسات انسانی و پیچیدگیهای روانی شخصیتها، روی مسابقات چرخهای و نبردهای گلادیاتوری تمرکز دارد. جلوههای بصری مانند مسابقات چرخههای نورانی و ظاهر شناور «ریکوگنایزر» بسیار هیجانانگیز هستند، اما حس نوستالژی بیش از حد، از دفتر بازی فلین تا حضور کوتاه جف بریجز، باعث میشود فیلم نتواند تجربهای کاملاً جدید ارائه دهد.
در نهایت، «ترون: آرس» اثری است که جلوههای بصری و ایدههای جذابش را با تمرکز بر گذشته ترکیب میکند، اما به دلیل وابستگی به ارجاعات قدیمی و شخصیتپردازی سطحی، تجربهای نیمهموفق برای تماشاگران جدید و قدیمی ارائه میدهد.
منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند
https://teater.ir/news/73232