در گزارش پیش رو، فهرست 30 درام و 30 کمدی پرتماشاگر یک دهه اخیر سینمای ایران و برندگان 3 جایزه اصلی جشنواره فیلم فجر طی 10 دوره اخیر بررسی شده که نتایج این بررسی، نشان از حضور جدی فیلمسازان جوان در عرصه سینمای درام دارد؛ هرچند شرایط در سینمای کمدی، به شکلی قابل تأمل، کاملا متفاوت است. توضیح ضروری آنکه در این بررسی، فیلمهای انیمیشن کنار گذاشته شده؛ چراکه انیمیشنها بیش از آنکه تالیف کارگردان خود باشند، تالیف کمپانیهای سازنده به شمار میروند.
درحالیکه پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی، بهجای آنکه گزینههای پیش روی مخاطب خود را افزایش دهند سرگرم تکثیر شیوههای تبلیغ در محصولات تولیدیشان هستند، جای خالی دستورالعملی که آنها را مکلف به ایجاد سطوح گوناگون دسترسی با حق اشتراکهای متفاوت کند بهشدت احساس میشود.
هفتم مهر ۱۴۰۰ محمد خزاعی، تهیهکننده سینما که سابقه مدیریت در این حوزه را هم در کارنامه خود دارد، با حکم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، جایگزین حسین انتظامی در ریاست سازمان سینمایی شد.
سیدعباس صالحی یک بار دیگر و پس از گذشت سه سال، صندلی سابقش را در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تحویل گرفت تا شاید دورانی تازه را در حوزه فرهنگ و هنر که در این مدت فراز و نشیب زیای را تجربه کرده، رقم بزند. او تزریق امید و تحول را میتواند از جایی شروع کند که نه تنها ویترین وزارتخانهاش محسوب میشود بلکه روزهایی پرچالش را هم پشت سر گذاشته است.
مورد «بهشت تبهکاران» نیز عجیب است؛ فیلمی که در فهرست رزرو جشنواره چهلویکم بود، درنهایت بهطور ناقص در جشنواره چهلودوم شرکت کرد. بهشت تبهکاران به همین شکل، دو مرتبه حمایت 10 میلیارد تومانی گرفته، اما همچنان فقط 55 درصد مالکیت آن در اختیار بنیاد فارابی قرار دارد تا مشخص شود برآوردش به نزدیک به 40 میلیارد تومان رسیده. با همه این احوالات، هنوز هیچ خبری از آمادهسازی نهایی بهشت تبهکاران برای اکران نیست.
در این سالها نشستهای گوناگونی با حضور مدیران شبکهها و اهالی رسانه برگزار شده و عمده مطالبات درباره سرنوشت این برنامهها بوده، اما در هیچ کدام جوابی صریح و واضح ارائه نشده است.
احتمالا در سالهای گذشته هم این موضوع در فیلمها و سریالهای ساخته شده داخلی اتفاق افتاده، اما کمرنگ و با ملاحظاتی که شاید چندان در خاطر مخاطبان باقی نمانده است. در اینجا ما به چند سال اخیر و مخصوصا پس از بالاگرفتن موج سریالسازی در شبکه نمایشخانگی خواهیم پرداخت.
کاخهای سعدآباد، نیاوران و تخت جمشید درحالی زیر بار ترافیک اجراهای صحنهای رفتهاند که دستورالعمل و ضوابط اجرای کنسرت، نمایش و حتی گروههای فیلمبرداری در اماکن تاریخی هنوز مشخص نیست.
مناظره برگزار شده با موضوع «انسجام اجتماعی با حکمرانی فرهنگی» بیانگر یک واقعیت غیرقابل انکار بود؛ اینکه هیچکدام از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری شناختی از هنر و حوزههای مختلف آن ندارند.
یکی از ابرچالشهای سینمای ایران که همواره با آن درگیر بودهایم، مسئله سانسور و ممیزی است. ممیزی در سینمای ایران دارای خطوط قرمزی است که بسته به زمان، مکان، اشخاص، حدود و ثغورش دستخوش تغییرات محسوسی است. برخی فیلمسازان همواره کارت بلانش دارند و تقریباً سراغ هر سوژهای بروند، میتوانند اثرشان را بسازند اما گروهی دیگر حتی توان تأییدیه گرفتن برای نام مطلوب فیلمشان را هم ندارند. این ممیزی دردسرساز و بیقاعده قطعاً یکی از دردسرهای بزرگ سینمای ایران است که باید برایش فکری کرد.
پیش از انقلاب و در سینمایی که به اسم فیلم فارسی میشناسیمش رقص یکی از صحنههای همیشگی بود. بعد از انقلاب و با تغییر اساسی سینمای ایران رقص به سیاق گذشته از سینما شد، اما بعد از چند سال به شکل دیگری در بعضی از فیلمها میشد نمونههایش را دید. این بار به صورت رقصهای طبیعتا مردانه.
اکشن، یکی از پرطرفدارترین گونههای سینمایی در سراسر جهان به شمار میرود، جریانی که در سینمای سه دهه اخیر ایران نمود چندانی نداشته و آثاری که در این مدت ساخته شدهاند، با فاصله گیری از آغاز نسبتا درخشان این روند نتوانستند به شکلی جریانساز توجه مخاطب را جلب کنند.
از چند روز پیش که محسن شانهساززاده، یکی از مدیرعاملان نماوا گفتوگوی رسانهای کوتاهی درباره هنرمندان همکار با این پلتفرم تولید محتوای اینترنتی داشت، غوغای بزرگی به راه افتاد که بیشتر از هر چیز معطوف به سخنان او درباره بیاخلاقیها و بدعهدیهای هنرمندان از یکسو و انقیاد آنها به حساب و کتابهای مالی از سوی دیگر است.
در گزارش پیشرو با نگاهی به متغیر درصد تغییر نرخ تورم، درصد افزایش قیمت بلیت سینما در فاصله سالهای 1365 تا 1402 را بررسی کردیم.
سالنهای سینما در پنج روز هفته میتوانند در همه ساعات روز بلیط را به قیمت ۸۰ هزار تومان بفروشند.
در این گزارش به بهانه فیلم در حال اکران «بیبدن» که براساس پرونده غزاله و آرمان ساخته شده، به مرور فیلمهای ایرانی میپردازیم که پرونده جنایی را از واقعیت به فیلم تبدیل کردهاند.
به نظر میرسد که سختگیریها و برخوردهای سلیقهای برای برگزاری کنسرت در تهران و استانهای مختلف کشور همچنان تداوم داشته باشد. این موضوع راهی جز این پیش روی هنرمندان قرار نمیدهد که برای اجرای صحنهای به کشورهای خارجی ازجمله ترکیه، ارمنستان، عمان و... بروند. چیزی که در سالهای اخیر با رشد روزافزونی مواجه بوده است.
در نخستین ماه از سال 1403 اما به نظر میرسد روند رو به پیشرفت پلتفرمها که به درجا زدن رسیده بود، حالا به عقبگرد تبدیل شده است. نگاهی به بازار محتوا و تبلیغات پلتفرمها، نشان میدهد اوضاع نمایش خانگی اصلا خوب نیست.
از چند دهه پیش به این سو، دولت چین اجازه داد تا فیلمهای آمریکایی در این کشور به نمایش در بیایند و همین مساله باعث رونق سالنهای سینما در این کشور شد. البته باید توجه داشت که دولت چین چنین سیاستی را مثل بسیاری از کشورهای دیگر اجرا نکرد که اکران داخلیشان را برای همیشه به فیلمهای هالیوودی واگذار کردهاند و از همان ابتدا آثار هالیوود را برای رونقبخشی به سالنهای داخلیاش طوری مورد استفاده قرار داد که در نهایت بتواند وابستگیاش را قطع کند.
«هالیو» یا «موج کرهای» بهطور رسمی در سال ۲۰۲۱ وارد لغتنامه آکسفورد شد، اما در سال ۱۹۹۹ توسط وزارت فرهنگ و گردشگری کره جنوبی به کار برده شد و درحقیقت به گسترش جهانی فرهنگ کرهجنوبی از دهه ۱۹۹۰ به بعد اشاره دارد. موج کرهای در نخستین گام خود با گسترش سریالهای درام و موسیقی پاپ کرهای (کیپاپ) در آسیای شرقی، جنوبی و جنوب شرقی شکل گرفت و بعد با رشد اینترنت و شبکههای اجتماعی بهویژه قرار گرفتن نماهنگهای پاپ کرهای روی یوتیوب تبدیل به مفهومی جهانی شد.
گیشه سینمای ایران بهار خوبی را پشت سر گذاشت، «تمساح خونی» ۱۰۰ میلیاردی شد، چه فیلمهای دیگری ممکن است در سال ۱۴۰۳ پرفروش شوند؟