مریلا زارعی در گفتگویی مفصل با برنامه «رو ب رو» دهه اول فعالیت خود در سینما را مرور کرد و خاطراتی جذاب از آثاری گفت که خیلی ها با آنها خاطره دارند.
برای من طبق تحقیقات گسترده میدانی از سال 86، بخش هایی از فیلمنامه از روی سرنوشت آدم های اطراف خودم نوشته شده است. بهشکل عجیبی از قمارباز داستایوفسکی تا به امروز، فکر می کنم این ماجرا نه جغرافیا و ملیت و زبان می شناسد و نه چیز دیگری! ذات قمار و موقعیت آن و ذات انسان در مواجهه با امر قمار همیشه به نتیجه های مشترک می رسد.
خدا را چه دیدید شاید روزی برسد که خانه سینما و خود سینماگران به شکلی مستقل، جشنواره ای برپا کنند که در تراز وجهه بین المللی سینمای ایران باشد.
مسعود زنگ زد و گفت می خواهم بیایی نقاشی هایم را ببینی و برایم نمایشگاه بگذاری. سكوت كردم. درست شنیده بودم؟ پرسیدم مگر تو نقاشی می كنی؟ گفت از دوران نوجوانی. رفتم. دیدم. حیرت كردم. واضح است كه نقاشی ها كار یك نقاش متبحر و حرفه ای نیستند. خودش هم چنین ادعایی ندارد. كارهای ناب و پر از تخیلند. پر از رویا یا كابوس و با جسارت یا اعتماد به نفس تمام، كارهایی اند با اندازه هایی بزرگ. كارها حاصل ذهنی خیالباف و مغشوشند.
کارگردان مستند «بر سر خاک» معتقد است سیاستهای غلط مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، موجب شده تا دو فیلم آمادهاش را تحویل جشنواره بینالملی سینماحقیقت ندهد.
رامین پرچمی میگوید هستند کسانی که بدون آن که حضور او در سینما، تئاتر و شبکه نمایش خانگی ممنوع باشد، از نزدیکشدن به او میترسند و با خود میگویند نکند مشکل سیاسی داشته باشد و آنها را هم درگیر کند. او تاکید میکند از کسی انتظار ندارد که به او پیشنهاد کاری بدهد، اما حداقل فکر نکنند حضورش برایشان دردسرساز میشود.
داوود مرادیان مدیر گروه مستند بنیاد «روایت فتح» با انتقاد از مغفول ماندن مستندسازی آرشیوی تأکید کرد که در طول ۴۰ سال گذشته برخی فیلمسازان اجازه فعالیت به آن ها را نداده اند.
واقعا برای من دراین کار اولویت این بود که فیلم باورپذیر به نظر برسد. وقتی از بازیگران چهره استفاده می کنیم به خصوص آنهایی که به قول خودمان ستاره هستند بلافاصله بیننده از آن آدم در ذهنش فاصله می گیرد و آن آدم را خیلی سخت در آن شخصیت می پذیرد؛ در حقیقت مخاطب چهره شناخته شده ای را می بیند که نقشی را بازی می کند. من دوست نداشتم این شکل اتفاق بیفتد.
تهیهکننده «آژانس شیشه ای» با بیان اینکه «الان دوره کاسبی کردن به اسم سینماست نه دوره اندیشهورزی و فرهنگ سازی در سینما» می گوید: متاسفانه دخالت ها، مدیریتها و لابی گری های پنهان، اجازه جولان و هدفگذاری را به مدیران نمی دهند و این تجربه ی اشتباهی است که به بهانه مبارزه با فساد یا ایجاد تحول، مجدد به سمت مدیریت گلخانه ای برویم.
مسعود نجفی کارگردان مستند «قیصر، ۴۰ سال بعد» که همزمان با روز ملی سینما وارد شبکه نمایش خانگی شده از آن روزها و ساخت این مستند با حضور عواملش گفت.
عباس بهارلو که معتقد است اگر سینمای صامت ایران در نطفه خفه نشده بود، بیشک زبان سینمای ما بیش از امروز گسترش یافته بود، میگوید در حوزه پژوهشِ سینما موضوعهایی هستند که در محدوده خط قرمز قرار دارند و نمیتوان از آنها نوشت، وگرنه کار دچار ممیزی و سانسور میشود.
مژده شمسایی که در سه دهه اخیر ایفاگر نقش زنان اصلی تمام آثار سینمایی و تئاتری اجرا شده بهرام بیضایی بوده است، در نمایش «چهارراه» نقش نهال فرخی را ایفا می کند. زنی که اجازه پیدا نکرده به علاقه اصلیاش بازیگری برسد و حالا معلمی است بیمار با یک فرزند که ناگهان عشق قدیمی ناپدید شدهاش را مییابد.
ساختار اداری ما پاسخگوی نیاز امروز نیست و وزارت ارشاد مبتنی بر وضعیت سی سال قبل عمل میكند. بنابراین در صورت ادامه روند فعلی نمیتوان مشكلات تئاتر را برطرف کرد.
مجید مجیدی کارگردان فیلم سینمایی «محمد(ص)» ضمن مرور مصائب و مشکلات فیلمسازی مذهبی میگوید آنقدر از هجمههای داخلی علیه این فیلم خسته شده است که دیگر نمیخواهد دربارهاش صحبت کند.
تقی علیقلیزاده تهیهکننده فیلم «رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش بیان کرد که وعدههایی که برای نمایش این فیلم میشد وعدههایی ناراست بود و حاضر نشده است «رستاخیز» را آتش بزند.
مهسا احمدی تنها بدلکار و کارگردان اکشن ایرانی حاضر در هالیوود که از شاگردان ارشا اقدسی بوده در مورد جزئیات حادثه این بدلکار متوفی و نحوه پیگیری امور حقوقی آن توضیحاتی ارائه کرد.
حمید پورآذری با تاکید بر این که حمایت از اهالی فرهنگوهنر و به شکل مشخص اهالی تئاتر وظیفه بیچونوچرای کسانی است که در راس قدرت قرار دارند، معتقد است نمیتوان به علت عدم تحقق چنین اتفاقی دست روی دست گذاشت یا از این حوزه خداحافظی کرد. او میگوید اهالی تئاتر اگر به نیت عمل به مسئولیت اجتماعیشان تئاتری شدهاند، باید بدانند که انتظار قَدردان بودن از سوی آنها که قدرت را به دست دارند خیالی خام بیش نیست.
روزانه بیش از ۳۰ فیلم کوتاه در سطح کشور ساخته میشود، زیرا دیگر دغدغه امکانات نداریم، بلکه دغدغه مسئله، پرداخت، فیلمنامه و قصه داریم که امکانات آمده و آنها را لاپوشانی کرده است. از طرفی سوءتفاهم فستیوالها و بازیهای رسانهای باعث میشود که ما از مسیر اصلی دور شده و درگیر حواشی شویم.
کاوه مظاهری میگوید من به طور کلی با پیشزمینه ساختن، مشکل فلسفی دارم چراکه فکر میکنم این جنس از فیلمهای محافظهکار با این نوع قصهپردازی، مخاطب و تجربه زیسته مخاطب را خیلی خیلی دستکم میگیرند و به اعتقاد من تاریخ مصرف این نوع فیلمها در سینما تمام شده است.
اشکان رهگذر گفت: توسعه ایده «ژولیت و شاه» از سال 95 شروع شد. از همان سال ایده این انیمیشن چه ازنظر داستانی و چه بصری توسعه پیدا کرد. تا اینکه از سال 97 وارد پیشتولید شدیم و در حال حاضر هم در دست تولید قرار دارد. امیدواریم در اواخر سال 1401 آماده نمایش شود.
در مورد قسمت آخر باید بیان کنم 100 راه نداشتیم که قسمت آخر چگونه باید شود. کاراکترها را به سمتوسویی برده بودیم و همچنین قصه که بسیار مهم بود که چند راه برای پایان داشتیم. هم کاشتهایی برای کاراکترها گذاشته بودیم که دستوبال ما را بسته بود و این را نه بهعنوان اینکه آنها را دوست نداشتیم، بلکه دوست داشتیم اما به یک سمتی باید میرفتند که کاشتها را پاسخ دهیم.