مریلا زارعی در گفتگویی مفصل با برنامه «رو ب رو» دهه اول فعالیت خود در سینما را مرور کرد و خاطراتی جذاب از آثاری گفت که خیلی ها با آنها خاطره دارند.
هزینههای تولید بالاست، میخواهم بگویم شرایط تولید باعث میشود به فیلمی روی بیاوریم که سرمایهگذار راغب آن باشد. البته میشود صبر کرد و سختی را تحمل کرد، اما من دیگر سختیهایم را در این سالها دیدم و خیلی در این سالها سختی و فشار کشیدم. من مسوولیت دو خانواده بر گردنم است و این سختی باعث میشود که نخواهم و نتوانم کاری که دلم میخواهد، بسازم ولی هر فیلمی که با اجبار بسازم از روی میل و علاقهام میسازم و به آن فیلم مومن هستم.
علیرضا تابش، عضو شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر اما به صراحت میگوید هر وقت جشنواره مطابق سلیقه کارگزاران برخی دولتها بوده میان هنرمندان و حکمرانان فاصله ایجاد شده و اعتبار خود را از دست داده درحالی که جشنواره فجر مثل امانتی است که باید به صاحبان اصلی آن یعنی مردم بازگردانده شود.
غلامرضا موسوی معتقد است که سینمای ایران نیازمند یک شورای سیاستگذاری است تا بتواند یک سیستمی را ایجاد کند که این میزان از افراط و تفریط در آن وجود نداشته باشد و با مسائل مهم سینمایی به صورت سلیقهای برخورد نشود.
انتظارات مدیران دولتی از سینما به معنای عام و از جشنواره فجر به معنای خاص، آن است که کمبودها و ضعفهایشان در امر فرهنگسازی را با محمل جشنواره سینمایی فجر جبران کنند و به سینماگران اجازه استفاده از تریبون جشنواره فجر را ندهند، در این سالها مردم نشان دادهاند هربار جشنواره فجر تماما دولتی یا حکومتی شده از آن استقبال نمیکنند و مدیران مجبورند دوباره جشنواره فجر را به مردم و سینماگران بازگردانند.
سینمای فرزاد موتمن را باید در ذیل نوعی تجربهگرایی مضمونی و تنوع ژانری معنا کرد.
اگر شبگرد در همان سال تولید و با تبلیغات مناسبی اکران میشد به نظرم سه چهار میلیارد میفروخت که با توجه به کمهزینه بودن فیلم، گیشهاش فوقالعاده بود، در شرایط فعلی این انتخاب نمیافتد به علاوه در سه چهار سال اخیر، یک بخش وسیعی از جوانها که مخاطبین اصلی شبگرد هستند با سینما قهر کردند.
شهرام قائدی در فیلم «آنها مرا دوست داشتند» به کارگردانی محمدرضا رحمانی که این روزها بر پرده اکران است، در نقش مکمل بازی میکند اما جنس بازیاش بلندتر از کوتاهی نقشاش است.
«صبحانه با زرافهها» در ادامه کارهای صحت، فضایی کمدی و سرخوش دارد اما به شادی صرف اکتفا نمیکند و مخاطب را در طول تماشای فیلم به فکر و تأمل دعوت میکند. کارگردان دراین فیلم از تفاوت دیدگاه آدمها صحبت میکند و نحوه برخورد هر کدام از آنها با مشکلی که برایشان به وجود آمده را نشان میدهد.
بهروز افخمی میگوید؛ آن گروهی که از برنامه «هفت» خوششان نمیآید، اکثراً از دور خارج شدهاند، یعنی دیگر فیلمسازان مهمی نیستند، فیلمهایشان تماشاچی زیادی ندارد و ارتباطشان با ملت قطع شده است. الان فیلمسازان جوان میآیند و ما بهدنبال اینیم که آنها را بشناسیم؛ کدامشان بااستعدادترند، کدامشان میتوانند جریانساز و دورانساز باشند، کدامشان تقلبیاند و میشود به کدامشان امیدوار بود، با وجودی که هنوز فیلم بزرگش و تأثیرگذارش را نساخته است.
دومین جلسه شورای سیاستگذاری هجدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» یکشنبه ۶ آبان ماه برگزار شد.
فیلم «آنها مرا دوست داشتند» پنجمین تجربه سینمایی محمدرضا رحمانی است که خودش هم تهیهکنندگی آن را برعهده داشته است؛ فیلمی که میتوان آن را در ذیل سینمای اجتماعی قرار داد که خریدوفروش نوزاد را محور قصهاش قرار داده است.
شهرام مکری: موضوع نباید این باشد که اگر پروانه ساخت نگیریم جرمی انجام داده باشیم، چون تولید هنر و فکر احتیاج به گرفتن اجازه از کسی ندارد، برای نشر و منتشر کردن در چارچوب سینمای ایران ممکن است ضوابطی داشته باشیم، همانطور که کسی کتاب را برای خودش بنویسد، اما برای منتشر کردن به قوانین نشر کشوری که در آن زندگی میکند، مقید باشد. اما کسی را برای نوشتن یک کتاب که نباید دستگیر کنند
بابک خواجهپاشا، کارگردان فیلم «در آغوش درخت» نماینده ایران در اسکار در گفتوگو با «فرهیختگان» اظهار داشت: سینمای ایران تصویر ذهنی فیلمسازهاست؛ خیلی زیاد. چیزی از حقیقت ایران نیست.
نیمههای شب 22 مهر خبر هولناک قتل داریوش مهرجویی و همسرش، وحیده محمدیفر، به گوش رسید. لحظات کشدار نیمهشب خوفناک، هر ثانیه عجیبتر و غیر قابل باورتر میشد. نمیخواستیم باور کنیم چنین ساده یکی از مشاهیر و هنرمندان کشورمان را از دست میدهیم. اینکه داریوش مهرجویی و همسرش چنین فجیح به قتل رسیدهاند در باور هیچکس نمیگنجید.
باید یک دفتر یا دبیرخانه دائمی برای انتخاب سالانه فیلم اسکار راهاندازی شود که فیلمها را در طول سال رصد کنند و آنهایی که از ویژگیها و ظرفیت لازم برخوردارند، معرفی کنند تا امکان اکران و شرایط لازمی که برای نمایش آن لازم است فراهم شود و اینطور نباشد فیلمی که شایستگی انتخاب دارد به دلیل مشکلات و محدودیتهای اکران و نمایش، نتواند برای ارسال به اسکار انتخاب شود. سینمای ما مثل گذشته از نظر فیلمهای خوب غنی نیست.
وقتی کمدی و درام با هم تلفیق میشود دیگر اتفاقات آن تلخی را ندارند اما موضوع همان حساسیت خودش را دارد، برای همین اتفاقی که در «آغوش باز» افتاده است، در واقع همان تهنشین و رسوبی بود که تلفیق قصه کنسرت و زوجهای مختلفی که با آن درگیر هستند و برای من تبدیل به گویش و لحن جدید شد.
در یکی از این پروژهها هفت ماه با گروهم کار میکردیم که به من گفتند دو نفر از اعضای کمیسیون تاییدکننده عوض شدند . به آنها گفتم دو نفر عوض شدهاند، 9 نفر دیگر که هستید و میتوانید درباره پروژهام تصمیم بگیرید. گفتند خیر، گفتم شما عطف به ماسبق که نمیتوانید بکنید! در جوابم گفتند خیر، کار را متوقف کنید.
هوشنگ مرادیکرمانی نویسندگی را در دهه 20 زندگیاش شروع کرده و اولین بار احمد شاملو، داستانش را میخواند و تایید میکند. همین میشود شروع راه او برای داستاننویسی و خلق شخصیتهایی که امروز برای همه نوجوانان ایرانی و حتی در دنیا ماندگار شدهاند. مرادی کرمانی در 80سالگی پر است از شور زندگی و میگوید کتابها هم مثل آدمها هستند و هر آدمی داستانی دارد.
با ابوالحسن داودی، فيلمساز و كارشناس سينما درباره چگونگی تصویب سند ملی سینما گفت وگویی انجام دادیم که پیش روی شماست.
سینمای ایران با توجه به توسعه روزافزون سالنهای سینما باید در مقابل ابتلا به سانسور و ناامنی بازار چارهاندیشی کند و با توسل به هرگونه شگرد ممکن از تولید انبوه فیلمهای سینمایی وانماند. عقبنشینی در تولید یعنی میدان باز کردن برای آنها که رسما در انتظار واردات فیلم خارجی هستند.