مریلا زارعی در گفتگویی مفصل با برنامه «رو ب رو» دهه اول فعالیت خود در سینما را مرور کرد و خاطراتی جذاب از آثاری گفت که خیلی ها با آنها خاطره دارند.
سیدرضا میرکریمی دبیر سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر میگوید موضعگیریهای دوپهلوی سرپرست سازمان سینمایی درباره ادغام یا استقلال این رویداد او را هم «گیج» کرده است.
رضا میرکریمی با بیان اینکه امسال حدود ۱۰ نفر گردشگر سینمایی داشتیم که با پرداخت تمام هزینههای خود در جشنواره جهانی فیلم حضور پیدا کردند، گفت: به شخصه از اینکه جشنواره جهانی در یکی از شهرهای قدیمی ایران برگزار شود، بدم نمیآید. اما این موضوع به میزان مشارکت و ضمانت اجرایی حداقل ده ساله از طرف شهر مورد نظر نیازمند است.
مانی پتگر با اشاره به فیلم دونده گفت: مدیرِ جشنواره سیدنی که عاشقِ فیلم بود و قبل از «دونده» فقط «گاو» را از سینمای ایران دیده بود، میگفت وقتی خلاصه قصه را در کاتالوگِ جشنواره ونیز خواند، با آگاه شدن از قصه فیلم و نگاه کردن به اسمِ تهیهکننده دولتی - کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان - فکر کرده بود که با یک فیلمِ آموزشی نهضت سوادآموزی مانندِ تبلیغاتی، از نوع مثلاً چینیاش روبرو خواهد بود، ولی با تماشای سکانسِ آخر، از فرطِ هیجان و حیرت داشت از صندلی به روی زمین میافتاد.
زيباکلام: تختي هم اگر نفس ميكشد، براي مردم است، در فيلم بهدرستي نشان داده ميشود كه اگر مدال ميگيرد و كشتي ميگيرد، براي مردم است. در فيلم بهخوبي نشان داده ميشود كه تختي براي مردم زنده است و بهنوعي شباهتهايي هم با مصدق پيدا ميكند. مصدق هم مدام از مردم سخن ميگويد. اينجا كمي نگران ميشوم؛ چون به ايران 98 پل ميخورد. من بهعنوان استاد علوم سياسي از جاهايي نگران مردم مردم گفتن مصدقها، طالقانيها و تختيها ميشوم. براي اينكه خيلي وقتها بايد چيزي بگوييد كه مردم خوششان نميآيد و دوست ندارند آنها را از زبان شما بشنوند.
علیرضا داودنژاد که پس از ۲۰ سال فاصله از فیلم اول، «مصائب شیرین ۲» را ساخته، معتقد است: اکنون بهترین زمان برای آن بوده که به این موضوع پرداخته شود و با وجود آنکه فیلم در ایران ساخته نشده است اما خاصیت محلی خودش را دارد و منعکسکننده روابط، برخوردها و نحوهی زیست آدمهایی است که متعلق به همان جا هستند.
دبیر جشنوارهی جهانی فیلم فجر در آستانهی آغاز این رویداد سینمایی گفت: باید این عادت را کنار بگذاریم که فیلمهای خوب را اسمهای بزرگ میسازند.
لانتيموس ميگويد زماني كه روي پروژهاي كار ميكند هرگز به بازيگر معيني فكر نميكند: «نميخواهم چنين چيزي من را محدود كند و اصلا خبر نداري اين بازيگري كه در ذهنت داري، در دسترس هست يا نه.» حين تمرينهاي عجيب و غريب و خواندن فيلمنامه «سوگلي»، لانتيموس درخواست انجام كارهايي تجربي را از بازيگرانش داشت. اِما استون طي نشست پرسش و پاسخي كه در جشنواره تلوريد برگزار شد، در اين باره گفته بود: «در آخر تمرينها، خط به خط فيلمنامه را از حفظ بوديم چون كلمات را بارها و بارها بدون اينكه معنا و مفهومشان را بدانيم، تكرار كرده بوديم.
الان چه جشنواره ملي فجر و چه جشنواره جهاني يك آيين ملي به شمار ميرود كه سي و چند دوره از برگزاري آن ميگذرد و سرقفلي آن متعلق به همه مردم است. دبير اين وكالت را ندارد كه همه چيز را به هم بريزد. بايد حواس دبير باشد كه از ميراث و تصميمهاي ديگر دبيران حفاظت ميكند و نميتواند به راحتي تصميمهاي مختلف بگيرد. مثلا يك سال تصميم بگيرد به جاي سيمرغ چيز ديگري جايزه ميدهيم يا از فردا پنج جايزه كم ميشود و شش جايزه ديگر اضافه شود. تاكيد ميكنم بايد روي بعضي اصول ايستاد. از اين جهت فعلا تا اين لحظه سالن چارسو محل برگزاري سي و هفتمين جشنواره جهاني است و تصميم ما در اين چند سال بر اين بوده كه چارسو در مركز شهر قرار دارد و ما مهمانان اين رويداد مهم را در قلب شهر مستقر ميكنيم تا آنها را با شهر و مردم شهر آشتي دهيم .آنها را با موزههاي شهر آشنا كنيم و همين طور آنها در فضاي گرمي كه در شهر وجود دارد، قرار بگيرند.
کامران حیدری، مستندساز ایرانی میگوید: بر اساس غریزهام فیلم میسازم و فیلمهایم بسیار شخصی و براساس زندگی خودم هستند. بیشتر از سینما و یا هر فیلمسازی، بیشتر تحت تأثیر مردم پیرامونم هستم و این روش فیلمسازی را به من دیکته میکند.
اگر يك اثر ادبي خوب در دست يك فيلمنامهنويس ضعيف كه ادبيات نميفهمد و ذات داستان را نميفهمد، قرار بگيرد آن وقت چه اتفاقي ميافتد؟ قطعا منجر به برگردان خوبي نميشود. لزوما داستان خوب نميتواند مبدل به يك اثر سينمايي موفق شود. نمونهاي كه الان به ذهنم ميرسد «كوري» ساراماگو است. اين رمان درخشان آن ور دنيا بازتاب خوبي دارد اما در برگردان سينمايياش عقيم باقي ميماند. يا «بار هستي» نوشته ميلان كوندرا... يا آثار ديگري كه هنوز از آن استفاده ميشود .
انتقادها از دوره کاری نصرالله قادری در انتشارات نمایش بسیار است؛ اما او معتقد است بدون بودجه مکفی نمیشود انتظارها را برآورده کرد.
سیدصادق موسوی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان در واکنش به طرح شایعه انحلال این انجمن در برخی محافل سینمایی، توضیحاتی درباره تغییرات پیش روی انجمن تحت مدیریت خود ارائه کرد.
سينماي حالحاضر دستپخت تفكري است كه انديشه را در سينما حرام ميداند. خب حالا مردم دوست دارند بروند در سينما و چهار تا شوخي جنسي بشنوند و لحظاتي خوش باشند و به خانه برگردند. اوايل خانوادهها نميرفتند و اين قصه كه جلوي بچههايشان اين شوخيها صورت بگيرد خجالت ميكشيدند. اما حالا شرم آنها هم ريخته است و به يك امر عادي بدل شده است.
جزيره هرمز جزيره منحصربهفردي است. دوربين را هركجاي آن قرار دهي با اتفاق ويژهاي روبهروي ميشوي. معتقدم هر قاب اين فيلم براي خود روايتگر يك قصه بود.
ممیزان باید یک مقدار با زمان جلو بیایند. اگر در تلویزیون یک بچه 12ساله به همکلاسیاش اوشکول بگوید از فیلم درمیآید ولی در مدارس ببینید بچهها چه به هم میگویند، نمیگویم چیز خوبی است ولی واقعیت موجود خیلی جلوتر است. این باعث میشود ارتباط با مخاطب قطع شود.
اين روزها سينماي ايران آخرين داشتههاي خود را بر پرده سينما نمايش ميدهد. فيلمهايي كه از سال گذشته در نوبت اكران بودند اما تا به اين ماه از سال فرصتي براي اكران در اختيار سازندگانشان قرار نميگرفت. اگر بگوييم فيلمهايي كه معمولا در اين فصل اكران ميشوند بدشانسهاي سينما هستند بيراه نگفتهايم، فصلي كه مخاطب از تماشاي فيلمهاي جشنواره خسته است و مهمتر از همه اينكه در تكاپوي آماده شدن براي فصل بهار است.
بزم رزم» مستندي است روايي و گفتوگومحور درباره موسيقي ايران در روزهاي پرالتهاب انقلاب و پس از آن هم جنگ؛ مستندي كه كارگردانش با تمام سختيهاي پيشرو تلاش كرده تا ضمن استفاده از تصاوير و منابع بكر، خيل عظيمي از موسيقيدانان و مديران فرهنگي فعال در آن برهه تاريخي را پاي ميز گفتوگو بنشاند. سيدوحيد حسيني در گفتوگوي زير، علاوه بر تشريح روند ساخت اين مستند با رويي گشاده درباره برخي انتقادات پيرامون فيلمش پاسخ ميدهد. او معتقد است برخي مديران موسيقي در آن دوران اگرچه تعبير هنري بعضي آثار را با دخالتهايشان مخدوش كردند اما شايد براي پخش چارهاي جز اين نداشتند. مستند «بزم رزم» كه همچنان اكران اينترنتياش در سايت هاشور قابل دسترسي است، از آن دست فيلمهايي است كه ميتواند گوياي يكي از مهمترين برهههاي سياسي-اجتماعي ايران باشد؛ وقتي كه نتها راوي خون بودند.
سیدرضا میرکریمی داور جشنواره «فیلم ۱۰۰» ضمن برشمردن نقاط قوت و ظرفیتهای فیلم کوتاه، درباره شتابزدگی برای ورود به سینمای بلند، به فیلمسازان جوان هشدار داد.
کارگردان فیلم مارموز معتقد است که تمامی گروهها و شبکههای تلویزیونی خارج از کشور، تحلیلها و استدلالهای نادرستی درباره منطقه هدف یعنی ایران دارند به همین دلیل دائم در وضعیت حیرت و گیجی به سر میبرند.
همه ما دیده، شنیده و یا حتی تجربه کردهایم که بچههایی از قشر متوسط و حتی مرفه جامعه دست به حرکتهای ناهنجار بزنند. علتش شاید این باشد که نوجوان در این سن میخواهد اثری از خودش به جای بگذارند و به یک هویت مستقل دست پیدا کند. «درساژ» دست روی همین موضوع گذاشته اما دو سال تلاش برای دریافت پروانه ساخت و بیتوجهی مسئولان مربوطه حکایت دیگری است!