مهین صدری، نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر و سینما، در گفتگویی مشروح به مسیر هنری خود، از کانون پرورش فکری رشت تا همکاری طولانیمدت با امیررضا کوهستانی پرداخت. او با تاکید بر اینکه «هیچ لذتی بالاتر از کشف آدمهای معمولی نیست»، از فرایند شکلگیری آثارش، اهمیت صداقت در هنر و همچنین تجربیاتش در نوشتن نمایشنامه، کارگردانی و بازیگری سخن گفت.
اگر اين پروژه به سرانجام برسد يعني تئاتر ميتواند حيات داشته باشد و ما سال را كنار مردم به پايان برسانيم، اما اگر به سرانجام نرسد يعني موضوع تعطيليهاي يك هفتهاي بيقاعده مكانهاي فرهنگي يك بازي ناجوانمردانه بوده و مسوولان بايد واضح اعلام كنند تا روزي كه شر اين ويروس به كل كنده نشده، امكان اجراي هيچ نمايشي در ايران وجود ندارد. به اين ترتيب تكليف همه ما روشن ميشود كه تا آن زمان بايد شغل ديگري پيدا كنيم.
بني شبيه به هيچ نويسنده ديگري نمينويسد. او زبان خودش را دارد. طنز خودش را دارد. قلم بني منحصر به خودش است. نمايشنامهنويسان بهخصوص كمدي نويسان زيادي ديدهام كه براي رسيدن به كمدي با كلمات بازي ميكنند اما بني با تلفيق طنز، واژهسازي، رئاليسم جادويي، نقد اجتماعي و سياسي ساختار جديدي را خلق ميكند و امضاي خودش را دارد.
مسعود دلخواه از بحران مضاعفی که کرونا بر تئاتر ایران تحمیل کرده، تدریس و اجرای آنلاین نمایش و سیاستگذاریها و برنامهریزیها برای این هنر میگوید.
دولت بايد از اجراي گروههاي تئاتر حمايت كند و خروجي آنها را به صورت آنلاين در اختيار مردم سراسر كشور بگذارد. ما امروز بايد بتوانيم از تركيب هنر و تكنولوژي در جهت آسايش و آرامش جامعه بهره بگيريم. بايد بتوانيم از تجربههاي جهاني استفاده كنيم. حداقل ميتوانند اين ايده را به صورت پايلوت در تئاتر شهر شروع كنند چون اين مكان يك وجاهت و كاركرد نمادين اميدآفرين دارد.
ابراهیم گلهدارزاده معتقد است، بچههای تئاتر منتقد هستند و همیشه یک عینک انتقاد دارند که خوب است و آنها باید نقد کنند و ما نیز باید به نقد آنها توجه کنیم.
ایوب آقاخانی درباره پیشبینیاش از تئاتر در دوره پساکرونا گفت: من الان بیش از اینکه نگران آسیبهای خانمانبرانداز این ویروسِ مرموزِ لعنتی روی تئاتر باشم، نگران مسئولانی هستم که به نداشتن تئاتر دارند عادت میکنند و نگران مخاطبانی هستم که به تئاتر ندیدن دارند عادت میکنند.
چيزي كه درباره ايشان برايم مسحوركننده بود به كارهايي بازميگشت كه آقاي پورحسيني را در نقشهاي متفاوت و در همكاري با كارگردانهاي متفاوت ميديدم. مثلا بين حضور او در نمايش «باغ آلبالو» آربي يا «طلبكارها» كه آنجا هم باهم بوديم تفاوت زيادي وجود داشت. «انسان، حيوان، تقوا»ي پيرآندلو كجا و كار رضا قاسمي كجا؟
رحمت امینی: راه رشد و ارتقاء کیفی تئاتر هر کشوری از مسیر تئاتر دانشگاهی است.
شاید در نگاه سازمان مدیریت و برنامهریزی این ایده تداعی شود که با کاهش فعالیتهای تئاتری در سال شیوع کرونا، بودجه این حوزه را کاهش دهند. اما در مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اتفاقا برعکس، نگاهی حمایتی وجود دارد و بهطور کامل در جریان کار هستند که اگر تئاتر صحنهای اجرا نمیشود، بالاخره برای فضای مجازی آثاری تولید میشوند و بنابراین وزارتخانه خودش در مقام مطالبهگر است.
میترا علویطلب که به بررسی ادبیات نمایشی ایران در دوره تکوین (۱۲۲۹_۱۳۲۰) پرداخته، میگوید: تمام نمایشنامههای این دوران به نحوی مفهوم قدرت را بازمیتابانند یا متأثر از آن هستند. یعنی عرصه ادبیات نمایشی دوران تکوین، عرصه تلقیهای متفاوت از مفهوم قدرت است؛ تلقیهایی که میکوشند از طریق هراسهای غالب و فراگیر حاکم بر ادبیات نمایشی دوران تکوین، خود را نهادینه کنند.
از دو سال قبل نشانهها و اخطارهايي وجود داشت كه به ما ميگفت نهادهاي گوناگون حاكميتي ظاهرا توان هضم فعاليت چنين مجموعههايي را ندارند. هر روز تماشاگران و جمعيت زيادي به يك منطقه خاص رفتوآمد ميكردند. نشانهها و احضارها، فشارهاي متعدد از سوي اماكن و شهرداري و عدم حمايت دولت، همه به ما ميگفت قرار نيست كار ادامه پيدا كند و ماجرا بايد تمام شود.
برادران رهگذر که پس از یک دهه تلاش انیمیشن بلند «آخرین داستان» را به ویترین سینمای ایران اهدا کردهاند، همزمان با روز جهانی انیمیشن از تجربیات و دغدغههای خود در این حوزه میگویند.
جادو در ادبيات پيش از گوتيك بارها حضور داشته همانگونه كه بعد از اين دوره هم بوده. همان طور كه اشاره كرديد، آثار شكسپير هم سرشار از جادو است. در واقع هيچ نمايشنامهنويس مطرحي به اندازه او جادو و جادوگران را وارد تاريخ تئاتر نكرد. مهمترين جادوگران شكسپير در مكبث حضور دارند و نمايشنامه روياي يك شب نيمه تابستان هم در رابطه با پريان است.
زيست تئاتري بوآل همسو با ايدئولوژياش پيش ميرود. كسي كه به اين شكل مواجهه با تئاتر و مخاطب علاقه دارد شايد الزاما ايدئولوژي بوآل را نداشته باشد چون تئاتر براي او مديومي بود عميقا متعلق به توده كه نفس به نفس تماشاگر و طبقه ستمديده حركت ميكند.
نوشتن كتاب از خلال گفتوگو با دانشجويان به ذهنم رسيد. آنها ميگفتند ما كتاب آموزش نمايشنامهنويسي ميخوانيم ولي نيازمان برطرف نميشود، به نتيجه رسيدم تمرينها و مثالها درك درستي به دست ميدهند ولي در نهايت وقتي قرار است دانشجو خودش قلم به دست بگيرد و ساختمان يك نمايشنامه را بنا كند، نميداند چه شگردها و امكاناتي براي شروع و پايان متن در اختيار دارد.
زمان ما، تئاتر اصالت داشت، واقعا حرفی برای گفتن داشت، هنرمندان برای آن احترام قائل بودند، لباس پلو خوریش را میپوشید و روی صحنه حاضر میشد. نه مانند حالا که بعضی از هنرمندان اصلا برای تئاتر ارزش قائل نیستند. البته خوشبختانه هنوز کسانی هستند که برای تئاتر ارزش و احترام قائل هستند.
قطب الدین صادقی گفت: تقرب به حمید سمندریان ضعف شخصیتی است؛ برخی با نام او در حال افزایش اعتبار خود هستند.
مریم کاظمی پیشنهاد داد: بودجه همه جشنوارهها و بودجه همه تولیدات تئاتر در سال 99 یکپارچه شود و در صندوق حمایتی جمع شود و بودجههای افزون دیگری از کمکهایی که دولت تصویب کرده است برای حمایت از کسب و کارها جمعآوری شود و به طور عادلانه با یک هیئت امنای سالم و غیراداری میان همه خانواده تئاتر به صورت مساوی تقسیم شود.
فقیهه سلطانی از تجربیاتش در اجرای «یه گاز کوچولو» در این روزهای کرونایی میگوید
محمدرضا خاکی، استاد دانشگاه و کارگردان تئاتر گفت: اینکه ما یک خانه قدیمی- اغلب کلنگی- اطراف تئاتر شهر را اجاره کنیم و آن را تبدیل به سالن کنیم و چند صندلی بگذاریم و اجرا برویم، این که واقعا تئاتر نمی شود.