«آرامش در حضور دیگران» اثر ماندگار ناصر تقوایی، فیلمی است که با تکیه بر فرم و ساختار، جهانی انتقادی و روانشناختی خلق میکند. این تحلیل بر نقش حیاتی معماری فضای روایت (خانه سیروس طاهباز) بهعنوان پیکرهای فعال برای نمایش وضعیت روانی شخصیتها تأکید دارد؛ جایی که پلهها محور میزانسن بوده و تقابل میان نظم و فروپاشی را نشان میدهند.
نفیسه روشن از پخش نشدن مصاحبه های پشت صحنه اش در این برنامه عصبانی بوده و به همین دلیل متن تندی را علیه تدوینگر این برنامه در استوری اینستاگرامش منتشر کرده است!
محمد حسین لطیفی با ساخت پنج سریال ویژه رمضان پیشتاز محسوب میشود و ساخت صاحبدلان، نردبام آسمان، دودکش، پادری و سردلبران او را در مقام پرکارترین کارگردان این ایام قرار داده است. به بهانه و مناسبت همین ماه شاید مرور دوباره این آثار و کارنامه کارگردانی که شانس ساخت بیشترین سریالها را برای ماه رمضان داشته است، بد نباشد.
«شب های رمضان هر شبکه را که برای تماشای سریال باز می کنی مثلث عشقی، احضار روح، شخصیت های فضول و آدم های بددهن را می بینی که همه به هم دروغ می گویند و با هم دشمن اند! اگر این سریال ها آینه ی تمام نمای جامعه است، خب ما خیلی افتضاحیم! اصلا به فرض که اینگونه باشد؛ تلویزیون یا رسانه، رمان یا ادبیات این که چه هست را نباید نشان دهد، این که چه باید باشد را باید نشان دهد.»
توجه مدیری به انتخاب بازیگر نقش های کوتاه قابل تامل است.سریال دراکولا را میتوان مجموعه ای مناسب برای شناساندن بازیگران گاه گمنام به هنر نمایش و علی الخصوص گونه کمدی دانست.
«دراکولا» و «مردم معمولی» هر دو بازندهاند. دو سریال کمرمق و خستهکننده، گامها پایینتر از حد انتظار بینندگان از مهران مدیری و رامبد جوان که میتوانند هر نوع مخاطبی را از شبکه نمایش خانگی و ویاودیها دلزده کنند.
موفقیت «انگل» ساخته بونگ جون-هو در اسکار به سرازیر شدن میلیونها دلار سرمایه غربی به سینمای کره جنوبی منجر شد.
«زیر نور كم» برای اولین تجربه كارگردانی محمد پرویزی میتوانست مسیر هموارتری را طی كند و به قواعد قصهگویی بیش از این تن دهد. اما راه دشواری انتخاب شده كه به نظر میآید نتیجه چندان مطلوبی به بار نیاورده.
«میخواهم زنده بمانم» گاهی دچار شلختگی رواییست، در فضاسازی واقعیت را بعضا قلب کرده، میشود کلی از آن ایرادهای میزانسن و طراحی صحنه درآورد، خیلی چیزهایش با واقعیت دهه 60 و 70 تطبیق ندارد، اما گفتمان موجود در آن تا قسمت دهم، گفتمان مهمیست و چون اجرای خوبی هم دارد، شاید به نوعی بهترین سریال در شرایط فعلی نمایش خانگیست.
«رضاخان برخی قسمتهای فیلم فردوسی سپنتا را نپسندید و اثر توقیف شد. انگار در زندگی مشترک این دو حکیم، همذاتپنداری غریبی صورت گرفته بود. ظاهراً جاننثاران پادشاه به او رسانده بودند که «چرا در فیلم، شاعر به شاه غزنوی تعظیم نمیکند؟!»»
«از داریوش مهرجویی شنیدم که میگفت وفتی نقدهای ایرج کریمی را میخواند، همیشه چیزهای زیادی یاد میگرفت. تصور کنید! داریوش مهرجویی، با تمام آن ویژگیهایی که از او در آثار ماندگارش میشناسیم، چنین استفادهای از نوشتههای یک منتقد میکرده و حالا عرصه نقد چنان آشفته بازاری است که دوغ و دوشاب در آن یکی شده است.»
سازمان سینمایی طی سالهای اخیر تماسهای متعددی از جانب کسانی داشته که توسط کلاهبرداران مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند و با وعده حضور در پروژههای سینمایی و شبکه نمایش خانگی بهعنوان بازیگر مبالغی از آنها دریافت شده است.
محمدرضا گلزار برای اجرای برنامه «هفت خان» که از یک پلتفرم اینترنتی در حال پخش است دستمزد ۱۸ میلیارد تومانی دریافت کرده است. آن هم پیشاپیش!
هومن سیدی در «قورباغه» به درستی اصرار میکند که همه چیز از کودکی و خانواده شکل میگیرد و در بزرگسالی، چون پیامد بذر نادرستی که کاشته شود، مسیری به سوی نابودی طی میکند.
بدشانسی فردین برخورد با جریان انقلاب بود و بدشناسی دیگرش حاكمیت واژه «فیلمفارسی» بود بر اذهانِ مسوولان و سینمایینویسان كه باعث شد از كار باز بماند و اگر اجازه مییافت نقش «ناخدا خورشید» را كه «ناصر تقوایی» برای او نوشته بود، به اجرا درآورد، هم تجربههای طولانیمدت او به نسل بعد منتقل میشد، هم فیلمی ماندگار به فیلمهای ماندگار سینمای ایران اضافه میشد
برخی مشكلات «گاندو» : ۱- عدم شناخت ژانر؛ ۲- عدم پردازش درست پیرنگها؛ ۳- عدم قهرمانسازی و شناخت درست مسالههای دراماتیك؛ ۴- عدم شكلگیری دایلاماهای اخلاقی؛ ۵- گفتوگوهای شعاری؛ ۶- حرفزدن برای حرفزدن؛ ۷- جای خالی زیرمتن؛ ۸- توضیحات اضافی؛ ۹- تكرارهای غیرضروری؛ ۱۰- وجود صحنههای خبرنامهای؛ ۱۱- گم كردن لحن؛ ۱۲- گم كردن ریتم؛ ۱۳- اشتباه گرفتن موقعیت با موضوع....
«شنای پروانه» دو نقطه قوت بزرگ دارد كه نمیتوان به آسانی از كنارشان عبور كرد، اولی ضرباهنگ دقیق و سنجیده كار است و دوم شیوه گرهگشایی است.
مسائل اصلی که شخصیت فیلم «غار» با آنها درگیر است رویا، بازی و هنر است. مسائلی که در طول فیلم از زبان کاراکتر با لحن و واژگان شیرین کودکانه بیان میشود. مسائلی که وقتی در مخاطب درونی میشود بسیار تلخ و گزنده است و این سوال را به وجود میآورد که آیا ما کودکان را از حقوق خود محروم کردهایم؟
مشكل بزرگ «ملكه گدایان» شاید این باشد كه وقتی مخاطب به اجرا و فضاسازی قابل قبول سریال عادت میكند و تعلیقهای قسمتهای اولیهاش را پشت سر میگذارد، داستان دچار سكونی نسبی میشود و رفتهرفته ضعفهای فیلمنامه خود را بروز میدهد، در نتیجه سستی آن كاملا به چشم میآید.
منطقی و غیرمنطقی بودن پرسوناژ ریحانه در خصوص مساله بارداریاش فارغ از دیدگاههای فرمایشی و تزریقی و مذكرانه «حامد» میخواهد عقلانی بودن را همچون قبحی بشكند.گویی قرار است «ریحانه» فیلم كوتاهی به اسم «به نام مادر» حاتمیكیا باشد كه هیچگاه ساخته نشده است، ولو به قیمت پردازش ناباروری باورهای این شخصیت!
«نرگس» حتی تا این زمان جسورانهترین و ماندگارترین فیلم در كارنامه بنیاعتماد محسوب میشود. حضور زنهای آسیبپذیر جنسی در سینمای بعد از انقلاب شاید با فیلم نرگس نمود پیدا كرد. نرگس در زمان خود و تا امروز بر خلاف ظاهر خود فیلم لطیفی بود. خشونت و لطافت برآمده از دل فیلم انگار به نوعی الهامگرفته از اشعار فروغ باشد.