نمایش مارمولک از شبکه چهار که اساسا دخلی به تغییر نگرش کلی مدیران رسانه ملی ندارد و در واقعیت امر آنچه میتوان به دلایل و انگیزه پخش فیلم اشاره کرد، بیشتر معطوف به نگرانی از بایکوت رسانه ملی از طرف مردم و در خوشبینانهترین حالت تغییر نگرش مدیران فعلی نسبت به پیام فیلم و به تعبیری تلاش برای بازسازی اعتبار و اعتماد عمومی از روحانیت است که در ذهنیت مردم به درست یا غلط مسبب معضلات و مشکلات و بحرانهای ریز و درشت اجتماعی و سیاسی میدانند.
«درباره الی…» چهارمین فیلم فرهادی در جایگاه کارگردانی سینما بود و متفاوت با «رقص در غبار» و «شهر زیبا» و «چهارشنبهسوری»؛ گرچه درونمایههای فیلمهای قبلی را هم میشد در این فیلم جستوجو کرد، اما حاصلِ کار، نوعی بازگشت بود به تجربه تلویزیونی او در «داستان یک شهر»؛ آدمهای عادی و باورپذیر با انگیزههای عادی که در شرایط غافلگیرکننده به چیزی ورای خود بدل میشدند.
نورالله عزیزمحمدی- مشهورترین قاضی جنایی ایران- در طول ۴۵ سال قضاوت خود قریب به ۴۵۰۰ پرونده قتل را بررسی کرده و حدود ۴۰۰۰ نفر را به اعدام یا قصاص محکوم کرده است. این پیرنگ اصلی مستند «قاضی و مرگ» به کارگردانی حسن خادمی است.
آرمین ایثاریان پس از کارگردانی چندین مستند و برنامه تلویزیونی برای ساختن اولین مستند بلند خود، سراغ موضوع جذابی رفته است. «اسرار دریاچه» مجموعه باستانی تخت سلیمان را که گفته میشود زادگاه زرتشت بوده، با قدمتی بیش از سه هزار سال و با عجایب پُررمزورازش به تصویر میکشد.
زاون اصفهان را بسیار دوست داشت و نکته حیرتانگیز در این میان تطابق بینظیر فرهنگی زاون با محیطی است که به شکل مرسوم میتوانست بین او و عشقش به اصفهان فاصله بیندازد، اما نهتنها اینگونه نشد، که حتی او مانند بسیاری دیگر از ارامنه سینمای ایران خدمات فوقالعادهای به سینما، فرهنگ و سرزمینی که بسیار دوستش داشت، انجام داد؛ کاری که انگار برایش آفریده شده بود.
سام مندس بهخاطر ساخت فیلم1917 در هفتادوهفتمین دوره مراسم گلدنگلوب جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردان را از آن خود کرد. بهخاطر این موفقیت غیرقابل پیشبینی میتوان اینگونه ارزیابی کرد که مندس امروز سالنهای سینما را در اختیار گرفته است.
ساخته اخير رابرت اگرز كه در ميان نمرات جذاب سايتهاي ريز و درشت نقد، يك نفر زير همه چيز ميزند. همان يك نمره قرمز رنگ كافي است همه اذهان حساس شوند. چرا؟ چرا داستان ساده توماس ويك و افريم وينزلو نتوانسته نگاه يك منتقد را جذب كند؟
با اينكه در «جاندار»، تعليق و هيجان و گرهافكني به موقع رخ ميدهد و در ادامه قصه به اوج بلاتكليفي و چالش ميرسد، اما در پايان، برآيند همكاري و همفكري دو نفره كارگردانان فيلم است كه در آخرين پلان، ناباورانه ما را با يك پرسش بيپاسخ و تصويري از راهروي زندان رها ميكند.
«داستان ازدواج» بامباك را اغلب با فيلمهايي همچون «صحنههايي از يك ازدواج» (اينگمار برگمان، ۱۹۷۳) «كريمر عليه كريمر» (رابرت بنتون، ۱۹۷۹) يا برخي از آثار وودي آلن مقايسه كردهاند. چنين مقايسههايي با آنكه نادرست نيست ولي همچنان مبتني بر وجوه مشابه اوليه و ظاهري اين فيلمهاست.
نرگس آبيار و تيمش اين امكان را به هر لحاظ داشتند كه نگاه امنيتي را كمي تلطيف كنند؛ چه در جامعه چه در حاكميت اما متاسفانه فرصتسوزي كردند.
«جاندار» خوب شروع ميشود و براي حادثه ويرانگر زمينهسازي ميكند، اجراي صحنههاي درگيري خانوادگي نفسگير است و با يك ضربهبه پايان ميرسد.
فیلم سینمایی «جوکر» محصول سال ۲۰۱۹ آمریکاست؛ اثری قابل بحث و مهم که تاد فیلیپس آن را کارگردانی کرده و دیدن این فیلم برای افراد زیر ۱۷ سال منع و حداقل دیدن آن به همراه والدینشان توصیه شده است.
مروری کوتاه بر حضور فیلمسازان جوان در دورههای اخیر جشنواره فیلم فجر نشان از آن دارد که استعدادهای نوظهور پشتوانه اصلی سینمای ایران در سالهای اخیر بودهاند.
«اول باید شرایط برای فروش فیلم مستند مهیا شود و مستند تبدیل به کالایی صاحب ارزش اقتصادی شود پس از آن کارگردان و تهیه کننده و سرمایه گذار هریک بر مبنای قانون حقوق خود را مطالبه کنند.»
یضایی مسیر طاقتفرسایی را برگزیده که پستی و بلندیهای آن میتواند هر هنرمندی را از پای درآورد. بزرگی بیضایی نمایشی، تقلبی و برساخته از پروپاگاندای پوچ و هیاهوی رسانههای نوین و برآمده از جدالهای سیاسی و جناحی نبوده و از یک شعور ذاتی و پشتوانه علمی و دغدغهمندی متبلور شده که هزینه آن، صرف زمان و ثانیه به ثانیه از عمر خود کاستن، برای رسیدن به نتیجهای در خور است.
فيلمِ جاندار پتانسيل قدرتمندي براي پيشبرد يك روايت پيچيده دارد اما خواسته يا ناخواسته براي سازندگان فيلم جاندار بيشتر از آنكه روايت پيچيدگي زياد تعليقها، كنشها و واكنش برخي شخصيتها اهميت داشته باشد چيدن يك پيرنگ عمده ساده و بيپيرايه مهمتر است كه در آن همگي بار ننگين اشتباهات همديگر را به دوش ميكشند اما راه گريزي را بر همديگر نيز دوچندان مشكلتر كردهاند.
هر جا امکان حضور چهرههای نزدیک به نهادهای دولتی و سرمایهگذاری بخش خصوصی هست، قطعا این رویداد ناچار به تغییر استراتژی و سیاستگذاریهایی است که شاید بتوان با توجه به حضور پررنگ نهادهای نزدیک به دستگاه قدرت که تهیهکنندگانِ بخش عمدهای از فیلمها بودند و صرف هزینههای زیاد برای ساختن برخی از فیلمها، به پاسخی برای آن دست یافت.
اغلبما خسرو سينايي را به عنوان فيلمسازي ميشناسيم كه هم درزمينه سينماي مستند و هم درزمينه گرايشهاي ديگر تبحر دارد. سينايي كه منتقدان ازاو به عنوان شاعر سينما ياد ميكنند البته درسرودن شعر هم تخصصدارد كه شاهد مثالش مجموعههايي چون«ترانههاي شاپركسفيد» و «اتاق صورتي» و «تاولهاي لجن» است.
فیلم «جاندار» که به تازگی نمایش خود را در سینماهای کشور آغاز کرده، داستان خانوادهایست که درگیر پدیده قصاص میشود؛ اما این معضل همه داستان نیست چرا که نوع مواجهه آدمهای قصه در این فیلم مساله است، آدمهایی که حالا دیگر نقش بازی نمیکنند و خود واقعیشان را به تصویر میکشند.
باورتان میشود مدیران این شبکه که فردوسیپور را دوست ندارند در عصر ارتباطات که دنیا به اندازهی که موبایل کوچک است، دست به سانسور و حذف نام یک برنامه در تکرار یک سریال میزنند.
روایت این فیلم از زبان مهناز، زن درگذشته، بیان میشود که در طول فیلم با جمیله، شخصیت بهبودیافته، آشنا میشود و این آشنایی منجر به تغییر نگاه او به بیماری میشود و از پس آن به نسبت مرگ و زندگی تعمیم مییابد. کارگردان تلاش کرده این تجربه ویژه را از زبان مهناز، زنی که به دلیل سرطان پستان مرده است، بازنمایی کند. این بازنمایی البته چند لایه دارد.