سال گذشته همین روزها بود که خبری از حضور «رامین پرچمی» در یک تئاتر دادیم که به دلیل مشکلات مالی در زندان به سر میبرد و قرار بود با این اثر، در هجدهمین دوره جشنواره تئاتر زندانهای کشور به صحنه برود. هرچند آن اثر اجرا نشد، اما حالا دوباره خبر رسیده که پرچمی با همان تئاتر و همان نقش، میخواهد روی صحنه بیاید اما اینبار در سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر.
جدول اجراهای سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر منتشر شد
سیوهفتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران با برگزاری آیین اختتامیه و معرفی برگزیدگان این رویداد در دو بخش ملی و بینالمللی برگزار شد.
برنامه شهاب حسيني تركيبي است از مهمانان رامبد جوان و مهران مديري حالا با يك زمينه خاص. اينكه مهمانها با هم رفيقند اما فراتر از رفاقت مهم مشهور بودن آنان است. به هر حال رفقاي قديميتر و البته پشتهمتري از پژمان و سام داريم. آدمهايي كه در مسير رفاقت جان خود را فدا كردهانداما در اينجا رفاقت به معني چگونه با هم معروف بودن است.
حالا که تکلیف فیلمهای حاضر در جشنواره فجر امسال روشن شده، باز هم باید این گزاره را تکرار کنیم که با جشنواره متفاوتی مواجه هستیم؛ جشنوارهای که اگرچه مهرجویی، کیمیایی و فرهادی را ندارد اما نبود هیات انتخاب، بهشکلی ناخواسته، توفیقهایی را رقم زده است.
آنچه که در تجمع اعتراضی هنرمندان در مقابل مجلس صورت گرفت، خواسته به حق اهالی تئاتر بود اما میتوان رد انحراف از این خواسته به حق هنرمندان را نیز مشاهده کرد.
امروز ديگر نوشتن در اين باره كه علي رفيعي هيچگاه آنچنانكه شايستهاش بود امكان خلق در اختيار نداشت و نخواستند كه داشته باشد - مثل اكثر كارگردانان صاحب سبك و مولف تئاتر ايران؛ از جمله حميد سمندريان و بهرام بيضايي- حرفي است تكراري، گوش شنوا هم وجود ندارد. در نهايت ما ميمانيم با هزار افسوس از نمايشها و نمايشنامههاي به صحنه نيامده حاصل تجربههاي گران چهرههايي كه عمري فقط دل در گروه فرهنگ داشتند نه چيز ديگر.
همه نوع اتفاقات و بلاهایی که باید برسر یک بنای تاریخی بیاید تا از هم بپاشد، به سر بنای ثبت ملی شده «تئاتر شهر» آمده است.
با انتشار فهرست نهایی ۱۱۰ فیلم متقاضی حضور در جشنواره سیونهم فیلم فجر، ترکیب فیلمهای حاضر در ویترین متفاوتترین دوره این رویداد قابل پیشبینیتر شده است.
یک کارشناس بینالمللی سینما میگوید: درخواست جشنوارههای سینمایی برای پریمیر (نمایش اول) فیلمها به یک مد تبدیل شده و گویی آمار بالاتر آن فضیلت است، حال آنکه با این سیاست غلط تماشاگران خود را از دیدن بهترین فیلمها محروم میکنند. در چنین شرایطی باید پرسید آیا جشنواره فیلم فجر هم این درخواست را فضیلت میداند؟
روزنامهنگارانی که زمستان سرد سال ۱۳۴۲ به تماشای نمایش «شش شخصیت در جست وجوی نویسنده» نشستند، به دو موضوع توجه بسیار کردند؛ معرفی لوییجی پیراندللو، به عنوان نمایشنامهنویسی بزرگ و بازی فروغ فرخزاد روی صحنه تئاتر.
آنچه در آثار متنوع بيضايي مشهود است قاعدهشكني و ساختارشكني است. اين ويژگي را ميتوان از نشانههاي درخور و شباهتهاي آثار او با نويسندگان مدرن تلقي كرد. بر هم زدن ساختار دهاني و زباني خواننده كه در ادبيات مدرن از مهمترين مولفهها به شمار ميآيد.
ده سال است كه پنجم دي براي دوستداران بهرام بيضايي، يادآور سالي ديگر است كه با افسوسِ كوچش گذشته و همواره با حسرتِ همزيستي با آثار اخيرش و گاه با اين پرسش تكراري كه چرا در سرزمين مادرياش بايد اينگونه با او رفتار ميشد؟ آيا نسل جوان امروز از جايگاه وصفناشدنيِ او آگاه است؟
گل سرسبد پروژههای سردار افخمی همان نگین استوانهای چهارراه ولیعصر است که کار مشترک او و لیلا فرهاد محسوب میشود. کلنگ احداث مجموعه تئاتر شهر تهران سال ۱۳۴۶، در محل کافه شهرداری به زمین زده و هفتم بهمن 1351 با یک سالن مدرن آماده بهرهبرداری شد.
سال سخت سینمای ایران در حالی به ماههای پایانی خود نزدیک میشود که به نظر میرسد سینمای ایران در سال ۱۴۰۰ نیز روزهای سختی را باید پشت سر بگذارد و بودجه تقدیمی دولت به مجلس برای سال ۱۴۰۰ جوابگوی مشکلات صنعت سینما نیست.
چه کسی فکرش را میکرد آن انباری بیستون که متعلق به سلفسرویس دانشگاه بود، روزی مکان درخشش جمعی از نامداران فرهنگ این کشور شود، اما از خوشاقبالی این انبار متروکه بود که روزگار برایش چنین تقدیری معین کرد.
لایحه بودجه سال آینده با افزایش حدود ۱۰۰ میلیارد تومانی برای دو حوزه سینما و تئاتر (در مجموع) نسبت به سال گذشته تنظیم شده است.
بیشک درگذشت هر شهروند و هموطنی در هر کسوت و مرتبهای بر اثر ابتلا به ویروس کرونا یا هر عامل دیگری، ناراحتکننده است. اما در این روزهای عجیب، برای بسیاری این پرسش پدید آمده است که ویروس مرگبار چرا بیش از شاخههای دیگر همچون اقتصاد، سیاست، ورزش و... بیشتر شخصیتهای فرهنگی و هنری را به کام مرگ میکشاند؟
پخش آخرین ساخته کریستوفر نولان با کیفیت HD از شبکه نمایش خانگی این پرسش را مطرح میکند که ایران تا چه زمانی میخواهد به شیوه غیرقانونی پخش آثار خارجی ادامه دهد؟
چرا هنرمندان تئاتر اينقدر از جامعه و فعاليتهاي صنفي واقعي عقب افتادهاند؟ چرا «خانه تئاتر» نميتواند اثري داشته باشد و حتي بيانيههايش اثرگذار نيست؟ اين تشكيلات عجيب و غريب اداره ميشود كه هزاران سوال ديگر هم شكل ميگيرد، مثلا چرا شفافيتي در بودجه و هزينهكرد آن وجود ندارد؟