در اين فيلم، تمام بحرانهاي برخاسته از علت و معلولهاي پيرنگ متناسب با واقعيتي سياه كه فيلم طلا در بستر آن ساخته شده است، مركبي شدهاند براي حمل بارهاي كجي كه پايان فيلم نقاب را از نماي واپسين منزلگاهشان برميدارد.
شهبازي همچنان ميكوشد تا با اجرايي مبتني بر سهولت و گريز از توليد دستوپاگير كار كند، درست نقطه مقابل «انگل» كه مبتني است بر يك اجراي دقيق و اتفاقا پرطمطراق. پس «طلا» در بهترين شكل، فيلمي محلي باقي ميماند كه تنها ميكوشد، قصهاش را تا حد ممكن سرراست تعريف و در ازايش جزييات مضموني را قرباني شكل توليد كند.
«طلا» آخرین ساختۀ پرویز شهبازی که به تازگی اکران اینترنتی خود را آغاز کرده، فیلمی است که خوب شروع میکند و مهمتر از آن خوب به پایان میرسد؛ فیلم طلا بهخوبی شیوۀ ناخوشایند پایان باز را که این روزها به یک مد هنری در فیلمسازی بدل شده است، میشکند.
جبار آذین گفت: قصه «طلا»ی شهبازی طوری بیان میشود که مخاطب با دیدن آن واقعیت ازدواج سفید را تثبیت شده میپندارد.