دراین عکس بعضی از هنرمندان شناخته شده را در ایام جوانی میبینید!
چهارشنبه سی و یک اردیبهشت هفتهنامه سینما منتشر شد با عکس بزرگ عباس کیارستمی و هفت صفحه درباره کن، درست همین روز سلام به نقل از خبرگزاری جمهوری اسلامی خبر دادن جایزه را چاپ کرد همراه مقاله مفصل مهرداد فرید درباره این جایزه با عنوان «خاتمی مشکلگشای سینمای ایران».
هر فیلمی که راجع به زن ساخته میشود، زنانه نیست؛ در برخی مواقع ضد زن کامل است. در برخی فیلمهایی که بعد از انقلاب ساخته شده، زن در یک محیط (محیط خانه) قرار داشته که به کارهای رفت و روب، نگهداری بچه و … میپردازد و این زن، خوب گریه میکند. در حالی که سینما و تلویزیون باید آیینه جامعه باشد و تمام مسائل زنان جامعه را حل نماید. سینما و تلویزیون باید زنان را با حق و حقوقی که دارند، آشنا سازند.
هشتمین برنامه «مستندات یکشنبه» زیرمجموعه سینماتِک خانه هنرمندان ایران، غروب روز یکشنبه، ۲۱ اسفند ماه ۱۴۰۱ با نمایش فیلم مستند «بختِ پریشان» ساخته سحر خوشنام در سالن استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد و پس از آن، سحر خوشنام کارگردان اثر و فرشته حبیبی نویسنده و منتقد سینما، با اجرای سامان بیات به نقد و بررسی فیلم پرداختند.
امروز ما از یک طرف با جمعی سینماگر معترض، منتقد و متفکر روبهروییم در همه حرفههای سینما که در شرایط فرهنگی، سیاسی، اجتماعی امروز با مدیریت فرهنگی امروز، آیندهای برای سینمای ایران نمیبینند و همگی ناامیدند.
شنیدن کشف سینمای قاجاریه در تهران برای بسیاری از علاقه مندان حوزه سینما و میراث فرهنگی شهر تهران خبر بسیار هیجان انگیزی است، سینمایی که در لابلای تاریخ سینمای ایران گم شده بود بالاخره بعد از مدتها پژوهش و تحقیق در جزییات تاسیس سینماها پیدا شد. این سینما در دوره محمدعلی شاه قاجار و با حمایت وی توسط روسی خان در خیابان لاله زار تهران تاسیس شد و به لحاظ هواداری روسی خان از مستبدان، این سینما به زودی میعادگاه اشراف و مرتجعان شد. این سینما تنها سینما در ایران بود که در زمان خود به دستگاه مولد برق، بادبزن، رستوران و بوفه مناسب مجهز بود
سالها پیش از آنکه در مالهای پرزرق و برق تجاری پردیسهای سینمایی چند سالنه به راه بیفتد و مکانیزم فروش بلیت سینماها اینترنتی شود، یکی از لحظات پرهیجان و پراسترس جشنواره برای مردم علاقهمند، پیدا کردن بلیت بود و این اشتیاق در برخی دورهها سبب میشد که دختران و پسران عشق سینما، از سحرگاه پشت درِ سینما بایستند تا اول صف باشند و بدون بلیت نمانند.
دهه سوم جشنواره بینالمللی فیلم فجر همزمان با دوره بیستم، با یک افتتاحیه پر اسم و رسم در سینما صحرای تهران و با اجرای شهاب حسینی آغاز شد. پیش از شروع جشنوارۀ بیستم، صداوسیما که تهیهکننده اولین ساختۀ سینمایی و پرحاشیه حمید فرخنژاد، یعنی «سفرِ سرخ» بود، به دلایل نامعلومی، این فیلم را در جشنواره شرکت نداد. همچنین «نامههای باد» اولین فیلم علیرضا امینی که جایزه ویژه هیات داوران را گرفته بود، در همین جشنواره توقیف شد و به نمایش در نیامد! این فیلم برای یک سال توقیف ماند!
دورههای سوم تا هشتم جشنواره فیلم فجر با روندی تقریبا مشخص برگزار شد؛ در آن سالها، اولویت مدیران سینمایی بها دادن به سینماگران جدید بود و نه سینماگران شناخته شده نسلهای قبل.
پانزدهمین جشنواره فیلم فجر با چند فیلم از بهترینهای سینمای ایران آغاز شد و برای لیلای داریوش مهرجویی و سلطانِ مسعود کیمیایی، صفهای طولانی مقابل سینماها تشکیل شد. در میانه برگزاری این دوره که دبیری آن برعهده عزت الله ضرغامی بود، جمعی از سینماگران شاخص در مرقد امام خمینی رحمه الله علیه حضور یافتند. همچنین احمدرضا درویش با فیلم دفاع مقدسیِ «سرزمین خورشید» که درباره مقاومت مردم خرمشهر بود، جایزه ویژه هیات داوران را دریافت کرد و آن را به پدر شهید جهان آرا اهدا کرد.
در نخستین جشنواره فیلم فجر که در بهمن ماه سال ۱۳۶۱ برگزار شد، فقط فیلمهای آماتور(غیر حرفهای) با یکدیگر رقابت و سینماگران حرفه ای تنها به حضور اکتفا کردند. نکته مهم برگزاری نخستین جشنواره در این است که حتی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هم مانع از برگزاری آن نشد.
خسرو شکیبایی چهار سال پیش از آنکه بار سفر از این دنیا ببندد در جشنواره فیلم فجر برای بازی در «سالاد فصل» سیمرغ بلورین گرفت.
بوگارت آنقدر در جان مردم و سینماگران رسوخ کرده بود که برای اینکه کنار یکی از زیباترین زنان سینمای هالیوود، شمایل یک کوتوله را پیدا نکند و همچنان بوگی باقی بماند، هنگام فیلمبرداری «کازابلانکا» در صحنههای رودررو با اینگرید برگمن، مجبور بودند روی چهارپایه از او فیلمبرداری کنند.
تجربه تاریخی دهه ۶۰ نشان میدهد که نه تنها اکران فیلم خارجی مانعی برای رشد و اکران فیلمهای خارجی نبود بلکه در کنار اکران فیلمهای ایرانی مددرسان سینماها بود. اینگونه دو جریان سینمای داخلی و خارجی دوشادوش هم بهترین سالهای گیشه را ایجاد کردند.
سینمای دهه ۶۰ را سینمای طلایی ایران میگویند. اما چه نوع فیلم هایی مردم را در روزهای جنگ به سینما آورد؟ آمار نشان میدهد که فیلمهای در ژانر مانند جنگی و حادثهای نقش بسیار مهمی داشتند. چیزی که برای سینمای حال حرف مهم دارد و میتواند راه نجات را نشان دهد.
«سینمای گلخانهای» لقبی است که به سینمای دهه 60 داده شده که همان سالهای تغییر ریل سینمای ایران بعد از پیروزی انقلاب است. این دوران تداعیکننده نام یک چهره شاخص در عرصه فرهنگ و سینما نیز هست؛ سیدمحمد بهشتی. برای اینکه بدانیم نگاه او به «سینمای سیاسی» در سالهای مدیریتش در بنیاد سینمایی فارابی و البته دبیری جشنواره فیلم فجر ( سالهای 1362 تا 1373) چه بوده، به سراغش رفتیم.
روایتهای مختلفی درباره توقیف فیلم «اسرار گنج دره جنی» ساخته ابراهیم گلستان وجود دارد. یک روایت میگوید که فیلم توقیف نشده، چون قرارداد اکران فیلم، پیش از انقلاب به صورت هفتگی بوده و به علت عدم استقبال از اکران برداشته میشود اما برای نقض این ادعا گلستان توضیحاتی داده است.
موزه سینمای ایران به مناسبت زادروز زنده یاد جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون بخشهایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است.
نزدیک به یک قرن از تاریخ فیلمسازی در ایران میگذرد که در این سالها فیلمسازان زیادی وارد این عرصه شده که از میان آنها برخی رتبههای نخست این صنعت را را به خود اختصاص دادهاند که در این گزارش سعی شده فعالیتهای آنان بررسی شود.
یک آپاراتچی قدیمی سینماهای مشهد از تاریخچه، خاطرات خود و اتفاقاتی که بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۸۰ در سینماهای این شهر رخ داده، گفت.
«همیشه کسانی بودهاند که با تکیه بر صندلی دولتی درباره هنر حرف زدهاند. اینها معمولا درباره یک فرهنگ مقرر حرف میزنند و دوست هم دارند که نظرهایشان بهعنوان اصول مدون هنر مورد قبول هنرمند هم باشد. حق دارند خط و مشی خودشان را عنوان کنند. چون آنها به جنگ نظامی رفتهاند و آن را شکست دادهاند که هنرمندان با سرنیزههای کوچکشان نتوانستند بلایی سرش بیاورند. آنها سپرهای بزرگی داشتهاند و به همین دلیل هم جنگ را بردهاند.»
سیاهی لشکرهای سینمای ایران از جمله افرادی مهمی بودند که در سینمای قبل از انقلاب یکهزارم بازیگران اصلی دستمزد دریافت میکردند.
شکل گیری سینمای ایران، داستانی جذابی دارد که همچنان بخش زیادی از آن بازگو نشده است؛ آیا میدانید نخستین فیلمبردار حرفهای سینمای ایران چه کسی بوده است؟
فیلمهای مرمت شده در موزه سینمای ایران به نمایش درمیآیند.
عباس بهارلو که معتقد است اگر سینمای صامت ایران در نطفه خفه نشده بود، بیشک زبان سینمای ما بیش از امروز گسترش یافته بود، میگوید در حوزه پژوهشِ سینما موضوعهایی هستند که در محدوده خط قرمز قرار دارند و نمیتوان از آنها نوشت، وگرنه کار دچار ممیزی و سانسور میشود.
عباس بهارلو: تقوایی بارها گفته است كه بدون فضا هیچ هنری معنا نمیدهد و هر واقعهای در فضایی اتفاق میافتد و هر نسلی در فضایی زندگی میكند كه نسل بعد ممكن است در آن زندگی نكند. این عین عبارت خود اوست: «اگر جغرافیایی نباشد تاریخی وجود ندارد؛ تاریخ فقط در پهنه جغرافیا میتواند اتفاق بیفتد. جنوب برای من یك منطقه جغرافیایی بسیار گسترده است.» زمینهای كه تقوایی حوادث داستانهای «تابستان همان سال» را بر بستر آن پیش بُرده همانجایی نیست كه او تقریبا دو دهه بعد فیلمهای «صادق كرده» و «نفرین» را ساخته است.
محمود كلاری: درباره وسواسهای ظریف وموشكافانه و گاها افراطی تقوایی باید بگویم كه او در طول كار، فقط به آنچه در ذهنش ساخته و پرداخته بود، میاندیشید و برایش اصلا مهم نبودكه عوامل فیلم را آرام آرام خسته و بیانگیزه كند وبعد از مدتی آن انگیزه و شوق و ذوق آغازین را ازدست بدهند، این نوع فیلمسازی تقوایی برای من حداقل درآن زمان مسبوق به سابقه نبود، فیلمسازی با این حد از كمالگرایی كه به شكلی وسواسگونه از چیزهای كوچك و ظاهرا كماهمیت نمیگذرد و فارغ از تمام تبعات ناشی از این روش، كار را به كندی و فرساینده پیش میبرد.
وقتی ایرج قادری بعد از ۱۰ سال دست به کار ساخت فیلم «میخواهم زنده بمانم» شد، افراد زیادی را برای بازی در این فیلم به او پیشنهاد دادند ولی قادری بازیگری را انتخاب کرده بود که هیچ شناختی از او نداشت با این حال با دیدن آزمون این بازیگر، گزینه مورد نظر خود را یافت و حالا قصه تازهای شروع شد؛ بازیگرانتخابی او، برای بازی در فیلم «جنگ نفتکشها» با محمد بزرگنیا قراری شفاهی گذاشته بود اما قادری ترجیح داد منتظر بماند تا این بازیگر ازآن پروژه فارغ شود و این بازیگر هم کسی نبود جز فاطمه گودرزی.
سعید عقیقی و میترا حجار در آئین معرفی فیلم سینمایی «دختر لر»، در جشنواره جهانی فیلم فجر از ویژگیها و رکوردهای این فیلم و مشکلاتی که برای بازیگر نقش اصلی آن پس از اکران ایجاد شد، سخن گفتند.
در این ویدیو ۲۰ نقش ممتاز و ماندگار از ناصر طهماسب مدیر دوبلاژ صاحب نام ایران را ببینید
نسخه مرمتشده فیلم سینمایی «گاو» اثر داریوش مهرجویی در مرکز فرهنگی ترنستوپیای برلین به نمایش درمیآید.
عباس كیارستمی از میان فیلمهای من به «نیاز»، «مصایب شیرین»، «مرهم» و «كلاس هنرپیشگی» علاقه داشت ولی برای «روغن مار» جایگاه ویژهای قایل بود و بعد از آنكه مطمئن شد صدابرداری این فیلم هم توسط خود من و با همان موبایل انجام شده است به هیجان آمد و آن را تحقق همان رویای یكنفره فیلم ساختن دانست و گفت: «ازخط پایان گذشتی».
نعمت حقیقی معتقد بود:«ما فیلمبردارهای بسیار بسیار خوبی داریم، منتهی متأسفانه تعدادی از آنها تابع نظرات تهیهكنندهها و كارگردان – تهیهكنندههایی شدهاند كه استعدادهایشان را به هرز میبرند.»
رئیس هیأت مرکزی انجمن سینماداران ایران بر اثر کرونا دارفانی را وداع گفت.
پوسترهای سینمایی را یکی از مهمترین راههای تبلیغات و جذب مخاطب میدانند؛ هنری که همزمان با ورود پرده نقرهای به کشور، در ایران نیز شکل گرفت و با پشت سر گذاشتن فراز و فرودهای زیاد، همچنان نقش بسیار مهمی را در جذب مخاطبان ایفا میکند. هرچند برخی معتقدند که طراحی پوستر در ایران به سمت ستارهمحوری رفته و در عین حال برخی دیگر بر این باورند که هنر طراحی پوستر همگام با سینما با پیشرفتهای زیادی همراه بوده است.
نعمت حقیقی تمایلی نداشت در ساخت فیلمهایی که با برچسب فیلمفارسی شناخته میشوند، همکاری داشته باشد. او دلبسته تلویزیونی بود که روزگار فضایی فرهنگی و شرایطی مطلوب داشت. اما تلویزیون که در دام بوروکراسی افتاد، زمینهای فراهم آورد تا این فیلمبردار چیرهدست، پشت دوربین بخشی از فیلمهای مهم تاریخ سینمای ما قرار بگیرد.
«رضاخان برخی قسمتهای فیلم فردوسی سپنتا را نپسندید و اثر توقیف شد. انگار در زندگی مشترک این دو حکیم، همذاتپنداری غریبی صورت گرفته بود. ظاهراً جاننثاران پادشاه به او رسانده بودند که «چرا در فیلم، شاعر به شاه غزنوی تعظیم نمیکند؟!»»
برای من خیلی آسان بود که خارج از ایران فیلم بسازم، ولی نساختم که مزاحم برگشتنم به ایران نشود. به الان نگاه نکنید که برای گرفتن چند صحنه خانم بیحجاب خارج میروند، آن موقع میگفتند ضد اینجا فیلم ساختی.
کتاب «تاریخ سینمای ایران» نوشته مسعود مهرابی، به چاپ سیزدهم رسید.
بدشانسی فردین برخورد با جریان انقلاب بود و بدشناسی دیگرش حاكمیت واژه «فیلمفارسی» بود بر اذهانِ مسوولان و سینمایینویسان كه باعث شد از كار باز بماند و اگر اجازه مییافت نقش «ناخدا خورشید» را كه «ناصر تقوایی» برای او نوشته بود، به اجرا درآورد، هم تجربههای طولانیمدت او به نسل بعد منتقل میشد، هم فیلمی ماندگار به فیلمهای ماندگار سینمای ایران اضافه میشد
بنیاد سینمایی فارابی از سال 93 تا پایان سال 99، ضمن تعامل با فیلمخانه ملی ایران، در فرآیند اصلاح و مرمت بخشی از آثار شاخص سینمای ایران مشارکت داشته است.
«خاچیکیان» اولین فیلمسازی بود که با تکیه بر استعداد و خلاقیتی که داشت، توانست تأثیر و نقش کارگردان را در ذهن عامه مردم مطرح کند. در دهههای 30 و تا حدودی 40، فیلمهای او از نظر ساختار سینمایی و بداعتهای تصویری بر اغلب فیلمهای دیگر برتری داشت.
«شوهر آهو خانم»؛ بسیاری بیش از اینکه فیلمی به این عنوان دیده باشند، این عنوان را با رمان فراموشنشدنی علیمحمد افغانی به خاطر میآورند. بعد از نگارش این رمان، داود ملاپور اقتباسی از این اثر ادبی انجام داد و در نهایت به اکران رسید. فیلمی که در زمان خودش چندان اقبالی در میان عامه مردم و اهالی سختگیرتر سینما پیدا نکرد.
درخواست ثبت ملی 18 سینمای «لالهزار» از سوی شورای شهر تهران در حالی مطرح شده که مشخص نیست کدام سینماهای این خیابان قدیمی پاینخت مدنظر است؟
میرزا ابراهیم خان عکاسباشی که در سال ۱۲۵۳ در تهران به دنیا آمد، نخستین مستندساز و فیلمبردار تاریخ سینمای ایران است.
برادران «لومیر» در سال ۱۸۹۵ میلادی با پخش پنج فیلم کوتاه خود در سالن طبقه بالای کافهای در پاریس و فروختن بلیط، اولین «سینمای امروزی» را راهاندازی کردند.امروز در سالگرد صدوبیستمین ورود سینما به ایران، این هنر مخاطبان زیادی برای خود دست و پا کرده و شاید در این روزهای کرونازده، جای خالیاش در لابلای وقتگذرانیهایمان بیشتر احساس میشود.
بهمن مفيد در سال 1348 با يكي از تاريخسازترين فيلمهاي سينماي ايران، فيلمي متعلق به حلقه چند فيلم آغازگر موج نو يعني «قيصر» وارد سينماي ايران شد. فيلمي كه در روايت خود او، سينماي ايران را به قبل و بعد از خود تقسيم كرد:«سينماي ايران را به دو قسمت تقسيم ميكنند ديگر! سينماي قبل از قيصر، سينماي بعد از قيصر...»
دوربینی با قدمت ۸۰ سال که نخستین فیلم رنگی سینمای ایران توسط آن ساخته شده در موزه سینمای ایران قرار دارد.
روز چهارشنبه چهارم تیر ۱۳۵۹، روزنامه صبح آزادگان خبر از دیدار آیتالله خلخالی از بنیاد هنری مستضعفان داد.
۳۱ خرداد سالروز تولد عزتالله انتظامی بازیگر فقید و نامدار کشورمان است.