نمايش هدفون نوشته‌ي مهدي فرجامي به كارگرداني محمدهادي هاشم زاده تا چهاردهم بهمن 1392 در تالار هودي شيراز به روي صحنه است.

پایگاه خبری تئاتر: دو احتمال وجود دارد ... یا ما در جهان تنهاییم یا نیستیم ... هر دو احتمال به یک اندازه ترسناکند " آرتور سی کلارک ( در باب آدم های فضایی)
نمایش بدون آنکه وقت بیننده را تلف کند سراغ اصل مطلب می رود و از به ستوه درآمدن مردی از زن کر و لالش سخن می گوید . یک جور آشنازدایی با فضای آشنای زنهای حرافِ آزاردهنده .
ریتم آغازین شاید در نگاه اول زیادی سریع به نظر می رسد اما بعد از همراهی با فضای نمایش، متوجه آگاهانه بودن آن می شویم . ریتمی که در سرتاسر نمایش یکدستی و روان بودن خود را از دست نمی دهد

متن اثر با نگاهی سیاسی در فضایی فانتزی ، درامی زناشویی را تعریف می کند که اگر فانتزی بودن را از آن می گرفتیم در دو ژانر درام و سیاسی با شکست مواجه می شد و چه خوب که گروه اسیر حرفهای شغارزده و سیاسی نشده و احساسات تماشاگر را هدف قرار داده اند.( ارجاع به صحنه پانتومیم بزرگ شدن بچه خیالی و سایر لحظاتی که باعث تحریک احساسات شاد در بیننده می شود)
بازیگران نمایش با شناخت دقیق از جهانِ فانتزیِ اثر و داشتن طراحی برای تمامی لحظاتِ خویش و در اختیار گرفتن بدن و بیان خود در به ثمر رسیدن کاری که کارگاهی بسته شدن آن مشهود بود نقش به سزایی را ایفا کرده اند .
مهدی مصلح و هانیه زارع به عنوان آدمهای فضایی ، مکانیکی متفاوت با سایر فضایی هایی که قبلاً آنها را دیده ایم ایفا کرده اند .
پاساژهای بازی علیرضا موسوی که نقشی سنگین بر عهده داشت به همراه الکن بودن نگین منصور صفائیان با ظراف انجام شد.
کارگردانی محمد هاشم زاده در نمایش که روی لبه تشتت و یکپارچگی قرار گرفته بود با هوشمندی و تلاش کارگردان از ورطه تشتت فرار کرده و به سوی یکپارچگی قدم برداشت .
و در آخر شاید تنها نقطه ضعف اثر عمیق نبودن آن است که اساساً خواستگاه این نمایش فانتزی _ سیاسی چیز دیگری بود . اینکه تماشاگر وقتی از سالن نمایش بیرون می آید ، درونش سرشار از حس شعف و سرخوشی باشد که صادقانه برای من اینطور بود و از نظر نگارنده یکی از معانی هنر ، همین است

 

نکته فرامتنی :داستان هدفن را یک جورایی با داستان گروه در زمانی نه چندان دور یکی می دانم .
وقتی عوامل این نمایش به مانند زن و شوهر قصه در آغاز از جور زمینی ها به سیستم پناه آوردند و زیر نظر گروه علی ثابت رفتند تا شاید از حق خوری ها در امان باشند و بعد از متوجه شدن فضای آلوده شهر به خود آمده و بر علیه سیستم قیام کردند و مانند خود قصه عده ای زده شدند ( مهدی مصلح ) و عده ای هنوز باقی مانده اند (هانیه زارع)
به امید از پای درآمدن سیستم آدم فضایی ها...