معتقدم براي تغيير به سوي آينده‌اي بهتر در تئاتر، نيازمند نگرش اصلاحي در افكار هنرمندان و مسئولين دولتي نسبت به جريان تئاتر هستيم.

پایگاه خبری تئاتر:  سعيد اسدي : مي‌خواهم در مورد وضعيت تئاتر بنويسم؛ اما از طرفي احساس مي‌كنم بحث پیرامون وضعیت تئاتر کشور، مسئله بزرگي است و از طرفي ديگر این قضیه، مسئله استانداردي نيست که به راحتي بتوان درباره‌ی آن صحبت کرد. مانند اين است كه بخواهيم بگوييم دنيا را بررسي كنيم. معلوم است كه خوب است يا بد و غير از اين نيست. از همين رو در مورد وضعيت تئاتر هم نمي‌توانيم بگوييم خوب است يا بد. زيرا در هر صورت اتفاقاتي در تئاتر كشور ما مي‌افتد برآیند شرايط اجتماعي، سياسي و فرهنگي كشور است. به هر حال تئاتر در كشور ما يك موجوديتي دارد و همانطور كه گفتم اتفاقاتي در آن مي‌افتد. ممكن است به لحاظ امكاناتي كه بايد وجود داشته باشد، تئاتر دچار كمبودهايي باشد و از لحاظ كيفي هم تابع همين اتفاقات دچار مشكلاتي است؛ به همين خاطر نمي‌توان خيلي ساده يك ارزيابي كلي از وضعيت تئاتر در اين سال‌ها و روزها ارائه داد.

اما در شرايط حاضر با توجه به تغييراتي كه در راه است، فكر مي‌كنم بايد در وهله اول در كل تئاتر اصلاحات ساختاري انجام داد. البته اين اصلاح ساختار فقط مربوط به حوزه دولت نيست و به كل جامعه تئاتر مربوط مي‌شود. بايد فكر كنيم ساختار توليد، توزيع و مصرف تئاتر در مملكت چگونه باشد. اين‌ها بايد متناسب با شرايط جامعه متفاوت نگاه شود و مورد ارزيابي قرار بگيرد. نكته ديگر اين‌كه تئاتري كه در قيد ارتباطات دولتي است بايد به سمت دگرگوني برود كه نقش توليد و فرمايشات دولتي كمتر شود و در اختيار صنف تئاتر قرار بگيرد؛ و اين هم مستلزم آن بازنگري اصلاحي در ساختار كلي جامعه تئاتري است. پيشنهاد مي‌كنم اول از همه در مديريت دولتي نگاه قيم‌مآبانه دولت به فرهنگ و هنر تعديل شود.

به عقیده من باید در سطوح مختلف مديريت تئاتر ايران از اشخاصي استفاده شود كه توانايي دوگانه‌اي داشته باشند؛ يعني هم ويژگي‌هاي مديريتي داشته باشند و داراي مطالعه و تجربه در امر مديريت باشند و هم با فرآيند توليد در تئاتر آشنايي بيشتري داشته باشند. بهره‌گیری از این دست مدیران به هر حال به حمایت از تشكل صنفي تئاتر می‌انجامد. در این صورت مي‌توانيم به آينده روشن در تئاتر اميدوار باشيم.

نكته بعد آن‌که، كانون‌هاي مختلفي كه در حوزه‌هاي مختلف تئاتر كشور كار مي‌كنند بايد نظم و نسق بهتري پيدا كنند وهمچنين در فرآيندهاي تصميم‌سازي و ارائه پيشنهاد براي ايجاد قوانين حاكم بر تئاتر دخالت بيشتري داشته باشند. فكر مي‌كنم اگر اين اتفاق بيفتد قطعا نقش خرد جمعي باعث مي‌شود تا وضعيت تئاتر بهبود پيدا كند. به نظرم بر اساس فضاي جديدي كه قرار است در جامعه اتفاق بيفتد كه البته تئاتر هم از آن مستثني نيست، همه ما به اعتدال نیاز داریم. این اعتدال باید در رفتار مديران دولتي نسبت به تئاتر و هنرمندان و همچنین موضع‌گيري هنرمندان نسبت به دولت اتفاق بيفتد.

معتقدم براي تغيير به سوي آينده‌اي بهتر در تئاتر، نيازمند نگرش اصلاحي در افكار هنرمندان و مسئولين دولتي نسبت به جريان تئاتر هستيم.

این طور به نظر می‌رسد که مدیران دولتی بر خلاف تعصباتي كه دارند تلاش‌شان بر اين است چيزهايي را بيان كنند كه تصورشان است و فكر مي‌كنند درست است و مسئله و معضل مردم است. ولي بيشتر مسائلي را مطرح مي‌كنند كه جهت‌گيري‌هاي خاص و سياسي دارند. اين نوع نگرش و تصميم‌گيري باعث مي‌شود كه تئاتر سياست زده شود. خيلي مواقع شاهد اين بودم كه در هر مناسبتي كه دولتي‌ها و هنرمندان با يكديگر نشستي داشته و با هم يك جا جمع مي‌شوند و مسائل را مطرح مي‌كنند ديدگاه‌هايشان خيلي از هم دور نيست. بنابراین باید به ابهامات و سوءتفاهمات پایان داد. متاسفانه همگي ما جداگانه براي خودمان دنيايي مي‌سازيم و در آن اين ابهام‌ها را پرورش و بسط مي‌دهيم و درواقع هركدام در خلوت خود جنگي را شروع مي‌كنيم و مقابل هم قرار مي‌گيريم كه طرف مقابل از موضع و نگاه ما آگاه نيست. بايد اين نوع نگاه تغيير کند.

نكته آخر كه به ذهنم مي‌رسد این‌که در اين دوره جديد كه فرا مي‌رسد بايد بيشتر اعتماد‌سازي در طرفين اتفاق بيفتد. يعني به هم اعتماد كنيم و فضاي سوءتفاهمي كه در جامعه تئاتري كه در بين تئاتر و دولت از هر سو به وجود آمده را تغيير دهيم. زيرا اين سوء‌تفاهم‌ها و بي‌اعتمادي‌ها چيزي جز كاهش انرژي و نيروي توليد و مانع‌هايي براي انديشه‌ورزي در جامعه و خصوصا تئاتر ندارد. به نظر من اعتماد به يكديگر مي‌تواند راه‌هايي را باز كند تا معضلاتي كه تا‌كنون وجود داشته رفته رفته كمتر شود.

اعتماد سازي يعني اينكه باب گفتگو را باز بگذاريم. معتقدم ما بايد از يك جايي شروع كنيم و فضا را تغيير بدهيم و اين تغيير فضا مستلزم اين است كه نگرش‌هاي منفي را كاهش بدهيم و راهي را براي گفتگو فراهم كنيم. تئاتر هنر ديالوگ است و بايد در فضاي اجتماعي به شكل چند جانبه‌اي گفتگو اتفاق بيفتد.