پایگاه خبری تئاتر: رودبار، قلعهگنج و مَنوجان سینما ندارند. سینمای «شوباد» کهنوج تعطیل است، بمیها ١٦سال پس از آن زلزله مرگبار برای سینمارفتن باید تا کرمان بروند و مردم جیرفت یک آمفیتئاتر تازه دارند برای دیدن فیلم که فیلمها را نصفه نیمه نشان میدهد. تا پنجسال پیش هیچکدام از هفت شهرستان جنوب کرمان سینما نداشتند؛ موضوعی که هنوز برای تعدادی از این شهرها به جاست. استان کهگیلویه و بویراحمد تنها یک سینما دارد؛ سینمای «دهناد» دهدشت، در مرکز استان، یاسوج هم روزگاری سالن سینمایی داشته که حالا از آن تنها خرابهای مانده برای پارک ماشین. دوستداران هنر هفتم البته در دوران جشنواره خودشان را به سالن کوچکی در اداره فرهنگ یاسوج میرساندند؛ سالنی که تنها در جشنواره فیلم اکران داشته و حالا منتظر مناسبتی دیگر است. اینها گوشهای از ماجرایهزار شهر بدون سینمای ایرانند؛ شهرهایی که بخشی از جمعیت ٨٠میلیونی را تشکیل میدهند و در قرن بیستویکم هنوز تجربه نشستن روی صندلیهای سینما و همراهشدن با دنیای فیلمها را در شهرهایشان تجربه نکردهاند و گاهی برای دیدن فیلمی که سروصدای زیادی به پا کرده، خود را به نزدیکترین شهر رساندهاند. هفته گذشته بود که «مهدی جمالینژاد» معاون عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزیر کشور از امضای تفاهمنامه همکاری مشترک بین سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور و سازمان امور سینمایی و سمعی-بصری وزارت فرهنگ و ارشاد خبر داد تا براساس آن در شهرهای بدون سینما سالن سینما ساخته شود. رمضانعلی حیدری، معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی کشور هم آن روز همینها را گفت. آنها گفتند که حدودهزار شهر ایران سینما ندارند و فردایش، وزیر فرهنگ هم گفتهشان را تأیید کرد: «بیش ازهزار شهر در کشور از امکان سینما بیبهره هستند و براساس آمارها حدود ۸۸درصد مردم کشور تا کنون به سینما نرفتهاند. با بررسیهای صورتگرفته در شرایط کنونی شهرهای کشور با مشکل جدی کمبود فضاهای فرهنگی و هنری مواجهند که باید معاونین عمرانی استانداریهای سراسر کشور در پروژهها این امکانات مهم را لحاظ کنند.» حالا قرار است در ٢٠ شهری که جمعیت بیشتری دارند، ٦٠ سالن سینما ساخته شود؛ ایلام، ایرانشهر، گناوه، بانه، ماکو و اندیمیشک ٦ شهریاند که برای داشتن پردیس امید مرحله تهیه نقشه و طراحی سازه و انتخاب پیمانکار را پشت سر گذاشتهاند. شهرداریهای میناب، تربتحیدریه، یاسوج، بم و طبس هم اعلام آمادگی کردهاند تا در ١١ شهر از ٢٠ شهر مورد نظر استارت طرح سینمای امید زده شود؛ خبرهای خوشی که رمضانعلی حیدریخلیلی، معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی سازمان سینمایی در حاشیه همایش معاونان هماهنگی امور عمرانی استانداریها از آنها سخن گفت تا خاطرات دوباره «هرندی» و «تماشا» رفتن برای اهالی بم زنده شود و مردم تربتحیدریه را به روزهایی ببرد که در سینمای «٢٢ بهمن»به تماشای فیلم مینشستند؛ اگر چه همان سالن هم به بهانه بازسازی کاملا تخریب شد و سالن «اندیشه» هم هیچگاه رنگ سینماشدن به خود ندید تا چراغ سینما درسال ٩٤ برای همیشه در این شهر خاموش شود. فاصله معنادار با استانداردهای جهانی «نمیگذارند تخریبش کنم؛ چون زمینش در موقعیت خوبی قرار دارد، البته اجازه راهاندازی دوباره سینما را هم نمیدهند.» اینها را صاحب تنها سینمای جیرفت به «شاهین» گفته بود. این معلم، سینمای قدیمی جیرفت را به خاطر دارد؛ سینمایی که «آدمبرفی» در آن روی پرده رفت اما حالا سالهاست که تعطیل است. البته درحال حاضر تنها آمفیتئاتر شهر مسئولیت سینما را به دوش دارد، سالنی فاقد استانداردهای سالن سینما. «در شهرستان جیرفت یک سالن آمفیتئاتر بوده که گهگاه در آن فیلمی اکران میشود، البته عموما با برنامههای دیگر تداخل دارد. این سینما سعی میکند با فیلمهای روز پیش برود؛ آخرین فیلم «متری ششونیم» بود و فیلمهای جشنواره را هم پوشش داد.» «شاهین» اقبال مردم جیرفت از فیلمهای اکرانشده را بالا میداند: «در اکران «ابدویکروز» بعضی پشت در سالن مانده بودند. البته فیلمهایی بوده که به جز من و همراهم کسی در سالن سینما نبوده است. یکی از ایرادات این سالن آمفیتئاتر این است که برای صندلیهای جلویی نمیتوان بلیتفروشی کرد چون به پرده خیلی نزدیکند. مردم واقعا به سینما علاقه دارند اما در بیشتر اوقات سالن کرایه داده میشود یا در جشنوارههای تئاتر و موسیقی عملا اکران فیلم تعطیل است.» هر چند وزیر فرهنگ و ارشاد از نرفتن ٨٨درصد ایرانیها به سینما میگوید، به نظر میرسد آمارهای مرکز نظرسنجی ایسپا به واقعیت نزدیکتر باشد؛ یعنی سهم بیشتر سینما و کمتر تئاتر. براساس این نظرسنجی، ٣٠,٢درصد مردم ایران اصلا سینما نرفتهاند و از آخرینبار سینمارفتن ٥.٣٧درصد سهسال میگذرد، البته اوضاع تئاتر هم بهتر از سینما نیست چون ٨٨.٦درصد مردم اصلا تئاتر نرفتهاند و ۶/۳دهم گاهی اوقات به تئاتر میروند. سینماهای ایران درسال ٩٢ به ٢٤٧ سینما رسیدند و تلاشهای بسیار حوزه فرهنگ توانست این تعداد را درسال ٩٧ به حدود ٥٥٠ پرده نمایش برساند؛ اگر چه این تعداد هم در قیاس با نسبت جمعیت و پراکندگی جغرافیایی عدد پایینی است. نگاهی به آمایش پژوهشی اطلس سالنهای سینما بر این مسأله صحه میگذارد و نیاز به سالنهای سینما را با در نظر گرفتن افق ١٠ ساله و رسیدن به شرایط استاندارد دستکم ٣٥٠٠ سالن سینمایی عنوان میکند و این به معنای مهیاکردن حدود هفتصدهزار صندلی دیگر است تا شاید تغییری در جایگاه ایران که میان ١٠تا ٢٠ کشور آخر لیست در میان ٧٥کشور صاحب سالن سینما در جهان دیده میشود، ایجاد کند. فضای فرهنگی سانتیمتری «سینمای قدیمی یاسوج خیلی وقت است تخریب شده و دیگر کسی نامش را به یاد نمیآورد و شده پارکینگ ماشینها. یاسوج سینما ندارد و سالن کوچکی در اداره فرهنگ به شکل موقت فیلم نمایش میدهد، البته در دوران جشنواره فعال بود اما اینکه هنوز فعال است یا نه؟ خبری ندارم.» «دهناد» تنها سینمای رسمی استان کهگیلویهوبویراحمد است که تابلو سینما با نام خودش بر سردرش نصب شده و فیلمها را با کمی تأخیر از شهرهای بزرگ روی پرده میبرد و اغلب با استقبال بالای سینمادوستان روبهرو میشود. «محمد» ساکن دهدشت است و فیلمهایی که دوست داشته را در سینما «دهناد» دیده است. «محمد» که بیشتر اوقات به یاسوج در رفتوآمد است از علاقه شهروندان به فیلمدیدن میگوید: «هیچکدام از شهرهای استان سینمای رسمی ندارند برای همین بیشتر اوقات از کلوپها فیلم کرایه میکنند؛ فیلمهایی که یا تبلیغاتشان را دیدهاند یا از دوستان و آشنایانشان تعریفش را شنیدهاند.» شاید در جامعهای که این روزها دغدغه معاش دارد و حتی در مقابل بالا و پایین رفتن قیمتها هم عکسالعملی نشان نمیدهد، گفتن از مسائل فرهنگی و کمبود سینما و تعداد کم علاقهمندان به تئاتر و موسیقی خیلی مناسب به نظر نرسد و تا حدودی هم بیمعنی باشد؛ جامعهای که جامعهشناسان از تهدیدهای اجتماعیاش میگویند و در میان دلایلشان بر این ادعا میتوان افزايش فقر، بيكاري گسترده، بيثباتي و ناپايداري شغلي، كاهش ظرفيت توليد ثروت و تامين رفاه براي اغلب جامعه، افزايش آسيبهاي اجتماعي، جداييگزيني، فرسايش سرمايه اجتماعي و بسياري ديگر از مشكلات که در روندي كموبيش پرشتاب، وخيمتر ميشوند را دید. جامعهای که در تشکیل پروندههای قضائی، آمارهای بالایی را به خود اختصاص داده و نزاعهای خیابانی و خشونتهای خانگی و ... پای ثابت اخبار روزانه آن است و صاحبنظران بسیاری در حوزههای جامعهشناسی و روانشناسی و ... همگی بر این مسأله اذعان دارند که باید به مسائل ریشهای پرداخت و در تکتک این زمینهها فرهنگسازی داشت! البته وزیر ارشاد هم در همایش معاونان هماهنگی امور عمرانی استانداریها در کنار گفتن از کمبود سینما به راههای برونرفت از وضع اجتماعی حال حاضر پرداخته و گفته بود: «یکی از راههای برونرفت از این وضع این است که شهر تنها محل کار و خواب نیست بلکه شهر یک زیستبوم است و ما باید برای این زیستبوم با توجه به تغییرات پیشرو بیندیشیم. اگر فضای شهری را تنها به محل مسکن و کار تبدیل کنیم، عوارض موجود وسعت پیدا میکند و بحرانهای شدیدتری خواهیم داشت، بنابراین این زیستبوم نیازمند فضای اجتماعی و جمعی است. شهرهای ما در حوزه فضاهای اجتماعی رقیق و ضعیفند، اما مشکل بزرگ ما در همین شهرها فضاهای فرهنگی - هنری است. امروز سرانه فضای سبز ۱۱متر، فضای آموزشی ۵متر و فضای ورزشی یکمتر است، اما فضای فرهنگی ما سانتیمتری است. جمعیت شهری ما ۷۴درصد شده و متاسفانه انزواگری در آن بیداد میکند و متعاقب آن، تعلقات جمعی هم کم شده و در عین حال فضای اجتماعی هم کمتر؛ در همین وضع فضای فرهنگی شرایط نگرانکنندهای دارد.» معاون عمران و امور شهر و روستایی وزیر کشور در گفتوگو با «شهروند»: شروع سینماسازی برای شهرها با یکمیلیارد و ٢٠٠میلیون تومان! مهدی جمالینژاد، معاون عمران و امور شهر و روستایی وزیر کشور و رئیس سازمان شهرداریها و دهیاریها در گفتوگو با «شهروند» از طرح سینمای امید و منابع تأمین مالی آن و اینکه حوزه فرهنگ بعد از چه مدت شاهد اجراییشدن کامل این پروژه خواهد بود، میگوید. او میگوید بخشی از منابع مالی ساخت پردیسهای سینمایی امید توسط شهرداری تا سقف ٥میلیارد ریال و کمکهزینهای معادل ٧میلیارد ریال هم برای احداث از سوی سازمان امور سینمایی و وزارت ارشاد تأمین شده و این یعنی قرار است پردیسهای سینمایی برای شهرهای بدون سینما با یکمیلیارد و ٢٠٠میلیون تومان ساخته شود. پایلوت مناطقی که قرار است صاحب سالن سینمایی شوند بر چه اساسی بوده است؟ با توجه به اینکه حدود یکهزار شهر کشور به لحاظ تعداد، نیازمند احداث سالنهای سینما هستند، اجرای این تفاهمنامه با انتخاب از بین شهرهای مذکور با هماهنگی وزارت ارشاد صورت میگیرد. در شهرهای پایلوتشده آیا این امکان پیشبینی شده است تا تمام جمعیت آن شهر بتوانند به این سالنها دسترسی داشته باشند؟ استاندارد جهانی دسترسی به سالنهای سینما به ازای هر ١٠هزار نفر یک سینماست. شهرهای ایران هم در طبقهبندی زیر ٢٠ یا ١٠هزار نفر قرار دارند، بهگونهای که شهرهای زیر ٢٠هزار نفر به ٩٦٠ شهر میرسند. قطعا احداث یک سالن در چنین شهرهایی امکان دسترسی حدود ٧٤درصد از تعداد شهرهای کشور و جمعیت ساکن در آنها به خدمات را فراهم میکند. پروسه تکمیل هر کدام از این سینماها چه مدتزمانی خواهد بود و منابع این طرحها چگونه تأمین خواهد شد؟ مدتزمان توافق شده برای اجرای طرح در این تفاهمنامه سهسال پیشبینی شده است و مطابق نقشهها و طراحی سازه پروژه با اخذ مجوز از شهرداری و وزارت ارشاد، کار ساخت آنها آغاز خواهد شد. بخشی از منابع مالی ساخت پردیسهای سینمایی امید توسط شهرداری تا سقف ٥میلیارد ریال و کمکهزینهای معادل ٧میلیارد ریال هم برای احداث از سوی سازمان امور سینمایی و وزارت ارشاد تأمین میشود، بنابراین برنامه زمانبندی پروژهها حسب نقشه تهیه شده و اعتبارات تنظیم و اجرایی میشود. طرفین متعهد به تسریع در اجرای پروژهها هستند. آیا این سالنها ظرفیت پخش همزمان فیلمهای روی پرده کلانشهرها را خواهند داشت یا برای تقویت فیلمسازی توسط بومیها خواهد بود. پردیسهای سینمایی امید در راستای ارتقای شاخصهای فرهنگی و عمومیسازی و دسترسی فرهنگی در شهرهای فاقد سالن سینما در کشور با استفاده از ظرفیت مشترک شهرداریها و وزارت ارشاد ایجاد خواهد شد. امکانات و تجهیزات و نحوه مدیریت و بهرهبرداری از این سالنها بهگونهای خواهد بود که بتواند توازن و فرصت برابر در دسترسی به خدمات سینمایی را فراهم آورد؛ اگرچه ظرفیتی مناسب را برای توسعه و توجه به ظرفیتهای بومی و محلی در حوزه سینما فراهم میکند. سالنهای سینما در کاهش ناهنجاریها و کمک به همبستگی اجتماعی چه نقشی میتواند بازی کند؟ این بدیهی است که در دسترسی به زیرساختهای فرهنگی اعم از سالنهای نمایش، تئاتر و سینما امکان پر کردن اوقات فراغت، حس همبستگی و تقویت سرمایههای اجتماعی وجود خواهد داشت و فضایی را فراهم میکند که ناهنجاریهای اجتماعی کاهش یافته و هویت و نشاط اجتماعی را به همراه خواهد داشت.