«عصر جدید» با ایدهای که شبیه آن در دستکم 70 کشور دیگر هم ساخته شده بود، آمد و بهواسطه عملکرد چهرههای شرکتکننده و کلکلهای داوران و شیوه تصویربرداری عظیم آن، توانست گویسبقت را از دیگر برنامههای این شبکه برباید و بدل به یکی از پربینندههای تلویزیون شود. دکور عظیم، تعدد دوربینها و لوکیشن وسیع و امکانات کمنظیر جانبی دیگر درکنار بودجه میلیاردی، عوامل بهوجودآمدن چنین برنامهای شدهاند. حجم تبلیغات قبل، حین و بعد از این برنامه، نشان میدهد تا چه حد، مدیران شبکه روی درآمدزایی آن حساب کردهاند.
پایگاه خبری تئاتر: شبکههای تلویزیونی را میتوان به تیمهای فوتبال تشبیه کرد. هر شبکه برنامهها، استراتژی و اهدافی مختص به خودش دارد. برنامهها همان بازیکنان میشوند و تاکتیکها و اهداف هم مشخص هستند. در دورهای زندگی میکنیم که ستارههای فوتبال (هرچند کمتر شدهاند) باعث افزایش تماشاگران و درنتیجه درآمدها میشوند. برخی ستارهها دستمزدهای کلان میگیرند و بار اصلی تیم را به دوش میکشند. در بحث رسانه نیز چنین امری صادق است. یک برنامه تلویزیونی میتواند به تنهایی باعث بالارفتن بیننده و درآمدهای یک شبکه شود. حالا فرض بگیریم مثل تیمهای باشگاهی، برنامهها هم ستاره و معمولی داشته باشند. آیا با این فرض هزینههای بالای یک برنامه تلویزیونی توجیه میشود؟ آیا صرف مثلا نیمی از بودجه شبکهای برای ساخت یک برنامه تلویزیونی محبوب، منطقی و مقرونبهصرفه است؟ در این مجال، نگاهی داریم به ستارههای هشت شبکه تلویزیونی که ممکن است از لحاظ اختصاص بودجه، امکانات و بیننده، جایگاه بالاتری نسبت به برنامههای دیگر داشته باشند. گفتنی است سریالهای تلویزیونی بهدلیل فصلی و متغیر بودنشان از این فهرست حذف شدهاند. شبکه یک قدیمیترین شبکه تلویزیون، سالهاست که دیگر مخاطبان قبلی را ندارد. این شبکه که اولینبار در سال ۱۳۳۷ با نام تلویزیون ملی ایران شروع بهکار کرد تا مدتها و قبل از تاسیس شبکههای دیگر و ورود فضای مجازی در کنار شبکه دو، تنها امکان و تفریح تلویزیونی مردم بودند. حالا اما بهجز سریال، برنامههای جُنگ مانندی مثل سیمای خانواده، صبح بخیر ایران، فرمول یک و دستپخت، داشتههای پربیننده این شبکه است. مجید زینالعابدین، مدیر شبکه یک در نشست خبری تیرماه با اشاره مستقیم به سه برنامه، نگاه شبکه به ستارههایش را مشخص کرد. او در این نشست، از تغییر جهتگیری «سیمای خانواده» بهسمت «درآمد در فراغت» خبرداد و با اشاره به پخش «دستپخت» گفت این برنامه هم رویکرد ترویج صله ارحام و مهارتآموزی حرفه آشپزی را دنبال میکند. درباره «فرمول یک» هم گفته شد همانند سال گذشته با محوریت معرفی چهره مردمی سال ادامه خواهد یافت. این مثلث، سرمایههای اصلی قدیمیترین شبکه تلویزیون است. سیمای خانواده که از دهه 70 پخش خود را شروع کرده و در نوبههای مختلف سعی در بهروزرسانی داشته است و بهجز دکورهایش، هزینه جانبی زیادی برای تلویزیون نتراشیده است. مجریانی که در این برنامه حضور داشتهاند هیچکدام دستمزدهای چند صد میلیون تومانی نداشتهاند. «دستپخت» که محبوبیت زیادی بین خانوادهها داشته، کپی از نمونههای خارجی است. این برنامه بهجز سال گذشته که لحن یکی از مربیها مورد انتقاد قرار گرفت، حاشیه دیگری نداشته است. البته برنامههای آشپزی در همهجای دنیا پرطرفدار هستند. در نمونه داخلی سعی بر این شده است که از ظرفیتهای بومی استفاده شود. هنوز از بودجه این برنامه اطلاع موثقی منتشر نشده است، اما با یک برآورد ساده میشود به هزینههای استودیو و دکور و دستمزد احتمالی مربیها، مواد و وسایل آشپزی پی برد. با وجود چنین هزینههایی، باز هم «دستپخت» پروژه سنگینی برای شبکه محسوب نمیشود. «فرمول یک» با اجرای علی ضیاء، هر از گاهی بهدلیل سخنان میهمانها یا مجری جوان خود، مورد توجه قرار میگیرد. چند سالی است که این برنامه با رویکردی خاص دنبال میشود و آنهم معرفی چهرههای مردمی سال است. چهرههایی مردمی که قرار است هرکدام بخشی از وجوه انسانی را به تصویر بکشند. مجری این برنامه، همزمان تهیهکننده است و بهجز زمان پخش مناسب، دکور وسیعی برای آن درنظر گرفته شده است. هزینه حضور میهمانهای مشهور هم رقم چشمگیری میشود. در بین برنامههای ترکیبی شبکه یک، شاید «فرمول یک» را بتوان پرهزینهترین دانست. این برنامه در سالهای اخیر در فهرست اصلی پربینندگان حضور داشته است. شبکه دو این شبکه قدیمی است و البته بهدلیل پخش برنامههای کودک و آموزشی، درصد بالایی از مخاطبانش را کودکان و نوجوانان تشکیل میدادند. با افتتاح شبکههای تخصصی کودک و نوجوان، هویت این شبکه هم تغییر کرد و سهم کودکان و نوجوانان از این شبکه کمتر شد. هماکنون برنامههای شاخص این شبکه به انگشتان یک دست هم نمیرسد. برنامههایی مانند «گفتوگوی ویژه خبری» که بیش از یکدهه قدمت دارند، همچنان مخاطب خاص خودشان را دارند. برنامههای دیگری مانند «محله گل و بلبل»، «هزار راه نرفته» و این اواخر «اقیانوس آرام» در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفتهاند. «محله گل و بلبل» که به فصل سوم هم رسیده، مخصوص کودک و نوجوان است و چهرههای محبوب آنها برایشان آیتمهایی را تهیه و پخش میکنند. نظرات مختلفی درباره هزینه این برنامه گفته شد، اما هیچکدام تایید نشدند. البته تعدادی از بازیگران این مجموعه از پرداختنشدن بخشی از حقوقشان گفتند. دکورها و دستمزدهای چهرههای تلویزیونی، این مجموعه را جزو پرهزینههای شبکه دوم قرار داده است. محور اصلی «هزار راه نرفته»؛ «خانواده» است و قرار است بهصورت علمی، شفاف و مصداقی با حضور کارشناسان به موضوعات مربوط به روابط والدین با نوجوانان و تاثیر آن در آینده زندگی مشترک آنها، شاخصههای انتخاب صحیح همسر، حل مساله و مدیریت بحران، کنترل هیجانات، مدیریت طلاق و زندگی پس از آن و... بپردازد. این برنامه بهدلیل حساسبودن موضوعاتش، معمولا در ساعات پایانی روز پخش میشود و هزینهچندانی برای شبکه ندارد، اما در دسته محبوبها قرار میگیرد. برنامه نوجوانانه «اقیانوس آرام» ضمن تغییر فضا تلاش میکند در همکلامی با نوجوانهای مختلف، آسیبها و چالشهای این رده سنی حساس را مورد بررسی قرار دهد. این برنامه هم با هزینه پایین، طرفداران زیادی را بهدست آورده است. اما درنهایت دست مدیران شبکه دوم سیما برای راضی نگهداشتن مخاطبانشان پر نیست. شبکه سه گل سرسبد شبکههای تلویزیون است. انگار همان مارادونای تلویزیون است. تکستارهای که بار شبکههای یک و دو را هم بهدوش میکشد و از زمان افتتاح تاکنون در صدر فهرست پرمخاطبان قرار داشته است. این شبکه هرچند تغییرات مدیریتیاش، با انتقاداتی همراه بوده است، اما با برنامههایی که مدیر جدید بعد از آمدنش ساخت، توانست افکارعمومی را راضی نگه دارد. «عصر جدید»، «برنده باش» و «ستاره ساز» برنامههایی بودند که پس از حضور مدیر جدید ساخته شدند. عمر «برنده باش» به دنیای تلویزیون نبود، اما دو برنامه دیگر جای ویژهای بین مخاطبان باز کردهاند. «عصر جدید» با ایدهای که شبیه آن در دستکم 70 کشور دیگر هم ساخته شده بود، آمد و بهواسطه عملکرد چهرههای شرکتکننده و کلکلهای داوران و شیوه تصویربرداری عظیم آن، توانست گویسبقت را از دیگر برنامههای این شبکه برباید و بدل به یکی از پربینندههای تلویزیون شود. دکور عظیم، تعدد دوربینها و لوکیشن وسیع و امکانات کمنظیر جانبی دیگر درکنار بودجه میلیاردی، عوامل بهوجودآمدن چنین برنامهای شدهاند. حجم تبلیغات قبل، حین و بعد از این برنامه، نشان میدهد تا چه حد، مدیران شبکه روی درآمدزایی آن حساب کردهاند. چنین بودجه و امکاناتی برای برنامههای دیگر شبکه سه نمیبینیم و ظاهرا قرار است مارادونای تلویزیون خودش یک تکستاره دیگر داشته باشد. بهجز «عصر جدید» برنامه دیگری که تا حدودی توانسته مخاطبان را راضی نگه دارد و بودجه و امکانات خوبی هم برای آن درنظر گرفتهاند، «ستاره ساز» است. ساختار این برنامه هم مشابه «عصر جدید» است، اما در حوزه فوتبال. چهرههای مطرحی بهعنوان داور، دکور و فضای بزرگ برای ارائه مراحل و مسابقات فردی یا تیمی فوتبالی دارد. هزینه ساخت چنین برنامهای با هر برآوردی بالا میشود و درآمدهای احتمالی درونی و بیرونی آن شاید توجیه مناسبی برای مدیران بوده باشد. این دو برنامه را میتوان ستارههای فعلی شبکه سه دانست. البته «هفت» و «فوتبال برتر» هم از این شبکه پخش میشوند که آنها هم در زمانهای مختلف طرفداران خودشان را دارند. شبکه چهار زمانی به نماد تنهایی و غربت تبدیل شده بود. البته کسانی هم بودند برای بالا رفتن کلاس خودشان، شبکه چهار میدیدند. بعدها که شعارش به شبکه فرهیختگان تغییر کرد تعداد این «کسان» بیشتر هم شد. زمانی «دو قدم مانده به صبح» و «رادیو هفت» مهمترین برنامههای این شبکه بودند. شبکهای که مخاطبان خاص خودش را داشت. کسی انتظار برنامههای سنگین و پرهزینه از آن نداشت و خودش هم اصرار به چنین شیوهای نکرد. درحالحاضر برنامههایی چون«زاویه»، «شوکران»، «چرخ» و « منبع موثق» برای خودشان بیننده جذب کردهاند. برنامههایی عموما گفتوگو محور که بهدلیل میهمانهای خاص یا موضوعات مهم و حساس که مطرح میشود، از اهمیت زیادی برای مدیران تلویزیون برخوردار است. برنامههای شبانه هنری، فرهنگی هم قرار است از یکی، دو هفته دیگر راه بیفتند. برنامههایی که به صورت زنده و با حضور میهمانهای مختلف پخش و گاهی دچار جنجال هم میشدند. «چشم شب روشن» و «شبهای روایت» از این دست برنامهها بودند. شبکه چهار نشان داده که بچه کمخرج خانواده تلویزیون است و سطح توقعات مخاطبانش هم در حد خودش بوده است. شبکه پنج زمانی به اسم شبکه تهران آمد و با برنامه «در شهر» به شهرت و محبوبیتی عجیب رسید. در طول زمان دچار تغییرات مختلف محتوایی و مدیریتی شد. همچنان «در شهر» از این شبکه پخش میشود، اما دیگر آن تاثیر قبلی را ندارد. برنامههایی قدیمی مانند «رنگینکمان» برای کودکان و نوجوانان همچنان وجود دارند و جُنگهای «تهران محور» نیز همچنان جایگاه دارند. «تهران20»، یکی از مشهورترین برنامههای این شبکه است که از اواخر دهه 70 باقی مانده و بعد از وقفههای متعدد حالا در سری جدید خودش با اجرای کمنقص امیررضا دلاوری پخش میشود. این برنامه از ابتدای ساخت خود چندینبار مجریهایش تغییر کردند ولی اجرای جسورانه از ویژگیهای این برنامه است که باعث محبوبیت آن شده است. شبکه پنجم سیما در اواسط دهه 70 با بودجه مناسبی افتتاح شد و قرار بود آیینه مردم تهران باشد. در سال 93 این شبکه، سراسری شد و همه مردم ایران مخاطبانش شدند. «به خانه برمیگردیم»، «برخط شو» و «کوچههای تهران» در میان محبوبترینهای شبکه قرار دارد. «به خانه برمیگردیم» با هدف آموزش به زنان و دختران شکل گرفت و با افزودن بخشهای تازه به آن، پای آقایان را هم به دیدنش باز کرد. معرفی و بررسی مشکلات تهران در «برخط شو» و معرفی اماکن دیدنی و مفاخر تهران در «کوچههای تهران» انجام میشود و برنامه مهم و پربیننده دیگری وجود ندارد. البته «اختیاریه» قبل از ماه مبارک رمضان و در آن ماه پخش میشد و بهسرعت تبدیل به برنامه پرطرفداری شد. پخش این برنامه هم پس از مدتی متوقف شد. شبکه پنج معمولا برای برنامههایش، بودجههای بالا درنظر نمیگیرد و بین شبکههای سراسری تبلیغات کمتری هم دارد. شبکه نسیم نیامده جای خودش را بین مردم باز کرد. با «خندوانه» دیده شد و این همکاری را تاکنون ادامه داده است. شبکهای که برای نشاط و سرگرمی آمد و این وظیفه را بهخوبی انجام داده. کسی از بودجه این شبکه خبری ندارد. بخش عمدهای از آنچه پخش میکند تولیدی نیست و نهایتا شاید سه یا چهار برنامه تولیدی داشته باشد. اما در همین سه یا چهار برنامه، خوب عمل کرده است. «خندوانه»ها، «دورهمی»، «شب کوک» و «کودک شو» نمونههایی از این تولیدات هستند؛ از این جمع، هماکنون فقط «کودک شو» پخش میشود و بقیه سرنوشتهای مختلفی پیدا کردند. البته نکته مشترک تمام این برنامهها، کپیشان از نمونههای خارجی است. بدون خلاقیت و تحمل ریسک، سراغ راههای رفته رفتند و موفق هم بودند. همه این برنامهها در دکورهای عظیم، کپی و حاشیه، مشترک هستند. دستمزد بالای مجریان آنها که عموما بازیگر هستند و وجود اسپانسرهای متعدد از اشتراکات دیگر این برنامههاست. نبود شفافیت در هزینه و درآمدهای این برنامهها نکته منفی این شبکه است. همیشه شایعات فراوانی پیرامون اعداد و ارقام ساخت و پخششان بوده و هست و کسی هم خود را ملزم به پاسخگویی نمیداند. اما مساله مهم این است که زدن دکورهای کپی، بزرگ و پرهزینه و استفاده از چهرههای مطرح و محبوب سینمایی یا تلویزیونی در کنار استفاده از میهمانهای مشهور، فرمولی است که سالها مورد استفاده قرار گرفته و همچنان جواب میدهد. شبکه افق شبکه جمع و جوری که میتوان آن را سیاسیترین شبکه تلویزیون دانست. شبکهای با بودجه نسبتا پایین که قرار بود حرفهای جدی در حوزه جنگ و انقلاب بزند. این شبکه هم از زمان افتتاح دچار تغییرات مدیریتی شده و این تغییرات اما به محتوای برنامهها ضربهای نزده است. تعدادی از برنامههای این شبکه بعد از مدتی توانستند به دل مردم بنشینند. «جهانآرا»، «عصرانه» و مسابقه «فرمانده» در این دسته قرار میگیرند. «جهانآرا» به فصل دوم هم رسید و بهواسطه حاشیههای مجری، موضوع و میهمانها توانست برای خودش جایگاهی کسب کند. «عصرانه» هم به تقلید از نمونههای آنسوی آبیاش و با تکیه بر جوانانی که کار خود را تازه شروع کرده بودند در برخی حوزهها پیشرو بود. «فرمانده» اما حکایتش فرق داشت. ایدهای که مورد علاقه جوانان قرار گرفت و تاکنون کسی مدعی نشده است که از جایی الگوبرداری شده است. فصلهای بعدی این برنامه هم ساخته و از شبکههای دیگر هم پخش شد.
https://teater.ir/news/21057