پایگاه خبری تئاتر: فیلم سینمایی «حوا، مریم، عایشه» به کارگردانی صحرا کریمی و تهیهکنندگی کتایون شهابی اینروزها در سینماهای گروه «هنر و تجربه» در حال اکران است. این فیلم از سینمای افغانستان به مشکلات زنان افغانستان و محدودیتهای آنها میپردازد. در شرایطی که امروز بر کشور افغانستان حاکم است، فیلم ساختن کاری بسیار دشوار تلقی میشود اما صحرا کریمی به دلیل دغدغهها و نگرانیهایی که برای کشورش دارد، خطرات آن را به جان خریده و همراه با عوامل حرفهای ایرانی این فیلم را در کشور افغانستان ساخته است. این فیلم کلیشههای رایج درباره افغانستان و خصوصا زنان را به چالش میکشد و از دریچه دوربین سینما، روایت و کنکاشی از زندگی سه زن از سه قشر متفاوت جامعه در کابل امروز ارائه میدهد. فیلم «حوا، مریم، عایشه» با وجود جنگ و ناامنیها در کوچه پسکوچههای شهر کابل تصویربرداری و ثبت شده است. این داستان که درباره زندگی زنان است، با نگرشی متفاوت به مسائل و مشکلات این قشر آسیبدیده میپردازد؛ بهویژه اینکه یک زن در جامعهای مردسالار چقدر حق انتخاب و اختیار دارد که مادر شود یا اینکه درباره فرزندش تصمیم بگیرد. فیلم «حوا، مریم، عایشه» نظر بازیگران هالیوودی را هم به خود جلب کرده است تا آنجا که آنجلینا جولی، ستاره هالیوود به تماشای این فیلم نشست و درباره آن نوشت: «حوا، مریم، عایشه» فیلمی تأثیرگذار است که ظرافت زندگی زنان جوان در افغانستان معاصر را روایت میکند و وقار، زیبایی و روح زنان افغان نشان داده میشود. زنانی که عشق، دوستی، خانواده، ازدواج و مادرانگی را هدایت میکنند. هر فیلمی که در افغانستان ساخته میشود، یک دستاورد است. درست در زمانی که آینده افغانستان شکننده به نظر میرسد این فیلم از میلیونها زن افغانستانی در معرض خطر میگوید که در خانه خودشان و در یک جامعه واحد لایق آزادی، استقلال و امنیت انتخاب برای زندگی خودشان هستند. گفتنی است «حوا، مریم، عایشه» بهعنوان نماینده سینمای این کشور در نود و دومین دوره جوایز اسکار انتخاب شد. همچنین در جشنواره فیلم ونیز نیز نمایش داده شد و بسیار مورد استقبال قرار گرفت. به این بهانه گفتوگویی با صحرا کریمی، فیلمساز جوان انجام دادیم که در زیر میخوانید.
خانم کریمی برای ساخت این فیلم چرا از تهیهکننده ایرانی استفاده کردید؟ آشنایی قبلی با خانم شهابی داشتید؟
البته تنها تهیهکننده این فیلم ایرانی نیست بلکه فیلمبردار، صدابردار و تمام عوامل پس از تولید فیلم نیز ایرانی هستند. برای من موضوع اشتراک فرهنگی و زبانی خیلی مهم بود. فیلم من پر از نشانههای فرهنگ شرقی و مخصوصا حوزه خاورمیانه است و برای همین کارکردن با ایرانیها برایم خیلی راحتتر بود. با خانم شهابی در جشنواره آنتالیای ترکیه آشنا شده بودم و از همانجا از ایشان درخواست همکاری کردم که به مرور زمان این همکاری منسجم شد و شکل گرفت.
تا چهاندازه با سینمای ایران آشنا هستید؟
تا حد زیادی آشنایی دارم اما تأثیرپذیری من بیشتر از سینمای شرق اروپا است؛ چون من آنجا درس خواندهام و بزرگ شدهام.
در فیلم به زندگی و مشکلات زنان افغانستان در قالب سه اپیزود پرداخته شد. به چه دلیل زندگی یک زن را تا آخر داستان دنبال نکردید؟
البته فیلم من اپیزودیک نیست بلکه داستان سه زن در یک شبانهروز است. میخواستم موضوعی را که مطرح میکردم، سه قشر متفاوت از زنان افغانستان را نشان دهم و به ابعاد متفاوتتر آن بپردازم. من خیلی طرفدار کلیشههای رایج در فیلمهایی چون کشورهای ما نیستم که زن را یا قربانی مطلق نشان میدهند و یا قهرمان مطلق. برای من نشاندادن رفتارهای بین انسانها و جایگاه زن در قشرهای مختلف افغانستان مهم بوده و هست. این فیلم در واقع موقعیت زنان را درباره مسئلهای خاص در خانوادههای افغانستانی نشان میدهد؛ نه درگیر مظلوم پروری است و نه قهرمانسازی. یک فیلم مشاهدهگر مینیمال است که خواسته هرچه بیشتر به روابط بین خانوادگی زنان در جامعه مردسالاری چون افغانستان بپردازد.
تصور میکنید با ساخت چنین فیلمهایی میتوانید مشکلات و محدودیتهای زنان افغانستان را به گوش جهانیان برسانید؟
ساخت هر فیلمی در افغانستان در حوزه مسائل زنان و درباره زنان مهم است. یک نوع مبارزه است. ما باید جرئت این را داشته باشیم از خود بگوییم، خود را ببینیم، بشنویم و بخوانیم. زنان افغانستان هنوز هراس دارند که درباره خودشان و دنیای درونی خودشان با صدای بلند صحبت کنند. سینما میتواند زبان مناسبی برای انعکاس این صداها باشد.
بهتر نبود این سه زن را که انتخاب کردید، یکی از آنها را از ایران انتخاب میکردید و به مسائل زنان ایران هم در فیلم پرداخته میشد. همانطور که میدانید زنان ایرانی هم با مشکلاتی مواجه هستند؟
دغدغه من مشکلات زنان افغانستان است و داستان من یک داستان کاملا افغانستانی در شهری به نام کابل است. فکر میکنم سینمای ایران کارگردانهای خیلی خوب دارد که درباره مسائل زنان فیلمهای زیادی ساختهاند و فیلمهای زیادی میسازند. برای من اولویت زنان افغانستانی و ترسیم جغرافیای فرهنگی افغانستان بود.
آیا قصد داشتید با ساخت این فیلم کلیشههای مردسالارانه را بشکنید؟
هدف من شکستن کلیشهها نبود بلکه زیرسؤالبردن این کلیشهها بود؛ اما مهمتر از همه به تصویر کشیدن دنیای زنان افغانستان از دیدی واقعگرایانه بود که کمتر به آن پرداخته شدهاند.
منبع: روزنامه شرق