پایگاه خبری تئاتر: میگوید «خیلی شرایط خوبی داشتیم که کرونا هم آمد و همه چیز را زد و از وسط نصف کرد». این کنایه ریز البته تنها گلایه عباس رافعی سازنده فیلمهایی مانند آوازهای سرزمین من، فصل فراموشی فریبا، آزادراه، پروانهای در باد و راز مینا از اوضاع و احوال کرونایی سینمای ایران نیست. او که جدیدترین فیلمش، «بهت» را به صورت آنلاین اکران کرده، در گفتوگوی پیشرو درباره چالشهایی که با این تصمیم به جان خریده، صحبت کرده است. چالشهایی که از انتشار نسخه قاچاق فیلم- درست ساعاتی پس از آغاز اکران- شروع شد و در ادامه مسائل دیگری را به همراه آورد- که مهمترینش بیتردید این موضوع ناراحتکننده خواهد بود که بهت قطعا به اندازه دیگر فیلمهای سازندهاش دیده نخواهد شد. این هم به هرحال از عواقب تعطیلی سالنهای سینماست دیگر.
«بهت» که به ادعای عباس رافعی نسخه جذابتر، داستانگوتر و مردمپسندتر فیلمهای قبلی زنمحور کارگردانش ازجمله فصل فراموشی فریباست؛ داستان دو خانواده از دو طبقه اجتماعی و فرهنگی را روایت میکند که موضوعی مانند رحم اجارهای آنان را با هم پیوند میدهد. آنچه در پی میآید، صحبتهای عباس رافعی است. درباره این فیلم که با حضور مهتاب کرامتی، رعنا آزادیور، علیرضا آقاخانی و محمدرضا رهبری یکی از کنجکاویبرانگیزترین فیلمهای امسال بوده است.رافعی داستان اکران آنلاین فیلم «بهت» را چنین خلاصه میکند: این فیلم را یکسالونیم پیش ساختیم و هدف تهیهکننده و سرمایهگذار این بود که فیلم مستقیم حتی بدون نمایش در جشنواره فجر روانه اکران شود. پس قرار شد دیماه نمایش داده شود، اما دیماه زمان خوبی برای نمایش این فیلم و البته هیچ فیلم دیگری نبود، چون به جشنواره فجر میخورد و استقبالی از فیلم نمیشد. بنابراین فیلم ماند تا بعد از جشنواره- که بعد از جشنواره هم ماجرای کرونا پیش آمد و سینماها تعطیل شد و برنامه ما هم به هم ریخت. در هفتههای اخیر اما برای اینکه جلوی ضرر سرمایهگذار و تهیهکننده گرفته شود، تصمیم گرفتیم که فیلم را در سامانههای آنلاین اکران کنیم.
تا الان از اکران آنلاین فیلم «بهت» راضی بودهاید؟
در دو روز اول بسیار راضیکننده بود، اما وقتی فیلم در شبکههای ماهوارهای پخش شد و در کانالهای تلگرام هم از این کانال به آن کانال دست به دست شد، ریزش مخاطب پیش آمد و متأسفانه این امر در مورد ما بیشتر از ریزش مخاطبان فیلمهای اول و دوم اکران آنلاین، یعنی خروج حاتمیکیا و طلای پرویز شهبازی بود، که آنها توانستند تا حدی سایتها و کانالهای فروشنده نسخههای قاچاق را کنترل کنند، اما در مورد فیلم ما دیگر سررشته امور از دست مسئولان امر در رفت.
اینکه خیلی ناامیدکننده و نگرانکننده است.کار از این حرفها گذشته و اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، قطعا و قطعا باید فاتحه اکران آنلاین را خواند و دیگر هیچ کارگردان و تهیهکنندهای و در کل هیچ صاحب فیلمی راضی به اکران آنلاین نخواهد بود.
چه کار باید کرد آقای رافعی؟ الان قاچاق به اشکال مختلف ٣٠سال است سینمای ایران را با مشکل مواجه کرده و هیچوقت هم سینما و دیگر نهادهای فرهنگی نتوانستهاند جلوی این رخداد نامیمون را بگیرند.
بله، این اتفاق عمری دیرینه دارد و از زمان انتشار نسخه فیزیکی فیلمها هم وجود داشته. اما الان دیگر این اتفاق شکل عجیبی پیدا کرده و چنان گسترده و قدرتمند شده که بسیاری بر این باورند که دستهای پنهانی پشت قاچاق فیلمها وجود دارد که میخواهد ماهی خود را از این آب گلآلود بگیرد.
ماجرای مخالفت سینماداران و نهادهای سینماداری با اکران آنلاین را میگویید؟
بله، در سینمای ما یک عدهای که کم هم نیستند، سینماداران را متهم میکنند که با حمایت از انتشار نسخه قاچاق فیلمهایی که میخواهند به صورت آنلاین اکران شوند، این نوع اکران را زمین زده و باعث فشار سینماگران بر دولت شوند تا سینماها را باز کند.
شما خودتان هم این اتهامات را باور دارید؟
من نمیدانم در این قضیه چه کسی یا کسانی را متهم کنم. فعلا تنها چیزی که به ذهنم میرسد، پلتفرم اصلی اکران آنلاین است. یعنی این پلتفرم باید آنقدر امنیت سایبریاش قوی باشد، که امکان هک و دانلود غیرقانونی به این سهولت امکانپذیر نباشد.
البته این اتفاق در آمازون و نتفلیکس هم رخ میدهد و آنها هم نمیتوانند هک و دانلود غیرقانونی را به صفر برسانند. به هرحال همیشه سارق یا هکر در ابداع شیوههای جدید یک گام جلوتر از قانون است و امکان وقوع جرم هیچگاه نمیتواند به صفر برسد و بهترین راهی که در این میان میتوان انجام داد، این است که هزینه انجام خلاف بالا برود تا حدی که کسی جرأت نکند دست به انتشار غیرقانونی اثر یک فرد دیگر بزند.
من فکر میکنم غیر از اقدام قانونی فرهنگ تماشاچی باید بالا برود؛ یعنی تماشاچی احساس نکند که فیلم منتشرشده مال مفت است و بهتر است فیلم را از این طریق ببیند. اگر تماشاچی احساس کند که این وسط دارد سرقتی اتفاق میافتد، یا به عبارتی آن روزی که تماشاچی در دوراهی تماشای نسخه غیرقانونی و پرداخت ١٥هزار تومان برای تماشای فیلم این راه دومی را انتخاب کند، روزی است که میتوانیم امیدوار باشیم این معضل کمکم دست از سر سینمای ما برخواهد داشت. اما این هم تنها بخشی از مشکل را حل خواهد کرد. بخش دیگر هم مربوط است به ارشاد که باید ادارهای جدا مختص همین کار ایجاد کند- که وظیفهاش فقط و فقط جلوگیری از قاچاق فیلمها باشد.
اگر خاطرتان باشد یک زمانی آقای فرحبخش و شماری از تهیهکنندگان رفتند دنبال برخورد با قاچاقچیان آثار سینمایی. این اتفاق چرا الان ادامه پیدا نمیکند؟
بله، آن شورایی که با حضور آقای فرحبخش و دیگر دوستان درست شده بود، به نتایج خوبی هم رسید. ولی الان دیگر اوضاع مثل آن روزها نیست. آن روزها میرفتند توی خیابانها و انبارهای فروشندهها و... را میگشتند و نسخههای فیزیکی قاچاقشده را پیدا و امحا میکردند، ولی الان همه چیز در فضای مجازی انجام میشود. یعنی کانالهای تلگرام و سایتهای دانلود مغازه نیست که برویم سراغ انبارش و نسخههای قاچاق را پیدا کنیم. الان دیگر بازی بسیار جدیتر و پیچیدهتر شده و تا زمانی که یک عزم ملی و یک حرکت هماهنگ سایبری انجام نشود، درصد احتمال موفقیت در این مبارزه بسیار کم است. راستی، درباره صحبت شما که ناگزیربودن قاچاق حتی در سایتهای آمازون و نتفلیکس بود را باید مورد توجه قرار داد؛ آنجا اگر قاچاق صورت بگیرد، یک قانونی برای جلوگیری از این اتفاق وجود دارد. ما اما دستبسته در اختیار قاچاقچیان تنها ماندهایم.
دقیقا. باید هزینه قاچاق فرهنگی را تا حد ممکن بالا برد.
باید این اتفاق بیفتد، اما سهلانگاری زیاد است. آن کسی که رئیس سازمان سینمایی میشود، نباید فکر کند که تنها وظیفهاش نظارت بر فیلمنامه و ممیزی است، بلکه باید بداند که صیانت از آثار هم یکی از وظایفش است.
گذشته از پاشنه آشیلی به نام قاچاق؛ شما در کل اکران آنلاین فیلمها را به نفع سینما میدانید یا نه؟
بزرگترین امکانی که اکران آنلاین در اختیار قرار میدهد، این است که سینما را میبرد به خانههای مردم- و به راحتی با یک کلیک فیلمدیدن را ممکن میسازد. اما برای منِ فیلمساز، این یک دستاورد مثبت نیست؛ چون فیلم سینمایی را باید در سینما دید و منِ فیلمساز با نفس تماشاگر متوجه میشوم که راه را درست رفتهام یا نه. در واقع در سینما آن آیین رسمی فیلمدیدن و داوری جمعی تماشاگران است که راه را به فیلمساز نشان میدهد.
منظورتان عکسالعمل مشترک به یک فیلم است؟
بله، فیلم کمدی را اگر کسی تنها ببیند، چندان خندهاش نمیگیرد، ولی در جمع خندههای او نیز بیشتر میشود. یا بگذار جور دیگری بگویم: منِ فیلمساز سکانسی نوشتهام و فکر کردهام که اگر فلان کار را بکنم، در فلان لحظه این سکانس تماشاگر خواهد خندید یا خواهد ترسید یا هر عکسالعمل دیگری. من تنها در سالن سینما و با مشاهده واکنش تماشاگران است که میتوانم متوجه شوم آنجا طرز فکر و طرز عملم درست بوده یا نه. و اکران آنلاین این امکان را از فیلمساز میگیرد. در حقیقت اگر این جمله هیچکاک را درنظر بگیریم که «سینماگر مردم را مثل پیانو مینوازد»؛ اکران آنلاین امکان نوازندگی را از سینماگر میگیرد، چون در این نوع فیلمدیدن، اولین الزام فیلمدیدن یعنی تمرکز تام و تمام وجود ندارد.
پس مخالف اکران آنلاین هستید؟
نه، اکران آنلاین مثلا برای فیلمهای هنر و تجربه امکان خوبی است. فیلمهایی که در شرایط نرمال امکان اکران بالایی ندارند. این فیلمها در اکران آنلاین به مرور تماشاگرانشان را میتوانند به دست آورند.
در کل به موفقیت اکران آنلاین امیدی دارید یا نه؟
ما ملت آزمون و خطا هستیم و باید ببینیم در ادامه چه خواهد شد. اما در کل مثل هر حرکت جدید دیگری در اینجا هم عدهای قربانی خواهند شد تا یک راه جدید به ثبت برسد. در مورد پرسش شما هم با اینکه امیدوارم این نوع اکران هم به امکانات سینمای ایران افزوده شود، اما فکر میکنم با بازشدن سینماها اکران آنلاین کمرنگتر خواهد شد.
درباره خود فیلم «بهت» حرف بزنیم. فیلم به هرحال تازه اکران شده و خیلیها فیلم را ندیدهاند و بنابراین نمیخواهم زیاد به جزئیات اشاره کنم. اما با توجه به این واقعیت که شما کارنامه متنوعی دارید و در زمینههای مختلفی فیلم ساختهاید، فیلم «بهت» از نظر خودتان کجای کارنامهتان قرار میگیرد؟
فیلم «بهت» در راستای چند فیلم آخرم به مسائل اجتماعی با محوریت زنان میپردازد.
چرا زنان؟ با هدف اجتماعی یا صرفا سینمایی؟
هر دو. از نظر سینمایی من احساس میکنم زنها در ایران آسیبپذیرتر و بنابراین دراماتیکتر هستند. درام یعنی برطرفکردن یک مانع یا چالش؛ و این امکان در مورد زنان بیشتر از مردان وجود دارد؛ یعنی زنان موانع و کشمکشها و چالشهای بیشتری دارند. این فیلم بعد از فیلم فصل فراموشی فریبا قرار میگیرد و بخش دیگری از مسائل زنان را روایت میکند.
واضحتر توضیح بدهید؟
در فیلم «بهت» دو زن برای اولینبار در زندگی میخواهند خودشان درباره روند زندگیشان تصمیم بگیرند، اما میبینند حتی این تصمیمگیری هم بدون حضور و ایفای نقش مردها دشوار است. اما درباره اینکه کجای کارنامهام قرار میگیرد، باید بگویم به هرحال سالها از آن فیلمهای قبلی گذشته و من سنم و تجربههایم بالا رفته و این فیلم قطعا باید نمره بالاتری نسبت به فیلم قبلیام بگیرد و دوستش داشته باشم- که این اتفاق هم افتاده است.
آقای رافعی؛ درحالی که ماجراهایی مانند رومینا نشان میدهد هنوز مشکلات فرهنگی در برخی لایههای جامعه وجود دارد، فکر نمیکنید پرداخت به موضوعاتی مانند مسائل زنان قشر روشنفکر و امروزی تا حدی جنبه تزیینی داشته باشند؟
فکر میکنم اگر تولید این فیلمها بیشتر شود و بشود بستری برای نمایش این قبیل آثار فراهم کرد، درنهایت معضلات فرهنگی و سنتی هم کمرنگتر و کماثرتر خواهند شد. در همین فیلم «بهت» میبینیم که دو خانواده از دو طبقه فرودست و روشنفکر درگیر یک ماجرا میشوند و نیز میبینیم وقتی پای تعصبات قبیلهای وسط میآید، زندگی هر دو طبقه تحتالشعاع قرار گرفته و ویران میشود. در مقابل چنین تعصباتی روشنفکر و غیرروشنفکر فرقی با هم ندارند.
منبع: روزنامه شهروند