«منصور» به جای اینکه پروژه ای ملی تلقی شود به فیلمی قهرمان پرور با پس زمینه و کنایه های سیاسی بدل شده که به طور قطع باعث تقلیل ارزش سینمایی آن به جهت این تداخل سیاست و هنر در فیلم شده است.

پایگاه خبری تئاتر: رجوع به تاریخ معاصر و دستمایه قراردادن شخصیت های اسطوره ای برای خلق قهرمان در سینمایی که همیشه از کمبود قهرمان رنج می برده، به طور قطع از پیش نیازها و حلقه های مفقوده سینمای یکنواخت آپارتمانی و کمدی های کلیشه ای ایران محسوب می شود اما نوع مواجهه و پرداخت اثر هنری مساله مهم دیگری است که نباید به این بهانه مغفول واقع شود.

داستان رشادت ها، جسارت ها و تلاشهای شخصیت مهمی همچون شهید منصور ستاری، هم به نوعی احیای تاریخ معاصر به شمار می آید هم با ساخت قهرمان سمپات و ایرانی می تواند برای تماشاگر جذاب باشد اما مشکل فیلم های بیوگرافیک که در این فیلم نیز شاهد آن هستیم عدم دقت و وسواس بر روی شخصیت پردازی و انسجام و پرداخت داستانی است، چرا که زندگی این اشخاص به خودی خود جذاب و برخی اقدامات آن ها منحصر به فرد است اما نوع مواجهه و دقت در دراماتیزه کردن این اتفاقات و موقعیت ها می‌تواند در توفیق بیشتر فیلم موثر واقع شود.

منصور فیلم بدی نیست و می تواند در اکران سینماها نیز موفق و تماشاگر را راضی کند اما بیش از هر چیز از دو جنبه دچار مشکل است؛
نخست پرداخت داستانک ها و موقعیت های مربوط به منصور ستاری است که در برخی اوقات جنبه پوپولیستی و شعاری پیدا کرده است. انتخاب موقعیت های دقیق تر و عمیق تر از زندگی و شخصیت ستاری می توانست به این مهم کمک کند که فیلم منصور باورپذیری و واقع گرایی بیشتر برای تماشاگر داشته باشد و وجوه شعاری و سفارشی آن که باعث دفع مخاطب می شود، کاسته شود.

دوم اینکه با استناد به برخی دیالوگها و پرداخت شخصیت های مهم سیاسی آن، شاهد نوعی سوگیری سیاسی هستیم که گویی فیلمساز خواسته ضمن نشان دادن زندگی و شخصیت منصور ستاری، به نوعی با مخالفان جناحی خاص نیز تسویه حساب سیاسی کند، از این رو فیلم به جای اینکه پروژه ای ملی تلقی شود به فیلمی قهرمان پرور با پس زمینه و کنایه های سیاسی بدل شده که به طور قطع باعث تقلیل ارزش سینمایی آن به جهت این تداخل سیاست و هنر در فیلم شده است.

برای مشاهده دیگر اخبار سینما اینجا کلیک کنید

برای مشاهده دیگر اخبار تئاتر اینجا کلیک کنید


منبع: سینماسینما
نویسنده: محمد تقی‌زاده