چارسو پرس: بعد از فوت اسطوره فوتبال برزیل "پله" مصاحبههای زیادی درباره شخصیت این ورزشکار در رسانههای مختلف دهکده جهانی منتشر شده اما واقعیت امر اینجاست که ساخت مستند پله از سوی کمپانی نتفلیکس به نوعی مسیر بسیاری از این مصاحبهها و گفتوگوها را تغییر داده و زوایای مختلفی از زندگی این فوتبالیست برزیلی را برای افکار عمومی روشن کرده است.
در این زمینه کالچر دویژن گفتوگویی با بن نیکلاس دستیار کارگردان مستند "پله" داشته که در این گفتوگو تاکید شده آقای فوتبالیست از دنیایی پر از هرج و مرج، سرکوب و خشونت به جایگاه سوپر استاری سینمایی رسید.
این درحالی است که وقتی صحبت از این مستند نتفلیکس که سال گذشته تولید شده، میکنیم صحنهای را میبینیم و درک میکنیم که این صحنه مانند یک رنسانس هنری در بوم خالی نقاشی شکل گرفته است، چون وقتی سوت پایان فینال جام جهانی زده شد اتفاقی سورئال روی یک بوم خالی سبز کف ورزشگاه آزتیکا، مکزیکو سیتی نقش بست. صحنهای دیوانهکننده شامل طیف گستردهای از احساسات و شادی، ناامیدی و هیجان همه و همه؛ برخی اعتقاد دارند که این تصویر از جام جهانی 1970 در طول تاریخ فقط یکبار خلق شده و تکرار شدنی نیست.
در این صحنه، گروهی از افراد شرکت دارند که لحظهای تاریخی را ثبت کردند؛ ابعادی افسانهای، فیلمبردارانی که دنبال ثبت تصاویر بوده، برزیلیها یکدیگر را در آغوش گرفتند چون ایتالیا در یک رقابت نفسگیر رسماً شکست را پذیرفت و بهقول برزیلیها مقابل هنر فوتبال پله زانو زد. خوشههای بزرگ از بادکنکهای رنگین به رنگ پرچم برزیل به آسمان رفتند و ورزشگاه آزتکا یکباره تکان خورد.
درمیان این هیاهو مدافع ایتالیایی روبرتو روزاتو به آسمان نگاه کرد و با حرکتی فراموش نشدنی به سمت مردی با پیراهن زرد رنگ میرود که نتیجه بازی را تغییر داده بود؛ او کسی نیست جز پله.
مستند "پله" در واقع تلاش نتفلیکس برای به نمایش گذاشتن شکوه و توانایی اسطوره فوتبال برزیل و البته جهان است تا با صحنههایی تکاندهنده و با شکوه، جایگاه واقعی این فرد در سراسر جهان را نشان دهد تا پله چطور به توسعه هویت ملی و بینالمللی خودش پرداخت.
برای کاوش عمیقتر در دنیای ادسون آرانتس دو ناسیمنتو "پله"، با "بن نیکلاس" دستیار کارگردان درباره خود این مرد اسطورهای، میراث او و چالشهای ساخت چنین فیلمی صحبت کردیم که در ادامه میخوانیم.
- تصاویر فیلم نفس گیر است. آیا این موردی بود که اجازه میدادید فیلم داستان را هدایت کند یا برعکس؟
بن نیکلاس : اجازه بدهید برای شما مثالی بزنم؛ یک خیاط پارچه را براساس الگو برش میزند، اما واقعیت اینجاست که بعضاً این برشها نیاز به اصلاح دارند. کار ما هم همین است باید بگونهای عمل کنیم که داستان نهایتاً سرگرمکننده باشد پس اینکه ما هدایت کنیم یا فیلم، مهم نتیجه است. پاسخ دقیق اینجاست که گاهی مشخصاً فیلمنامه بود که تعیین میکرد مسیر چیست و گاهی اوقات اتفاقات و خود موضوع.
ببینید بطور کلی تلاش کردیم با رسیدن به اسناد و مدارک دقیق به این نتیجه برسیم که فرد مورد نظرما دقیقاً در همان زمان و مکان حضور داشته و مشخصاً تجربیاتش را میگوید، نه اینکه صرفاً هرکس ادعا کرد در این واقعه بوده دوربین را به سمتش ببریم، ارتباط مستقیم یا ارتباط غیرمستقیم با پله برای ما اولویت بود.
اما اجازه دهید به شما این نکته را بگویم که ما نقطه عطف کار همان لحظه دویدن مردم و بازیکنان به سمت پله در سال 70 بود. نقطه اوج فیلم همان است. میدانیم که یک مجموعه به سبک ریدلی اسکات است. قطعهای برای پایان دادن به فیلم و هنگامی که ما آن را به کار گرفتیم، تضمینی بود که مخاطبان در دهه 70 از نظر عاطفی روی چیزی که قرار است اتفاق بیفتد، وارد میشوند.
- چگونه به دنبال منبع یابی و انتخاب آن بودید؟ دارم تصور میکنم که ساعتها فیلم سیاه و سفید برفکی روی یک قرقره به قرقره میچرخید و شما هم درگیر انتخاب بودید.
بن نیکلاس : تعداد قابلهتوجهی از حلقههای فیلمهای قدیمی وجود داشت، اما بسیاری از آنها نوع خاصی از فیلمها بودند. ما میتوانستیم یک ویرایش ده ساعته سوار و پیاده شدن پله از هواپیماهای مختلف یا فوتبال لیگ منطقهای برزیل تولید کنیم که در آن مخاطب به صفحه نمایش خیره میشد تا ببیند کدام تیمها بازی میکنند. هیچ یک از آن فیلمهای دهه 80 یا 90 وجود نداشت که بتوانید ساعت ها و ساعتها فیلم دوربین فیلمبرداری پشت صحنه را در باشگاه و اتاقهای رختکن پیدا کنید.
ببینید فراموش نکنید تا قبل از مستند پله همه فیلمها چیزی را نشان میدادند که این فوتبالیست معروف کمی ثروت در اختیار داشت و در طبقه متوسط زندگی میکرد، ولی از آنجا که تمامی تصاویر نشان دادند در زمان و مکان درست قرار میگرفت روند موفقیت را به سرعت طی میکرد و ورود به تبلیغات تلویزیونی و مجلات باعث شد تا این بازیکن فوتبال بیشتر از گذشته مشهور شود. بنابراین تبدیل شدن پله به یک ستاره نه در فوتبال بلکه در جعبه جادو، مجلات با تبلیغات جلوه میکرد، چون خوش تیپ بود و همیشه لبخند بر لب داد.
اما در مستندی که اکنون تولید شده شهرت پله به دلیل شخصیت و بازی فوتبال بود، میخواهیم بگوییم پله به صورت غریزی در مسیر موفقیت میرفت، به این ترتیب که از موقعیت خود شرایط بهتری خلق میکرد و به قول معروف پلهای برای رسیدن به پلهای بالاتر را برای خود تدارک میدید.
- اتفاقات 1970 در تمامی این مستند دیده میشود، اما به راستی این جام از نظر سلیقه بهترین بود که برای مستند پله انتخاب کردین؟ واقعا پله در سایر جامها ندرخشیده بود؟
بن نیکلاس : البته که پله در سایر جامها نیز درخشیده بود، اما اجازه بدین که یک راز را همینجا افشا کنم؛ جام 1970 بهترین آرشیوها را در اختیار ما قرار داد و به همین دلیل این جام را ملاک قرار دادیم و همانطور که قبلاً هم اشاره کردم آن حرکت دویدن به سمت پله پس از سوت پایان بازی به عنوان فردی تاثیرگذار در بازی نقطه عطف تولید مستند شد. نکته اینکه ما فکر میکنیم المپیک 84 در لسآنجلس شاید میتوانست گزینه اصلی باشد. اما همانطور که گفتم آن لحظه بهیادماندنی و اولین راشهای رنگی و دیتاهای مناسب باعث شد تا 1970 سرآغاز ساخت مستند باشد. سال 1970 اولین جامی بود که به صورت رنگی از رسانههای مختلف پخش شد. خوب البته امتیازات دیگری هم برای تعیین این جام در مستند پله از لحاظ تصویری بود، چون آفتاب مکزیک باعث شده بود تصاویر باکیفیتی در رسانهها ثبت شود و تصاویر کلیدی ما را درخشانتر کند. پیراهن برزیل و بهخصوص پله زیر نور خورشید مکزیک میدرخشید و ما همین درخشش را لازم داشتیم و تیرخلاص همان جام درخشان زیر نور خورشید مکزیک بود. این جا بود که دوباره پله در زمانی مناسب در مکانی مناسب قرار داشت.
- صحنه دیگری که در این مستند جلب نظر مخاطبان را میکرد همبازیهای قدیمی پله در سانتوس بود. شوخی، خنده، شیطنتها و ... همه و همه مستند را دیدنی میکرد.
بن نیکلاس: آن روز و آن اتفاق بسیار خاطرهانگیز شد و فراموش نشدنی بود. تیم سانتوس یکی از تیمهای باشگاهی در تمام دورهها در برزیل بود. این دو بازیکن مدت طولانی با هم بازی میکردند و با استفاده از رابطه دوستان این دو میخواستیم یک جنبه دیگری از پله به نمایش بکشیم و مخاطبان را با زاویههای پنهان پله آشنا کنیم. ببینید این رابطه شخصیت واقعی پله را نشان میداد. معروف است که برزیلیها دوست دارند تیشرت و دمپایی بپوشند ما از این رابطه استفاده کردیم تا یک مرد برزیلی فوتبالیست به نام پله را به نمایش بکشیم.
اطلاعاتی داشتیم که پله اصولاً علاقمند به باربیکیو است و معمولاً هفتهای یک روز برای خود برنامهریزی میکند. البته ناگفته نباشد که کلی زمان صرف شد تا پله راضی شود و همیشه نگران این بودیم که بعد از فیلمبرداری و تدوین مخالفت کند که این بخش منتشر نشود.
- صحنه باربیکیو و این واقعیت که پله در مقابل دوربین بود و به سؤالات شما پاسخ می داد، واقعاً به او کمک کرد؟ ملاقات حضوری با او چگونه بود؟ مقابل یک اسطوره با تجهیزات ایستاده بودین چه احساسی داشتید؟
بن نیکلاس : راستش را بخواهید پله ترکیبی از جذابیت و کاریزما به عنوان یک ستاره قدیمی است، اما در عین حال یک پیرمرد ساده و شیرین و صد البته بسیار فروتن هم بود. من معتقدم پله خیلی راحت با شرایط کنار آمد و بسیار طبیعی رفتار میکرد. اگر بخواهم صادقانه بگویم گاهی اوقات که با او رودررو میشدم یکباره شوکه میشدم و به خودم میگفتم اوه خدای من صبر کن داری چه کار میکنی این آدم پله است، اسطوره فوتبال در جهان.
ولی در ضمیر ناخودآگاه خودم میگفتم: «ای بابا سخت نگیر پله آدمی است که از 17 سالگی هربار که از در منزلش خارج میشد یا وارد جایی میشد کلی خبرنگار یاحداقل یک میکروفن مقابل صورتش بوده. خودش میداند چطور باید هماهنگی ایجاد کند.» البته این موضوع هم برای ما بسیار فرصت خوبی بود، چون کلی اطلاعات بود که میتوانستیم تمام آنها را امروز دوباره هم از خودش بپرسیم و کاملتر کنیم، هرچند پله هم تلاش میکرد بگونهای که قبلاً پاسخ نداده بود سعی میکرد پاسخ سئوالهای ما را بدن و جلوی دوربین ظاهر میشد و ما هم تلاش کردیم با استفاده از زبان مادری پله یعنی پرتغالی با وی ارتباط برقرار کنیم تا فضای سنگین تصویربرداری کمی بهتر شود.
- خودتان اشاره کردید که از هفده سالگی پله همواره رسانهها از وی خبرسازی کردهاند، بنابراین امروز مخاطبان ما منتظر مواردی تازه بودند از زندگی پله؛ چطور این بخش را به تصویر کشیدین و خوراک خبری تازه به مخاطبان دادین؟
بن نیکلاس : اوایل پروژه همواره براین باور بودم که پله درطول فعالیتهای ورزشی و کارهای دیگری که انجام داده بخشهای مختلف و معمول زندگی شخصی و حرفهای خود را در به مخاطبان و علاقمندانش از طریق رسانهها ارائه کرده است، بنابراین ما باید به دنبال نیمههای پنهان زندگی این فرد مشهور باشیم. هرچند اصولاً ما به دنبال ارائه یک داستان نبودیم و میخواستیم معماهای زندگی پله را حل کنیم تا چیزی ناشناخته از او در جهان نباشد. بنابراین ایده اصلی ما این بود که به مخاطبان بگوییم پله چطور از ناکجاآباد به صدر اخبار جهانی و شهرت بینالمللی رسید؟ این وقایع چطور ایجاد شد؟ چه اتفاقی شکل گرفت که یک جوان معمولی برزیلی به اسطوره بینالمللی تبدیل شد ولی توجه داشته باشید که نمیخواستیم یک موجود مصنوعی و غیرواقعی از پله بسازم چون او یک انسان بود و ما هم همین موضوع را میخواستیم. کل تیم اعتقاد داشت که بدترین کار این بود که فقط در طول مستند بگوییم : پله یک فرد عالی و بسیار موفق بود.
همه میدانستیم او – پله – فردی عالی است از این رو تلاش کردیم که این اسطوره ابتدا یک انسان واقعی بود و بعد اسطوره شد.
- تفسیر اجتماعی برزیل و توسعه آن به عنوان یک کشور مدرن جذاب است. آیا فکر می کنید می توانید داستان پله را بدون این زمینه تعریف کنید؟
بن نیکلاس : این واقعاً داستانی در مورد پله و برزیل است و رابطه آنها بین سالهای 1958 و 1970. این داستان در مورد هویت شخصی و هویت ملی است. زیرا برزیل قبل از پله و بعد از پله دو مکان کاملاً متفاوت از نظر هویت فرهنگی و ملی هستند. قبل از پله، برزیل کشوری پر از شک و تردید است - سپس او در جام جهانی 58 وارد صحنه شد و در 12 سال آینده نقش اصلی را در بسیاری از کارهایی که اکنون تقریباً می بینیم بازی میکند. هویت برزیلی - کشور فوتبال.
حقیقت این است که جام جهانی 58 به لحظهای عمیق برای کشور تبدیل میشود، که او فوراً به مقامی اسطورهای دست مییابد، پله در 17 سالگی پادشاه نامیده میشود، او نماد برزیل جدید است، کاتالیزور سالهای طلایی و برای کنار آمدن با آن، تقریباً از هویت خود چشم پوشی میکند تا اساساً برزیل شود.
بنابراین ما واقعاً این ایده را دوست داشتیم که زندگی پله به نوعی با برزیل هماهنگ است، تا جایی که وقتی پله احساس خوبی دارد، برزیل احساس خوبی دارد و بالعکس.
- امروزه استقبال میشود - اغلب انتظار میرود - که ورزشکاران با بالاترین سطح کیفی از پلتفرم خود برای صحبت علیه مسائل اجتماعی و سیاسی استفاده کنند. عدم تمایل پله برای به چالش کشیدن مدیچی و دیکتاتوری، با توجه به مشخصات او، انتقادهای زیادی را برانگیخته است. آیا منصفانه است؟
بن نیکلاس : من اغلب او را با یک بازیگر هالیوود از سیستم قدیمی استودیو مقایسه میکنم، حتی امروز او کسی است که در برزیل و 17 سالگی به پادشاه تبدیل میشود، پله نماد یک کشور جدید و برای کنار آمدن با آن به نوعی شخصیت پله را خلق میکند که کارش این است که بهترین فوتبالیست جهان باشد. نماینده برزیل و لبخند زدن برای او دوربین و او در آن باورنکردنی است.
او دقیقاً همان چیزی را به مردم میدهد که از یک ستاره می خواهند. سپس، با نزدیک شدن به اواسط دهه 1960، فکر میکنم آنچه مردم از یک ستاره میخواهند شروع به تغییر میکند، افرادی مانند "محمد علی" ظهور میکنند و پله ناگهان کمی با زمانه فاصله میگیرد.
میتوانید استدلال کنید که اگر پله هستید و به هرچیزی که دست میزنید در نیمه اول حرفهتان تبدیل به طلا شده است، خیلی سخت است که ناگهان به این شخصیت رادیکال تبدیل شوید که هر 5 دقیقه یک بار به چالش میکشد. اما پله، درست یا نادرست، تصمیم میگیرد: «من پله هستم، به برنامه پایبندم. من صحبتهایم را در زمین انجام میدهم. من با فوتبالم شادی مردم را به ارمغان میآورم و این کاری است که میخواهم انجام دهم. این چیزیه که هستم."
سابقه او همچنین به گونهای است که او کسی نیست که هرگز بخواهد تفرقه افکن یا بحث برانگیز باشد. به عنوان یک بچه سیاهپوست فقیر در برزیل، این ایده که می تواند روزی به نماد کشور تبدیل شود، برای او و خانوادهاش یک رویای جادویی بود. بنابراین زمانی که او پادشاه شد، فکر میکنم او همیشه میخواست تصویری را که مردم را گرد هم میآورد، به نمایش بگذارد و نه تصویری که با دولت دعوا میکند. شاید این یک اشتباه بود، و اگر پله امروز یک بازیکن بود، من 100% مطمئن هستم که او کارهای بیشتری انجام میداد، اما همچنان فکر میکنم که او بیشتر یک چهره از نوع مایکل جردن بود تا لبرون جیمز - این فقط شخصیت اوست.
- به سختی میتوان به بازیکن دیگری فکر کرد که میراثش تقریباً دوران حرفهای آنها را تحت الشعاع قرار داده است. میراث پله را چگونه تعریف میکنید؟
به عنوان طرفداران فوتبال، همه ما میدانیم که هیچ راهی واقعی برای گفتن اینکه واقعاً بهترین بازیکن در واقع کیست وجود ندارد، اما آنچه که فیلم میتواند امیدوار باشد نشان دهد این است که پله اولین فوق ستاره فوتبال جهان بود. او پیشگام است؛ او نیل آرمسترانگ است. او الویس پریسلی است...او اولین نفر است. بازیکنان دیگر ممکن است بهتر باشند، چه کسی میداند؟ اما هیچ یک از این بازیکنان دیگر هرگز نمیتوانند با کفشهای او راه بروند، همه آنها در مسیری قدم می زنند که فقط پله اول آن را طی کرد.
با این اوصاف، آنچه من فکر میکنم درباره پله بهعنوان یک بازیکن میتوانیم بگوییم، و امیدوارم فیلم این را نشان دهد، این است که او نوعی حس ذاتی از موقعیتها را داشت که کاملاً بینظیر است. او در لحظات نمادینی برخورد میکند که به نظر من هیچ بازیکن دیگری شبیه به آن نیست.
اگر واقعاً به فشاری فکر میکنید که او برای حضور در فینال 1970 احساس میکرد. آن بازی را ببر و او میداند: این اساساً برای من جاودانگی است. برای رفتن به آن بازی، و نه تنها برد، نه تنها خوب بازی کردن، بلکه برای زدن آن ضربه سر زیبا و همچنین دریافت معروفترین پاس گل تمام دوران؟ میتوان گفت که او یک پسر دوست داشتنی است، او یک مرد معمولی است، او یک مرد متواضع است. اما این چیز دیگری است. در زمین او عادی نیست. این نابغه است.
- در نهایت، چه چیزی را میخواهید مردم از فیلم دریابند
امیدوارم وقتی مخاطبان درحال تماشای فیلم هستند، از جذابیتهای بصری لذت ببرند. ما امروز بطور کلی عادت کردیم به دیدن فوتبال و اسطورههای فوتبالی در برنامههای خشک و مشخص شده، اما خبری از دیدن بازی یک اسطوره در مقابل هواداران و زندگی با آنها نیست. هیجانهای برخورد با یک اسطوره و غافلگیری مردم به خصوص در دهه هفتاد میلادی که میتوانست گروهی را علیرغم تمام مشکلات کنار یکدیگر جمع کند همین امروز هم جذاب است و میتواند سرگرم کننده باشد.
منبع: theculturedivision
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم