چارسو پرس: بخش منطقهای شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران، در دو بخش «نشستهای پژوهشی» و «اجراهای صحنهای» به دبیری محمدعلی مرآتی به صورت غیر رقابتی، از 6 تا 23 تیرماه به میزبانی ۵ استان گلستان (۶ الی ۸ تیر)، چهارمحال و بختیاری (۱۰ تا ۱۲ تیر)، آذربایجان شرقی (۱۴ تا ۱۶ تیر)، کرمانشاه (۱۷ تا ۱۹ تیر) و کرمان (۲۱ تا ۲۳ تیر) برگزار شد. این رویداد که در سال جاری به صورت منطقهای در پنج نقطه مذکور انجام شد با انتقادات بسیاری مواجه شد. اگرچه هنگامی که این جشنواره به صورت متمرکز در کرمان برگزار میشد هم انتقاداتی را به همراه داشت. جشنواره امسال به دو بخش منطقهای و ملی- بینالمللی تقسیم شده است و بخش ملی- بینالمللی آن در تهران برگزار خواهد شد. مرآتی دلیل انتخاب تهران را اینطور عنوان کرده بود: «پایتخت از شرایط میزبانی و ظرفیت بالاتری برای برگزاری بخش دوم جشنواره برخوردار است.» اما علاوه بر موضوع برگزاری منطقهای و پراکندگی بخش اول، انتقادات دیگری از جمله پرداخت نشدن هزینههای رفتوآمد هنرمندان، زیرساختهای نامناسب برگزاری اجراهای صحنهای، سالنهای خالی از تماشاچی و... هم به این دوره جشنواره توسط فعالان موسیقی نواحی وارد آمد که با تعدادی از آنها در ادامه گفتوگو کردیم، سپس سراغ دبیر جشنواره رفتیم و پاسخهای او را شنیدیم.
جشنواره موسیقی نواحی
میدان کسب تجربه نیست
ابراهیم کهندلپور، خواننده و نوازنده سهتار قشقایی عنوان میکند: «من چند سالی است دیگر در جشنوارهها شرکت نمیکنم، مساله فقط برگزاری جشنواره نیست، متاسفانه میبینیم که هنرمندان موسیقی نواحی پس از جشنواره رها میشوند.» او درباره منطقهای برگزار شدن جشنواره نیز میگوید: «من فکر میکنم اگر جشنواره تمرکز داشته باشد به لحاظ مدیریت و سازماندهی میتواند بهتر برگزار شود. نفس برگزاری این جشنوارهها این است که هنرمندان موسیقی نواحی در یک جا جمع شوند و با هم تبادل نظر کنند و همدیگر را ببینند و اینکه بخواهد غیرمتمرکز باشد، به شخصه فکر میکنم تاثیرات مثبتش از متمرکز برگزار شدن، کمتر خواهد بود.»
او ادامه میدهد: «یکی از دستاوردهای موسیقی نواحی از زمانی که بحث جشنوارهها شروع شد، این بود که هنرمندان بسیاری از نواحی مختلف در یک جا جمع میشدند، با هم آشنا میشدند و با یکدیگر مواجهه مستقیم داشتند. در موسیقی نواحی دسترسی به امکانات کمتر است، به همین دلیل سالی یکبار به مدت یک هفته تا ده روز به این بهانه میتوانستند در جایی متمرکز شوند که در حاشیه برگزاری اتفاقات خوبی هم میافتاد. این شکل برگزاری به صورت پراکنده دستاوردی ندارد.»
کهندلپور در قیاسی جشنوارههای پیشین را بهتر از جشنوارههای اخیر توصیف میکند و ادامه میدهد: «باید به این نکته هم دقت کرد، هنرمندی که از یک ناحیه برای جشنواره اعزام میشود، از چه فیلترهایی رد میشود؟ آیا اساتید آن حوزه نظارتی بر این انتخابها دارند؟ که مهمترین مشکل جشنوارهها این است آیا کسانی که روی صحنه مینوازند در جایگاهی هستند که به عنوان نماینده یک قوم بنوازند؟ من فکر میکنم به تدریج این جشنواره قوام خود را از دست داده است. اگر جشنوارههای ده، پانزده سال پیش را با جشنوارههای کنونی مقایسه کنید، کاملا متوجه میشوید که کیفیت جشنوارههای پیشین، قابل قیاس با جشنوارههای اخیر نیست. هنرمندانی در جشنوارههای قبلی حاضر میشدند که شاخص آن منطقه بودند ولی متاسفانه به تدریج صرفا بحث برگزاری جشنواره مهم شد و بحث کیفی جشنواره به نظر من خیلی افت کرد.»
او میگوید: «وقتی شما نماینده قومی در یک جشنواره میشوید، بحث حیثیتی آن قوم مطرح میشود. در جشنوارهای که نماینده اقوام مختلف برای اجرا حاضر میشوند به نظر من باید افراد پختهای روی صحنه بروند و اگر هم فرد جوانی میرود باید چند پیشکسوت هم او را تایید کرده باشند. جشنواره موسیقی نواحی میدان کسب تجربه نیست باید به موازات این جشنواره، جشنواره دیگری برای جوانان برگزار کنند که استعدادیابی شوند ولی در جشنواره نواحی یک جوان باید بسیار سطح بالایی داشته باشد که در کنار پیشکسوتان و افراد پخته بنوازد.»
این برنامه، یک دورهمی بود نه جشنواره
صفرعلی رمضانی، خواننده و نوازنده گیلانی نیز درباره تجربهاش از این دور جشنواره اینطور عنوان میکند: «من جشنوارههای ملی و بینالمللی زیادی شرکت کردهام. اول اینکه ما همه اقوام را ندیدیم و این دور تقسیمبندی کرده بودند که به این موضوع کاری ندارم. اصل حرف من این است که این جشنواره نبود و به نظرم سطح آن اصلا در حد ملی و آنطور که باید، برگزار نشد. این برنامه، یک دورهمی بود نه جشنواره. متاسفانه اجراها به غلط معرفی میشدند به جای اینکه در این جشنواره یک مجری مسلط و واقف به کار بیاید و اجراها و قطعات را معرفی کند، دبیر جشنواره میکروفن به دست قطعات را معرفی میکرد آن هم به غلط! مدیران برگزاری باید برنامه را زیرنظر داشته باشند نه اینکه روی سن مجریگری کنند.»
وی ادامه میدهد: «قرار بود اجراهای ما به این صورت باشد که در منطقه آزاد ارس برگزار شود، شاید جالب باشد که بگویم، سالن زیر پنجاه نفر جمعیت داشت و اغلب کسانی که آنجا بودند یا مجری برگزاری بودند یا خودشان برنامه داشتند. استقبال خیلی کم بود و جای تعجب داشت. در سطح کلان برگزاری این جشنوارهها برای این است که مردم، اقوام را ببینند و با هم ارتباط بگیرند، ظرفیتهای موسیقی را بشناسند ولی اصلا اینطور نبود، بهطور کلی میتوان گفت ما تماشاگر نداشتیم و حتی جایی بود که صدابردار هم نداشتیم! دبیر جشنواره بارها گفت صدابردارانِ ما حرفهای هستند ولی من خودم هنگام اجرا بیست بار فقط صدای ناهنجار سوت بلندگو را شنیدم و به نظرم صدابرداری بسیار ضعیف بود. اصلا این برنامه در حد جشنواره نبود.» رمضانی همچنین درباره دیگر ضعفهای این جشنواره عنوان میکند: «سالهای قبل که به جشنواره میرفتیم، غولهای اتنوموزیکولوژی را از نزدیک میدیدیم و با آنها همصحبت میشدیم امسال کسی نبود.»
او در پایان به مشکلی اشاره کرد که دیگر هنرمندان نیز به آن اشاره داشتند. «یکی دیگر از مسائل نامطلوب این جشنواره، بحث هزینهها بود. هزینه رفتوآمد و غذا که هنرمند را مجبور به مواجهه با ادارات کل استانهای محل سکونتشان کرد. خود من چند بار به اداره کل گیلان مراجعه کردم تا هزینهای که کردم را دریافت کنم این توهین به یک هنرمند است. این مساله واقعا جای خجالت دارد. همچنان هم تا به امروز که ششم مرداد ماه است، هزینه را دریافت نکردیم. جشنواره موسیقی نواحی برای خودش یک رویداد مهم بود، اما متاسفانه روز به روز از کیفیت آن کاسته شد و متاسفانه دیگر چیزی از آن ابهت پیشین را ندارد. امیدواریم که این نقایص برطرف شوند و دوباره شاهد برگزاری مطلوب و سطح بالای جشنواره باشیم.»
دنبال کسی که زحمت میکشد، نیستند
عاشیق احد ملکیعلیشاهی، نوازنده و خواننده موسیقی عاشیقی آذربایجان نیز میگوید: «من بارها در جشنوارههای ایران و خارج ایران اجرا داشتم و اجراهایم مورد تقدیر قرار گرفتند؛ درجه هنری اعطا کردند آن وقت امسال جشنواره برگزار شده و اصلا ما نفهمیدیم که چه زمانی این جشنواره برگزار شده و چه زمانی پایان یافته است و هیچ دعوتی هم از ما نکردند.» او ادامه میدهد: «متاسفانه یک عدهای مسوولان برگزاری این جشنوارهها شدهاند که اصلا تخصصی ندارند. هر کس، هر فردی را بخواهد دعوت میکند. آقای درویشی روستا به روستا برای همصحبتی و آشنایی با هنرمندان موسیقی فولکلور میرفت. در این جشنوارههای اخیر دغدغه آنچنانی و به این شکل دیگر دیده نمیشود. اصلا فکر میکنم همه چیز مافیایی شده و اساسا دنبال کسی که زحمت میکشد، نیستند.»
ملکیعلیشاهی همچنین درباره اهمیت حضور هنرمندان پیشکسوت در جشنوارهها عنوان میکند: «خود من، هم در حوزه نوازندگی و هم خوانندگی و هم پژوهشگری موسیقی عاشیقی سالها کار کردهام نباید از برگزاری این جشنواره حداقل مطلع شوم؟ من میگویم امثال ما پیشکسوتان برای اجرای برنامه هم که نمیرویم باید ما را صدا کنند که حضور پیدا کنیم، قرار نیست هر عاشیقی که هست بیاید و روی سن بخواند و بنوازد، اما منِ پیشکسوت این کار باید بروم اجراها را ببینم و به عنوان کسی که سالها در این زمینه فعالیت کرده، بگویم که اصلا چیزی که اجرا میشود را میتوان موسیقی عاشیقی نام گذاشت؟ من که به اجرا و تحسین و تقدیر نیازی ندارم این چیزها از من گذشته است، ولی این اقدام به کیفیت برگزاری جشنواره کمک میکند و افراد جدید و قوی روی صحنه میروند البته که احترامی هم به پیشکسوتان هر ناحیه گذاشته میشود.»
اجراهای اساتید برای صندلیهای خالی
کوروش اسدپور، خواننده بختیاری خود را منتقد جشنواره میخواند و عنوان میکند: «من سال گذشته بنا به دلایلی در جشنواره شرکت نکردم، امسال هم قصد شرکت نداشتم اگرچه در نهایت به جشنواره رفتم. از من پرسیدند اگر کسانی را میشناسم معرفی کنم، من پنج نفر از بزرگان موسیقی بختیاری را معرفی کردم، اما متاسفانه ارج آنها نگه داشته نشد. میدانم که برای دریافت هزینههای رفتوآمدشان کلی با مشکل مواجه شدند. با آنکه از ابتدا بنا بود این هزینهها تامین شود. این ناهماهنگیها شأن و جایگاه هنرمند را زیر سوال میبرد.»
وی در ادامه درباره استقبال کم مخاطبان نیز میگوید: «تجربه خود من هم از جشنواره تجربه خوبی نبود. من هر جا برنامه داشتم سالنها پر میشد حتی گاهی در سالن را میبستند، چون جا نبود. امسال نمیدانم ورود تماشاچیان ممنوع بود یا خودشان تبلیغ نکرده بودند یا هر چیز دیگری... اما روز اجرا من که رفتم، دیدم سالن چقدر خالی است. تنها دو ردیف اول پر بود که آنها هم اکثرا برگزارکنندهها و هنرمندان شرکتکننده بودند. همانجا گفتم اگر تبلیغ و اطلاعرسانی نکردید که خیلی کار ناپسندی است، این سالن خالی موجب تحقیر و کوچک کردن هنرمندان و پیشکسوتان است. غلامشاه قنبری را چهار نسل میشناسند. در اجراهای بلیتفروشی خود من هم، همه صندلی پر میشدند، چطور است که این اجراها که رایگان است و ورود عموم آزاد، 20 نفر هم نیامدهاند، مگر میشود؟ حتی من این انتقادات را همانجا هم مطرح کردم و جالب بود که صحبتهای همه در صدا و سیمای شهرکرد، پخش شد غیر از انتقادات من!»
این هنرمند موسیقی نواحی در پایان بیان میکند: «ساز و کار باید اینطور باشد که حداقل پیشکسوتان موسیقی نواحی به همین بهانه برگزاری جشنواره فراموش نشوند و پاس داشته شوند. اکیپهایی را باید برای سرکشی از آنها در هر استان گذاشت تا اگر مشکلاتی دارند مرتفع شود، هنرشان ثبت و ضبط و حضور و فعالیتشان ارج گذاشته شود نه اینکه برای دریافت مبلغ رفتوآمد آنها را تحت فشار قرار دهند یا خود من که در چند دهه فعالیتم، اجراهایم با استقبال مواجه میشده، بروم برای سالن خالی بنوازم. وقتی از من دعوت میشود حضور من به خاطر ارایه هنرم به مردم است نه اینکه برای برگزارکنندهها بنوازم. به نظرم این مسائل مشکلات اصلی جشنواره هستند و باید به این موضوعات خیلی بیشتر توجه کرد.»
ساز و کار جشنواره فقط برای خدمت به هنرمندان بوده است
در ادامه سراغ محمدعلی مرآتی، دبیر شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران رفتیم، او درباره انتقاداتی که به برگزاری منطقهای این دور از جشنواره، مطرح شده اینطور پاسخ میدهد: «ما از هر قوم و هر استان در یک کشور هستیم، ساز و کاری که جشنواره دارد فقط برای خدمت به این هنرمندان بوده است. اگر هنرمندی تصمیم به مهاجرت قومی بگیرد باید او را هم در نظر گرفت.»
میگویم که طبق فراخوان آقای علیرضا سلیمانی پسر حاج قربان که قوچانی است، طبیعتا باید در این دور جشنواره در کرمان حضور مییافت، چراکه کرمان میزبان هنرمندان خراسان رضوی، سیستانوبلوچستان و کرمان بود یا ایمران حیدری که موسیقی عاشیقی آذربایجان است، اما به عنوان نمایندهای از استان البرز دعوت میشود و از این دست مثالها که در بخش منطقهای این جشنواره دیده میشد. مرآتی اینطور پاسخ میدهد: «اولا تقسیمبندی خراسان شمالی در منطقه یک فقط به جهت نزدیکی مسیر رفت و آمد هنرمندان بوده و از شهرهای خراسان شمالی تا کرمان بیش از ده ساعت راه هست. همانطور که گفتم هنرمندانی که به استانهای دیگر مهاجرت میکنند، باید مدنظر گرفته شوند، این مهاجرت روی هنر منطقه هم تاثیر میگذارد. درباره عاشیقها همین را بگویم که عاشیقهای بسیاری به منطقه قلعه حسنخان البرز مهاجرت کردهاند ما باید از آنها هم نماینده داشته باشیم.»
میپرسم بالاخره جغرافیای سیاسی مهم بوده یا گردهمایی هر قوم در یک منطقه خاص، پس نمیتوان گفت که هنرمندان این منطقه در یک نقطه جمع شدهاند. عنوان میکند: «برای ما قوم و استقلال موسیقی اقوام مطرح بوده، اینکه لزوما در یک نقطه جمع شوند و اینکه فقط کرمان باشد درست نیست اتفاقا خراسان شمالی با گلستان قرابت بیشتری دارد.»
میگویم در نتیجه شما فارغ از اینکه هنرمند مدعو در بخش پیشکسوتان، از چه قومی است به محل سکونت او توجه داشتهاید. مثلا یک استاد که موسیقی شمال خراسان را کار میکند، در گلستان میزبانش بودید. مرآتی میگوید: «موافق نیستم، چراکه همانطور که گفتم جشنواره به هویت موسیقایی یک قوم به صورت مستقل توجه دارد و هنرمند شاخص (استاد تراز اول) هویت هر منطقه است که غایت تصمیم ما برای دعوت بوده پس استاد سلیمانی نماینده شمال خراسان و از طرف همان منطقه نماینده موسیقایی بوده و همچنان معتقدم هنرمند خراسان شمالی به استان گلستان در ساز وکار جشنواره برای رفت وآمد نزدیکتر است تا استان کرمان.»
یکی دیگر از انتقاداتی که مطرح شده، این است که برخی شرکتکنندگان پیشکسوت، هزینههای رفتوآمد را هنوز دریافت نکردهاند. آنها گلهمند هستند، مرآتی پاسخ میدهد: «من با تکتک بزرگان و دوستان که صحبت کردم حتی افرادی بودند که میخواستند همان روز هزینه رفتوآمدشان پرداخت شود. اگر چیزی بوده که پرداخت نشده، تعداد آنها خیلی کم است و اگر به من خبر دهند من سریع انتقال میدهم تا مشکل حل شود.»
در ادامه میگویم این افراد دسترسیشان به همان اداره استانشان است که مسوول پرداخت هزینهها بودند، من به شخصه با افرادی که پیگیر هزینههایشان بودند، صحبت کردم. مرآتی میگوید: «در یکی، دو استان ناهماهنگیهایی داشتهاند، اما در ساز وکار جشنواره نامهرسمی از معاونت محترم امور هنری و انجمن موسیقی ایران، اداره کل استانها را بر این امر مجاب میکرد. این موارد را هم به محض اینکه در جریان قرار بگیریم، مشکلشان را مرتفع خواهیم کرد.»
استقبال مخاطبان، من را شگفتزده کرد
اما یکی دیگر از انتقاداتی که وارد شد، بحث استقبال تماشاچیان بود، سالنِ خالی و حضور تعداد اندک مخاطب؛ مرآتی اما عنوان میکند که استقبال تماشاچیان فراتر از ذهن بوده و اتفاقا سالنها بیش از ظرفیت تماشاچی در خود جای داده است و سالن کرمان را مثال میزند که استقبال بسیاری از اجراها شده، میپرسم آیا این استقبال در تمام مناطق بوده است، پاسخ میدهد: «موسیقی نواحی جزو موسیقیهای خیلی عمیق و پیچیده است و با موسیقیهای دیگر به خصوص پاپ در جذب مخاطب متفاوت است. برگزاری برای اولینبار در ۵ منطقه در استقبال مخاطب، من را شگفتزده کرد غیر از روز اول که بعضا با ۷۰ درصد سالن مواجه بودیم در شهرکرد، تبریز، کرمانشاه، به خصوص کرمان بیش از ظرفیت مخاطب داشتیم.»
در ادامه میگویم که برخی فعالان شاخص حوزه موسیقی نواحی منتقد این بودند که مشورتی با آنها نشده است، مرآتی درباره بهرهگیری از پژوهشگران و فعالان هر منطقه میگوید: «ما برای شناسایی هنرمندان هر منطقه تلاش زیادی کردیم که از هر شهر و استان با پژوهشگران آن منطقه ارتباط بگیریم و رویکرد ما بهرهگیری از چهرهها و فعالان جدید بوده که تا به حال از همکاری این نخبگان استفاده نشده بود و البته قرار نیست که همیشه فقط از یکسری افراد استفاده شود اگرچه که هر فعالی که خودش تمایل به همکاری داشت، ما از همکاری با او استقبال هم کردیم.»
مرآتی درباره بررسی آثار رسیده به جشنواره هم عنوان میکند: «تکتک آثار بررسی شدهاند و برای بررسی هر اثر زمان گذاشته شده است.» او همچنین در پاسخ به این موضوع که چرا از برخی مناطق مانند خراسان جنوبی و شهری مانند سرخس نمایندهای نبوده، عنوان میکند: «دعوت از هنرمندان هم از طریق فراخوان بود که بعضی آثار حتی دیر هم به دبیرخانه رسید، اما تکتک آثار بررسی شدند و همچنین از طریق مشورت با پژوهشگران صاحبنام و مطلعان شهرها و استانها این روند طی شد. در ساز وکار جشنواره شانزدهم فهرست مناسبی از مشاوران هر شهر و استان تهیه و ثبت شده است.»
جشنواره منطقهای و هزار اما و اگر...
آنچه در این گزارش خواندیم، انتقادات تعدادی از هنرمندان موسیقی نواحی و پاسخ دبیر این جشنواره بود. با چند تن دیگر از شرکتکنندگان جز افرادی که در بالا آمده هم که صحبت میکنم درباره پرداخت هزینهها با مشکل روبهرو بودند. بنا به گفته دبیر جشنواره استانهای محل سکونت موظف هستند که هزینهها را پرداخت کنند، اما آنچه اتفاق افتاده ادارات کل همکاری مطلوبی را نداشتهاند و برخی هنرمندان که با آنها صحبت کردیم و فقط هم به یک استان محدود نمیشدند؛ همچنان درگیر این ماجرا هستند. زیرساختهای برگزاری جشنواره هم از سوی فعالان این حوزه بارها مورد انتقاد قرار گرفت، از صدابرداری و فیلمبرداری گرفته تا اجرا و موضوعات دیگر. موضوع پراکندگی و منطقهای شدن اگر چه مورد انتقاد زیادی قرار گرفت، اما وقتی این جشنواره در کرمان هم برگزار میشد، باز هم انتقاد میشد که چرا این جشنواره هر ساله در کرمان برگزار میشود، اما شاید میشد با برگزاری جشنوارههای موضوعی پیرامون فرهنگ اقوام در دیگر استانها، کرمان را به یک منطقه ثابت برای برگزاری جشنواره موسیقی نواحی تبدیل کرد و حتی اگر بنا و تصمیم بر این بود که برگزاری جشنواره، فقط به کرمان یا یک استان متکی نباشد، میشد هر دوره یک استان میزبانی این جشنواره را داشته باشد و راههای بسیار دیگری که فعالان و پژوهشگران و پیشکسوتان این حوزه بیشتر به آن واقف هستند؛ البته اگر از نظرات آنها بهره گرفته شود.
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: سیمین سلیمانی