فیلم رامبد جوان نمی‌تواند رسالت و هدف اصلی خود را به عنوان یك اثر كمدی به انجام برساند.
چارسو پرس: نوستالژی یا عشق به گذشته صرفا مخصوص آدم‌های عادی نیست و سینمای ایران نیز در سال‌های اخیر میل زیادی به گذشته نشان داده و بارها از آن به عنوان دستاویزی برای ساخت فیلم بهره برده است.داستان (زودپز) در رجعت به گذشته و دهه ۶۰ و در دوران دفاع مقدس روایت می‌شود .قصه ماجرای دوباجناق به نام‌های سیروس (محسن تنابنده) و شاهین (نوید محمدزاده) است كه قصد دارند جنازه پدرزن نزول‌خوار، محتكر و بدنام‌شان قدرت (محمود جعفری) را به جای شهید شهری كه در پی موشك‌باران صدام از دنیا رفته است، جا بزنند!تمام انرژی فیلم در همان ابتدا صرف حادثه محرك و كنش اصلی فیلم، یعنی تركیدن زودپز و در نتیجه آن مرگ قدرت می‌شود.بعد از این اتفاق سیروس و شاهین در تلاش‌های شكست‌خورده گرد شهر می‌چرخند تا هر طوری شده پدرزن خود را در پستویی پنهان كنند تا شاید بخت و اقبال به آنها رو كند و اوضاع با شهید اعلام شدن قدرت ختم به خیر شود، اما فیلم هیچ ادله روشنی به مخاطبانش ارایه نمی‌دهد كه این دو چرا به‌رغم ترسی كه از جبهه و جنگ دارند، مصرانه می‌خواهند وارد مهلكه شوند و از (قدرت) شهید بسازند؟

 استفاده فیلمساز از گذشته در (زودپز) هیچ ارتباطی با فیلم‌های رویاپرداز و نوستالژی‌زده ندارد و بیشتر خود را به كرانه‌های یك اثر ضد نوستالژی نزدیك می‌كند و با محور قرار دادن رویكرد كلیشه‌ای (شوخی با همه‌ چیز) صرفا ایده‌ای را كه بدان باور دارد، خرج اثر می‌كند!


 (زودپز) در دسته شبه ژانری است كه اساسا یكی از اصلی‌ترین دلایل ایجادش، وجود سانسور در سینمای ایران است!با شل شدن تدریجی پیچ سانسور در سال‌های دهه۹۰، تولیدكنندگان به خصوص در آثار سینمایی و نمایش خانگی كم‌كم از الفاظی استفاده كردند كه پیش از آن حتی نزدیك به استفاده از آنها هم نمی‌شدند .تماشاگر ناگهان چیزهایی را روی پرده سینما دید كه تا آن زمان فقط در جمع دوستان همجنس و همسن خود با آنها روبه‌رو بود .در این شرایط فیلمسازان كمدی مسیری هموارتر را در مقابل خود دیدند و دست به استفاده از شوخی‌های جنسی و بعضا سیاسی زدند تا بتوانند با این حربه، مخاطبان را پای آثار خود بنشانند!آنها با پایین آوردن سطح كمدی صرفا با گذشتن از روی خطوط قرمز مخاطب جذب كردند.اما اكنون با گذشت بیش از یك دهه، وقت آن است كه این روند به پایان برسد، تا كی قرار است فیلمسازان با توسل به ختنه كردن! (كه در فیلم زودپز بارها گفته می‌شود) از تماشاگر گدایی خنده كنند؟ رامبد جوان در آخرین اثر خود، به ‌شدت در خنداندن تماشاگر ناتوان است و فیلمش نمی‌تواند رسالت و هدف اصلی خود را به عنوان یك اثر كمدی به انجام برساند. فیلمنامه كم جان است و نمی‌تواند بیننده را روی صندلی میخكوب كند.هیچ شخصیتی عمق پیدا نمی‌كند و فیلم در بسیاری موارد حتی از تیپ‌سازی هم ناتوان است.در زمینه بازیگری هم با هرج و مرج و شلختگی روبه‌رو هستیم .

بیشتر بخوانید: نقد و یادداشت سینمای ایرانی


نوید محمدزاده یكی از بدترین بازی‌های عمر خود را در (زودپز) داشته است. محسن تنابنده هم یكی دیگر از بازی‌های كلیشه‌ای و تكراری‌اش را به نمایش می‌گذارد و شیرین اسماعیلی نیز حتی از نزدیك شدن به تیپ یك زن بسیجی ناتوان است! فیلم (زودپز) در نگاه كلی كمدی ضعیف و حتی دارای پیام‌های ضد ارزشی و ضدمیهنی است! ایده اصلی فیلم نیز در سر به نیست كردن جنازه از نیمه فیلم تكراری و خسته‌كننده می‌شود و در ساختار دراماتیك نیز دارای اشكالات جدی است! در نهایت باید گفت در بلبشوی سینمای كمدی ایران یك‌بار دیگر شاهد اثری سطحی و ناچیز هستیم!
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: محمدرضا دلیر