فیلم «کریون شکارچی» (Kraven the Hunter) یک فیلم ناامیدکننده‌ی دیگر از «دنیای سینمایی مرد عنکبوتی سونی» (SSU) است که کاراکترهای جذاب کمیک‌ها را برمی‌دارد و به سبک خودش آن‌ها را خراب می‌کند.
چارسو پرس: «کریون شکارچی» شبیه فیلم «موربیوس» (Morbius) شرور کمیک را به یک ابرقهرمان تبدیل کرده و در نهایت، تمام هویتش را از او گرفته است. در نقد «کریون شکارچی» از اشتباهات متعدد سونی در اسپین‌آف‌های مردعنکبوتی می‌گویم و اینکه چطور فیلم با زیادی جدی گرفتن خودش، غیرممکن را ممکن کرده و حتی از «ونوم:

آخرین رقص» و «مادام وب» هم بدتر از آب درآمده است. طبق شنیده‌ها سونی تا اطلاع ثانوی سراغ ساخت فیلم‌های دیگر در این جهان سینمایی بدون مردعنکبوتی نخواهد رفت و در عوض، تمرکزش را روی انیمیشن‌های مردعنکبوتی می‌گذارد. اما معلوم نیست این خبر میمون چقدر دوام داشته باشد؛ چراکه قرارداد سونی و مارول به این وابسته است که سونی حداقل هر پنج سال، یک فیلم با کاراکترهای کمیک منتشر کند، وگرنه حقوق مرد عنکبوتی را از دست می‌دهد. فیلم «کریون شکارچی» هم تنها به تلاش بی‌شرمانه‌ی سونی برای چنگ زدن به این امتیاز می‌ماند و حتی حضور کسانی چون راسل کرو و آرون تیلور جانسن هم نتوانسته آبروی سونی را حفظ کند.

هشدار؛‌ در نقد فیلم «کریون شکارچی» خطر لو رفتن داستان وجود دارد

نقد فیلم «کریون شکارچی»؛ خداحافظی با شرورهای قهرمان


کریون قهرمان داستان «کریون شکارچی» است که در کمیک‌ها یکی از شرورهای اصلی مرد عنکبوتی به حساب می‌آید. البته پیش‌تر نویسندگان مارول می‌خواستند از کاراکتر کریون به عنوان شرور اصلی فیلم «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» (Spider-Man: No Way Home) استفاده کنند؛ اما به لطف قرارداد سونی با مارول، شرط شده بود که کریون اول فیلم مخصوص به خودش را داشته باشد. کریون شکارچی در کمیک‌های مردعنکبوتی کاراکتر بدی نیست؛ اما حتی بین طرفداران دوآتشه‌ی کمیک‌ها هم آنقدر خواستار ندارد. سونی هم که خوب می‌دانست یک فیلم دیگر درباره‌ی یک شرور دست‌چندم مرد عنکبوتی (و بدون حضور خود مردعنکبوتی) نمی‌تواند طرفداران را به سینماها بکشاند، در آخرین حربه‌اش هشت دقیقه‌ی ابتدایی فیلم «کریون شکارچی» را پیش از اکران عمومی در اینترنت پخش کرد؛ هشت دقیقه‌ای که اتفاقا بهترین بخش تمام ۱۲۷ دقیقه‌ی فیلم است.

در این دقایق ابتدایی، کریون (آرون تیلور جانسن) را می‌بینیم که از قصد خودش را به زندان انداخته تا آدم‌بدی را درون زندان خلاص کند. این صحنه‌ها با اکشن نصفه‌ونیمه و ابهتی که آرون تیلور جانسن تلاش می‌کند به کریون بدهد، با معیارهای فیلم‌های سونی چیز بدی از آب درنیامده؛ اما درست از اینجا به بعد فیلم به قهقرا می‌رود و ۲۵ دقیقه فلش‌بک درباره‌ی سرگی (همان کریون) و برادرش دیمیتری در مدرسه و دعواهایی که با پدرش (راسل کرو) دارد نشان داده می‌شود. این دقایق آنقدر جریان داستان را می‌اندازند که اصلا یادتان می‌رود دارید یک فیلم ابرقهرمانی می‌بینید.

البته کلمه‌ی ابرقهرمان برای کسی مثل کریون اصلا در ذهن نمی‌گنجد. کریون شکارچی در کمیک‌های مرد عنکبوتی مارول یک شرور قدرتمند است که در جنگل رشد می‌کند؛ هیچ ترحمی برای حیوانات ندارد و با افتخار، پوستشان را بر تن می‌پوشد؛ اما در فیلم اوج شرارتی که از خود نشان می‌دهد، بهره‌کشی از خرس‌ها و بوفالو‌ها در راستای اهداف خودش است. او در یک مدرسه‌ی شیک درس می‌خواند و فقط یک بار آن هم با اسلحه سراغ شکار شیر می‌رود که خودش طعمه می‌شود. البته شانس می‌آورد که یک دخترک ازهمه‌جا بی‌خبر (که فیلم نمی‌گذارد یادتان برود نام او کالیپسو است!) برای گردش به دشت و صحرا زده و بر حسب اتفاق،‌ همین دو دقیقه پیش مادربزرگش یک معجون کاملا اسرارآمیز به او می‌دهد و درست در همان لحظه یک شیر گنده (با جلوه‌های ویژه‌ای واقعا بد) با بدن زخمی سرگی وارد می‌شود و انگار که او را به کالیپسو تقدیم کند، سرگی را پیش پای دخترک می‌گذارد و او هم مهمترین دستاورد خاندانی‌اشان را خرج یک پسربچه که معلوم نیست از کجا پیدایش شده می‌کند. پسر هم بزرگ می‌شود و ۱۶ سال بعد از این واقعه، وقتی که برادر کوچکش (که مثل یک آفتاب‌پرست توانایی تغییر شکل دارد) به دست یک کرگدن شرور دزدیده می‌شود، تنها به کمک یک کارت تاروت می‌تواند کالیپسو را پیدا کند که البته دیگر مثل کمیک‌ها یک ابرشرور نیست، بلکه وکیل شده است.



با چنین داستانی، اگر فیلمنامه‌ای وجود داشته، تنها تکه‌پاره‌هایی از آن به نسخه‌ی نهایی رسیده است. «کریون شکارچی» تدوین عجیبی هم دارد، انگار که برای چند فیلم مختلف فیلمبرداری کرده و آخرش تکه‌هایی از همه‌ی آن‌ها را به هم چسبانده باشند. حتی صحنه‌هایی در تریلر فیلم وجود دارد که به نسخه‌ی نهایی نرسیده‌اند. به‌خاطر این فیلمنامه و دیالوگ‌های آبکی، هیچکس نمی‌تواند بازیگری ویژه‌ای از خود نشان بدهد. با اینکه راسل کرو هم هرچه هنر دارد به میدان آورده، اما حتی تلاش‌های او هم برای نجات این کاراکتر کافی نیست؛ البته کرو تنها کسی است که از دیدنش روی صحنه خوشحال می‌شوید و حداقل می‌توانید به لهجه‌ی به‌شدت مصنوعی روسی او بخندید. بقیه‌ی کاراکترها که تا آخر فیلم بی‌خاصیت باقی می‌مانند.

اینجا بخوانید: معرفی، نقد و بررسی فیلم‌های خارجی


سونی به یکی-دوتا کاراکتر برجسته هم اکتفا نکرده؛ بلکه کمیک‌های مرد عنکبوتی را برای پیدا کردن شخصیت‌های تازه جوریده و علاوه بر کریون و کالیپسو، آفتاب‌پرست (همان دیمیتری برادر سرگی)، کرگدن و غریبه (یا همان Foreigner) را هم به داستان آورده است؛ حتی از شغال یا مایلز وارن هم اسم برده می‌شود که اگر یک موقع سونی خواست دنباله‌ای برای «کریون شکارچی» بسازد، زمینه‌هایش را در فیلم قبلی گذاشته باشد. در آخرین لحظه‌ی فیلم هم نمایی از چهره‌ی اصلی آفتاب‌پرست نشان داده می‌شود که یک ثانیه دل خوانندگان کمیک را شاد کند.

از میان همه‌ی این کاراکترها، به نظر می‌رسد شرور اصلی فیلم باید کرگدن باشد؛ اما داستان، انگیزه‌ی کرگدن از انتقام از کراوینووف‌ها را تنها با نشان دادن تحقیر یک نسخه‌ی موبلند او از سوی نیکلای توجیه می‌کند. با توجه به تمام فیلمبرداری‌های دوباره‌ی «کریون شکارچی» و تأخیرها به‌خاطر اعتصابات SAG-AFTRA، بعید هم نیست که داستان اولیه اصلا چیز دیگری بوده باشد. شرور اصلی دیگر، یعنی غریبه، در کمیک‌های مارول یک کهنه‌سرباز با قدرت‌های پیشرفته است؛ اما در فیلم مدام یک، دو، سه می‌گوید و چپ و راست حریفانش را هیپنوتیزم می‌کند. البته به خاطر کارگردانی عجیب، بیش از آنکه حس هیپتوتیزم را القاء کند، انگار مثل فلش، سرعتی تخیلی دارد. آخرش هم نه به دست کریون، که با تیری از سمت کالیپسو (که چون در نوجوانی دوبار تمرین تیراندازی کرده دیگر می‌تواند همه را هدشات کند) می‌میرد.

«کریون شکارچی» زیادی خودش را جدی می‌گیرد


سونی انگار گوشش به انتقادات طرفداران بدهکار نبوده و هر چه ایراد در نقد فیلم «ونوم ۳» مطرح شد، اینجا هم مصداق دارد؛ از جلوه‌های ویژه‌ی بی‌کیفیت گرفته، تا تدوین بی‌حساب و کتاب و مهم‌تر از همه، بی‌توجهی به جهان و شخصیت‌پردازی کاراکترها در کمیک‌ها. با اینکه در کمیک‌ها این نکته وجود دارد که کریون از عنکبوت‌ها خوشش نمی‌آید، اما دیدن کریون که از وحشت عنکبوت‌ها کاملا خلع سلاح شده، مشخصا چیزی نبوده که نویسندگان برای کریون با آن همه مردانگی سمی مد نظر داشته‌اند. متأسفانه، این تنها صحنه‌ای نیست که با منطق کاری ندارد؛ مثلا کریون و پدرش وسط جنگلی برفی در روسیه خوش‌وبش می‌کنند، انگار در خانه‌اشان دور شومینه نشسته‌اند؛ سرمای این جنگل نه در اجرای بازیگران مشخص می‌شود، نه از نظر بصری. حتی وقتی حرف می‌زنند بخار از دهانشان بیرون نمی‌آید. البته درست است که برای دیدن فیلمی مثل «کریون شکارچی» باید منطق را کنار گذاشت؛ اما بدیهات این‌چنینی کاملا شما را از جو فیلم بیرون می‌اندازد. در صحنه‌های متعددی مشخص است که دیالوگ‌هایی بعدا به فیلم اضافه شده و تلاش کرده‌اند با از پشت نشان دادن کاراکتر این کار را مخفی کنند؛ اما تدوین افتضاح این صحنه‌ها موجب شده این اشتباهات آماتور حتی بیشتر به چشم بیایند.

بیشتر بخوانید: اخبار و مطالب سینمای جهان


نمره نویسنده: ۱از ۵
نکات مثبت
  • اجرای خنده‌دار راسل کرو با لهجه‌ی روسی کاملا مصنوعی
نکات منفی
  • تدوین اشتباه
  • دیالوگ‌های مسخره
  • جلوه‌های کامپیوتری بد
  • بی‌توجهی به کیستی کریون در کمیک‌ها
  • بی‌هدف بودن داستان و جریان فیلمنامه
  • زمینه‌سازی‌های بی‌جا برای کاراکترهای فرعی
فیلم «کریون شکارچی» از نظر بصری هم هیچ چیز برای ارائه ندارد و با یک ترکیب رنگی کاملا خنثی زیادی خودش را جدی می‌گیرد؛ اما کاراکتری مثل کرگدن را داریم که جلوه‌های ویژه‌ی بامزه‌ی چهره‌اش آدم را یاد مارمولک فیلم «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» (The Amazing Spider-Man) می‌اندازد. جلوه‌های ویژه‌ی بد بیش از همه در صحنه‌ی مبارزه‌ی نهایی برجسته می‌شود؛ با یک دشت خالی بی‌رنگ و گله‌ی بوفالوهایی که تمامی ندارند و در حالی که کریون و کرگدن مبارزه می‌کنند، ده دقیقه یک‌نفس می‌تازند. حتی طراحی مبارزه‌ی این صحنه که اوج داستان است هم چنگی به دل نمی‌زند.

با اینکه طرفداران «ونوم» سال‌ها به سونی التماس کردند که رده‌بندی سنی فیلم را بالا ببرد، اما سونی به جای «ونوم»، دز خشونت را در «کریون شکارچی» بالا برده است؛ به طوری که این اولین فیلم دنیای مرد عنکبوتی سونی و اصلا هر فیلم مربوط به مردعنکبوتی به حساب می‌آید که به خاطر میزان خشونت آن رده‌بندی سنی بزرگسال گرفته است. این می‌توانست نکته‌ی خوبی باشد، به شرط آنکه صحنه‌های اکشن هم کارگردانی درستی داشند و کریون هم واقعا شکارچی بود. اما الان با کریونی طرفیم که دلش برای محیط زیست می‌سوزد، اما بدون آنکه کک‌اش بگزد، بینی مردم را از جا می‌کند و دشمنان را از وسط نصف می‌کند! حتی اگر علاقمند شده باشید که به خاطر این فیتالیتی‌های بدون خلاقیت «کریون شکارچی» را ببینید، باید بگویم که تعداد این صحنه‌ها در کل فیلم به انگشتان یک دست هم نمی‌رسد؛ پس الکی دلتان را برایش صابون نزنید و وقتتان را پای دیدنش نگذارید. اگر هم یک‌موقع هوس دیدن شیرهای کامپیوتری کردید، «موفاسا: شیرشاه» (Mufasa: The Lion King) گزینه‌ی خیلی بهتری است.

شناسنامه فیلم «کریون شکارچی» (Kraven the Hunter)

کارگردان: جی. سی. چاندور
نویسندگان: ریچارد ونک، آرت مارکام، مت هالووی
بازیگران: آرون تیلور جانسون، راسل کرو، آریانا دبوز، فرد هچینگر
محصول: ۲۰۲۴، ایالات متحده
امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۵.۴ از ۱۰
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۱۶٪
خلاصه داستان: روزی که مادر سرگی کراوینوف می‌میرد، پدرش او و برادر کوچکترش، دیمیتری، را برمی‌دارد و با خود به شکار شیر پرآوازه‌ای می‌برد تا به آن‌ها راه و رسم زندگی را بیاموزد. در مواجهه با شیر، سرگی زخمی می‌شود و یک قطره خون او با خون شیر درهم‌می‌آمیزد؛ دختری از راه رسیده و معجون سحرآمیزی به او می‌دهد و از این روز به بعد، سرگی قدرت‌های شگفت‌انگیزی پیدا می‌کند. او پس از طرد شدن از سمت پدرش نیکلای، خود را کریون می‌نامد و راه پدرش در شکار را ادامه می‌دهد؛ البته نه شکار حیوانات. بلکه آدم‌بدها! سال‌ها بعد دیمیتری به دست آدم‌های شروری که به دنبال انتقام از کراوینووف‌ها هستند ربوده می‌شود و …