یک حقوقدان نوشت: اگرچه برای محکوم هر مجازاتی رنجبار و ناخوشایند است ولی در رژیم مجازات‌ها انتقام‌جویی و تحمیل رنج‌های کشنده و طاقت‌فرسا به محکوم مردود شناخته شده است.
چارسو پرس: کامبیز نوروزی در کانال شخصی خود نوشت: اجرای مجازات شلاق برای مهدی یراحی، خواننده معروف باز هم بحث مجازات شلاق در جرائم تعزیری را پیش می‌کشد.

شلاق یا تازیانه مجازاتی است که در قوانین کیفری ایران برای خیلی از جرائم تعزیری تعیین شده است.
بحث در مورد شلاقی که به عنوان حد جاری می‌شود نیست. از نگاه فقه کیفری موجود جایی برای تغییر آن‌ نیست.

اما در تعزیرات دست قانون‌گذار کیفری باز است که هر مجازات، از جزای نقدی تا زندان و اعدام و مجازاتهای جایگزین وضع کند.

امروزه علوم جزا و جرمشناسی از مجازات به دقت دنبال اهدافی مانند آموزش مجرم، تولید حس عدالت و امنیت در جامعه، همنوایی مردم با حکم قضایی و اجرای آن و نهایتا داوری منفی افکار عمومی علیه مجرم است.

اگرچه برای محکوم هر مجازاتی رنجبار و ناخوشایند است ولی در رژیم مجازات‌ها انتقام‌جویی و تحمیل رنجهای کشنده و طاقت‌فرسا به محکوم مردود شناخته شده است. حتی مجازات اعدام نیز روش‌هایی اجرا می‌شود که محکوم از شروع اجرای حکم تا لحظه پایان حیات رنج کمتری تحمل کند.

مجازات شلاق در تعزیرات بسیار بسیار دردناک است و حتی ممکن است به اعضای داخلی بدن محکوم آسیب بزند.
خشونت و مشقت و رنج طاقت‌فرسایی که در این مجازات هست با هیچ کیفر دیگری قابل قیاس نیست.

در جامعه امروز انسانها مجازات شلاق را به کراهت می‌بینند و آن را نشانه اجرای عدالت و انصاف نمی‌دانند. بیشتر با محکوم همدلی می‌کنند تا با حاکم. در چنین کیفری آموزشی وجود ندارد و فقط ارعاب محض است. مثلا مجرم از ترس چنین رنج مهلکی دیگر سراغ جرم نرود. اما تجربه نشان می‌دهد این مجازات در محکوم بیشتر تخم کینه می‌کارد نه بذر اصلاح.

بیشتر بخوانید: مطالب مربوط به موسیقی


نباید به حفظ مجازات تعزیری در قانون مجازات اصرار شود. در تعزیرات به تأسی از دستاوردهای نوین علوم کیفری باید مجازات شلاق حذف شود.

تا آن زمان درست‌تر است که لااقل قضات آگاه کیفری بجای مجازات شلاق از مجازاتهای جایگزینی استفاده کنند که با روح و اهداف مجازات در جامعه جدید سازگار باشد.

از جزئیات پرونده مهدی یراحی و کیفیت حقوقی و قضایی آن بی اطلاعم اما نهایتش این است که دادگاه حکم به شلاق تعزیری برای او داده و رأی هم اجرا شده است.

اگر قاضی این پرونده به شؤون عمیق علوم کیفری و کیفیت جامعه و اهداف مجازات دقت می‌داشت، حتی به فرض مجرم بودن یراحی، رأی به شلاق تعزیزی نمی‌داد یا آن را به مجازات جایگزین تبدیل می‌کرد؛ جزایی که شأن و کرامت انسانی را محفوظ بدارد و از آن عطر عدالت و انصاف بلند باشد.