در اولین فیلم بلند تتسویا ناکاشیما پس از هفت سال، The Brightest Sun یک کارآگاه شکست‌خورده و دستیار تازه‌کارش مأمور حل پرونده قتلی می‌شوند که آن‌ها را ناخواسته با زخم‌های پنهان گذشته، شکست‌های خانوادگی و نقش دردناک والد بودن مواجه می‌کند. «خورشید درخشان» با بازی تأثیرگذار هیدتوشی نیشیجیما، نه‌تنها یک درام جنایی، بلکه روایتی انسانی از گناه، پشیمانی و مسئولیت است.
چارسو پرس: در فیلمی مملو از درون‌مایه‌های روان‌شناختی، یک کارآگاه خسته و دستیار نوپایش مأمور تحقیق درباره‌ی قتل همکارشان می‌شوند؛ مسیری که آن‌ها را وادار می‌کند با زخم‌های عمیق ناشی از پدر بودن مواجه شوند. «خورشید درخشان» (The Brightest Sun) اولین فیلم بلند تتسویا ناکاشیما در هفت سال اخیر است؛ اقتباسی از رمان محبوب «اوچیومی بونزو» درباره‌ی پسری گمشده با بیماری اسپینا بیفیدا (نقص مادرزادی نخاع). این اثر، برخلاف آثار پیشین ناکاشیما، فاقد احساس‌گرایی اغراق‌شده است و به لطف بازی درخشان و آرام هیدتوشی نیشیجیما (بازیگر فیلم «Drive My Car») به یکی از احساسی‌ترین و زمین‌گیرترین آثار کارگردان بدل شده است.

فیلم در عین پرداختن به ژانر معمایی، تأملی عمیق و تأثیرگذار بر مفهوم پدر و مادر بودن و اثرات متضادی است که این نقش می‌تواند بر افراد داشته باشد؛ چه در مسیر نجات، چه در مسیر ویرانی.

اینجا بخوانید: معرفی، نقد و بررسی فیلم‌های خارجی


بازگشتی عمیق به تاریکی

ناکاشیما که با فیلم‌های رنگارنگ و اغلب طنزآلودی چون «دختران کامی‌کازه» (2004) و «خاطرات ماتسکو» (2006) شناخته می‌شد، از سال ۲۰۱۰ با آثار تاریک و پیچیده‌ای مانند «اعترافات» و «دنیای کاناکو» مسیر متفاوتی در پیش گرفت؛ آثاری که او را به عنوان «ضد-کوره‌ئدا» در سینمای ژاپن معرفی کردند. فیلم جدید او نیز ادامه‌ی همین مسیر است؛ روایتی تیره اما پرظرافت درباره‌ پدر و مادرهایی که با فقدان، گناه و انتخاب‌های دشوار روبه‌رو هستند.

«خورشید درخشان» شباهت‌هایی با «اعترافات» دارد، هم در لحن، هم در زیبایی‌شناسی و هم در قالب معمای جنایی. فیلم با صحنه‌ی مراسم ختم یک کارآگاه بدنام و نامحبوب (یونِموتو با بازی جیرو ساتو) آغاز می‌شود؛ مردی که به طرز خشنی به قتل رسیده است. در این مراسم، کارآگاه سالخورده و الکلی، میتسو ساتاکه (نیشیجیما) شرکت دارد که تمایلی به برقراری ارتباط انسانی ندارد. رئیس او (با بازی کوجی یاکوشو، بازیگر مطرح ژاپنی) از او می‌خواهد به عنوان آخرین لطف، پرونده قتل را بررسی کند و در این مسیر، کارآموز تازه‌وارد، ساتوکو ناکانو (با بازی هیکارو میتسوشیما)، مادر مطلقه‌ای را نیز با خود همراه کند.

کشمکش‌های پنهان در دل یک معما

فیلم در ظاهر با رمز و رازهای ژانر معمایی آغاز می‌شود: دو کارآگاه ناسازگار، سرنخ‌های غلط، و مظنونی غیرمنتظره. اما برخلاف انتظار، «زن اغواگر» در این معما یک خانه‌دار ساده است، تومی هیروتسو (با بازی هارو کوروکی)، زنی که در جستجوی پسری است که نه سال پیش وادار به رها کردنش شده؛ پسری که مبتلا به اسپینا بیفیداست.

تحقیقات ساتاکه و ساتوکو درباره‌ی این پرونده، به‌تدریج آن‌ها را به بازنگری در رابطه خود با فرزندان‌شان وادار می‌کند. فیلم به‌طرز صمیمانه‌ای درگیر سؤالات دشواری درباره‌ی پدر و مادر بودن می‌شود، از جمله چالش‌هایی که با کودکان دارای نیازهای خاص گره خورده؛ موضوعی که هنوز در جامعه‌ی ژاپن کمتر به آن پرداخته شده است.

بازی‌ها و زیبایی بصری در خدمت روایت

نیشیجیما در این فیلم بار دیگر به سبک بازی درونی و فروخورده‌ای بازمی‌گردد که پیش‌تر در «Drive My Car» نشان داده بود؛ اما این‌بار با لایه‌هایی از خودویرانگری. او پدری است که با دختر نوجوانش (نانامی یامازاکی) رابطه‌ی سردی دارد، دختری که مشتاق برقراری ارتباط است، اما پدر توانش را ندارد. میتسوشیما نیز در نقش زنی که از یک اشتباه نابخشودنی رنج می‌برد، بازی متقابل و عمیقی ارائه می‌دهد؛ و همین حس پشیمانی، با احساس گناه «تومی» درباره‌ی رها کردن فرزندش، به خوبی در هم تنیده می‌شود.

فیلم در ابتدا با تدوینی پرش‌دار و مبهم آغاز می‌شود، اما به‌مرور وارد ریتمی روان و تأثیرگذار می‌شود؛ قاب‌بندی‌ها و رنگ‌بندی‌های شیگکی آکیاما با استفاده از تونالیته آبی-خاکستری برای صحنه‌های گذشته و رنگ‌های گرم‌تر برای حال، تصویری ملموس از گذر زمان و اثرات آن بر شخصیت‌ها خلق می‌کند. در این داستان، قهرمان یا ضدقهرمان مشخصی وجود ندارد؛ همه درگیر ضعف‌ها، انتخاب‌ها و پیامدهایشان هستند.

بیشتر بخوانید: اخبار و مطالب سینمای جهان


نتیجه‌گیری: فیلمی برای اندیشیدن، نه قضاوت کردن

«خورشید درخشان» بیش از آنکه یک فیلم معمایی کلاسیک باشد، اثری انسانی و روان‌شناختی درباره‌ی رنج پنهان والدین است. ناکاشیما و هم‌نویسنده‌اش، نوبوهیرو مونما، موفق می‌شوند داستانی پیچیده را با نگاهی همدلانه و بدون قضاوت روایت کنند؛ داستانی که از درد می‌گوید اما از امید نیز غافل نیست.

با حضور نام‌هایی چون نیشیجیما و ناکاشیما، بی‌شک این فیلم مسیر خوبی در جشنواره‌های آسیایی خواهد داشت (اکران افتتاحیه‌اش در جشنواره بین‌المللی فیلم هنگ‌کنگ انجام شد) و به احتمال زیاد توسط پخش‌کنندگان هنری در ژاپن و دیگر نقاط آسیا مورد توجه قرار خواهد گرفت. حتی نمایش محدود در سینماهای هنری خارج از آسیا یا پخش آنلاین در پلتفرم‌های استریم نیز دور از انتظار نیست.

منبع: screendaily
نویسنده: نسرین پورمند