در سالی که گذشت سینمای ایران با اتفاقات مختلفی از استقبال مخاطبان از فیلمهای کمدی روی پرده گرفته تا کسب سومین جایزه اسکار برای ایران روبهرو بود.
بیستمین جشنوارهی نمایش عروسکی تهران- مبارک که مراسم افتتاحیهاش روز دوشنبه ۲۶ آذرماه در سرمای زودهنگام زمستانی و آلودگی همواره پایدار هوا، در فضای باز پارک آبوآتش تهران برگزار شد و مراسم اختتامیهاش روز دوشنبه سوم دیماه در سالن اصلی مجموعهی تئاترشهر، آنچه کم نداشت، حاشیه بود.
این روزها فضای سینما آرام است و از ادبیات تهدیدآمیز و تنشها و لجبازیها خبری نیست.
موضوع اکران در سینما یکی از بحثهای پرمناقشه میان اهالی فرهنگ و هنر است. عدهای معقتدند میزان فروش فیلمها تنها به خود اثر برنمیگردد و عوامل مختلفی در آن دخیل است. برای مثال ژانر فیلم، تعداد سانسها و سالنهای اختصاصدادهشده و ساعت اکران همگی در پرفروش یا کمفروش شدن یک اثر تأثیر دارد.
در گزارش پیش رو، فهرست 30 درام و 30 کمدی پرتماشاگر یک دهه اخیر سینمای ایران و برندگان 3 جایزه اصلی جشنواره فیلم فجر طی 10 دوره اخیر بررسی شده که نتایج این بررسی، نشان از حضور جدی فیلمسازان جوان در عرصه سینمای درام دارد؛ هرچند شرایط در سینمای کمدی، به شکلی قابل تأمل، کاملا متفاوت است. توضیح ضروری آنکه در این بررسی، فیلمهای انیمیشن کنار گذاشته شده؛ چراکه انیمیشنها بیش از آنکه تالیف کارگردان خود باشند، تالیف کمپانیهای سازنده به شمار میروند.
نگاهی به سایتهای فروش بلیت کنسرت نشان میدهد که قیمت بلیتها از ۲۰۰ هزار تومان شروع میشود و تا ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان ادامه دارد. یعنی اگر بخواهیم میانگین قیمت بلیت در سال ۱۴۰۳ را بگیریم به عدد ۶۵۰ هزار تومان میرسیم.
لغو کنسرت بهرغم اخذ مجوزهای لازم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ این اتفاقی نه مختص به دیروز و امروز که در فضای فرهنگ و هنر ایران، امری بسیار تکرارشونده است.
خبر حضور مسعود پزشیکان رئیس جمهور ایران مبنی بر حضور وی در تالار وحدت و تمایشای ارکسترسمفونیک تهران منظومه «سیمرغ(قاف)» بر اساس منطق الطیر عطار نیشابوری به رهبری فرهاد فخرالیدنی، مهمترین رویداد هنر موسیقی در هفته گذشته بود. چراکه این حضورعلاوه بر تاکیدِ شعار دولت چهاردهم «وفاق ملی»، مبیین رویکرد شخص رئیس جمهور بر هنر اصیل موسیقی ایران به عنوان هنر زیرِ تیغ مانده است.
اگر فرض کنیم سایر پلتفرمهای یادشده تا یکی دو سال دیگر واقعاً با محتوای جدید در دسترس قرار میگیرند، باز هم بیم آن وجود دارد که به سرنوشت تماشاخونه دچار شوند؛ به یک دلیل ساده، اغلب آنها محتوای بسیار کمی دارند و بعد از یکی دو عنوان سریال جدید، دوباره دست خود را خالی خواهند دید. به بیان دقیقتر، پلتفرمهای جدید در شرایطی میتوانند دست به یک رقابت واقعی با فیلیمو و فیلمنت بزنند که پیش از شروع، 7 یا 8 سریال آماده یا در حال تولید داشته باشند.
در بازه ششماهه، فارابی سه فیلم «رمانتیسم عماد و طوبی»، «مستطیل قرمز»، و «شادروان» را روی پرده اکران برد که این بنیاد به ترتیب در ساخت این فیلمها مشارکتی 50، 100 و 30 درصدی داشته است. فارابی با صاحبان این آثار قراردادی تقریباً به ارزش 2 میلیارد و 900 میلیون تومان بسته بود که پرداختی آن حدود 2 میلیارد و 500 میلیون تومان بوده است.
تغییر ریاست سازمان سینمایی در برههای از تاریخ معاصر رخ داد که تحولات و رخدادهای اجتماعی و سیاسی چند سال اخیر، شمایل تازهای از واقعیت سینمای ایران ترسیم کرد و درواقع به موازات این تحولات، سینمای ایران هم دچار دگردیسی و برساختگی هویتی تازهای شد که شباهتی به دوران پیش از خود ندارد.
عادل فردوسی پور مجری شناخته شده همچنان یکی از چهرههای ماندگار و تاثیرگذار در رسانههای ایران است.
همزمانی میان مسابقه پرسپولیس- الغرافه و همچنین بازی استقلال؛ رقمی شوکهکننده را به حساب تلویزیون واریز کرد. ارقامی که در آن گزارش از تعرفه تبلیغات در تلویزیون آشکار شد، میتواند ثانیهبهثانیه تبلیغ پخششده در قبل، بعد و حین بازیهای دوشنبه را معنادار کند.
وضعیت اکران فیلمها در ایران به شدت دچار بحران شده است؛ با وجود 239 فیلم که پروانه نمایش دریافت کردهاند، بسیاری از آنها همچنان پشت درهای سینما منتظر اکران هستند.
خمیرمایه دهه ۶۰ به عنوان تاثیرگذاترین دهه در زندگی مردم ایران، پتانسیل زیادی برای بهرهبرداری و ایجاد حس خاطره انگیز در مخاطب را دارد؛ از خوانندگان خانهنشین شده «فسیل» و «مطرب» گرفته تا جنگ و بمباران که قبلا «هزارپا» و «ضدگلوله» و حالا «زودپز» روی آن دست گذاشته است.
در سینمای ایران چراغی برای معدنچیان روشن نیست. این جمله را حضور با اغماض تنها ۵ فیلمی تایید میکند که به زندگی این قشر پرداخته؛ باقی، درامهایی بودهاند که بیهیچ نقد و اعتراضی، تنها برای خالینبودن عریضه، کارگر معدن را به بخشی از روایت خود راه دادهاند.
دست خالی سینمای ایران برای معرفی اثری به اسکار، در غیاب اکران آثار شاخص و جولان فیلمهای کمدی نیز ترجیعبندی بود که پیش از مطرح شدن نام «در آغوش درخت»، بارها و بارها از سوی منتقدان مطرح شد تا بحران تولید آثار سینمایی در داخل کشور را بیشازپیش به رخ بکشد.
درحالیکه پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی، بهجای آنکه گزینههای پیش روی مخاطب خود را افزایش دهند سرگرم تکثیر شیوههای تبلیغ در محصولات تولیدیشان هستند، جای خالی دستورالعملی که آنها را مکلف به ایجاد سطوح گوناگون دسترسی با حق اشتراکهای متفاوت کند بهشدت احساس میشود.
هفتم مهر ۱۴۰۰ محمد خزاعی، تهیهکننده سینما که سابقه مدیریت در این حوزه را هم در کارنامه خود دارد، با حکم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، جایگزین حسین انتظامی در ریاست سازمان سینمایی شد.
سیدعباس صالحی یک بار دیگر و پس از گذشت سه سال، صندلی سابقش را در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تحویل گرفت تا شاید دورانی تازه را در حوزه فرهنگ و هنر که در این مدت فراز و نشیب زیای را تجربه کرده، رقم بزند. او تزریق امید و تحول را میتواند از جایی شروع کند که نه تنها ویترین وزارتخانهاش محسوب میشود بلکه روزهایی پرچالش را هم پشت سر گذاشته است.
مورد «بهشت تبهکاران» نیز عجیب است؛ فیلمی که در فهرست رزرو جشنواره چهلویکم بود، درنهایت بهطور ناقص در جشنواره چهلودوم شرکت کرد. بهشت تبهکاران به همین شکل، دو مرتبه حمایت 10 میلیارد تومانی گرفته، اما همچنان فقط 55 درصد مالکیت آن در اختیار بنیاد فارابی قرار دارد تا مشخص شود برآوردش به نزدیک به 40 میلیارد تومان رسیده. با همه این احوالات، هنوز هیچ خبری از آمادهسازی نهایی بهشت تبهکاران برای اکران نیست.