مریلا زارعی در گفتگویی مفصل با برنامه «رو ب رو» دهه اول فعالیت خود در سینما را مرور کرد و خاطراتی جذاب از آثاری گفت که خیلی ها با آنها خاطره دارند.
«من اصلا سعی میکنم خرافاتی نباشم. ولی یک اتفاقهایی میافتد که آدم را به جاهایی سوق میدهد. بالاخره همه چیز هم دست خودِ آدم نیست.»
من همیشه از یک تصویر شروع میکنم. یک پلان، یک نقاشی، یک عکسی در ذهنم شکل میگیرد و بر اساس آن قصه مینویسم و برایش شخصیتپردازی میکنم و برایش چالههای دراماتیک درست میکنم.
آشنايي و حشر و نشر با فيلمسازان بزرگ و تاثيرگذار وظيفهاي را بر عهده هر منتقدي ميگذارد، من هم چون خودم را بسيار مديون آن نسل از فيلمسازان ايران ميدانم، تصميم گرفتم چنين مجموعه كتابهايي را دنبال كنم.
اگر بتوانیم با هم دیالوگ برقرار کنیم دیگر مهم نیست آن سوی آبها چه درباره ما میگویند اما متأسفانه مشکل ما از گفتوگو نکردن با یکدیگر است. یک مستندساز را در نظر بگیرید برخی مسائل را میبیند که به تصویر میکشد و در عین حال راهکار هم نشان میدهد اما در نتیجه دیالوگ برقرار نکردن به سیاه نمایی متهم میشود.
«امروز کرونا در کلیه محاسبات و رفتارهای اجتماعی فاکتور اصلی و اول، برای انتخاب روشهای ابداعی و کم هزینه است؛ سازمان مالیاتی هم با داشتن جمع کثیری از کارشناسان حتما میتوانست به راه حل هایی بیشتر از تعویق ماه مالیاتی برسد و میزان مراجعه حضوری شهروندان از جمله مودیان هنری و سینمایی را کاهش دهد.»
مهمترین اشتباهی که سینمای ایران مرتکب شد، تاسیس خانه سینما بود. برای اینکه از همان ابتدا فقط تبدیل به یک مانع شد. من برای یک بیمه، چرا باید به خانه سینما مراجعه کنم؟ میروم در یکی از این دفاتر و بیمه میشوم. من بیمه شما را نمیخواهم هرچند با 64 سال هنوز بیمه نیستم.
مسعود کیمیایی فیلمساز، رماننویس و شاعر ایرانی امروز وارد ۷۹ سالگی میشود. فیلمسازی که نقش مهمی در تحولات تاریخ سینمای ایران داشته و از آن دست چهرههایی است که از آثار خود فراتر رفته و حتی گاهی فیلم خوب هم نسازد جایگاهش در حافظه تاریخ سینمای ملی ما ویژه و خدشهناپذیراست.
اين فيلم براي من صرفا از جهت پرداخت داستاني اهميت نداشت بلكه انگيزه آن به تصوير درآوردن يك دوران بود. من صرفا يك دوره تاريخي را به فيلم تبديل نكردم بلكه يك دوره تاريخي كه ناظر بر سالهاي پنجاه بود در اين فيلم روايت ميشود.
جنوب شهری که امروز میبینیم، با جنوب شهر دهه 30 یا 40 که در سینمای فارسی یا سینمای موج نو تصویر شده، متفاوت است. علاوهبرآن در این سالها، جنوب شهر تغییرات اساسی کرده است. لایههای اجتماعی تغییر کرده و بافت شهری و جمعیتی عوض شده. درجه و شاخصه رفاه و فقر تغییر کرده. با همه اینها همچنان تقسیمبندی بالای شهر و پایین شهر دستکم در شهر تهران باقی مانده است.
من را از شرکت نفت بیرون کردند برای خاطر اینکه مخالفِ سیستم آنها رفتار میکردم. اما کنسرسیوم اصرار کرد برایشان فیلمی بسازم که گفتند ما او را از شرکت نفت بیرون کردیم و آنها گفتند این را میخواهیم. آنجا هم که رفتم مطابقِ میل و فکر خودم فیلمِ «موج و مرجان و خارا» را ساختم.
اگر صدور مجوز را به رقیبی که در این بازار ذینفع محسوب میشود واگذار کنیم بدون تردید رقابت سالمی شکل نخواهد گرفت، مگر اینکه اعلام کنیم قانون جدیدی خواهد آمد که تلویزیون را هم موظف می کند برای تولیداتش از مرجع بیطرف دیگری خارج از صدا وسیما مجوز بگیرد.
به آمار فيلمها و فيلمسازان جديد و جريان سيال و پرشتاب توليد فيلم و سريال نگاه كنيد. البته كيفيت اين فيلمها، اهداف ساخت و نيز سرنوشتشان در پخش و نمايش همانند منابع سرمايه يا سوابق هنري سازندگانشان چندان واضح و شفاف نيست. متاسفانه اينجانب فاقد استعداد و فرصتيابي لازم براي همراهي با اين جريان سيال هستم و به ناچار زماني بسيار طولاني درگير يك فيلم ميشوم.
جلالالدین دری میگوید: «نرگس مست» تلنگری به وضع موجود است که در آن قهرمانان ملی خودمان را فراموش کردهایم و از آنان غافل شدهایم. اکنون نیز شاهد برخی قهرمانسازیهای دروغین هستیم.
سليقه اعضاي شورا و مديريت شورا در تصميمگيري موثر است. اين سليقه و مديريت هم متاثر از فضاي سياسي و اجتماعي است. متر اين فضاي سياسي و اجتماعي را هم بايد در برخورد سايتها و روزنامههاي مخالف دولت و ارشاد ديد. اين سايتها و روزنامهها ميدانند با انتقاد تندشان روي عملكردها تاثير بگذارند. البته اين انتقادهاي تند هم ريشه در حال و هواي همان فضاي سياسي و اجتماعي دارد كه امكان اين تندروي را ايجاد كرده است.
یک فیلمساز با یک دروپنجرهساز فرقی ندارد. باید بتوانی هر در و پنجرهای را بسازی. این منظر لخت و خشن ماجراست؛ اما البته از نظر بُعد هنری، به نظرم وقتی با موضوعی ارتباط برقرار میکنی، برایت مهم و جذاب میشود. پس سمتش میروم و آن را میسازم. کارم همین است.
«با گذشت زمان مضطربتر میشوم. حتی با اینکه اکنون اعتماد به نفس بیشتری دارم، اما اشتیاق من به بهتر بودن و پیشرفت کردن حس قویتری است. ممکن است بیشتر اوقات نگران و مضطرب به نظر برسم چراکه در واقعیت همین احساس را دارم. حرفهی من مسوولیت سنگینی را به دوش من گذاشته است.
پول ناپاک شاید در سینما باشد، همانطوری که همهجا هست، ولی اینکه کسی بخواهد دنبال پول ناپاک باشد و به این منظور بیاید در سینما و بخواهد پولشویی کند، احمقانهترین سیستم را برای این کار انتخاب کرده است.
ابوالفضل جلیلی ۱۵ فیلم سینمایی و دهها جایزه از فستیوالهای کوچک و بزرگ سینمایی دارد، اما تاکنون هیچیک از فیلمهایش به نمایش عمومی درنیامده و حتی سینماهای هنر و تجربه هم از نمایش فیلمهای او خودداری کرده.
همه جای دنیا سینمای جریان اصلی آنها ترکیبی از فیلمهای ضعیف و فیلمهای خوب و تماشایی است. ما در طول تاریخ تولید فیلم در ایران همیشه از زاویه یک تماشاچی سختگیر و روشنفکر به جریان اصلی نگاه کردیم. بعد از انقلاب مدیران هم کنار جریان روشنفکری قرار گرفتند و جریان اصلی متهم اصلی سینما شد.
پوران درخشنده میگوید ترس تهیهکنندهها به خاطر نداشتن بازیگران چهره باید از بین برود و این وظیفه کارگردانان است که چهرههای جدید را وارد سینما کرده و از آنها حمایت کنند.