مجلس شورای اسلامی تا چه اندازه میتواند در تولید سریالهای تاریخی به صدا و سیما کمک کند؟
بهنظر میرسد تلاش رئیس صداوسیما برای گرفتن بودجه و کمکهزینه ساخت ۲ سریال ویژه - الف سازمان نتیجه خواهد گرفت.
هالیوود شیعی برای کدام مخاطب؟
مخاطب این هالیوود شیعی، چهکسانی خواهند بود؟ سوالی که طالبینژاد در پاسخش میگوید: «آمریکا وقتی هالیوود را برپا میکند، مردم کل دنیا را مخاطب خود میداند و فیلمهایش را به تمام جهان عرضه میکند، شما اگر بخواهید فیلم شیعی بسازید، میخواهید به کجا صادرش کنید؟
آینده سینما و احتمال انقراضش!
وقتی در سیاستگذاریها به واقعیت موجود بیاعتنا هستیم، صرفا به رویکردهای یک گفتمان فرهنگی و اجتماعی خاص بها میدهیم و اساسا اقتصاد و مخاطبشناسی سینما را در سیاستگذاریها لحاظ نمیکنیم، آنچه باید منتظرش باشیم یک سینمای فقیر و ورشکستهای خواهد بود که تماشاگر نخواهد داشت. سینمای بدون تماشاگر هم، سینمایمرده است که اکران بهترین فیلمها هم نمیتواند احیایش کند.
نگاهی به سریال «پوست شیر»/ به نام پدر
«پوست شیر» نه با نمایش بیش از اندازه خشونت و لمپنیسم، از خرده بزهکارها و گنده لاتها قهرمان میسازد و نه با به تصویر کشیدن زندگی اشرافی و پرزرق و برق طبقه مرفه، به سبک سریالهای ترکیهای، چند قصه عاشقانه و گاه غیرمتعارف را همزمان روایت میکند.
چالش صداوسیما برای تولید سریالها
سالهاست که ظاهرا بودجه دغدغهی مهم مدیران سازمان صداوسیماست و مقابل هر پرسشی دربارهی مدیریتها، پرانتزی به نام بودجه هم باز میشود. دغدغهای که گویا آگهیهای بازرگانی و اسپانسر هم به حد کافی جوابگوی آن نیست و همچنان تسریع روند تولید مجموعههای نمایشی به همراهی مجلس و دولت برای در اختیار گذاشتن بودجه مناسب منوط می شود.
نقدی بر فیلم «دوزیست» به کارگردانی برزو نیکنژاد / همزیستی فیلمهندی و فیلم فارسی!
سینمای برزو نیکنژاد در دوزیست نه مسالهای زنانه دارد که بر آن تمرکز داشته باشد، زیرا همین موضوع در انتها پاشنه آشیل فیلم میشود و کارگردان به همه آن چیزی که زنانه جلوه مینماید و کاشته است، به جای برداشت، پوزخند میزند و نه نگاه مردانه به مسائل اجتماعی دارد که حتی از منظر کلیشههای تیپیکال شخصیتی آشناپندارانه در این ژانر سینمایی میلنگد!
آنچه گلستان در خشت خام دید / نگاهی به سکانس «کافه» فیلم خشت و آینه
«خشت و آینه» اگرچه جاهایی در قاب و میزانسن به نورئالیسم ایتالیایی نزدیک، مستندگونه و بیچیدمان میشود، اما در جاهایی هم گویی هیچکاک با آن وسواس مثالزدنی کارگردانی کرده و سکانس کافه چنین است.
نگاهی به خشت و آینه گلستان و شخصیت تاجی / زنی امیدوار در شهر غروبزده
«خشت و آینه» اگر نه نخستین، لااقل محکمترین خشتی بود که برای ساختن دیوار سینمای متفاوت ایرانی بر زمین گذاشته شده بود. با این همه، این دیوار در همان نخستین رجهای خود فروریخت؛ نه مردم آن را دیدند، نه منتقدان آن را تحویل گرفتند.
«زالاوا»؛ یک درام سیاسیِ نمادین
زالاوا اولین ساختۀ بلند سینمایی ارسلان امیری، به ظاهر داستان مردمانی است که اسیر باورهایی خرافی هستند و اغلب منتقدین آنرا درامی دلهره آور با درونمایه ای انتقادی نسبت به پدیدۀ خرافات شناسایی کرده اند؛ اما در لایه های پنهان خود، زالاوا بیش از هر چیز یک درام سیاسیِ نمادین است.
چرا تلویزیون از مجریانش مراقبت نمی کند؟
افول ناگهانی ستارههای تلویزیونی در عرصه اجرا و گویندگی، حالا دیگر موضوعی غافلگیرکننده و دور از ذهن نیست؛ رویه ای است که در سالهای اخیر بر اثر تکرار مکررات، قابل پیش بینی اما همچنان برای مخاطب و فعالان این حوزه پرسش برانگیز و آزاردهنده است.
کیت وینسلت در «کاخ» دیده میشود/ بازی در یک سریال جدید
کیت وینسلت در سریالی با عنوان «کاخ» به کارگردانی استیون فریرز بازی میکند.
عنکبوت؛ تحریف یک واقعیت تمام عیار
نویسنده می توانست کمی از زندگی روسپیان را در درام جای میداد که در چه مناسبات و بافتی به روسپیگری روی آورده اند این گونه مخاطب زوایای دیگری را از معضلات اجتماعی می دید تا اینکه به زندگی سانسور شده این قاتل تمرکز کند.
درباره «علفزار» ساخته کاظم دانشی/ جنایت و جنحه
نخستین ساخته کاظم دانشی به تهیه کنندگی بهرام رادان، درامی دادگاهی است که جسارت در پرداخت آن حساسیت برانگیز مینماید ترکیبی از سه قصه که به صورت موازی تعریف میشوند، تعدد کاراکترهای سه قصه اثر را جنجالی و شلوغ جلوه میدهد.
یادداشتی بر فیلم «تیتی»/ واقعگرایی و فانتزی
جهانبینی فیلمساز با واقعیت میتواند مطابقت داشته باشد یا بر بستر خیال همانگونه که هست به مخاطب خود بباوراند زیرا سینما سرگرمی است.
درباره فیلم جدید آیدا پناهنده/ تیتی، فراتر از ایکاروس
تیتی تصویر درستی که منطبق با فرهنگ، محیط جغرافیایی و شرایط اجتماعی ما باشد ارایه نمیدهد و بدون شخصیتپردازی پیش میرود و موضوعات مهمش در سطح رها میشوند.
شهر در آینه سینما؟/ «جشنواره فیلم شهر» برای پر کردن بیلان کار شهرداری
حالا که هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم شهر با شعار «کلانشهر تهران؛ الگوی جهان اسلام» از 26 تا 31 تیرماه در پردیس سینمایی ملت با بودجه میلیاردی از جیب شهروندان با تماشاگران انگشتشمار برگزار شد، پس ضرورت دارد برگزارکنندگان جشنواره به مرور گزارش و آماری از میزان کارایی و نقش جشنواره در اصلاح وضعیت شهر به مردم خراجدهنده ارایه کنند.
درباره فیلم هناس/ پروپاگاندایی آشکار در محتوا، تلاشی ناامیدکننده در فرم
یکی از کارکردهای سینما، هنجارسازی و اسطوره پردازی از الگوهای مطلوب و مرجح در گفتمان های رسمی است. اینکه خوب و بد چیست و مبتنی بر چه قواعدی تعریف می شود در قالبی از برسازی فرهنگی ممکن می گردد و سینما ابزاری بیهمتا در این دستکاری فرهنگی است. «هناس» تلاشی است برای برسازی الگویی از زن مرجح و مطلوب در گفتمان رسمی، اما متاسفانه در روایت محتواییِ خود به حدی ضعیف است که در سطح یک پروپاگاندای آشکار و بدون پیچیدگی تقلیل مییابد.
نگاهی به فیلم «مجبوریم»/ انگار این همهی جهنمی باشد که در دلِ این دنیای بیرحم به قاب درآمده
درمیشیان، شیفتهی وجه بصری خیرهی کنندهی سینما است. فیلمهایش، نوجویی فیلمهای موج نوی سینمای فرانسه را به یاد میآورد. “عصبانی نیستم” پر از این بازیهای بصری است. انگار فیلمساز بخواهد با استفاده از ترفندهای دیداری، ما را به روزهای ابتدایی پیدایشِ هنرِ سینما ارجاع دهد. گویی به نمایشگاهی دعوت شدهایم پر از شگفتی، آمیزهای از هنر عکاسی و چیدمانهای بصری که با سینما هم گره خورده.
نقد دبورا یانگ، منتقد آمریکایی نشریه هالیوود ریپورتر، بر فیلم «تی تی»/ پایان جهان نزدیک است!
درونمایه فیلم «تی تی» درباره از خودگذشتگی است و البته نقشی که این حس میتواند در زندگی انسان ایفا کند. د
برای اسطورهای که از پلک چشمانش نیز بازی میگرفت
امروز، ۲۸ تیر است؛ ۱۴ سال پیش در چنین روزی، سینمای ایران، شکیبایی خود را از دست داد تا یکی از تلخترین روزهای تقویم تاریخ سینمایی کشور رقم بخورد.